جنگ شهری بدتر از موشک؛ رژیم صهیونیستی نگران فروپاشی داخلی است

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۵:۲۹ کد : ۲۰۰۲۵۹۶ سرخط اخبار

درگیری‌های شدید میان فلسطینیان و صهیونیست‌ها در شهرهای سرزمین اشغالی، تحولی است که بیش از موشک‌های مقاومت، رژیم صهیونیستی را ترسانده است.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، همزمان با آغاز جنگ غزه از روز دوشنبه هفته گذشته (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰) درگیری‌های شدیدی در شهرهای فلسطین اشغالی (درون مناطق اشغالی ۱۹۴۸) میان مسلمانان عرب و صهیونیست‌ها درگرفته است؛ رخدادی که رژیم صهیونیستی بیش از موشک‌های حماس و جهاد اسلامی از آن بیم و هراس دارد و مواضع مقامات این رژیم گواه این امر است.

در یک هفته گذشته شهرهای اللُّد، بت یم، یافا، عکا، الخلیل، قدس شرقی، حیفا، تل آویو، الرینه، شفاعمرو، الطیبه، عرعرة المثلث و طمره شاهد درگیری‌های شدید میان مسلمانان و صهیونیست‌ها بود. هر دو طرف بشدت یکدیگر را به باد کتک گرفته و در برخی شهرها مساجد و کنیسه‌ها به آتش کشیده شده است.

در شهر «بت یم» ضرب و شتم شدید یک مسلمان عرب به دست صهیونیست‌ها، حتی رسانه‌های عبری‌زبان را نیز در شوک فرو برد. فردای آن روز ساکنان فلسطینی یک صهیونیست را گیر انداخته و انتقام هم‌ کیش خود را از وی گرفتند. در شهر «اللُّد» وضعیت از دیگر مناطق بحرانی‌تر است و اولین شهری بود که ارتش صهیونیستی برای کنترل اوضاع و به درخواست شهردار این شهر وارد عمل شد.

«آیلت شاکد» نماینده راست‌گرای پارلمان و وزیر سابق دادگستری رژیم صهیونیستی در صفحه توئیتر خود نوشته است که پلیس این رژیم در شهرهایی که صحنه درگیری فلسطینی‌ها و صهیونیست‌هاست، به نوعی تسلیم شده و کاری نمی‌تواند بکند.

این نابسامانی و زد و خورد شدید عرب‌ها و یهودیان شهرهای ۱۹۴۸، بیش از هر چیزی یک گزاره را فریاد می‌زند، گزاره‌ای که برای مقامات و سران رژیم صهیونیستی به مثابه کابوس است. آن گزاره این است: «پروژه دولت- ملت سازی در قالب اسرائیل شکست خورده است». پروژه هویت‌سازی که دهه‌هاست سران صهیونیست به دنبال جعل آن در سرزمین اشغالی هستند، اکنون عریان‌تر از هر زمانی شکست خود را فریاد می‌زند.

این ماجرا به حق نگرانی و دلهره بیشتری برای مقامات رژیم صهیونیستی به بار آورده است. اگر موشک‌های مقاومت را گنبد آهنین بتواند مهار کند، شکاف هویتی چیزی نیست که با سامانه دفاعی بشود مانع خسارات آن شد. آن هم رژیمی که در ۷۳ سال گذشته رؤیای خود را همگن‌سازی در سرزمین اشغالی تحت لوای حاکمیت صهیونیسم ترسیم کرده و تمام توان و پتانسیل خود را برای تحقق آن صرف کرده و اکنون که باید میوه آن را بچیند با چنین وضعی مواجه شده است. شاید سران اسرائیل این بیم و دلهره را درون خود مرور کرده‌ باشند که نکند ساکنان عرب در مناطق ۱۹۴۸ هنوز کلید خانه‌های خود پیش از تشکیل رژیم اسرائیل را نزد خود نگه داشته باشند.


آثار درگیری‌های خیابانی در شهر عکا (خیابانی که نامش تساهل است!)

 

در این راستا، «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر و «رووین ریولین» رئیس رژیم صهیونیستی در سخنانی نگرانی خود را از درگیری‌ها در شهرهای ۱۹۴۸ ابراز کرده‌اند. به نوشته روزنامه گاردین نتانیاهو روز پنج‌شنبه هفته گذشته گفت: «برای ما تهدیدی بزرگ‌تر از این کشتار وجود ندارد. گزینه‌ای جز بازگرداندن حاکمیت قانون و نظم از طریق زور نداریم. آن‌چه در شهرهای ما رخ می‌دهد، بسیار شبیه یک جنگ داخلی است که به زودی خطر موجودیتی برایمان خواهد داشت.» او پیش از آن نیز گفته بود که اسرائیل همزمان در دو جبهه یکی با غزه و دیگر در جبهه داخلی می‌جنگند.

