12 چهره از تندرو ترين نومحافظه کاران آمريکا

۱۵ مرداد ۱۳۸۶ | ۰۱:۴۷ کد : ۴۵۶ اخبار اصلی
جنبش نو محافظه کاری در جهان از اواسط دهه 30 میلادی در سیتی کالج نیویورک آغاز شد. در اين گزارش با سابقه و چهره ۱۲ نفر از تندرو ترين نو محافظه کاران آشنا شويد.

 

جنبش نو محافظه کاری در جهان از اواسط دهه 30 میلادی در سیتی کالج نیویورک در گرد همایی های روشنفکران چپ ضد استالین آغاز شد. نبرد فکری نو محافظه کاران با کمونیسم و سوسیالیسم موجود، تا به امروز تاثیر بسزایی بر عقاید و اصول آنان داشته است.

 از لحاظ تاریخی این گروه به شدت با کمونیزم مخالف است و طرفدار رفاه اجتماعی و برابری اجتماعی برای سیاه پوستان و دیگر اقلیتهایی است که در آمریکا زندگی می کنند. 

 توضيح عکس: جورج بوش رييس جمهور ايالات متحده در کنار کاندوليزا رايس و ديک چنى از مهمترين نو محافظه کاران هيات حاکمه فعلى آمريکا

 

در آمریکا نقظه اوج  نو محافظه کاران به طور سازمان یافته از سال 1997 و تاسیس " پروژه قرن نو آمریکایی" آغاز می شود. این سازمان با هدف ایجاد اتحاد بین گروههای مختلف محافظه کار آمریکایی و بازیافت دوره رونالد ریگان توسط "ویلییام  بیل کریستول" و " رابرت کسگان" تاسيس شد.

 

در بیانیه ای که در سال 1997 در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون منتشر شده است آمده است که گويی ما عناصر اساسی موفقيت دولت ريگان را از ياد برده ايم: ارتشی که برای رويارويی با چالشهای زمان حال و آينده قدرتمند و آماده ايستاده است، سياست خارجی که اصول آمريکايی را دليرانه و هدفمندانه در خارج از آمريکا تبليغ می کند؛ و يک رهبری ملی که بار مسئوليتهای جهانی ايالات متحده را بر دوش می کشد.

 

براى ديدن تصاوير اين 12 نومحافظه کار، به انتهاى مطلب مراجعه کنيد و روى يکى ازعکس ها کليک کنيد

 

بسیاری از کسانی که در زمان ریاست جمهوری جورج بوش جزو مسوولان کشور شدند از امضا کنندگان این بیانیه بودند کسانی مانند: ديک چنی، دانلد رامسفلد، پل ولفوویتز، اليوت آبرامز و لويس ليبی و متفکرانی نظير فرانسيس فوکوياما، نورمن ودرتز و فرانک گفنی.

 

در اينجا با 12 چهره از تندرو ترين نومحاظه کاران آمريکا آشنا مى شويد که برخى از آنها گرچه نامدار و نام آشنا نيستند اما به شدت بر سياست هاى کاخ سفيد و شخص جورج بوش رييس جمهور آمريکا تاثير گذارند.

 آقاى بوش 18 ماه ديگر با کاخ سفيد خداحافظى خواهد کرد اما آيا سياست هاى تندروانه حزب جمهورى خواه و مشاوره هاى راديکال دوستان نو محافظه کارش باعث خروج حزب جمهورى خواه از کاخ سفيد هم خواهد شد؟

 

 

اروينگ کريستول

او را پدرخوانده نومحافظه‌کارى امروز امريکا مى‌دانند. کريستول عضوى از «محفل روشنفکران نيويورک» است. اين گروه، متشکل از يهوديان امريکايى است که عمدتاً منشا اروپاى شرقى دارند. در اواخر دهه 1930 کريستول هنگام تحصيل در کالج نيويورک به تروتسکيسم گرايش پيدا کرد.

