از افزایش نفوذ تا مقابله با تاثیرگذاری ایران
چرا عربستان سعودی در سوریه سرمایهگذاری میکند؟

نویسنده: هنری راجرز
دیپلماسی ایرانی: عربستان سعودی با استفاده از رویکرد قدرت نرم برای تقویت نفوذ خود در سوریه، نقش محوری در توسعه اقتصادی این کشور ایفا کرده است. در حالی که سایر قدرتها به دولت نوپای سوریه پیشنهادهای دیپلماتیک دادهاند، ریاض اقدامات اقتصادی حیاتی انجام داده است. این اقدامات حمایت از کاهش تحریمها، ایجاد شورای اقتصادی مشترک و سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی و بازسازی را شامل میشود. عربستان سعودی این سرمایهگذاری را برای افزایش نفوذ منطقهای خود ضروری میداند. سقوط بشار اسد، رئیس جمهوری سابق سوریه، جایگاه ایران را تضعیف و فضایی در شام ایجاد کرده که عربستان سعودی آماده پر کردن آن است. با اتخاذ رویکردی قاطعتر در استراتژی منطقهای، سرمایهگذاری و تحمل ریسک آن تنها افزایش خواهد یافت.
در اوایل ماه ژوئیه، دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، تحریمهای خود علیه هیئت تحریر الشام (HTS) را پس از آنکه احمد الشرع، رهبر آن، رئیس جمهور موقت سوریه شد، لغو کرد. هیئت تحریر الشام یک دولت ائتلافی موقت تشکیل داد، قانون اساسی موقت را تصویب کرد و به ارائه خدمات اولیه دولتی شروع کرد. او در حالی که خود را به عنوان قدرت مرکزی در دمشق تثبیت کرده است، دستگاه امنیتی سوریه برای حفظ امنیت در سوریه بزرگ تلاش میکند و بخشهای بزرگی از کشور را کنترل نمیکند.
با وجود این کاستیها، دولت سوریه توسط سایر قدرتهای بینالمللی، از جمله اتحادیه اروپا و بریتانیا، که بیشتر تحریمهای خود را در سهماهه دوم سال ۲۰۲۵ لغو کردند، به رسمیت شناخته شده است. این کاهش تحریمها پس از ماهها مانور قدرت نرم عربستان سعودی انجام میشود که در دیداری بین ترامپ و الشرع در ریاض به اوج خود رسید، جایی که ترامپ برنامههای خود را برای لغو تحریمها اعلام کرد و کمک بسیار مورد نیاز را برای اقتصاد سوریه که در اثر بیش از یک دهه جنگ داخلی ویران شده بود، فراهم کرد. موقعیت جغرافیایی سوریه، در دریای مدیترانه و در تقاطع سه قاره و همچنین پتانسیل آن برای توسعه پس از جنگ، توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. با ادامه تحکیم قدرت الشرع و عادی شدن روابط با بازیگران جهانی، سرمایهگذاری بینالمللی افزایش خواهد یافت.
چرا عربستان سعودی در سوریه سرمایهگذاری میکند؟
برای عربستان سعودی، این سرمایهگذاری چیزی بیش از تجدید حیات و بازگشت سرمایه است. سوریه به رکن اصلی استراتژی سیاست خارجی ریاض تبدیل شده است. انگیزههای اصلی ریاض جلوگیری از تجدید نفوذ ایران و جلوگیری از هرگونه تجدید تولید مواد مخدر غیرقانونی در آنجاست.
اولویت این پادشاهی، موضعگیری در برابر محور مقاومت تضعیفشده ایران است که تا امسال، رقبای خلیج فارس خود را در موضع دفاعی قرار داده بود. در حالی که ریاض قدرت نرم جهانی خود را از طریق سرمایهگذاری در ورزش، رسانه و سایر جنبههای جامعه افزایش داده، اما توسط نیروهای نیابتی ایران – حزبالله، حماس، گروههای مختلف در عراق و شورشیان حوثی در یمن – که به تهران اجازه میداد برای دههها بر خلیج فارس فشار وارد کند، محدود شده است.
