اقداماتی که می‌تواند موثر باشد

راهکارهای حکمرانی و مدیریت منابع آب برای احیای دریاچه ارومیه

۱۹ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۳۴۴۴۲ اخبار اصلی اخبار داخلی
حامد حکمت‌آرا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: تشکیل یک نهاد فرابخشی با اختیارات قانونی مشخص و توان اجرایی بالا مشابه ستاد احیای دریاچه ارومیه یا ارتقا و بهبود کارکرد این ستاد می‌تواند گامی مهم در راستای ارتقای حکمرانی و مدیریت منابع آب حوضه و پیاده‌سازی هریک از اصول ذکر شده باشد. هماهنگی نهادی میان وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری‌ها برای جلوگیری از سیاست‌گذاری‌های متضاد و اجرای یکپارچه برنامه‌ها نیز ضرورتی انکارناپذیر است. این هماهنگی می‌تواند از سوی نهاد فرابخشی اشاره شده پیگیری و عملیاتی شود.
راهکارهای حکمرانی و مدیریت منابع آب برای احیای دریاچه ارومیه

نویسنده: حامد حکمت‌آرا، پژوهشگر دکتری ژئوپلیتیک دانشگاه تهران

دیپلماسی ایرانی: در پاسخ به بحران زیست‌محیطی ملی خشک شدن دریاچه ارومیه، بهره‌گیری از راهکارهای حکمرانی مطلوب و مدیریت بهینه منابع آب نقش حیاتی دارد و باید در اولویت برنامه‌های احیای دریاچه قرار بگیرد. تجربه‌های گذشته نشان داده‌اند که حتی بهترین طرح‌ها نیز در نبود حکمرانی و مدیریت مؤثر و هماهنگی نهادی به شکست می‌انجامند؛ اما با پایبندی به اصول مذکور، احیای پایدار دریاچه نیز در دسترس خواهد بود.

در واقع، بدون اصلاح ساختارهای تصمیم‌گیری، ارتقای بهره‌وری در مصرف آب و جلب مشارکت واقعی مردم، نمی‌توان به پایداری فرآیند احیای دریاچه ارومیه امیدوار بود؛ چنانکه در سال‌های اخیر نیز عدم پایداری در این فرآیند و اتلاف بودجه و زمان اختصاصی را شاهد بوده‌ایم. در نتیجه، این امر تنها با تکیه بر حکمرانی هوشمند، مشارکتی، شفاف و پایدار امکان‌پذیر است و ترکیب دانش علمی، عدالت در تخصیص منابع، مشارکت ذی‌نفعان محلی و برنامه‌ریزی بلندمدت، شرط لازم برای حفظ بزرگ‌ترین دریاچه داخلی ایران است.

مدیریت منابع آب در این حوضه نیز باید از حالت متمرکز و بخشی خارج شود و به سوی یک رویکرد جامع، علمی و مشارکتی سوق پیدا کند؛ رویکردی که بتواند از طریق کنترل برداشت‌های غیرمجاز، اصلاح الگوهای مصرف و بازگرداندن حق‌آبه زیست‌محیطی، روند خشک شدن دریاچه ارومیه را متوقف کند و مسیر احیای آن را هموار سازد. در همین راستا، ذیلاً نقش هریک از اصول حکمرانی مطلوب و مدیریت بهینه منابع آب در راستای احیای دریاچه ارومیه ذکر شده است:

مشارکت عمومی

برای تقویت مشارکت شهروندان و جوامع محلی در فرآیند احیای دریاچه ارومیه ضروری است که کشاورزان، روستاییان، شوراهای محلی و سازمان‌های مردم‌نهاد در سیاست‌گذاری و اجرای پروژه‌ها نقش فعال‌تری داشته باشند. در این راستا، تشکیل شوراهای مردمی آب و تشکل‌های آب‌بران می‌تواند زمینه‌ساز نظارت محلی و مدیریت جمعی منابع آب شود و الگوهای مشارکتی در سطح حوضه‌های فرعی‌تر دریاچه ارومیه را تقویت کند.