 

از سال 1947 تا 1952 سردبير مجله‌اى بود که بعدها Neocene bible نام گرفت. اما در اواخر دهه 1960، کريستول از چپ به راست غلتيد. وى علت اين امر را افراطى‌گرى حاکم بر جريانات ضدامريکايى و ليبرال عنوان کرد.

 

کريستول در اين زمان سعى کرد يک چارچوب روشنفکرانه براى نومحافظه‌کارى ايجاد کند و براى اينکار نشرياتى چون پابليک اينترست و نشنال اينترست را پايه‌گذارى کرد.

 

کريستول از فعالان انستيتوى امريکايى اينتر پرايز و نويسنده کتاب‌ها و مقالات متعدد است که مهم‌ترين آنها «نومحافظه‌کارى: اتوبيوگرافى يک انديشه» است. کريستول اکنون سردبير هفته‌نامه ويکلى‌استاندارد و يکى از رهبران فکرى جنبش نئوکنسرواتيسم امريکا است.

 

نورمن پودارتز

يکى از بنيانگذاران جنبش نومحافظه‌کارى امريکا محسوب مى‌شود. پودارتز تاکنون مقالات، سخنرانى‌ها و مطالعات گسترده و متعددى را در زمينه مسائل اجتماعى، فرهنگى و بين‌المللى انجام داده است. از سال 1990 تا 1995 به عنوان سردبير Commentary Magazine خدمت کرد. اين نشريه که داراى گرايش نومحافظه‌کارى است توسط کميته يهوديان امريکا منتشر مى‌شود.

 

پودارتز در جوانى از انديشه‌هاى سياسى ليبرال تبعيت مى‌کرد اما از اوايل دهه 1970 از اين گرايشات گسست و به «ائتلاف براى اکثريت دموکراتيک» پيوست که توسط سناتور «هنرى جکسون» و ديگر دموکرات‌هاى مداخله‌جو تاسيس شده بود.

 

پودارتز تاکنون 9 جلد کتاب نوشته که مهم‌ترين آنها «صف‌شکنى» ‌است. در اين کتاب، پودارتز، بقاى اسرائيل را براى استراتژى نظامى امريکا حياتى مى‌داند.

او با يکى از همفکران خود به نام «ميج دکستر» ازدواج کرد. در اواخر دهه 1970 پودارتز به اتفاق همسرش، «کميته خطرات حاضر» را تاسيس کرد. در اواخر دهه 1980 نيز «کميته جهان آزاد» با همکارى «جان» (پسر پودارتز) را ايجاد کرد. او اکنون در روزنامه «نيويورک پست» قلم مى‌زند.

 

پل ولفوويتز

از وى به عنوان «معمار جنگ عراق» ياد مى‌شود. وى پس از سه سال خدمت در پست معاونت وزارت دفاع امريکا، در مارس 2005 به رياست بانک جهانى برگزيده شد.

ولفوويتز از سال 1989 تا 1993 در پست معاونت وزارت دفاع، مسووليت يک تيم هفتصد نفره را براى بازنگرى در استراتژى نظامى امريکا در دوران پس از جنگ سرد برعهده گرفت.

 

حاصل اين تلاش، تنظيم سندى بود به‌نام «پيش‌نويس رهنمودهاى برنامه‌ريزى دفاعى» که با همکارى نزديک با «لويس ليبى»‌ تهيه شد. در اين سند، از لزوم تسلط نظامى امريکا بر منطقه اوراسيا و وارد آوردن ضربه مرگبار بر کشورهايى که مظنون به توليد سلاح‌هاى کشتار جمعى هستند، ياد مى‌شود.

 

پس از اينکه مفاد سند مزبور به مطبوعات درز کرد، آنچنان شوکى بر افکار عمومى امريکا وارد آمد که دولت اين کشور مجبور شد در آن تجديد نظر کند.

 

پس از حملات تروريستى 11 سپتامبر، محورهاى اصلى سند مزبور به استراتژى امنيت ملى امريکا تبديل و در گزارش سالانه دولت امريکا به کنگره در سال 2002 منعکس شد. در جريان جنگ اول خليج فارس (1991) ولفوويتز به شدت از گسترش جنگ تا سرنگونى رژيم صدام حسين دفاع کرد.

