پیشنهادی که هم تحریم را دفع می‌کند هم حمله نظامی

پیمان صلح هسته‌ای برای رهایی از فشارها

۱۱ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۳۳۲۱۱ اخبار اصلی پرونده هسته ای
رضا انصاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: برون‌سپاری ذخایر اورانیوم همراه با برون‌سپاری غنی‌سازی همچنان گزینه اول آمریکا در مذاکرات هسته‌ای است. ضمن رد این پیشنهاد، ایران می‌تواند پیشنهادی متقابل متضمن برون‌سپاری محدود، مشروط و بازگشت‌پذیر روی میز مذاکرات بگذارد.
پیمان صلح هسته‌ای برای رهایی از فشارها

نویسنده: رضا انصاری، دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه تگزاس در دالاس

دیپلماسی ایرانی: در آغاز مذاکرات برجام در سال ۲۰۰۹، اولین پیشنهاد دولت باراک اوباما این بود که ایران عملیات غنی‌سازی را در خاک خود برچیند و ذخایر اورانیوم را نیز به فرانسه منتقل کند. در مقابل، علاوه بر رفع تحریم‌ها، ایران این ضمانت را دریافت می‌کرد که به طور منظم محموله‌ای از اورانیوم غنی‌شده را برای مصارف جاری صلح‌آمیز دریافت کند. ایران به‌درستی پیشنهاد برون‌سپاری کامل چرخه سوخت هسته‌ای را رد کرد. قابلیت هسته‌ای حتی بدون تبدیل آن به سلاح هسته‌ای برگ امنیتی است. در فضای بی‌اعتمادی و تهدیدهای علنی، هیچ دولت عاقلی نمی‌تواند بدون تضمین معتبر، برگ امنیتی خود را رها کند. آن پیشنهاد معادل همان معامله‌ای بود که غرب با لیبی منعقد کرد. تاریخ گواهی می‌دهد که پذیرش آن معامله از سوی لیبی چه خطای راهبردی عظیمی بود.

برون‌سپاری ذخایر اورانیوم همراه با برون‌سپاری غنی‌سازی همچنان گزینه اول آمریکا در مذاکرات هسته‌ای است. ضمن رد این پیشنهاد، ایران می‌تواند پیشنهادی متقابل متضمن برون‌سپاری محدود، مشروط و بازگشت‌پذیر روی میز مذاکرات بگذارد.

توماس شلینگ، نظریه‌پرداز برجسته‌ نظریه بازی و از برندگان جایزه نوبل در اقتصاد در سال ۱۹۶۰، در کتاب معروف خود با عنوان «راهبرد مناقشه» مفهومی را مطرح کرد به نام «بستن دست‌ها». شلینگ نشان داد در شرایطی که بی‌اعتمادی از اعتبار قول‌ها و تعهدات مانع می‌شود، بازیگران می‌توانند با محدود کردن اختیاری دامنه انتخاب‌های آتی خود، تعهداتشان را معتبر و باورپذیر کنند. به‌عبارتی، اگر کنشگری امکان فیزیکی عدول از تعهد را از خود سلب کند، یا خود را به سازوکاری تسلیم کند که در صورت عدول از تعهد، زیانی گزاف به او تحمیل می‌کند، آنگاه بدون نیاز به اعتماد، تعهد او برای طرف مقابل معتبر می‌شود. این ایده، از میدان جنگ گرفته تا عرصه‌ سیاست و دیپلماسی، کاربردهای گسترده‌ای دارد و می‌تواند ابزار مهمی برای حل اختلافات مبتنی بر بی‌اعتمادی از جمله مناقشه جاری بین ایران و غرب باشد.

ایران می‌تواند به غرب به رهبری آمریکا پیشنهاد کند که حاضر است برای معتبر ساختن تعهد خود به عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای دست خود را—به اصطلاح شلینگ—ببندد، مشروط بر این که غرب نیز متقابلا به گونه‌ای اختیار عمل خود را محدود کند که تعهدش را به عدم تخاصم با ایران معتبر سازد.

ایران می‌تواند پیشنهاد کند که برون‌سپاری عملیات غنی‌سازی را نمی‌پذیرد، اما حاضر است ذخایر اورانیوم خود را نزد گروهی از کشورهای ثالث در خاک آنها و تحت نظارت سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به امانت بگذارد. با سلب دسترسی فیزیکی به ذخایر اورانیوم که ساخت سلاح هسته‌ای را غیرممکن می‌کند، ایران تعهد خود را به عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای معتبر می‌سازد. 