رژیم اسد نیز به همین ترتیب، تحت حمایت کمکهای ایران بود و به نوبه خود، به تهران اجازه داد تا از سوریه به عنوان پایگاه عملیاتی برای اعمال نفوذ خود استفاده کند. با این حال، با سرنگونی رژیم اسد و تضعیف حزبالله، نفوذ باقیمانده ایران در سوریه ناچیز است و به ریاض فرصت میدهد تا وضع موجود را تغییر دهد.
در حالی که بازیگران منطقهای مانند قطر و ترکیه از نظر تاریخی از هیئت تحریر الشام حمایت میکردند، عربستان سعودی این کار را نکرد. موضع پیشگیرانه فعلی ریاض از تاریخ آن با یمن و عراق ناشی میشود. در جریان جنگ داخلی یمن، نیروی قدس ایران از حوثیها حمایت کرد، اما سعودیها محتاط بودند و ترجیح دادند تا زمانی که یمن تحت نفوذ تهران قرار نگرفته بود، با حمایت ایران برابری نکنند. این رویکرد، ریاض را به مداخلهای مداوم و پرهزینه مجبور کرد.
این الگو در عراق نیز تکرار شد، جایی که عربستان سعودی در پر کردن جای خالی ناشی از خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۱ مردد بود. بیثباتی در عراق به ایران اجازه داد تا سرمایهگذاری و عادیسازی روابط با دولت جدید عراق را به آرامی آغاز کند. در پی آن نفوذ تهران شکوفا شد و به آن کمک کرد تا ائتلافی از گروههای مسلح طرفدار خود ایجاد کند. در حالی که عربستان منفعل باقی ماند. با توجه به این اشتباهات احتیاطآمیز که بر تصمیمگیرندگان عربستانی سنگینی میکرد، اکنون ریاض در حال تغییر استراتژی منطقهای خود است و رویکردی فعال و ریسکپذیر برای سرمایهگذاری در سوریه در پیش گرفته است.
در کنار تهدید ظهور مجدد کپتاگون، ریاض باید تجارت آن را محدود کند. همزمان با اینکه تحریمهای جهانی رژیم اسد را فلج کرد، دولت سوریه به بازارهای غیرقانونی رو آورد که بزرگترین آنها تولید و قاچاق کپتاگون بود. عربستان سعودی به سرعت به بازار بزرگی برای کپتاگون تبدیل و با بحران رو به رشد مواد مخدر روبهرو شد. در حالی که تولید کپتاگون از سوریه خارج شده است، ریاض میخواهد خطر ظهور مجدد آن را کاهش دهد.
ابتکارات ریاض
با توجه به اینکه دولت سوریه از دریافت کمکهای مالی خارجی و ایرانی خودداری میکند، سرمایهگذاریهای استراتژیک عربستان سعودی با هدف تقویت استقلال سوریه از این جریانهای درآمدی و در عین حال افزایش نفوذش، انجام میشود. برای جبران محدودیتهای بودجه دولت سوریه، عربستان سعودی و قطر متعهد شدهاند که حقوق کارمندان دولت را پرداخت کنند و بدهی ۱۵٫۵ میلیون دلاری این کشور به بانک جهانی را تسویه کنند.
ریاض همچنین معاملات و یادداشتهای تفاهمی برای سرمایهگذاری بخش خصوصی، از جمله در بخشهای انرژی و ساخت و ساز، منعقد کرده است. در ماه ژوئیه، خالد بن عبدالعزیز الفالح، وزیر سرمایهگذاری عربستان سعودی، از انعقاد ۶٫۴ میلیارد دلار قرارداد در حوزه املاک و مستغلات، زیرساختها و مخابرات خبر داد. با این معاملات، او از ایجاد یک شورای تجاری عربستانی – سوریه خبر داد. همه اینها برای احیای اقتصاد سوریه و در عین حال اعطای نفوذ قابل توجه به ریاض عمل خواهند کرد.