 

ريچارد پرل

به‌خاطر مواضع سرسختانه‌اش در مسائل مربوط به امنيت ملى «شاهزاده تاريکى»  لقب گرفته است. ريچارد پرل، يکى از سرشناس‌ترين و متنفذترين چهره‌هاى نومحافظه‌کار امريکا است.

 

او در سال 2003 در پى مبارزه قدرت در دولت امريکا، از پست رياست دفتر برنامه‌ريزى دفاعى پنتاگون برکنار شد. بين سال‌هاى 1981 تا 1987، ريچارد پرل، معاون وزير دفاع امريکا در امور مربوط به برنامه‌ريزى امنيت بين‌المللى بود.

 

«پرل» معمار اصلى دکترين «تخريب خلاق» است که هدف آن بازسازى نقشه خاورميانه با حمله به عراق است. او بخش‌هايى از اين تئورى را در گزارش سال 1996 خود به کنگره امريکا توضيح داد.

 

«پرل» به تاسيس دو مرکز فکرى مهم در امريکا کمک کرد؛ «مرکز سياستگذارى‌هاى امنيتى» و «انستيتوى يهودى امنيت ملى». او همچنين از گردانندگان انستيتوى امريکايى اينترپرايز و مشاور ارشد «بنياد دفاع از دموکراسى» که يک مرکز فکرى ضدتروريستى است مى‌باشد. مديريت روزنامه «جروزالم پست» از ديگر مشغله‌هاى پرل است.

 

داگلاس فيث

در ژانويه 2005، وزارت دفاع امريکا اعلام کرد داگلاس فيث معاون وزارت دفاع در تابستان همان سال از پست خود کناره‌گيرى مى‌کند. داگلاس فيث،‌ مسووليت سومين پست غيرنظامى مهم را در چارت سازمانى پنتاگون بر عهده داشت. او در دولت ريگان نيز در پست معاونت وزارت دفاع خدمت کرد و قبل از اين تاريخ نيز مشاور ويژه ريچارد پرل بود.

 

فيت قبل از ورود به وزارت دفاع به عنوان کارشناس مسائل خاورميانه در شوراى امنيت ملى امريکا خدمت کرد. فيت به حمايت بى‌قيد و شرط از جناح راست و تندروى حزب ليکود اسرائيل اشتهار دارد. در سال 1997 سازمان يهوديان امريکا به مناسبت يکصدمين سالگرد تاسيس جنبش يهود، از خدمات فيث و پدرش به صهيونيسم و ملت يهود تقدير به عمل آورد.

 

 پدر فيث در جوانى در جنبش جوانان يهود لهستان فعاليت مى‌کرد. در سال 1992، فيث به معاونت «انستيتوى امنيت ملى امريکا» منصوب شد. او اکنون مدير «مرکز سياستگذارى‌هاى امنيتى» است.

 

لوئيس ليبى

اکنون رئيس دفتر و مشاور ويژه «ديک چنى» معاون رئيس‌جمهور امريکا است. ليبى تاکنون در پست‌هاى متعدد دولتى خدمت کرده است. در دولت اول بوش در دفتر معاون اول رئيس‌جمهور کار مى‌کرد و مديريت دپارتمان استراتژى و تحقيقات را برعهده داشت.

 

 سپس به معاونت سياستگذارى وزارت دفاع منصوب شد. ليبى، يکى از طراحان و بنيانگذاران اصلى «پروژه قرن جديد امريکا» است. ليبى، به همراه ولفوويتز، ويليام کريستول، رابرت کاگان و گروهى از انديشمندان نومحافظه‌کار امريکا، گزارشى را در سال 2000 تنظيم کردند با عنوان «بازسازى سيستم دفاعى امريکا: استراتژى، نيروها و منابع لازم براى قرن جديد.»