آموزش جوامع محلی در زمینه مدیریت پایدار منابع آب و راهکارهای معیشت جایگزین همراه با فرهنگ‌سازی عمومی درباره بحران آب و نقش مردم در احیای دریاچه ارومیه از دیگر اقدامات کلیدی است که می‌تواند به تقویت مشارکت عمومی بینجامد. در همین راستا، توسعه مشاغل جایگزین کشاورزی همچون گردشگری، خدمات و صنایع‌دستی به کاهش فشار بر منابع آب و بهبود معیشت ساکنان منطقه منجر خواهد شد که مشارکت و همراهی آنان در تحقق این امر ضروری است.

حاکمیت قانون

برای تحقق حاکمیت قانون و تخصیص عادلانه منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه، اجرای دقیق قوانین موجود در حوزه محیط زیست و آب، به‌ویژه جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز و حفاظت از حق‌آبه دریاچه ضروری است. برخورد قاطع با چاه‌های غیرمجاز و مصرف بی‌رویه منابع آب باید در اولویت نهادهای نظارتی قرار گیرد. در این راستا، اصلاح قوانین مربوط به تخصیص آب با تأکید بر اولویت زیست‌محیطی دریاچه ارومیه از اهمیت بالایی برخوردار است.

همچنین تعیین حق‌آبه زیست‌محیطی مشخص برای دریاچه و الزام قانونی برای تأمین آن در همه شرایط اقلیمی، یکی از ارکان کلیدی سیاست‌های آبی آینده خواهد بود. این امر مستلزم بازنگری در نظام تخصیص آب به بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت و شرب و قوانین موجود در این زمینه با در نظر گرفتن اولویت حفاظت از محیط‌زیست دریاچه و حوضه است.

وفاق عمومی

ایجاد بسترهایی برای گفت‌وگوی اجتماعی میان دولت، دانشگاه‌ها، انجمن‌ها، سازمان‌های مردم‌نهاد، جوامع محلی و سایر گروه‌های ذی‌نفع می‌تواند به ارتقای تفاهم، همگرایی، وفاق و اجماع در سطح حوضه کمک کند. در این مسیر، استفاده از ظرفیت نخبگان بومی علمی، فرهنگی و مذهبی نیز می‌تواند نقش مؤثری در ایجاد وفاق عمومی و پیشبرد اهداف در راستای احیای دریاچه ارومیه ایفا کند.

به طور کلی، گفت‌وگو و توافق میان ذی‌نفعان مختلف از بخش دولتی گرفته تا بخش خصوصی در کنار درک منافع گاهاً متضاد استان‌ها و حتی شهرستان‌های مختلف واقع در حوضه دریاچه ارومیه و تلاش برای یافتن راه‌حل‌های معتدل از ملزومات دستیابی به حکمرانی پایدار و عادلانه منابع آب در این حوضه است. 

برابری و جامعیت

لازم است در سیاست‌های کاهش مصرف آب به حقوق اقشار آسیب‌پذیر به ویژه کشاورزان کم‌درآمد توجه ویژه‌ای شود و حمایت‌های اقتصادی و تسهیلات کافی برای روستاییانی که الگوی کشت خود را به شیوه‌ای پایدار تغییر می‌دهند، در نظر گرفته شود. همچنین توزیع منابع مالی مرتبط با پروژه‌های احیا باید به صورت منصفانه بین استان‌ها و شهرستان‌های سطح حوضه انجام شود.

کنترل برداشت‌های غیرمجاز از منابع آب سطحی و زیرزمینی همچون رودخانه‌ها و چاه‌ها باید با ابزارهای قانونی و نظارتی تقویت و عدالت در این زمینه بین همه بهره‌برداران برقرار شود. در کنار این موارد، تدوین طرح‌های تخصیص و توزیع آب باید مبتنی بر داده‌های علمی، مطالعات هیدرولوژیک و نیاز واقعی مناطق و محصولات انجام گیرد تا تعادلی پایدار و عادلانه میان بهره‌برداری در بخش‌های مختلف کشاورزی، صنعت، شرب و حفاظت از منابع آب حاصل شود.