چرا سوریه خواهان سرمایهگذاری خارجی است
هزینه بازسازی پس از جنگ سوریه بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است، هزینهای که سوریه به تنهایی نمیتواند از عهده آن برآید. این امر، احیای اقتصادی را به اولویت اصلی رهبری جدید سوریه تبدیل میکند که باید درآمد ایجاد و کشور را برای حفظ حمایت مردمی بازسازی کند.
در میان سرمایهگذاریهای ریاض، سهام قابل توجهی در بخشهای سیمان و بتن سوریه وجود دارد که نقش حیاتی در تلاشهای بازسازی ایفا خواهد کرد. در حالی که بخش عمدهای از کشور در ویرانههای جنگ داخلی قرار دارد، تقاضای عمومی برای بازسازی به دلیل هزینههای بالا همچنان پایین است. احیای صنعت سیمان و بتن سوریه ایجاد شغل، افزایش درآمد دولت و کاهش هزینه کلی بازسازی را باعث خواهد شد.
پیش از جنگ داخلی، اقتصاد سوریه با تولید نفت و گاز طبیعی سرپا نگه داشته میشد. با توقف تولید در پی درگیریها، حکومت اسد به عنوان یک دولت رانتی و وابسته به مواد مخدر غیرقانونی شروع به فعالیت کرد. این امر اقتصاد را فلج کرد و به سقوط اسد کمک کرد. درآمد نفت و گاز در طول جنگ داخلی کاهش یافت. بیشتر میادین سوریه در شمال شرقی در مناطقی که تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه هستند، واقع شدهاند. در حالی که دولت الشرع برای این منابع رقابت میکند، محدودیتهای آنها را درک میکند و به جذابیت جایگزینی که سرمایهگذاریهای ریاض میتواند ایجاد کند، میافزاید.
آینده چه خواهد شد؟
اقدام نظامی اسرائیل در سوریه، به جز یک کمپین تغییر رژیم، احتمالاً از سرمایهگذاری مداوم عربستان سعودی مانع نخواهد شد. حتی بدون مداخله اسرائیل، بخش عمدهای از کشور در خارج از دمشق درگیر بیثباتی است. در حالی که این بیثباتی ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد، برای عربستان سعودی، هرج و مرج قابل توجهی لازم است تا استراتژی خود در سوریه را مورد بازنگری قرار دهد.
در حالی که تحمل عربستان سعودی برای ریسک در سوریه بالاست، عوامل داخلی و خارجی میتوانند بر آن غلبه کنند. احتمالات شامل درگیریهای داخلی بین هیئت تحریر الشام و نیروهای دموکراتیک سوریه، ظهور مجدد داعش، فروپاشی ائتلاف حاکم الشرع یا حمله همهجانبه اسرائیل است. این رویدادها با درجات مختلفی از احتمال، امکانپذیر هستند. با این حال، هر چه عربستان سعودی و سایر بازیگران منطقهای سرمایهگذاری بیشتری انجام دهند، دولت مرکزی آن بیشتر تقویت میشود و احتمال وقوع این رویدادها کاهش مییابد.
اشتیاق سوریه برای سرمایهگذاری، معامله افزایش نفوذ عربستان سعودی را برای رهبران آن خوشایندتر میکند. علاوه بر این، اهداف دمشق در مورد مبارزه با تولید کپتاگون و محدود کردن بازگشت نفوذ ایران با الزامات ریاض همسوست. احتمال کمی وجود دارد که دولت جدید سوریه سرمایهگذاری را محدود کند.
از آنجایی که سایر قدرتهای منطقهای نیز برای نفوذ در دمشق رقابت میکنند، تحمل ریسک ریاض میتواند به اوج جدیدی برسد. همانطور که قطر و ترکیه تاریخ خود را به الشرع یادآوری میکنند و اقدامات خود را انجام میدهند، ریاض مجبور خواهد شد سرمایهگذاریهای خود را افزایش دهد. این ترکیب از الزامات، پتانسیل و رقابت به افزایش قابل توجه سرمایهگذاری عربستان در آینده منجر خواهد شد.
منبع: نیو لاینز اینستیتیوت / ترجمه: علی موسوی خلخالی
نظر شما :