حداقل دوازده کشور را می‌توان به عنوان گزینه مناسب برای نقش امانت‌داری ذخایر هسته‌ای ایران متصور شد. ارمنستان، همسایه ایران که دارای یک نیروگاه هسته‌ای فعال است، منافع امنیتی مشترک با ایران دارد، چرا که آذربایجان که منبع تهدید امنیتی آن است، متحد اسرائیل است. قزاقستان، بزرگترین تولیدکننده سنگ معدن اورانیوم در جهان و به لحاظ جغرافیایی نزدیک ایران است و پیش از این واسط ردوبدل مواد هسته‌ای بین ایران و روسیه بوده است. چین، ابرقدرت رقیب آمریکاست. روسیه، که خود را قدرت سوم جهان می‌داند، روابط راهبردی با ایران دارد. هندوستان، دارای سلاح هسته‌ای و از بنیان‌گذاران جنبش عدم‌تعهد و بریکس است. آفریقای جنوبی، عضو دیگر بریکس که داوطلبانه خود را خلع سلاح هسته‌ای کرده است، اینک مبارزه حقوقی با اسرائیل را در دیوان بین‌المللی دادگستری رهبری می‌کند. برزیل، عضو دیگر بریکس روابط دوستانه با ایران دارد. اندونزی، مالزی و الجزایر سه کشور با اکثریت مسلمان‌اند که هیچ‌یک متحد راهبردی غرب نیستند. عمان، دیگر کشور همسایه، سابقه دراز روابط دوستانه با ایران دارد، و نهایتا، تاجیکستان که اشتراکات تاریخی عمیق با ایران دارد.

زیرساخت هسته‌ای لازم برای ایفای نقش امانت‌دار هسته‌ای به لحاظ مهندسی حداقلی است. قرار به انتقال غنی‌سازی نیست. کشور امانت‌دار تنها نیاز به فضایی برای انبارداری مواد هسته‌ای دارد. بیشتر این کشورها این زیرساخت را دارند. اما برای آن کشورهایی که این زیرساخت را ندارند، ایران می‌تواند خود با توان مهندسی‌اش ساخت انبار هسته‌ای را متقبل شود، و انتقال مواد هسته‌ای پس از تکمیل آن ساختمان انجام شود.

اما چگونه می‌توان از آمریکا—و غیرمستقیم از اسرائیل—تعهدی معتبر به عدم تجاوز به ایران ستاند؟ در قرارداد دوجانبه‌ای با آمریکا که می‌توان آن را «پیمان صلح هسته‌ای» نام گذاشت، ایران برون‌سپاری ذخایر هسته‌ای—شامل اورانیوم و پس‌ماند راکتورهای هسته‌ای—و نظارت دائمی سازمان بین‌المللی انرژی اتمی را می‌پذیرد، مشروط به اینکه آمریکا قعطنامه‌ای را از تصویب شورای امنیت سازمان ملل بگذراند که حق ایران را به بازدارندگی مشروط هسته‌ای به رسمیت بشناسد و سازوکاری معتبر برای ضمانت اجرای آن فراهم کند.

منظور از بازدارندگی مشروط هسته‌ای این است که در صورت تجاوز به ایران توسط کشور دارای سلاح هسته‌ای—فارغ  از اینکه به داشتن سلاح هسته‌ای اذعان کرده باشد یا نه—ایران مجاز خواهد بود که خود را به سلاح هسته‌ای مسلح کند.

این نوآوری‌ای در قانون بین‌الملل یا جوازی برای اشاعه سلاح هسته‌ای نیست. این صرفا بیان مجدد حق دفاع از خویش است که در منشور ملل متحد و در پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای برای هر کشوری به رسمیت شناخته شده، با نظر به این واقعیت که اعمال آن حق در مقابل متجاوز مسلح به سلاح هسته‌ای لاجرم مستلزم همترازی هسته‌ای با اوست. 

ضمانت اجرای این حق مشروط با سازوکار زیر تامین می‌شود:

شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه خود دیوان بین‌المللی دادگستری را به عنوان ضامن اجرای قطعنامه منصوب می‌کند. در صورتی که کشوری مسلح به سلاح‌ هسته‌ای، چه با سلاح هسته‌ای یا غیرهسته‌ای، به ایران تجاوز کند—و معنای تجاوز را می‌توان به معنای دقیق حقوقی مشخص کرد—ایران می‌تواند از دیوان فعال‌ شدن سازوکار قطعنامه را درخواست کند. دیوان موظف خواهد بود که ظرف مدتی کوتاه—مثلا حداکثر یک هفته‌ای—رای صادر کند که آیا ایران آغازگر مناقشه نظامی بوده است یا نه. اگر رای بر این باشد که ایران آغازگر مناقشه نظامی نبوده، دیوان با صدور حکمی همه کشورهای امانت‌دار هسته‌ای را موظف می‌کند که بی فوت وقت ذخایر هسته‌‌ای ایران را به آن بازگردانند.

