بازگشت انتحاريون به بغداد

۲۷ اسفند ۱۳۸۷ | ۱۸:۵۱ کد : ۴۱۹۵ اخبار اصلی
عاملان حملات انتحارى بار ديگر سايه خود را بر روى بغداد گسترانيده‌اند. انفجارهاى متوالى هفته خونين ديگرى را براى پايتخت عراق رقم زده است. اما چه جرياناتى و با چه اهدافى از بازگشت انتحاريون و تضعيف دولت مالکى سود مى‌برند؟ یادداشتی از مراد ویسی، کارشناس مسائل خاورمیانه
بازگشت انتحاريون به بغداد

عاملان حملات انتحارى بار ديگر سايه خود را بر روى بغداد گسترانيده اند. انفجارهاى متوالى هفته خونين ديگرى را براى پايتخت عراق رقم زده است. اما چه جرياناتى و با چه اهدافى از بازگشت انتحاريون وتضعيف دولت مالکى سود مى برند؟

1-القاعده: القاعده به دليل عملکرد موفق دولت مالکى درحوزه برقرارى امنيت طى ماه هاى گذشته به شدت محدوده قعاليت خود را در عراق تنگ تر مى بيند و از همکارى عشاير به ويژه عشاير سنى با مالکى که طى هفته هاى اخير و با حضور مالکى در جلسات مشترک با عشاير افزايش يافته عصبانى و خشمگين است و چنين جلساتى مى تواند يکى از اهداف عمليات تروريستى القاعده باشد. ضمن آنکه القاعده بيش از هر بازيگر ديگرى در عراق با حملات انتحارى و صف انتحاريون آماده عمليات شناخته مى شود. انتحاريون القاعده اى از بعد ايمانى و عقيدتى آماده عمليات انتحارى هستند و براى جلو انداختن ماموريت انتحارى خود، حتى در سلسله مراتب القاعده در پى پارتى هستند تا نوبيت کشتن خود را جلوتر بيندازند.

2-بعثى ها: پيروزى قاطع مالکى و حزب الدعوه در انتخابات اخير شوراهاى استانى و نيز سياست هاى جديد مالکى در مورد آشتى ملى، بعثى ها را به عنوان مخالفان اصلى نظم و ثبات موجود نگران کرده است. آنها هم از پيروزى مالکى در انتخابات شوراها بشدت عصبانى هستند و هم نگران هستند که مالکى با کارامدى امنيتى و نزديکى به عشاير، از يک سو بستر فعاليت بعثى ها در بين عشاير را تضعيف و نابود کند و هم مقدمات لازم براى پيروزى در انتخابات پارلمانى را فراهم کند. بعثى هاى خارج از حکومت (جريان عزت الدورى) و نيز بعثى هاى درون حکومت (جريان صالح مطلق) در زير سوال بردن توانايى و کارآمدى دولت، هدف واحدى دارند اما آيا بعثى ها انگيزه کافى همانند نيروهاى القاعده براى انتحار را دارند؟

3-سرويس هاى اطلاعاتى برخى کشورهاى عربى: کشورهاى عربى و به طور خاص مصر، اردن و عربستان و امارات و سرويس هاى اطلاعاتى و امنيتى آنها از استقرار يک دولت کارآمد و با ثبات در عراق جديد که تحت رهبرى شيعيان و کردها است، نگران هستند زيرا در عراق جديد از نظر آنها هويت عربى و سنى کشور در مقابل هويت کردى و شيعه آن تضعيف شده است. لذا کشورهاى عربى از تلاش مالکى براى جلب عشاير از طريق تاکيد بر وحدت ارضى و تماميت ارضى عراق و آشتى ملى ناراضى هستند و نگران هستند اگر ثبات و امنيت در عراق بيشتر شود، شيعيان مذهبى و از جمله مالکى و حزب الدعوه پيروز انتخابات پارلمانى 2009 عراق باشند و چهار سال ديگر اختيار پارلمان و دولت در اختيار آنان قرار گيرد و بازيگران نزديک به کشورهاى عربى در اقليت قرار گيرند.