اثربخشی و کارایی

بهره‌گیری از فناوری‌های نوین همچون سنجش از دور، تصاویر ماهواره‌ای، سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی و هوش مصنوعی نقش کلیدی در این زمینه دارد. این فناوری‌ها امکان پایش دقیق و مستمر منابع آب سطحی و زیرزمینی، تغییرات سطح دریاچه، پوشش گیاهی و الگوهای مصرف آب را فراهم می‌سازند. از این طریق می‌توان اثربخشی و کارایی برنامه‌های مدیریت منابع آب را جهت احیای دریاچه ارومیه ارتقا داد.

همچنین مدل‌سازی علمی آب و اقلیم از جمله مدل‌سازی‌های هیدرولوژیک و اقلیمی، ابزارهایی ضروری برای پیش‌بینی تأثیر سیاست‌ها و تغییرات آب‌وهوایی و اتخاذ تصمیم‌های دقیق در زمینه تخصیص منابع به شمار می‌آیند. در این راستا، راه‌اندازی سامانه‌های پایش هوشمند با داده‌های زنده، زمینه‌ساز مدیریت پویا و واکنش سریع به تحولات زیست‌محیطی در راستای ارتقای اثربخشی و کارایی برنامه‌های در دست اجرا جهت احیای دریاچه ارومیه هستند.

پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری

اجرای پروژه‌های احیا از جمله در چارچوب ستاد احیای دریاچه ارومیه باید تحت نظارت نهادهای مستقل دانشگاهی، انجمن‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد و بدون تأثیر پذیرفتن از نهادهای اجرایی دولتی قرار گیرد تا گزارش‌دهی شفاف از روند پیشرفت، بودجه‌ها و چالش‌ها به طور منظم انجام شود.

همچنین لازم است وظایف نهادهای مسئول مانند ستاد احیای دریاچه ارومیه، وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری‌ها به روشنی تعریف شده است و عملکرد آن‌ها در قالب گزارش‌های دوره‌ای به مجلس شورای اسلامی و افکار عمومی ارائه شود و نهادهای مربوطه پاسخگوی عملکرد خود باشند. در همین راستا مسئولیت‌پذیری این نهادها برخورد قانونی با تخلفات، سوءمدیریت‌ها یا هزینه‌کردهای بی‌نتیجه باید در دستور کار قرار گیرد تا اعتماد عمومی حفظ و تقویت شود.

شفافیت و دسترسی

برای ارتقای شفافیت در روند احیای دریاچه ارومیه لازم است اطلاعات مربوط به پروژه‌ها، منابع مالی و میزان موفقیت یا ناکامی طرح‌های آبی این حوضه مخصوصاً عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه به صورت عمومی منتشر شود تا همگان امکان ارزیابی عملکرد نهادهای مربوطه را داشته باشند.

راه‌اندازی سامانه‌ای برخط برای پایش سطح آب دریاچه، حجم آب ورودی و مصرف منابع آب در حوضه نیز می‌تواند نقش مهمی در اطلاع‌رسانی دقیق ایفا کند. به طور کلی باید رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و عموم مردم دسترسی آزاد به داده‌های مرتبط با وضعیت دریاچه ارومیه داشته باشند تا مشارکت و نظارت همگانی تقویت و نقاط قوت و ضعف نهادهای اجرایی آشکارتر شود.

توسعه پایدار

هم‌راستاسازی طرح‌های توسعه منطقه‌ای با اهداف زیست‌محیطی برای دریاچه ارومیه، گامی کلیدی در جلوگیری از بروز تضاد میان برنامه‌های عمرانی و ضرورت‌های زیست‌محیطی حوضه است. در این مسیر، کاهش وابستگی به محصولات کشاورزی پرآب‌بر و توسعه ظرفیت‌های جایگزینی همچون انرژی‌های تجدیدپذیر، اکوتوریسم و صنایع سبز، نقش مهمی در کاهش فشار بر منابع طبیعی ایفا می‌کند.

