فردا برای ایران دیر است

سیستان و بلوچستان را دریابیم

۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۵۴۶۲ اخبار داخلی نگاه ایرانی
نویسنده خبر: صادق ملکی
صادق ملکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: اگر تا کنون جمهوری اسلامی به‌واسطه چالش هایی که با نظام بین المللی و.... داشته و دارد کم و بیش از کشور غفلت کرده باشد، غفلت از سیستان و بلوچستان مضاعف بوده است. با اصلاح سیاست ها باید کوچکترین بستر مساعد اجتماعی برای سربازگیری دشمنان را نیز از بین برد.
سیستان و بلوچستان را دریابیم

دیپلماسی ایرانی: همزمان با حمله اسرائیل به نمایندگی سیاسی ایران در دمشق، عملیات جیش العلل در شهرهای راسک و چابهار نشان از آن دارد که پرداخت به عمق راهبردی بیرون از خاک وطن، ما را از توجه به عمق راهبردی در درون ایران غافل کرده است.

دردی بزرگتر از این نیست که دلمشغولی هایی که قرار بود تضمین کننده امنیت داخلی شوند، آن‌قدر بزرگ شدند که خود بسترساز خطری شوند که تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران را با خطر مواجه کنند‌.

اگر شهادت سرداران و فرماندهان آسیب و تهدید جدی و بزرگ برای ایران بود، تهدید بزرگتر مانور گروه تروریستی جیش العلل در استان استراتژیک سیستان و بلوچستان است‌.

ایجاد تعادل در در سیاست های داخلی و خارجی و برقراری نوعی توازن در ابزارها و اهرم های آن باید تضمین کننده امنیت ملی باشد. به نظر می رسد مهمترین گام و اولویت اول ساختارهای تصمیم ساز کشور پس از حوادث دمشق، راسک و چابهار باید توجه به این نکته باشد که یک حمله تروریستی در دمشق اگر می تواند در راسک و چابهار عامل و مشوق عملیات تروریستی شود، درگیر شدن کشور در یک جنگ خواسته و یا ناخواسته چه تبعاتی می تواند در اقصا نقاط کشور و خصوصا مناطق مرزی داشته باشد.

از نگاه بسیاری از ناظران داخلی و خارجی حملات دمشق، راسک و چابهار تهدید و ضربه به ایران تلقی شده است. با این وجود این تهدید می تواند به فرصتی تبدیل شود که خود عامل هوشیاری و باز تعریفی سیاست هایی شود که از یک سو عامل ارتقای کیفیت و سطح امنیت ملی کشور شود و از سوی دیگر امنیت ملی به گونه ای نهادینه و بیمه شود که با کوچکترین حادثه ای به چالش کشیده نشود.

غفلت از استان سیستان و بلوچستان اگرچه ریشه در گذشته دارد اما این غفلت در چهار دهه پس از انقلاب در همه ابعاد وسیعتر و در نتیجه منتهی به خطراتی شده که اینک ایران و ایرانی با آن مواجه است.

حملات تروریستی در سیستان و بلوچستان اگر عامل هوشیاری نشود، فاجعه برای ایران نزدیک خواهد بود. این عملیات تروریستی ابعاد پیچیده و چند وجهی دارد که باید نسبت به ابعاد و چرایی آن اندیشید و برای هر یک از ابعاد آن راهکارهای خاص خود را یافت.

در عملیات تروریستی سیستان و بلوچستان در کنار توجه خاص به دخالت و همکاری سرویس های منطقه ای و فرامنطقه‌ای و عوامل داخلی، باید به چرایی آن توجه ویژه کرد و با از بین بردن دلایل آن، بستر چالش داخلی آن را خشک کرد.

اگر توجه به جنوب ایران و خصوصا جنوب شرقی به یکی از نقاط کانونی در حوزه امنیت ملی تبدیل نشود، به‌واسطه بافت خاص مرزی، فرهنگی، مذهبی و به‌خصوص جمعیت انبوهی که در این استان هویتی مبهم دارند، زمینه ای بیشتر برای چالش های جدی برای ایران فراهم خواهد شد.

البته این امر در مرزهای غربی کشور نیز صادق است لیکن شدت و نوع معضلات آن متفاوت و به یک اندازه نیست.

اگر تا کنون جمهوری اسلامی به‌واسطه چالش هایی که با نظام بین المللی و.... داشته و دارد کم و بیش از کشور غفلت کرده باشد، غفلت از سیستان و بلوچستان مضاعف بوده است. با اصلاح سیاست ها باید کوچکترین بستر مساعد اجتماعی برای سربازگیری دشمنان را نیز از بین برد.