«رووین ریولین» نیز روز پنج‌شنبه گفت: «خطر جنگ داخلی بر موجودیت ما بسیار بیش از تمامی خطرهای خارجی است.»

گاردین نوشته است که سران تل آویو تهدید ناشی از درگیری‌های خشونت‌آمیز در خیابان‌ها میان یهودیان و ساکنان عرب را بسیار بیشتر از درگیری نظامی با غزه می‌دانند. درگیری‌هایی که با ضرب و شتم و چاقوکشی و آتش‌زدن عامدانه از «بئر السبع» در جنوب فلسطین تا «طبریا» و «حیفا» در شمال را فراگرفته است.

تاکنون ۵۰۰ نفر در  این درگیری‌ها بازداشت شده‌اند و «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفته است که این رژیم در شرایط فوق‌العاده قرار دارد. «یائیر لابید» رهبر معارضان دولت نتانیاهو نیز گفته است که در شهرها هیچ کنترلی وجود ندارد و نتانیاهو اوضاع را به هرج و مرج کشانده است.

درگیری‌ها شدید در شهر اللد
تاخت و تاز راستگراها

یورش به مسجدالاقصی، حکم اخراج ساکنان محله «الشیخ جراح» در بیت‌المقدس و جنگ غزه نمی‌تواند عامل اصلی لبریز شدن صبر و تحمل ساکنان عرب مناطق اشغالی ۱۹۴۸ باشد. چنین رخدادهایی پیش از این نیز در سرزمین اشغالی رخ داده اما از انتفاضه دوم (۲۰۰۰ -۲۰۰۵) به این سو دیگر شاهد این حجم از طغیان فلسطینی‌ها در مناطق ۱۹۴۸ نبوده‌ایم. یکی از ریشه‌های چرایی درگیری‌های شهری اخیر را می‌توان حکمرانی و تسلط طولانی مدت راستگراها دانست.

حزب لیکود به سرکردگی بنیامین نتانیاهو از سال ۲۰۰۹ تاکنون قدرت را در اسرائیل قبضه کرده و در ۷۳ سال گذشته هیچ نخست‌وزیری نتوانسته همچون وی ۱۲ سال به شکل پیاپی در مسند باقی بماند. فارغ از چرایی این موضوع، یکی از تبعات تاخت و تاز راستگراها در عرصه قدرت، تسلط بیشتر صهیونیست‌های تندرو بر امورات جامعه صهیونیستی است. افزایش تعداد یهودیان افراطی در سال‌های گذشته مقامات اسرائیل را در خصوص انشقاق و چند پارگی در این رژیم نگران کرده است. یهودیان افراطی که حال جمعیت آن‌ها در جامعه ۹ میلیونی اسرائیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده است، تلاش دارند تمامی شئونات را در دست خود گرفته و اراده خود را خارج از روند قانونی بر دیگر ساکنان و سکولارها تحمیل کنند. از تعطیلی اجباری شنبه‌ها تا وضع قوانین مورد نظر خود در امور خانواده و طلاق و ازدواج گرفته تا هم‌پیمانی با احزاب برای حضور قدرتمند در صحنه سیاسی؛ به طوریکه در سال‌های گذشته جامعه صهیونیستی به‌تدریج از رنگ و بوی سکولاریسم دهه‌های پیش از قرن بیست و یکم فاصله گرفته است و چند دستگی در میان ساکنان سرزمین اشغالی و سرخوردگی در میان چپ‌گرایان و سکولارها از حاکمیت روزافزون یهودیت افراطی افزایش یافته است.

کنست رژیم صهیونیستی در تیر ماه ۱۳۹۷ لایحه‌ی جنجالی «دولت- ملت یهود» را به تصویب رساند. این قانون نتیجه تلاش راست‌گرایان رژیم از سال ۲۰۱۱ برای نهادینه‌سازی «یهودیت» رژیم صهیونیستی از منظر قانون داخلی بود و شاید اکنون بتوان تبعات تصویب چنین قانون نژادپرستانه‌ای را در کف خیابان‌های شهرهای فلسطین اشغالی مشاهد نمود.

 پروژه هویت‌سازی که دهه‌هاست سران صهیونیست به دنبال جعل آن در سرزمین اشغالی هستند، اکنون عریان‌تر از هر زمانی شکست خود را فریاد می‌زند.

یکه‌تازی صهیونیست‌های تندرو و سرکوب فلسطینی‌ها صدای اعتراض ساکنان سکولار سرزمین اشغالی را نیز در آورده است. تظاهرات تعدادی از یهودیان در حیفا، تل آویو و در بیت‌المقدس در یک هفته گذشته در حمایت از فلسطینی‌ها یا تجمع در مقابل محله شیخ جراح، صحنه دیگری از چند دستگی در میان ساکنان فلسطین اشغالی را به نمایش می‌گذارد.

