اقداماتی که ایران می توانست انجام دهد و انجام نداد

نگاه عمیق پوتین به دریای خزر

۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۰:۰۰ کد : ۱۹۷۸۴۲۵ آسیا و آفریقا نگاه ایرانی
شهره پولاب در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: پوتین با القای دید امنیتی به دیگر همپیمانان این نشست و با هراس از مناطق ناپایدار خاورمیانه مانند افغانستان با هدف ایجاد جنبشی نظام مند در برابر تروریسم توانست به اهداف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دست یابد که تاریخ روسیه از او به عنوان برنده نشست اکتائو یاد کند.

نویسنده: شهره پولاب، کارشناس مسائل بین الملل

دیپلماسی ایرانی: 12 آگوست 2018 شهر اکتائو در قزاقستان میزبان پنجمین نشست سران کشورهای حوزه دریای خزر به منظور تعیین رژیم حقوقی بزرگترین دریاچه جهان بوده است. رهبران پنج کشور دریای خزر روسیه، ایران، آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان در حالی برای حل اختلافات عمده در مورد وضعیت حقوقی این پهنه آبی غنی از منابع دریایی رفته اند که مسکو از قبل پیش نویس کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر را آماده کرده بود تا در این نشست به امضای اعضای پنج گانه برساند. نکته آن که پوتین قبل از همه این پیش نویس را امضا کرده بود.

نخستین نشست برای تعیین رژیم حقوقی دریای خزر در سال 2002 در عشق آباد، پایتخت ترکمنستان  برگزار شد و نشست های دیگر به ترتیب در تهران در سال 2007، باکو در آذربایجان در سال 2010 و آستاراخان روسیه در سال 2014 بوده اند. اما آنچه سرنوشت خزر را پس از دو دهه رقم زد پوتین و نگاه عمیقش به ماهیت خزر بود که از چند زاویه می توان بدان پرداخت:

ابتدا و نکته کلیدی این نشست در نوع نگاه به ماهیت پهنه آبی خزر با عنوان دریای خزر است که بر چگونگی سهم هر یک از کشورهای حوزه اثر گذار است. طبق تعریف بین المللی از مفاهیم دریای بسته و نیمه بسته، دریای خزر دریایی است که از هیچ راهی به دریای آزاد متصل نمی شود و توسط کشورهای همجوار بسته شده است. بر اساس آنچه در نشست اکتائو آمده، دریای خزر با توجه به اندازه، شیمی آب و ویژگی های دریایی نمی تواند به عنوان یک دریاچه در نظر گرفته شود و همچنین نمی تواند دریا در نظر گرفته شود زیرا بخشی از یک قاره است که توسط آب پر شده و به هیچ اقیانوسی وصل نیست. بنابراین با توجه به برخی ویژگی های جغرافیایی، هیدرولوژیکی می بایست از ویژگی های قانونی ویژه ای برخوردار باشد. بدین ترتیب حاکمیت کشورهای ساحلی بر آب، منابع آبی و تقسیم بستر می بایست با قوانین مورد توافق این نشست باشد که روسیه آن را تدوین کرده است. 

دوم آنکه اگرچه تخمین ثروت های نفتی حاصل از دریای خزر بسیار متفاوت ارزیابی شده اما گفته می شود که پس از منابع نفتی خلیج فارس در رتبه دوم و یا سوم قرار دارد. برآوردها نشان می دهد که ذخایر ثابت شده یا احتمالی این دریا حدود 50 میلیارد بشکه نفت و 9 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی با ارزشی برابر با تریلیون ها دلار است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ذخایر بالقوه نفت دریای خزر توجه شرکت های بین المللی را به سوی خود جلب کرده و دولت های جدید اطراف دریای خزر با سیاست های کمپانی های نفتی چند ملیتی همراه شده اند. چنانچه آذربایجان توانست بیشترین بهره برداری را از منابع نفت و گاز دریا داشته باشد. بنا به گفته موسسه مطالعات انرژی آکسفورد پیمان آکتائو توانسته موانع قانونی برای ساخت یک خط لوله گازی از ترکمنستان به اروپا را از میان برداشته اما موانع سیاسی و استراتژیک آن کماکان باقی است. با توجه به حمایت اتحادیه اروپا و آذربایجان از ساخت این خط لوله که می تواند مانعی بر سر راه کنترل روسیه بر بازار گاز اروپا باشد نگرانی های زیست محیطی کرملین دال بر عدم تمایل در این امر است. مسکو در مذاکرات ماه های اخیر و در همراهی با ایران برای مقابله با تحریم های ایالات متحده که علیه هر دو کشور اعمال شده جایگزینی شرکت های نفت و گاز روسی را با شرکت های غربی که از سوی واشنگتن تحت فشار بودند، پیشنهاد داده است.