مدیریت صحیح پساب‌ها و جلوگیری از ورود آلاینده‌ها به دریاچه ارومیه نیز از اولویت‌های زیست‌محیطی است که باید در سطح منطقه اجرا شود. همچنین با تکیه بر مبانی توسعه پایدار، صرفاً در شرایط بحرانی مثل شرایط فعلی که دریاچه در خطر خشکیدگی کامل قرار دارد، انتقال کنترل شده آب از حوضه‌های مجاور پس از انجام ارزیابی‌های دقیق زیست‌محیطی به‌عنوان گزینه‌ای اضطراری قابل بررسی و اجراست.

اصلاح الگوی کشت

برای اصلاح الگوی کشت در حوضه دریاچه ارومیه، کاهش سطح زیر کشت محصولات پرآب‌بر مانند چغندرقند، هندوانه و سیب به ویژه در مناطق بحرانی یک ضرورت جدی به شمار می‌رود. در کنار این اقدام، توسعه و ترویج روش‌های نوین آبیاری همچون سیستم‌های قطره‌ای و بارانی به جای روش‌های سنتی می‌تواند به افزایش بهره‌وری و کاهش اتلاف آب کمک کند.

ارائه تسهیلات و مشوق‌های مالی به کشاورزان، مشروط به کاهش مصرف آب و تغییر الگوی کشت، عاملی مؤثر در جهت‌گیری رفتارهای کشاورزی به سمت پایداری منابع آب حوضه است. تغییر کشت به محصولات با مصرف آب کمتر مانند دانه‌های روغنی، زعفران، پسته و گیاهان دارویی نیز راهکاری قابل اجرا برای انطباق با شرایط کم‌آبی منطقه محسوب می‌شود.

بهینه‌سازی مصرف آب

در راستای بهینه‌سازی مصارف آب در حوضه دریاچه ارومیه، افزایش بهره‌وری مصرف آب شهری و صنعتی از طریق کاهش تلفات در شبکه‌های توزیع باید در اولویت قرار گیرد. تصفیه و بازچرخانی فاضلاب‌های شهری و صنعتی نیز می‌تواند منبعی پایدار برای تأمین آب مورد نیاز فضای سبز شهرها و صنایع باشد. در همین راستا در توسعه اقتصادی منطقه نیز لازم است به صنایع با مصرف آب کمتر اولویت داده شود تا فشار بر منابع آب حوضه کاهش یابد.

در بخش کشاورزی هم انسداد چاه‌های غیرمجاز و نظارت دقیق بر برداشت از چاه‌های مجاز از طریق نصب کنتورهای هوشمند حجمی، نقش مهمی در کنترل مصرف و حفظ تعادل سفره‌های آب زیرزمینی دارد. تدوین برنامه‌هایی برای تغذیه مصنوعی آبخوان‌ها در فصول پرآب نیز راهکاری مؤثر برای جلوگیری از افت شدید سطح آب‌های زیرزمینی به شمار می‌رود.

برنامه‌ریزی جامع

در عین حال که برنامه‌های موقتی و اضطراری برای تثبیت سطح و افزایش تدریجی تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه ضروری‌اند؛ اما برای دستیابی به برنامه‌ای جامع در حوضه دریاچه ارومیه، تدوین برنامه‌های احیا با افق زمانی بلندمدت در بازه‌های ۱۰ تا ۲۰ ساله و با در نظر گرفتن تغییرات اقلیمی پیش‌رو ضروری است. سناریوپردازی برای مواجهه با خشکسالی‌های احتمالی آینده و آمادگی برای آن باید بخشی از این برنامه‌ها باشد.

در سطح سیاست‌گذاری کلان و به عنوان بخشی از برنامه‌ریزی جامع، اختصاص بودجه ثابت دولتی برای احیای دریاچه در قالب برنامه‌های پنج‌ساله توسعه می‌تواند تضمینی برای پایداری مالی پروژه‌ها باشد. همچنین استفاده از منابع بین‌المللی مانند صندوق محیط زیست جهانی و بانک توسعه اسلامی در کنار جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در طرح‌های کم‌مصرف آب و دوستدار محیط زیست، امکان‌پذیری و اثربخشی این اقدامات را افزایش خواهد داد.