 

ليبى همچنين در تهيه گزارش تکانده‌اى تحت عنوان «رهنمودهايى براى برنامه‌ريزى دفاعى» شرکت داشت. اين گزارش در سال 1992 با مشارکت پل ولفوويتز و به سفارش ديک‌چنى وزير دفاع وقت امريکا تهيه شد. ليبى همچنين در دفتر مشاوره مرکز مطالعات روسيه و اوراسيا» وابسته به «بنياد راند» فعاليت مى‌کند.

 

جان بولتون

در فوريه 2005، بولتون معاون وزير خارجه امريکا، به عنوان سفير دائمى اين کشور در سازمان ملل متحد برگزيده شد. او در وزارت خارجه امريکا، مسووليت دپارتمان کنترل تسليحات را برعهده داشت و مسائل مربوط به پيمان عدم تکثير سلاح‌هاى کشتارجمعى را با جديت دنبال مى‌کرد.

 

 در اين مقطع، بولتون، معاون انستيتوى امريکايى اينترپرايز بود که يک مرکز فکرى معتبر براى نومحافظه‌کاران امريکايى محسوب مى‌شود. او همچنين در دولت ريگان نيز مسووليت‌هايى را برعهده داشت.

 

اشتهار بولتون به ادعادهاى جنجالى است که هر از چند گاهى مطرح مى‌کند. اغلب اين ادعاها از سوى دستگاه‌هاى اطلاعاتى امريکا تاييد نمى‌شوند. وى در يکى از سخنرانى‌هاى جنجالى خود که در ماه مه سال 2002 تحت عنوان «آن سوى محور شرارت» ايراد شد، انگشت اتهام را به سوى ليبى، سوريه، کوبا و ايران گرفت و آنها را به تلاش براى کسب سلاح‌هاى کشتار جمعى محکوم کرد.

 

اليوت آبرامز

در فوريه 2005، به دستيارى معاون اول رياست جمهورى امريکا و مشاور ارشد امنيتى در مسائل جهانى اين نهاد منصوب شد. «آبرامز» از دسامبر 2002 تا فوريه 2005 در پست دستيار ويژه رئيس‌جمهور در مسائل مربوط به خاور نزديک و شمال آفريقا خدمت کرد.

 

«آبرامز» زندگى سياسى خود را به فعاليت در دفتر سناتور دموکرات «هنرى جکسون» آغاز کرد. او در دولت ريگان مشاغل مهمى را پذيرا شد. «آبرامز» از سال 1990 تا 1996 به عنوان عضو ارشد در «انستيتوى هوستون»‌خدمت کرد و به رياست دپارتمان «اخلاقيات و سياستگذارى عمومى» اين انستيتو منصوب شد.

 

هدف اين بخش، تاکيد بر اخلاقيات غربى و تلاش براى اشاعه آن در سطح جهان است. «آبرامز» همچنين رياست «کميسيون بين‌المللى آزادى مذهب» را برعهده دارد. در سال 1991 آبرامز به ارائه اطلاعات غلط به کنگره درباره مساله ايران- کنترا متهم شد ولى در سال 1992 مورد عفو پرزيدنت بوش قرار گرفت. «آبرامز» در سال 1980 با «راشل دکستر» دختر «نورمن پودارتز» و «ميج دکستر» ازدواج کرد.

 

رابرت کاگان

مقالات متعددى درباره استراتژى و ديپلماسى امريکا به نگارش درآورده است. «کاگان» به همراه ويليام کريستول، از بنيانگذاران «پروژه قرن جديد امريکا» (PNAC) در سال 1997 بود.

 

او از جمله امضاکنندگان نامه معروفى بود که در آن از پرزيدنت کلينتون خواسته مى‌شد براى تغيير رژيم در عراق اقدام کند. او نويسنده متن سخنرانى‌هاى «جورج شولتز» وزير خارجه وقت امريکا بود. سپس «اليوت آبرامز» از او براى کار در دفتر دولتى مسائل امريکا دعوت به عمل آورد.