سازوکار دیگر برای ضمانت حق ایران به بازدارندگی مشروط حفظ ظرفیت مازاد غنی‌سازی است. ایران می‌پذیرد که تنها تعداد محدودی سانتریفیوژ را برای غنی‌سازی مورد نیاز برای مصارف پزشکی، تحقیقاتی و نیروگاهی فعال نگه دارد و مازاد ظرفیت غنی‌سازی را غیرفعال کند و تحت پلمپ سازمان بین‌المللی انرژی اتمی بگذارد. هرگاه دیوان بین‌المللی دادگستری سازوکار قطعنامه را فعال کند، ایران قانونا مجاز خواهد بود که پلمپ را بشکند، و آن ظرفیت خاموش را فعال کند.

شاید بتوان در جریان مذاکرات این حق را نیز برای ایران گرفت که بتواند به طور دائم و تحت نظارت و با شفافیت مثلا تا سقف یک‌چهارم یک بمب اتمی اورانیوم را با غنای ۵٪ از انبار هسته‌ای در روسیه، چین، و هند دریافت کند، آن را به غنای ۹۰٪ برساند و به انبار برگرداند. این‌گونه می‌توان در هزینه تامین اورانیوم غنی‌شده با غنای بالا صرفه‌جویی کرد. اورانیوم مورد نیاز برای یک سلاح هسته‌ای تاکتیکی معادل ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۵٪ و ۲۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۹۰٪ است. قیمت این میزان اورانیوم با غنای ۵٪ حدود ۲ میلیون دلار و با غنای ۹۰٪ حدود ۱۵ میلیون دلار است.

از آنجا که ایران با قطع دسترسی فیزیکی خود به ذخایر هسته‌ای تعهدش را به عدم‌اشاعه ثابت می‌کند، می‌تواند در قطعنامه شورای امنیت رفع همه محدودیت‌ها به دسترسی به فن‌آوری هسته‌ای و تولید سانتریفیوژهای پیشرفته را مطالبه کند. ایران همچنین مجاز خواهد بود که تحت نظارت سازمان بین‌المللی انرژی اتمی به تولید سانتریفیوژهای پیشرفته‌ ادامه دهد، و آنها را  تحت پلمپ به ظرفیت خاموش غنی‌سازی اضافه کند.

ایران در مقابل تعهدات استثنایی که مازاد بر تعهدات عادی خود تحت پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای است، می‌تواند دو امتیاز استثنایی از شورای امنیت طلب کند. اول اینکه، اگر دیوان بین‌المللی دادگستری حکم به فعال شدن سازوکار قطعنامه دهد، ایران از تعهدش مطابق پیمان عدم‌گسترش سلاح‌های هسته‌ای مبنی بر اعلام تصمیم به خروج از پیمان سه ماه جلوتر از خروج معاف خواهد بود؛ ثانیا، ایران ضمانت خواهد داشت که در صورت خروج از پیمان و ساخت سلاح هسته‌ای پس از رای دیوان بین‌المللی دادگستری با واکنش تنبیهی یک‌جانبه یا چندجانبه مواجه نخواهد شد.

پاکستان تنها همسایه هسته‌ای ایران است. قطعنامه می‌تواند ماده‌ای را مشخصا به پاکستان تخصیص دهد. درگیری مرزی مختصر با پاکستان که ممکن است هر از گاه اتفاق افتد، سازوکار قطعنامه را فعال نخواهد کرد. تصمیم به اینکه درگیری مختصر بوده یا نه، در حوزه اختیار دیوان بین‌المللی دادگستری خواهد بود.

در معاهده دوجانبه «پیمان صلح هسته‌ای» ایران می‌پذیرد که در فاصله ۲۴ ساعت پس از تصویب قطعنامه، ذخایر هسته‌ای خود را برای انتقال به کشورهای ثالث در اختیار سازمان بین‌المللی انرژی اتمی‌ بگذارد، و آمریکا می‌پذیرد که با تایید خروج ذخیره هسته‌ای از خاک ایران تمامی تحریم‌های اولیه و ثانویه را ابتدا با فرمان اجرائی و سپس با قانون کنگره برچیند. در «پیمان صلح هسته‌ای» دو طرف به عدم‌تخاصم و عدم یاری به کشور ثالث به تجاوز به دیگری متعهد می‌شوند. پیمان همچنین می‌تواند شامل بندی برای همکاری برای گسترش صلح و ثبات در منطقه باشد. دو کشور قرارداد را از تصویب مجالس قانون‌گذاری خود می‌گذرانند، و آن را به جایگاه پیمان بین‌المللی ارتقا می‌دهند.  