جمع‌بندی

تشکیل یک نهاد فرابخشی با اختیارات قانونی مشخص و توان اجرایی بالا مشابه ستاد احیای دریاچه ارومیه یا ارتقا و بهبود کارکرد این ستاد می‌تواند گامی مهم در راستای ارتقای حکمرانی و مدیریت منابع آب حوضه و پیاده‌سازی هریک از اصول ذکر شده باشد. هماهنگی نهادی میان وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان حفاظت محیط زیست و استانداری‌ها برای جلوگیری از سیاست‌گذاری‌های متضاد و اجرای یکپارچه برنامه‌ها نیز ضرورتی انکارناپذیر است. این هماهنگی می‌تواند از سوی نهاد فرابخشی اشاره شده پیگیری و عملیاتی شود.

همچنین تدوین شاخص‌های عملکرد برای ارزیابی پیشرفت طرح‌های احیای دریاچه، ضرورتی است که به سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد کمک می‌کند. تمرکز بر اقدامات علمی، حذف طرح‌های پرهزینه و کم‌اثر و استفاده هدفمند از فناوری، شرط موفقیت و پایداری تلاش‌ها برای احیای دریاچه ارومیه خواهد بود که نهاد فرابخشی اشاره شده باید مدنظر قرار دهد. نهایتاً اینکه احیای دریاچه ارومیه تنها با رویکردی چندجانبه مبتنی بر اصول حکمرانی مطلوب و مدیریت بهینه منابع آب ممکن خواهد بود.

به طور کلی به نظر می‌رسد برنامه‌ها و اهداف مدیریت بهینه منابع آب در حوضه دریاچه ارومیه طی سال‌های اخیر به نتیجه مطلوب نرسیده، ورشکستگی آبی در سطح این حوضه حادث شده و به دلیل خشکیدگی بخش‌های عمده‌ای از این دریاچه نمکی، مسئله زیست‌محیطی حاد پیش آمده و امکان سکونت در منطقه نیز با خطر طوفان‌های نمکی سمی مواجه شده است. در نتیجه، در کنار تلاش مضاعف برای پیاده‌سازی اصول حکمرانی مطلوب و مدیریت بهینه منابع آب، هر گزینه اضطراری جانبی و سازه‌ای شامل انتقال آب در چارچوب دیپلماسی آب نیز باید برای حال و آینده حوضه دریاچه ارومیه مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد.

چراکه به باور برخی کارشناسان و از جمله براساس مطالعات آمایش آب‌محور سرزمین، احیای کامل دریاچه ارومیه و بازگشت آن به شرایط مطلوب، حتی در صورت پیاده‌سازی اصول حکمرانی مطلوب و مدیریت بهینه منابع آب در این حوضه به نتیجه نخواهد رسید. در نتیجه، بهتر است به جای تکرار یک سری گزاره‌های تئوریک از جمله مضر دانستن هرگونه طرح انتقال بین حوضه‌ای آب که سال‌هاست بیان می‌شود، ایده‌های جدیدی منطبق بر واقعیات آبی حال حاضر حوضه ارائه داده شود. هرچند انتقال بین حوضه‌ای آب برای توسعه صنایع یا رشد شهرنشینی در حوضه‌ای که کشش این بارگذاری‌های جدید را ندارد، کاملاً اشتباه است؛ اما در حوضه دریاچه ارومیه که با بحران حاد زیست‌محیطی ناشی از ظاهر شدن پهنه وسیع نمکی در منطقه‌ای پرجمعیت مواجه شده، شرایط کاملاً متفاوت است.

کلید واژه ها: دریاچه ارومیه خشک شدن دریاچه ارومیه احیای دریاچه ارومیه انتقال آب به دریاچه ارومیه حامد حکمت‌آرا آب منابع آب مصرف آب مدیریت بهینه منابع آب مدیریت منابع آب آب حوضه دریاچه ارومیه


نظر شما :