 

کاگان از فعالان بنياد کارنگى در زمينه صلح بين‌المللى است. از او مقالات متعددى در روزنامه «واشنگتن‌پست» به چاپ رسيده است. کاگان در نشريات  ويکلى استاندارد نيوو رپابليک نيز قلم مى‌زند.

موضوع اصلى مقالات کاگان جايگاه اروپا و امريکا در نظم نوين جهانى است. «ويکتوريا نولاند» همسر کاگان هم‌اکنون مشاور امنيت ملى ديک چنى معاون رئيس‌جمهور امريکاست.

 

مايکل ليدن

او را از تندروترين نومحافظه‌کاران امريکا مى‌دانند.

گفته مى‌شود که پرزيدنت بوش درباره مهم‌ترين مسائل خارجى با وى مشورت مى‌کند. او يکى از سرسخت‌ترين مخالفان ايران است.

 

«ليدن» در سال 2001 «ائتلاف براى دموکراسى در ايران» را تشکيل داد. او در دولت ريگان مشاور عالى «الکساندر هيگ» وزير خارجه وقت بود و اکنون از رهبران اصلى «انستيتوى اينترپرايز» به شمار مى‌رود و در اين انستيتو همکارى نزديک با «ريچارد پرل» دارد. «ليدن» همچنين عضو ارشد و يکى از بنيانگذاران «انستيتوى يهودى‌ مسائل امنيت ملى امريکا» است.

 

ليدن در نشريه نيو رپابليک قلم مى‌زند و از موسسين نشريه «واشنگتن‌ کوارترلى» است. او نويسنده مقاله معروف «جنگ عليه اربابان ترور» است که در آن از تغيير رژيم در عراق، سوريه و عربستان سخن به ميان مى‌آيد.

 

ويليام کريستول

پسر پدرخوانده نومحافظه‌کاران امريکا «ايروينگ کريستول» است و اکنون رياست «پروژه قرن امريکا» را بر عهده دارد. کريستول سردبير نشريه معتبر بانفوذ «ويکلى استاندارد» است. او نيز مانند اغلب نومحافظه‌کاران امريکايى فعاليت سياسى خود را از دفتر سناتور دموکرات «هنرى جکسون» آغاز کرد.

 

 اما از سال 1976 از دموکرات‌ها بريد و جمهوريخواه شد. کريستول سپس مسووليت امور ادارى وزارت آموزش و پرورش را در دولت ريگان بر عهده گرفت. آنگاه به دستيارى «دان کوئل»  معاون اول رئيس‌جمهور برگزيده شد.

 

کريستول پس از جنگ اول خليج‌فارس (1991) خواستار سرنگونى صدام حسين شد: مقاله مشهور او تحت عنوان «جنگ با عراق: ديکتاتورى صدام و رسالت امريکا» سروصداى زيادى به پا کرد. کريستول عضو هيات مديره «بنياد دفاع از دموکراسى» است که به عنوان يک مرکز فکرى ضدتروريستى پس از حوادث 11 سپتامبر تاسيس شد.

 

فرانک گافنى

بنيانگذار، رئيس و عضو بانفوذ «مرکز سياستگذارى‌هاى امنيتى» است که مدعى است رسالت آن «گسترش صلح جهانى با تکيه بر قدرت امريکا» است. در سال 1987 پرزيدنت ريگان «گافنى» را به عنوان دستيار وزير دفاع در امور امنيت بين‌المللى منصوب کرد. قبل از اين تاريخ  نيز او معاون وزير دفاع در امور تسليحات اتمى و کنترل تسليحات بود.

 

در تمامى سال‌هاى دهه 1970 گافنى به عنوان مشاور عالى سناتور «هنرى جکسون» در امور دفاعى و سياست خارجى خدمت کرد.

از گافنى مقالات فراوانى در نشريه «واشنگتن‌تايمز» به چاپ رسيده است. او در نشريات ديفنس‌نيوز و Investor's Business daily نيز قلم مى‌زند. گافنى يکى از 25 نومحافظه‌کار سرشناس‌ امريکايى است که سند «پروژه قرن جديد امريکا» را امضا کرده است.


( ۷ )

نظر شما :