 سوم اینکه این کنوانسیون حضور نظامی خارجی در دریای خزر را ممنوع اعلام کرده است. اگرچه پوتین ممنوعیت حضور نیروهای خارجی را متضمن امنیت کشورهای ساحلی دانسته اما در واقع بلوک های ناتو یا چین را از استفاده از خزر جهت تقویت همکاری با ترکمنستان، قزاقستان و آذربایجان منع کرده است. مسکو که در جریان بحران داخلی سوریه از ناوگان دریایی خود در دریای خزر برای ارسال موشک های کروز به سوریه در جهت حمایت نظامی از بشار اسد استفاده کرده، اینک با تاکید بر عدم در اختیار گزاری قلمرو ساحلی هر یک از کشورهای ساحلی به سایر دولت ها جهت اقدامات نظامی گام بزرگی در جهت دور کردن امریکا و ناتو از این حوزه برداشته است. از این رو ممنوعیت هر گونه حضور نظامی خارجی در دریای خزر را می توان برگ برنده مسکو از این کنوانسیون دانست.

چهارم و مهمتر از همه این است که اصولا دریای خزر دریایی است که میان ایران و شوروی سابق تقسیم شده بود و اگر کشور حاشیه شمالی بخشی از بدنه خود را از دست داده است، دلیلی بر مداخله بر آب های بخش جنوبی و مربوط به ایران نخواهد بود. زهرا پیشگاهی فرد در کتاب مقدمه ای بر جغرافیای سیاسی دریاها آورده است: طبق ماده 13 قرارداد 1940 دریای خزر دریای مشترک میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی بوده است.

شاید برای ایران ترس از قرار داد 1921 که در آن روسها از حق کشتیرانی در بندر انزلی و تملک جزیره آشوراده برخوردار بودند، موجب شد که پیشنهاد تشریک منافع در دریا را به سه کشور جدا شده از شوروی سابق عنوان دارد. جمهوری اسلامی ایران پس از فروپاشی شوروی به منظور ایجاد چارچوب جدید برای همکاری پنج کشور ساحلی  کنفرانسی را در تاریخ 17 فوریه 1993 ترتیب داد و در آن اعلام کرد که به جز ایران و روسیه کشورهای آذربایجان، قزاقستان، و ترکمنستان نیز دارای منافع در دریای خزر هستند.

اما واقعیت امروز این است که در حالی که ایران خواهان تقسیم برابر ساحل و بستر دریا بوده سه کشور دیگر موافق تقسیم دریا به اندازه طول سواحل هر کشور بودند و اینک بر اساس این کنوانسیون دریای سرزمینی هر یک از پنج کشور پانزده مایل دریایی آورده شده و تحدید حدود، تعیین محدوده بستر و زیر بستر منوط به نشست های آتی و توافق میان طرف های ذیربط شده است.  

به نظر می رسد پیشنهادها و خواسته های پوتین در نشست اکتائو حاصل سالهایی است که ایران با اولویت قرار دادن نگاه امنیتی به دریای خزر از منافع اقتصادی و ژئو اکونومیکی آن چشم پوشی کرده است. مواردی که می توانستند مورد ادعای تاریخی ایران برای کسب حقوق بیشتر در این حوزه باشند عبارتند از:

- برداشت از منابع زیر زمینی نفت و گاز می توانست بیشترین امکان را برای ایران در جهت ادعای مالکیت بر بستر دریا فراهم آورد. این در حالی است که ایران در دهه های اخیر هیچ گونه فعالیت جدی در این زمینه نداشته است و کشورهای آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان با میراث به جا مانده از شوروی و با استفاده از مشارکت و تکنولوژی غربی ها توانستند موفق به اکتشاف منابع جدید و برداشت نفت و گاز شوند.