در این میان طنز تلخ آنکه مولوی طرفدار جنبش “زن، زندگی و آزادی” که دیروز به طالبان مرتجع ضد زن تبریگ گفته و به استقبال حکومت آنان رفته بود، امروز در واکنش به عملیات تروریستی، خواستار گفت وگو با گروهی شده که هدفش تجزیه ایران است.

صحنه چند ضلعی سیاست و اهداف چند وجهی پنهان و آشکار بازیگران آن را دریابیم و بدانیم که فردا برای ایران دیر است و امروز باید به فریاد ایران و ایرانیان رسید.

با درک پیچیدگی های حاکم بر نظام بین المللی و تاثیرات آن بر داخل کشور، رویکردهای شکست خورده خود را تغییر دهیم و با اولویت دادن به عمق راهبردی در داخل کشور، نگذاریم قامت بلند ایران قربانی بی تدبیری شود.

صادق ملکی

نویسنده خبر

صادق ملکی، کارشناس، استراتژیست و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی است.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: سیستان و بلوچستان حادثه تروریستی چابهار حادثه تروریستی زاهدان حادثه تروریستی راسک جیش العدل جیش الظلم صادق ملکی امنیت امنیت ملی امنیت ایران حمله اسرائیل به سفارت ایران در سوریه حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق


( ۱۰ )

نظر شما :

ناشناس ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۰:۵۲
فقر مردم و البته سیاست موزیانه ی پاکستان . پاکستان می داند که بهترین راه دسترسی افغانستان و کشورهای آسیای میانه ایران است و پاکستان در اولویت دوم . با ایجاد ناامنی تلاش می کنند باعث فرار سرامایه از جنوب شرق ایران شوند . البته در این فقره اسراییل و آمریکا نیز کاملا در صف پاکستان هستند . پاسخ هیستریک پاکستان به ایران و حمله به روستای مرزی ایران ، تلاش پاکستان برای به انفعال کشیدن ایران را نشان می دهد . هر چقدر هم در توسعه ی سیستان و بلوچستان بکوشیم ( که لازم است ) تا سر مار را در پاکستان قطع نکنیم نمی توانیم روی بندر چابهار به عنوان هاب در آن منطقه ، حساب جدی باز کنیم . دقت کرده باشید می بینید که حملات تروریستی رفته رفته گسترده تر و از نظر زمانی فاصله ی بین آنها کمتر و کمتر می شود .
محمد ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۱:۳۰
حتی شما هم به سیستان و بلوچستان به عنوان یک مشکل امنیتی با بافت متفاوت فرهنگی و مذهبی آن اشاره کردید نه بخشی از مرم ایران . مشکل اصلی همین است ، تا وقتی که سیستانی ها به واسطه قومیت و مذهب خود ، جدا از بقیه مردم انگاشته شده و مسئولان تهران ، فقط برای کنترل امنیتی ، نیرو به این استان بفرستند نه برای عمران و ابادانی ، مشکل حل نخواهد شد. حیف است که دل برای مردم خاورمیانه بسوزانیم اما از داخل مرزهای خود غافل شویم .
خسرو ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۲:۱۷
نوشتار متین و معقولی است و درخواست توجه به مشکلات داخل کشور را کرده است و لیکن عمق راهبردی در داخل کشور کدام است ؟ چه معیارهایی دارد؟ بهتر نبود صحنه چند ضلعی سیاست و اهداف بازیگران آنرا بیان می کردید؟ سیاست‌ها چگونه باید اصلاح شود تا از سربازگیری دشمنان اجتناب گردد؟ جمعیت انبوهی که در سیستان و بلوچستان هویت مبهم دارند کدامند؟
ابراهیم قدیمی ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۴
امنیت یکی از شرایط اساسی لازم برای پیشرفت است۔مطمئنا تفاوت مذهبی دخالت چندانی ندارد که در پاکستان هم همین مشکل وجود دارد۔بلوچستان از زمان دادشاه وگروه او امنیت لازم نداشت۔شما سروان خداداد ریگی را میشناسید۔ یکی از اعضای گروهی بود که برای مذاکره با دادشاه حضور داشت وذاد شاه را کشتند۔ میگفتند جریان دادشاه تضادبین منافع امریکا وانگلیس است۔
ناشناس ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ | ۰۰:۲۳
سالهاست دولت سیستان و بلوچستان را فراموش کرده
ناشناس ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ | ۲۰:۴۴
تا زمانی که تبعیض مذهبی و قومیتی می کنید شاهد چنین اتفاق های خواهید بود