در شهرک «بئر السبع» نیز دانشجویان یهودی که به حمایت از فلسطینی‌ها به خیابان آمده بودند، بشدت به دست مأموران رژیم صهیونیستی سرکوب و بازداشت شدند.

حزب لیکود طی ۱۲ سال گذشته طی توافق با گروههای تندروی صهیونیست، توانسته حمایت قاطع آن‌ها را به دست آورد، حتی اگر این سیاست و قدرت‌طلبی به ضرر انسجام اجتماعی تمام شود. به عنوان مثال جنبش صهیونیستی تندروی «کهانی» در سال ۱۹۸۴ به سردمداری «مئیر کاهانا» اجازه حضور در انتخابات کنست را به دلیل عقاید به شدت تند و اعتقاد به لزوم بیرون کردن همه فلسطینی‌ها از سرزمینشان، نیافت. اما همین جنبش در انتخابات سال ۲۰۲۱ به سرکردگی «ایتمار بن غفیر» با حمایت قاطع بنیامین نتانیاهو توانست وارد کنست شود.

«کوبی شفتای» بازرس کل پلیس رژیم صهیونیستی روز پنج‌شنبه هفته گذشته گفته بود که «ایتمار بن غفیر» مسئول آشوب‌ها در بیت المقدس است و شهرک‌نشینان را برای حمله به فلسطینی‌ها در شیخ جراح تحریک می‌کند. اعضای جنبش «کهانی» بدون دغدغه و نگرانی از محاکمه شدن ریختن خون فلسطینی‌ها را جایز می‌دانند و البته توسعه دایره فعالیت‌های این جنبش بیش از همه ابتدا به زیان رژیم اسرائیل است و موجب مواجهه عرب‌های ۱۹۴۸ با صهیونیست‌ها می‌شود و تهدید جنگ داخلی بیش از دیگر خطرات، مقامات اسرائیل را نگران کرده است.

رادیکال‌تر شدن صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی

در این میان گویا درگیری‌های شهری در سرزمین اشغالی به یک باره فضای سیاسی رژیم صهیونیستی را دگرگون کرده است. «یائیر لاپید» رهبر حزب میانه «یش عتید» در حالیکه مشغول رایزنی برای تشکیل کابینه بود، اکنون شانس کمتری نسبت به نتانیاهو دارد. در روزهای گذشته جریان‌های راست تندرو چنان فشاری به گروههای سیاسی ضد نتانیاهو آورده‌اند که «نفتالی بنت» منتقد سرسخت نتانیاهو گفته است که دیگر در اردوگاه مخالفان وی نخواهد بود و تصمیم گرفته است تا با نتانیاهو برای تشکیل کابینه وارد گفت‌و‌گو شود.

یکی از دلایل فشار شدید گروههای تندروی صهیونیست به مخالفان نتانیاهو این است که «یائر لاپید» قصد دارد دولت ائتلافی خود را با حضور «منصور عباس» رهبر حزب عربی-اسرائیلی «رعم» تشکیل دهد و باید گفت که در این فضای ضد عربی شدید در میان صهیونیست‌های تندرو، وی دست روی اقدام حساسی گذاشته است؛ بدین صورت که هرگونه ائتلافی با گروههای سیاسی عربی با واکنش شدید نمایندگان راستگرای کنست که اکثریت را در دست دارند مواجه خواهد شد.

از سوی دیگر احتمال اینکه «گیدعون ساعر» رهبر حزب راستگرای «امید جدید»، از تقابل با نتانیاهو دست بردارد نیز وجود دارد، از این رو در صورت موفقیت نتانیاهو برای تشکیل کابینه، باید گفت که دولت وی راستگراترین و تندروترین دولت تاریخ رژیم صهیونیستی خواهد شد و همه این‌ها از احساسات ضد عربی شدید میان صهیونیست‌های تندرو و نمایندگان کنست نشأت می‌گیرد. بنابراین در شرایطی که انسجام داخلی در رژیم صهیونیستی به شدت در معرض خطر قرار گرفته و می‌طلبد تا سیاست‌های تسامح‌گرانه در پیش گرفته شود، اما در واقعیت خلاف آن رخ می‌دهد و اوضاع به سمت راستگرایی بیشتر سوق پیدا می‌کند.

یکی از دلایل اصلی این پدیده، ترس موجودیتی است. اصولا چپ‌گرایی و سیاست تسامح زمانی فرصت رشد و نمو دارد که ترس از موجودیت در میان نباشد. زمانی که رژیم صهیونیستی با خطر فروپاشی مواجه باشد، مجالی برای عرض اندام چپ‌گراها داده نخواهد شد و سیاست بیش از پیش به سمت راستگرایی حرکت خواهد کرد. در حالیکه دلیل اصلی شرایط موجود حضور راستگراهاست و این یعنی یک دور باطل که موجب عمیق‌تر شدن شکاف‌های اجتماعی و تضعیف روزافزون رژیم صهیونیستی می‌شود.


نظر شما :