لبنان ؛ الگويى براى حل مسائل منطقه ‌

۰۱ مرداد ۱۳۸۷ | ۲۱:۴۵ کد : ۲۳۳۹ اخبار اصلی
مقاله ای به قلم محمد علی سبحانی، سفیر سابق ایران در لبنان، در روزنامه اعتماد ملی
لبنان ؛ الگويى براى حل مسائل منطقه ‌
چند هفته گذشته براى لبنانى‌ها که حدود 5/3 سال گذشته را در بحران بى‌دولتى و ناآرامى‌هاى داخلى و جنگ خارجى به سر برده بودند هفته‌ها و روزهاى شيرين و پرفايده‌اى بود. اولين و مهم‌ترين اتفاق، نشست لبنانى‌ها در دوحه قطر بود که به توافقنامه دوحه منتهى شد؛ توافقنامه‌اى که توانست در اوج بحران از دل درگيرى‌هاى خونين در وسط بيروت پايتخت آسيب‌ديده و مجروح لبنان زاييده شود.
 
توافقنامه دوحه 3 بند اساسى داشت؛ اول توافق براى انتخاب رئيس‌جمهور، دوم تشکيل دولت وحدت ملى و سوم توافق براى قانون جديد انتخابات. دو بند اين توافقنامه على‌رغم همه دشوارى‌هايى که داشت به‌طور کامل اجرا شده است.
 
 آقاى ميشل سليمان فرمانده ارتش که قدرت مديريت بحران و اعتدال در تعامل با گروه‌هاى داخلى را در جريان 5/3 سال بحران ثابت کرده بود به پست رياست‌جمهورى دست پيدا کرد و دولت وحدت ملى که مهم‌ترين خواست مخالفان دولت سنيوره بود محقق گرديد.
 
با شروع مجدد فعاليت‌هاى مجلس ملى در لبنان به مرور فعاليت‌هاى مجلس براى تصويب قانون جديد انتخابات آغاز خواهد شد. همزمان با اين تحولا‌ت و فضاى تفاهم به‌وجود آمده در لبنان، ذائقه لبنانى‌ها با کاميابى ديگرى شيرين شد و يک برنامه مبادله اسيران که از مدت‌ها قبل توسط حزب‌الله و اسرائيل با ميانجيگرى آلمانيها آغاز شده بود به نتيجه رسيد و بزرگ‌ترين و مهم‌ترين مبادله اسيران که بارها ميان حزب‌الله و اسرائيل انجام شده است، به وقوع پيوست.
 
سمير قنطار که در سن 16 سالگى و حدود 30 سال قبل به خاطر کشتن تعدادى از نظاميان اسرائيلى به اسارت درآمده بود به اضافه 4 اسير ديگر لبنانى و نيز حدود 200 شهيد لبنانى، فلسطينى و عرب در مقابل اجساد دو سرباز اسرائيلى که در جريان عمليات وعده صادق در اختيار حزب‌الله قرار گرفته بودند، مبادله شدند.
 
آزادى اسيران لبنانى و شهدا در يک مانور سياسى و تبليغاتى که توسط حزب‌الله لبنان برنامه‌ريزى شده بود موجى از شادى و سرور و احساس کامروايى و پيروزى را در ميان لبنانى‌ها و در بين مردم فلسطين و اعراب به‌وجود آورد. در مقابل اسرائيلى‌ها با دو جسد مواجه شدند در حالى که احتمال زنده بودن حداقل يکى از آنها را مى‌دادند و اين شرايط آنان را به سوى مشکلى داخلى و نوعى سرخوردگى و يأس کشاند. يکى از مقامات اسرائيلى گفت در حالى که حزب‌الله جشن گرفته است، اسرائيل عزادار و اشک‌بار است.
 
بايد موفقيت‌هاى پى در پى لبنان و عبور از بحران‌هاى خطرناکى که دامنگير آن کشور بود را به همه لبنانى‌ها خصوصا به حزب‌الله لبنان و دبيرکل آن که با مديريت عقلا‌نى خود شرايط را به اين نقطه هدايت کرد، تبريک گفت. حزب‌الله لبنان کارنامه‌اى درخشان در 5/3 سال گذشته داشته است به نحوى که مى‌تواند همه شرايط گذشته را در چارچوب اهداف ملى و حزبى خود به صورتى شفاف به قضاوت ملت‌هاى منطقه و تاريخ خاورميانه و تاريخ مبارزات ضداشغالگرى ملت‌هاى عرب بگذارد.
 
هرچند که جنايات اسرائيل در لبنان در جريان جنگ 33 روزه ضربات هولناکى را عليه مردم لبنان و بر اقتصاد اين کشور وارد کرد اما حزب‌الله اهداف شوم اسرائيلى‌ها در لبنان را ناکام گذاشت و در جريان جنگ 33 روزه هدف‌هاى آمريکايى جنگ را که به اقرار خانم رايس به وجود آوردن خاورميانه جديد بود، به چالش کشاند و به همه طرف‌هاى درگير در لبنان ثابت کرد که با تکيه بر وعده‌هاى آمريکايى نمى‌توانند حقوق اقليت و حقوق طوايف و نيروهاى اجتماعى لبنان را ناديده بگيرند.
 
روند تحولا‌ت لبنان و تشکيل دولت وحدت ملى و نيز مبادله اسرا در زمانى که حزب‌الله تعيين کرد بيانگر ديپلماسى قدرتمند حزب‌الله لبنان و بازگشت همه لبنانى‌ها به عقل جمعى لبنانى و رعايت حقوق ديگران به حساب مى‌آيد و درس‌هايى را براى دوستان و دشمنان حزب‌الله داشته است که در اين نوشته کوتاه به چند نکته از اين روند مى‌پردازم.
 