اما غير از بعثى ها و القاعده اى ها و سرويس هاى اطلاعاتى در برخى کشورهاى عربى که به عنوان آمر و عامل بمب گذارى ها بيشتر از هر متهم ديگرى مورد اتهام هستند، برخى جريانات ديگر نيز هستند که از تضعيف مالکى و متهم شدن دولت وى به ناکارامدى خرسند مى شوند:

1- امريکا: امريکا از سطحى از ناامنى کنترل شده براى تداوم حضور نظامى-امنيتى خود در عراق استقبال مى کند زيرا اگر دولت مالکى در برقرارى ثبات و امنيت زياد تر از حد انتظار امريکايى ها موفق شود، هم امريکا براى خروج تعداد بيشترى از نيروهايش تحت فشار قرار مى گيرد و هم برخلاف خواست و ميل امريکا که خواهان پيروزى سکولارها و غربگراها در عراق است امکان پيروزى شيعيان مذهبى و از جمله مالکى در انتخابات بيشتر مى شود و سطح مقاومت دولت عراق در برابر اجراى اهداف و منافع امريکا در عراق افزايش مى يابد. آمريکايى‌ها پيش از برگزارى انتخابات شوراهاى استانى نيز پيش بينى کرده بودند که اسلام گراها در اين دوره شکست خورده و جاى خود را به لائيک‌ها و سکولارها خواهند داد که چنين نشد.

2-سکولارها و غربگراها: جريانات سکولار بازنده انتخابات اخير شوراهاى استانى بودند و از اينکه مالکى با شعار آشتى ملى درصدد تکرار اين پيروزى در انتخابات پارلمانى باشد، خود را در يک فرايند زوال تاريخى در عرصه سياست عراق مى بينند زيرا سکولارها در سه انتخابات اخير عراق ( دو انتخابات شوراها و انتخابات پارلمانى گذشته ) شکست خورده اند و اگر اين فرايند در چهارمين انتخابات متوالى (انتخابات پارلمانى 2009 )تکرار شود امکان حذف تدريجى آنها از عرصه معادلات سياسى عراق جدى مى شود. لذاجريانات سکولار عراق نظير جريان العراقيه و اياد علاوى از تقويت موقعيت مالکى و حزب الدعوه بين عشاير نگران هستند و اگر در اين انفجارها مشارکت مستقيم نداشته باشند، از آن سود مى برند.

3-کردها: اگر چه ممکن است کردها با کشورهاى عربى و بعثى ها و القاعده در نا امن کردن عراق موافق نباشند اما به دليل اختلافات شديدى که با مالکى در مورد اختيارات دولت مرکزى و اقليم کردستان و نحوه اداره حکومت و تقسيم درامد نفت و اجراى ماده 140 و مساله کرکوک دارند، از اينکه مالکى از طريق شعار آشتى ملى درصدد متحد کردن اعراب شيعه و سنى عراق عليه کردها و تقويت قدرت خود برآيد، خرسند نيستند و به شدت احساس مى کنند که مالکى به سمت قبضه کردن قدرت و حکومت فردى حرکت مى کند. در همين چارچوب روزنامه المدى نيزکه نزديک به جلال طالبانى است از نزديکى نورى المالکى نخست وزير عراق به عشاير اين کشور ابراز نگرانى کرده و آن را آغازى براى شروع ديکتاتورى در عراق دانسته است و نوشته که نگرانى ها از بازگشت نظام ديکتاتورى به عراق از طريق عشاير اين کشور وجود دارد. از نظر کردها همچنين مالکى هر چه بيشتر در برقرارى امنيت در بغداد موفق شود، تمايلش براى تحت فشار قراردادن کردها در کرکوک، خانقين و موصل از طريق بکارگيرى عشاير تحت عنوان شوراهاى پشتيبانى بيشتر مى شود.

در بين جريانات مذکور برخى گروه‌هاى وابسته به برخى کشورهاى عربى منطقه، آمريکايى‌ها و برخى جريان‌هاى سياسى اهل سنت در عراق تمايل بيشترى دارند که تصويرى مبهم از اوضاع امنيتى عراق به نمايش بگذارند. زيرا بيم آن دارند که کرسى‌هاى پارلمان بار ديگر به اشغال جريان‌هاى مذهبى و اسلام گرا درآيد.


نظر شما :