چرا پاکستان خطرناک است؟

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۱۹:۵۶ کد : ۴۴۲۹ اخبار اصلی
یادداشتی از اردشیر صدری، تحلیل‌گر مسائل سیاسی برای دیپلماسی ایرانی
چرا پاکستان خطرناک است؟

سپردن منطقه سوات به دست افراط­گرایان در پاکستان، مسئله­ای است که نمی­توان به سادگی از کنار آن گذشت.

در 16 فوریه 2009، دولت مرکزی پاکستان توافقنامه­ای را با گروه افراط در منطقه سوات به امضا رساند که به آنها اجازه داد تا با توجه به قوانین شریعت در این منطقه به حکمرانی بپردازند.

نیروهای طالبان به مدت بیش از دو سال بود که در راستای برقراری سیستمی جدید در دره سوات، این منطقه را به آشوب کشیده بودند. شرط اصلی دولت مرکزی پاکستان برای امضای این توافقنامه، خلع ­سلاح نیروهای افراطی در منطقه سوات بود. اما شرایط حتی در این راستا نیز حرکت نکرد و درحالی که یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان در امریکا به سر می­برد، آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان پس از فشارهای هر حزبی­ها و قانونگذاران کشور بدون توجه به عدم خلع­ سلاح افراط گرایان در این منطقه آیین نامه را امضا کرد.

اعلام این توافق بعد از تایید پارلمان توسط رییس­ جمهور در پاکستان اولین موفقیت برای جریان افراط است. تا امروز تمامی پیروزی­های جریان افراط در پاکستان جنبه نظامی داشت و اکنون این یک موفقیت سیاسی برای آنها به شمار می­رود. آنها با تکمیل کردن پیروزی­های نظامی اکنون به پیروزی سیاسی دست پیدا کرده­اند، خصوصا که جغرافیای این پیروزی سیاسی خارج از مناطق قبیله­ای است و در حقیقت یک مکان نزدیک به پایتخت است. سوات تنها 160 کیلومتر با اسلام­آباد فاصله دارد. منطقه­ای است زیبا و توریستی که امروز حتی مدارس دخترانه آن تعطیل شده­است و قوانین شریعت در آن اجرا می­شود.

این حادثه تقریبا همان اشتباهی که یک بار در منطقه موسی­قلعه هلمند اتفاق افتاد که هم حکومت مرکزی افغانستان و هم برخی از کشورهای غربی پشت این تفکر بودند و بعدها همگی فهمیدند که این مسئله اشتباهی بیش نیست و هزینه­های زیادی را به مردم افغانستان و منطقه تحمیل کرد. امروز هنوز معلوم نیست این اشتباه دولت­های غربی و دولت مرکزی در پاکستان چه حجمی از منطقه را تحت تاثیر قرار خواهد داد و بهای این اشتباه را چه کسانی چگونه پرداخت خواهند کرد.

چرایی این توافقنامه را می­توان را به دو مسئله مربوط دانست:
اول اینکه دولت مرکزی اکنون بسیار ضعیف است ضعف دولت مرکزی می­تواند اصلی­ترین دلیل این توافقنامه باشد. عده ای بر این عقیده اند که این ضعف دولت مرکزی به زودی دولت را از پای در خواهد آورد و این 6 ماهه آخر حیات دولت مرکزی پاکستان است

پاکستان کشوری است هسته­ای که فروپاشی دولت مرکزی آنهم در شرایطی که جریان افراط خود در سرزمین­هایی از این منطقه حکمرانی می­کند می­تواند بسیار خطرناک باشد. مسلما نه تنها دولت­های غربی بلکه هیچ یک از کشورهای جهان نمی­توانند جهانی را تصور کنند که طالبان با در دست داشتن سلاح­های هسته­ای، هر کجا که بخواهد لشگر خود را پیاده کند. من فکر نمی کنم که حتی اگر تسلیحات هسته ای پاکستان به دست طالبان بی افتد، بخواهد از آن استفاده کند، بلکه به راحتی می­تواند نیروهای خود را هر کجای دنیا که بخواهد پیاده کند و جنگی را که علیه جهان آغاز کرده است به نفع خود به پایان برساند. این مسئله درگیری ذهنی کشورهای غربی هم هست اما با توجه به حرکت­های غلط غرب در گذشته در این منطقه می­دانیم که آنها تاکنون نتوانسته­اند شناخت درستی از آنچه در افغانستان و پاکستان می­گذرد به­دست آورند و همچنان به اشتباه­های خود ادامه می­دهند، بنابراین تعجبی نخواهد داشت که حرکت بعدی آنها نیز در راستای همین برداشت­های غلط باشد. نگاه سطحی به مسائل این منطقه به خصوص پس از جریان 11 سپتامبر 2001 سبب شد تا همواره برنامه­ریزی­های داخلی و خارجی در پاکستان با شکست روبه­رو شود. این شکست­ها همراه با یک مدیریت ضعیف چه از طرف دولت مرکزی پاکستان و چه از طرف دولت­های خارجی حاضر در منطقه سبب شد تا وضعیت روز به روز وخیم­تر شود. نگرانی در این خصوص آنجا فزونی می­یابد که در این صفحه شطرنج مهره دیگری برای دفاع باقی نمانده­است و با یک حرکت اشتباه، شاه بازی کیش مات می­شود.

دومین دلیل حوادث اخیر درک نادرست برخی از کشورهای غربی از شرایط موجود در منطقه، بخصوص در پاکستان و افغانستان است. امریکا با حمله به افغانستان برای نابودی طالبان این منطقه را وارد جریانی کرده­است که مقابله با آن روز به روز دشوارتر می­شود.

پس از این توافقنامه برخی با بیان این مطلب که امضای این توافقنامه به بازسازی طالبان در این منطقه و نفوذ دوباره و بیشتر در افغانستان منجر خواهد شد از آن انتقاد کردند، اما با توجه به آماری که وجود دارد طالبان و یا همان گروه افراط چه خود را بازسازی بکنند و چه نکنند، در آنجا دارای قدرت و توانایی است. بخشی از این قدرت، قدرت خودشان است و بخشی هم مربوط است به برنامه­های اشتباهی که طرف مقابلشان در این مدت پیاده کرده­است و باعث تحریکشان شده است.

مسئله­ای که بیش از بازسازی طالبان در منطقه خطرناک است این واقعیت است که طالبان یک گروه و یک تفکری است که تنها به منطقه سوات بسنده نخواهد کرد و پس از مدتی مسلما سهم بیشتری از این کیک را طلب خواهد کرد. در این شرایط است که وضعیت منطقه بیش از گذشته رنگ وحشت به خود می­گیرد. در واقع نزدیکی به اسلام­آباد یعنی نزدیکی به سلاح­های هسته­ای پاکستان.


( ۱ )

نظر شما :