1- عمليات وعده صادق حدود دو سال پيش با هدف گرفتن اسير از حزب‌الله و مبادله آن با اسراى لبنانى در بند و خصوصا سمير قنطار که براى مبارزان لبنانى سمبل آزادگى و مقاومت در زندان‌هاى اسرائيل به حساب مى‌آمد، انجام شد و امروز هدف‌هاى آن عمليات محقق شده است و حزب‌الله ثابت کرده که به وعده‌هاى خود در جهت حمايت از عزت و سربلندى لبنانى‌ها پايبند بوده است.
 
2- تبادل اسرا ثابت کرده است که اسرائيل مى‌توانست بدون راه انداختن جنگ اسيران خود را آزاد کند و اکنون بايد در مقابل مردم خود و در مقابل جهانيان به اين سوال پاسخ دهد که چه نيازى بود به جنگى که موجب تخريب بسيار در دو طرف شد و سرانجام با ناکامى و شکست ارتش اشغالگر به پايان رسيد.
 
3- زمان مبادله به‌طور قطع توسط حزب‌الله تعيين شده است چراکه حزب‌الله توانست پس از 5/3 سال کشمکش داخلى با مديريت خوب خود و انتخاب زمان مناسب براى مبادله اسيران روحيه وحدت ملى را در کنار دولت وحدت ملى به لبنان بازگرداند؛ روحيه‌اى که در طول اين مدت با درگيرى‌هاى سياسى، نظامى، امنيتى، تبادل اتهامات و موضعگيرى‌هاى تلخ لطمه اساسى ديده بود.
 
4- حزب‌الله با تسميه حرکت تبادل به عمليات رضوان، آزادى اسيران لبنانى و جنازه‌هاى شهداى عرب و فلسطينى ياد و خاطره شهيدان خود را گرامى بدارد و اين موفقيت را حاصل فداکارى‌هاى مبارزان و مجاهدان و رزمندگان حزب‌الله معرفى کند و همزمان با بازپس‌گيرى اسيران خود روح مقاومت، فداکارى و اميد و پيروزى را در دل و جان رزمندگان لبنانى و فلسطينى و در ضمير ملت‌هاى منطقه تعريف کند. ‌
 
5- خروج موفقيت‌آميز از بحران لبنان به سورى‌ها اين فرصت را داد که شرايط خود را در لبنان و در منطقه بازيافته و از شرايط مذاکراتى بهترى با اسرائيل برخوردار شوند. سورى‌ها با درک شرايط سخت خود و فشارهايى که به واسطه لبنان در سال‌هاى اخير متحمل شدند با وساطت دولت اسلا‌مگراى ترکيه وارد مذاکره با اسرائيل شدند تا شرايط منطقه‌اى و بين‌المللى خود را بهبود بخشيده از فضاى خطرآلودى که در ماه‌هاى آخر رياست‌جمهورى بوش ممکن بود با آن مواجه شوند، فاصله بگيرند.
 
سفر بشار اسد به پاريس فرصتى ديگر براى سوريه بود که در سايه بهبود شرايط در لبنان و موفقيت‌هاى حزب‌الله لبنان به دست آمد؛ فرصتى که ديگر متحد حزب‌الله يعنى ايران به خاطر دور بودن از فضاى ديپلماسى بين‌المللى و منطقه‌اى از آن بهره‌اى نبرد. ‌
 
6- شکسته شدن بن‌بست در لبنان بدون شک در جريان توافق دوحه قطر به وقوع پيوست. در همان زمان‌ در مقاله‌اى نوشتم که توافق دوحه مى‌تواند مدلى براى ساير بحران‌هاى منطقه باشد خصوصا در مساله فلسطين که شرايطى بسيار شبيه به مسائل لبنان قبل از دوحه را تجربه مى‌کند برگزارى دوحه 2 را پيشنهاد کردم. بدون شک تحولا‌ت لبنان نمادى از فضاى جديد در منطقه خواهد بود و در صورتى که بازيگران درک دقيقى از شرايط پيدا کنند و ديپلماسى عقل‌گرا جاى احساسات و تندروى را بگيرد، فرصت‌هاى کم‌نظيرى وجود دارد که خطر جنگ و تحريم کاهش پيدا کند و ملت‌هاى منطقه به احقاق حقوق خويش نزديک‌شوند. ‌
 
7- علا‌وه بر لبنان تحولا‌ت در سوريه، فلسطين و عراق نيز به سوى نوعى از آرامش در جريان است و موضوع پرونده هسته‌اى ايران نيز با مذاکرات ژنو و نويدهايى که داده شده است مى‌تواند به پايان يافتن خطر جنگ و بيرون آمدن کشور از زير بار سنگين قطعنامه‌هاى شوراى امنيت بينجامد.
 
در جريان تفاهم و توافق لبنان همه جهت‌ها به حداقل‌هاى خود اکتفا کردند. طرف‌‌هاى بين‌المللى نيز به پذيرش خواست‌هاى مقاومت به اجبار يا برحسب اختيار تن دادند. با اينکه آمريکايى‌ها در همه اين پرونده‌ها و خصوصا پرونده هسته‌اى ايران سختگيرتر از بقيه‌هستند اما رسيدن به مدلى که جامعه بين‌المللى را راضى کرده و آمريکايى‌ها را مجبور به پذيرش آن بنمايد، درو از دسترس نيست.

نظر شما :