با عقد این پیمان و گردن نهادن به قطعنامه، گرچه ایران اختیار عمل را برای ساخت سلاح هسته‌ای در شرایط صلح از خود سلب می‌کند، اما در مقابل، اختیار عمل خود را برای ساخت سلاح هسته‌ای در صورت تجاوز کشور مسلح به سلاح هسته‌ای تضمین می‌کند.

آمریکا می‌داند که ایران با پذیرش محدودیت فیزیکی خود را به عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای متعهد کرده است. و ایران می‌داند که آمریکا با کمک به برپایی سازوکار قطعنامه هرگونه تصمیم در آینده برای تجاوز به ایران را پیشاپیش برای خود به زیان راهبردی تبدیل کرده است. زیرا تنها گزینه عقلانی‌ آمریکا—و اسرائیل—برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، نه اعمال فشار حداکثری یا حمله پیشگیرانه، بلکه صرفا خودداری از تجاوز به ایران خواهد بود. 

می‌توان کمابیش مطمئن بود که همه دوازده کشوری که برای نقش امانت‌دار هسته‌ای پیشنهاد شده‌اند، در آن روز واقعه، از حکم دیوان بین‌المللی دادگستری پیروی کنند. اما حتی اگر همه نتوانند یا نخواهند حکم دیوان را اجرا کنند، می‌توان مطمئن بود که حداقل یکی از دوازده کشور بتواند به تعهدش عمل کند. و همین برای ایران کافی است.

برای بازدارندگی هسته‌ای نیازی به یقین نیست. بازدارندگی هسته‌ای بازدارندگی احتمالاتی است. تنها وجود ریسک پیامد کافی است. دشمنان صاحب سلاح هسته‌ای ایران در محاسبات خود باید این احتمال بالا را در نظر آورند، که گرچه ایران سلاح هسته‌ای فیزیکی در اختیار ندارد، اما در پاسخ به تجاوز قادر خواهد بود در فاصله‌ای کوتاه و با مشروعیت بین‌المللی توان بالقوه به ساخت سلاح هسته‌ای را بالفعل کند، و با سلاح هسته‌ای پاسخ دهد. همین ریسک بالا کافی است که آنها را از فکر تجاوز به ایران بازدارد. این یعنی بازدارندگی.

خطر تجاوز نظامی همچون ابری بر فراز کشور گسترده است. با حمله پیشگیرانه اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هسته‌ای بخش بزرگی از هزینه‌های هنگفتی که ایران تاکنون در قالب تحریم‌ها پرداخته، به هدر خواهد رفت. این پیشنهاد راهی است که نه تنها از هدر رفتن آن سرمایه‌گذاری‌ها جلوگیری می‌کند، بلکه بدون ساختن سلاح هسته‌ای آنها را به ثمر می‌رساند و نهایتا می‌توان به بازدارندگی هسته‌ای دست یافت.

چند ده سال است که کشور به اقتضای شرایط مجبور بوده است که بین امنیت و رفاه یکی را انتخاب کند. اگر بر سر برنامه هسته‌ای انعطاف نشان دهد، می‌تواند از فشار تحریم‌ها بکاهد، اما هزینه آن تضعیف سد دفاعی کشور است. اگر اهرم هسته‌ای را حفظ کند، کشور احساس امنیت بیشتری خواهد داشت، اما هزینه آن تحمل فشار عظیم تحریم‌های اقتصادی است. پیشنهاد جاری، با طراحی مجدد اهرم هسته‌ای، کشور را یک بار برای همیشه از این انتخاب منحوس رهایی می‌دهد.

کلید واژه ها: اورانیوم ذخایر اورانیوم ایران و امریکا مذاکرات ایران و امریکا غنی سازی اورانیوم رضا انصاری پیمان صلح هسته ای پیمان عدم گسترش سلاح هسته ای اشاعه هسته ای معاهده عدم اشاعه هسته ای


( ۲۰ )

نظر شما :

ناصر ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ | ۰۴:۲۶
قلم فرسایی برای هیچ
موسی ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۳:۲۰
خدای خر پیدا کردیم مگه همین فرانسه نبود می‌خواست رآکتور ما رو راه‌اندازی کنه بعد از ۲۰ سال پول ما کجاست لیست میخوای آلمان هم بیار جز لیست بهترینش که ادعا هم داره گند زده اعتماد یک بار دو بار هزار بار هزار و یکمین بار شکست خورده
محمد ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۴۳
افرین بتو ایرانی و شعور ایرانی و برای ایران، افرین به این پیشنهاد عاقلانه و منصفانه، مشروط به اینکه جهانخواران زیرربار واقعیت بروند