-ایجاد و ساخت سکوهای نفتی می توانست دلیل محکمه پسندی برای ادعای مالکیت و حاکمیت بیشتر باشد. ایران در یک پروژه سکوسازی جهت حفاری نفت از کف خزر اقدام به احداث کارخانه کشتی سازی و سکوسازی با استفاده از دانش و فناوری یک شرکت فنلاندی در نکای مازندران کرد که در فاز یک این پروژه تنها یک سکو ساخته شد و ساخت دیگر سکوها متوقف شده و تنها سکوی ساخته شده نیز برای مدتی به کشور ترکمنستان اجاره داده شد.

- از موارد دیگری که می توانست سیادت دریایی ایران را به اثبات برساند توسعه و گسترش کشتیرانی تجاری در دریای خزر بوده که اگرچه ایران با ایجاد شرکت کشتیرانی همچنین خرید و بهره برداری از چند فروند شناور تجاری با پرچم ایران به کشتیرانی در دریای خزر رسمیت بخشید، اما سایر کشورهای تازه به استقلال رسیده، بخصوص آذربایجان توانستند در زمینه حمل و نقل دریایی از ایران پیشی بگیرند به طوری که آذربایجان هم اکنون بزرگترین ناوگان حمل و نقل تجاری و نفتی را در دریای خزر دارا است.

- داشتن نیروی نظامی یکی دیگر از برتری جویی ها در دریاها است که ایران علیرغم دارا بودن شناورهای نظامی صرفا در زمینه های آموزشی و تربیت کادر آموزشی از آن استفاده کرده است. جمهوری اسلامی ایران همواره از دریای خزر به عنوان دریای صلح و دوستی یاد کرده است.

- دارابودن ناوگان صیادی صنعتی و پژوهش های تحقیقاتی شیلاتی یکی دیگر از برتری های دریایی است که ایران هیچ گونه سرمایه گذاری و پیشرفتی در این ارتباط نداشته و تنها به ماهیگیری سنتی در آب های نزدیک به ساحل اکتفا کرده است.  

در مجموع پوتین با القای دید امنیتی به دیگر همپیمانان این نشست و با هراس از مناطق ناپایدار خاورمیانه مانند افغانستان با هدف ایجاد جنبشی نظام مند در برابر تروریسم توانست به اهداف ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دست یابد که تاریخ روسیه از او به عنوان برنده نشست اکتائو یاد کند.

کلید واژه ها: جمهوری اسلامی ایران ولادیمیر پوتین دریای خزر رژیم حقوقی دریای خزر نشست قزاقستان


( ۲۵ )

نظر شما :

علیرضا حکیمی نژاد ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۲:۲۴
عالی بود. موفق باشید.
حمیدرضا ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۲:۴۲
به نظر می رسه که نویسنده محترم این نوشتار عامدانه برخی فاکتورها را نادیده گرفته تا هدف خاصی را که آن هم القای دشمنی روسیه با ایران است را پررنگ کند! برداشت از منابع نفت و گاز خزر در حالی که سال هاست تحت تحریم ها امکان توسعه و سرمایه گذاری در منابع نفت و گاز خلیج فارس را نداشته ایم، منطقی است؟ مگر بریدن پای آمریکا در خزر فقط به نفع روسیه است؟ این به چه معناست که روسیه با این کار راه همکاری ناتو و چین با کشورهای خزر را بسته است؟! حضور نظامی ایران در منطقه خزر در حالی که مشکل امنیتی نداشته ایم، چیزی جز گزک دادن به قزاقستان و آذربایجان برای غش کردن به سوی آمریکا برای حضور نظامی در خزر بود؟ نیروی نظامی در خزر برای چی؟
ابراهیم قدیمی ۲۴ مرداد ۱۳۹۷ | ۰۲:۱۶
اگر بخش دیگران در اختیار ما بود شما به چه مقدار راضی میشدید.برخی دوست دارند همواره موافقت با برخی ناراضی وبا برخی دیگر همواره راضی باشند.
ساغر ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۳:۴۹
نویسنده محترم با اشراف بر مبانی جغرافیای سیاسی دریاها و مسائل بین الملل روز تحلیل درستی از موضوع داشته است.