ستونهای بقای سیاسی فرقه تروریستی رجوی
دروغ و فریب

نویسنده: سیدحجت سیداسماعیلی
دیپلماسی ایرانی: فرقه تروریستی مجاهدین (موسوم به فرقه رجوی) از بدو تأسیس تاکنون بر دو محور اصلی استوار بوده است: دروغگویی سازمانیافته و فریب افکار عمومی. نگاهی گذرا به تاریخچه فعالیتهای این گروه و بازخوانی مواضع رهبران آن نشان میدهد که این دو ویژگی نه یک رفتار مقطعی، بلکه بخشی از ذات ایدئولوژیک و ماهیت وجودی این فرقه است. به نحوی که شعارهای «آزادی و دموکراسی» هم صرفا دانه پاشیدن برای گیر انداختن طعمه در دام این فرقه است.
فریبکاری در هویتسازی
یکی از مهمترین ابزارهای فرقه رجوی، تغییر برچسبها و مصادره مفاهیم است. از معرفی عناصر جنایتکار و تروریست بهعنوان «مبارز» گرفته تا نمایش وابستگان به بیگانگان و حتی حامیان رژیم صهیونیستی بهعنوان «نیروهای سیاسی آزادیخواه»، همه و همه بخشی از پروژه وارونهسازی حقیقت توسط این گروه است. اصطلاحاتی همچون «کانون شورشی» یا «ارتش آزادیبخش» که بارها در رسانههای این گروه تکرار میشوند، در واقع چیزی جز تبلیغات توخالی نیستند؛ چراکه این ارتش سالهاست در اردوگاه مانز آلبانی با میانگین سنی ۶۰ تا ۷۰ سال زمینگیر شده است و هیچگونه کارکرد واقعی ندارد.
کارنامه خشونت و ترور مجاهدین
از همان دهه ۵۰ خورشیدی نشان دادند که خشونت، بخش جداییناپذیر موجودیت آنان است. ترور، بمبگذاری و همکاری با صدام حسین در جریان جنگ تحمیلی، لکههای پاکنشدنی کارنامه این فرقه هستند. حتی امروز نیز اگرچه در فضای تبلیغاتی از شعار «دموکراسی» و «حقوق بشر» استفاده میکنند، اما ساختار درونی آنان به شدت سرکوبگرانه و غیرانسانی است؛ تا جایی که بسیاری از جداشدگان از فشارهای روانی، سوءرفتار، نقض آزادیهای فردی و حتی محدودیتهای شدید در زندگی شخصی اعضا سخن گفتهاند.
فریب افکار عمومی در اروپا
در کشورهای اروپایی، مجاهدین (منافقین) تلاش میکنند خود را بهعنوان یک گروه اپوزیسیون سیاسی جا بزنند. اما واقعیت این است که نفوذ آنان تنها در سایه پرداخت دلارهای هنگفت به سیاستمداران بازنشسته و لابیگریهای پرهزینه ممکن شده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که «استقبال» برخی محافل اروپایی یا آمریکایی از مجاهدین (منافقین) نه به دلیل مشروعیت یا پایگاه مردمی آنان، بلکه صرفاً نتیجه منافع مالی و سیاسی است.
دروغهای بزرگ درباره اردوگاه آلبانی
یکی دیگر از محورهای فریبکاری، مخفیسازی واقعیتهای مربوط به اردوگاه مانز در آلبانی است. فرقه رجوی همواره تلاش کرده است وضعیت بحرانی و غیرانسانی اعضا را پنهان کند؛ چه در زمینه مشکلات جسمی و روحی افراد، چه در زمینه محدودیتهای ارتباطی و چه در مسئله فرار یا جدایی اعضا.
گزارشهای متعدد جداشدگان نشان داده است که بسیاری از افراد در این کمپ در شرایطی شبیه به «اسارت» زندگی میکنند.
رسانههای وابسته، تریبون دروغ
نگاهی به رسانههای رسمی و غیررسمی این گروه، از سایتها و تلویزیون گرفته تا شبکههای اجتماعی، نشان میدهد که دروغ و تحریف بخشی جداییناپذیر از محتوای آنان است. پروژه اصلی این رسانهها تلاش برای تطهیر چهره فرقه و مخفی نگهداشتن واقعیتهای درونی آن است؛ واقعیتهایی که سالها توسط جداشدگان افشا شده و نشان میدهد هیچیک از ادعاهای رهبران این گروه با واقعیت همخوانی ندارد.
نتیجه اینکه؛ فرقه رجوی در طول دههها حیات خود نشان داده است که بدون دروغ و فریب، توان ادامه بقا ندارد. آنان هیچ پایگاه مردمی در ایران ندارند و تلاش برای خرید حمایت خارجی هم نتوانسته است مشروعیتی برایشان به ارمغان بیاورد.
همانطور که تجربه سالهای گذشته ثابت کرده، هرچند این گروه با تبلیغات پرهزینه میکوشد تصویری سیاسی از خود ارائه دهد، اما در نهایت در ذهن مردم ایران چیزی جز یک فرقه تروریستی منزوی و بیاعتبار باقی نمانده است.
نظر شما :