اوباما؛ ناگزير از گردش به راست

۲۷ آبان ۱۳۸۷ | ۲۲:۳۱ کد : ۳۲۰۰ سرخط اخبار
مقاله‌اى از مارکو ويسنزينو پيرامون محدوديت‌هاى سياست‌خارجى امريکا در مقابل رئيس جمهور جديد اين کشور
اوباما؛ ناگزير از گردش به راست
  باراک اوباما، رئیس جمهور منتخب آمریکا با کسب بیش از 50 درصد آرای انتخابات اخیر، می تواند مدعی شود که دارای پشتوانه و اعتبار مردمی است. اما برای متحد ساختن این کشور و ایجاد همدلی در مورد مسائل خارجی، باید از مرکز طیف سیاسی آمریکا به اداره آن بپردازد. انجام چنین امر مهمی با توجه با اختلاف نظر آمریکایی ها بر سر بسیاری از مسائل مربوط به سیاست خارجی و افزایش فشارها در جهت برآورده ساختن انتظارات بین المللی، کار ساده ای نخواهد بود.

  مبارزات انتخاباتی در آمریکا فاقد مباحث واقعی در مورد سیاست خارجی بود و دو نامزد به جای آن که به گونه ای ملموس به این مباحث بپردازند، بیشتر حول آنها به لفاظی پرداختند. سیاست خارجی آمریکا اکنون بیشتر به واقع گرایی و نتایج نیازمند است و کمتر به لفاظی. جهان امروز با مراکز قدرت جغرافیایی در حال ظهور به ویژه کشورهای در حال توسعه، همراه با بازیگران غیر دولتی ( نظیر NGOها، شرکت های چند ملیتی و گروه‌های تروریستی ) شناخته می شود. وجه مشخصه دیگر این جهان حضور مراکز غیرجغرافیایی قدرت به‌ویژه مراکز قدرت مجازی نظیر قلمروی فضای مجازی است.

  مقایسه میان جی اف کی و اوباما غیر قابل اجتناب است، اما دوره زمانی این دو کاملا با یکدیگر متفاوت است. تهدیدهای امروز متعارف نبوده، بلکه غیرسنتی و بی تناسب هستند. تعداد اندکی وجود دارند که با تصحیح وجهه بین المللی آمریکا مخالفت داشته باشند، اما ممکن است به این نتیجه برسیم که دست کم در آینده ای نزدیک، انتظارات غیرواقعی بوده اند. ماه عسل بین المللی اوباما بعید به نظر می رسد که دوامی طولانی داشته باشد و چالش های سیاست خارجی آمریکا فقط پیچیده تر خواهند شد.

سوال اساسی در دوره مبارزات انتخاباتی این بود که آیا اوباما آمادگی مواجهه با چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا را دارد. اما سوال کنونی جامع تر است، آن سوال این است که آیا تشکیلات سیاست خارجی آمریکا قادر به مواجه با چالش های قرن بیست و یکم است. بسیاری از این چالش ها هنوز متاثر از یک وضعیت جنگ سردی است و بسیاری از نخبگان آن دوران تلاش می کنند تا واقعیات عصر حاضر را بازشناسند. رویکرد "سفید و سیاه" و همچنین "ما در مقابل آنان" به طور شگفت انگیزی میان طیف سیاسی شایع است.

  رئيس جمهور منتخب آمريکا در قلمروى سياست خارجى بايد افکار عمومى را مورد توجه قرار داده و شکاف در حال گسترش ميان شهروندان و مقامات منتخب را پر کند. او بايد چالش هاى آمريکا را به صورت تحليلى و نه فقط در قالب کلمات و جملات توضيح دهد. سياستمداران و رسانه ها براى مدت هاى مديدى اشتياق و توان مردم ‌عادى آمريکا را براى مشارکت در روند سياست خارجى اين کشور ناچيز شمردند.

به تعبير بهتر، اکنون زمان آن است فراتر از آنچه مبارزات انتخاباتى وعده شده حرکت کرد و با واقعيات سياست‌خارجى و چالش هاى پيش رو مواجه شد.

  اجلاس سران جي20 که قرار است ماه جارى ميلادى در واشنگتن پيرامون موضوع بحران اقتصادی در دنيا برگزار شود، بايد از سوى رئيس جمهور منتخب آمريکا و در حالى که دو ماه تا مراسم تحليفش باقى مانده است، به مثابه فرصتى ديپلماتيک تلقى شود. جورج بوش است که بايد ميزان مشارکت رئيس جمهور منتخب را در اجلاس مذکور تعيين کند. اما مطالبات و خطرات ناشى از بحران اقتصاد جهانى مستلزم اهتمام رهبران جهان است. بوش بايد از نزاع سياسى فاصله گرفته و اجازه بدهد تا اوباما نقشى اساسى را در اين اجلاس ايفا کرده و مورد توجه همگان قرار گيرد.

  رئيس جمهور منتخب بايد روابط موجود به ويژه با هم پيمانان اروپايى خود را تحکيم و توسعه بخشد. او همچنين بايد به ايجاد مناسبات گسترده تر با شرکاى استراتژيک به ويژه قدرت هاى در حالى ظهور جهان در حال توسعه بپردازد. ايجاد رابطه با کشورهايى نظير ترکيه در خاورميانه بزرگ، برزيل در آمريکاى لاتين، آفريقاى جنوبى و نيجريه منافع آمريکا در خارج از اين کشور تقويت خواهد کرد و احتمالا رد پاى کمرنگ ترى را از حضور واشنگتن در کشورهاى خارجى بر جاى خواهد گذاشت.

افغانستان نه تنها نيازمند حضور موثرتر نيروها و منابع آمريکا و ائتلاف است، بلکه اوباما بايد بتواند افکار عمومى اروپا را نيز در مورد اهميت اين ماموريت بين المللى قانع کند. هيچ اهميتى ندارد که رهبران اروپايى تا چه حد متعهد شوند، آنها بدون حمايت عمومى تنها در حد توانشان قادر به همکارى هستند. اوباما ناگزير است از سرمايه و حسن نيت ديپلماتيک خود براى اقناع رهبران اروپايى و از همه مهمتر افکار عمومى اروپايى براى حضورى فعال در افغانستان بهره گيرد.

  در مورد ايران نيز بايد در انتظار انتخابات رياست جمهور ماه ژوئن نشست و در نهايت با اين کشور به يک توافق دست يافت. توافق جامعى که احتمالا موضوع فعاليت هاى هسته اى ايران را نيز شامل خواهد شد.

همچنین واقعيات موجود در عراق بالاخره تصميم گيرى در مورد کاهش نيروهايى آمريکايى در اين کشور و زمان آن را تعيين خواهند کرد. کاهش نيروها بايد مبتنى بر يک روند تصميم گيرى معقولانه و عملگرايانه صورت گيرد و از حمايت رهبران آمريکايى و دولت عراق نیز برخوددار بوده تصميمى لجوجانه و سياسى نباشد.

  اوباما تشکيلاتى را از يک قدرت جهانى به ارث برده که با چالش هاى داخلى و خارجى قريب الوقوعى مواجه است. او بايد موقعيت تاريخى خود به عنوان رئيس جمهور تمام آمريکايى ها را بازشناخته و با همراهى همه ‌آمريکايى ها و با اتکا به همکارهاى خارجى با اين چالش ها مواجه شود.

  مارکو ويسنزينو، رئيس پروژه استراتژى جهانى و از اعضاى انجمن سياست خارجى آمريکا است.


نظر شما :