دولت پاکستان و استراتژى تثبيت قدرت

۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۲۳:۳۲ کد : ۴۶۲۷ اخبار اصلی
نویسنده خبر: بهرام گل زاده
دولت اسلام آباد توانست با دست زدن به مجموعه اى از اقدامات، و برجسته کردن اهميت ثبات در پاکستان و ضرورت تقويت دولت از سوى دولت‌هاى خارجى براى تضمين اين ثبات، خود را براى مدت از خطر فروپاشى و از دست دادن قدرت برهاند. یادداشتی از بهرام گل‌زاده، تحلیل‌گر مسائل سیاسی
دولت پاکستان و استراتژى تثبيت قدرت

حوادث یک سال و نیم اخیر در پاکستان و چالش ها و تهدیدهایى که متوجه دو دولت آخر و نظام سياسى و امنيت و ثبات این کشور بوده، از قبيل چالش هاى پيش روى ژنرال پرويز مشرف که اوج آن در درگيريهاى مسجد لعل ميان نظاميان و شبه نظاميان افراطى وابسته به جريان هاى مذهبى و افراطى طالبان که دهها کشته برجاى گذاشت، همچنين بازگشت رهبران تبعيدى دو حزب "مردم" و "مسلم ليگ شاخه نواز شريف" از تبعيد و به دنبال آن فضاى باز سياسى که ناخواسته به دولت مشرف تحميل شد بخشى از تحولات حدود دو سال اخير در پاکستان بوده که اين کشور را شرايطى بسيار سخت و پيچيده و آينده ى سياسى مبهم قرار داده است.

همچنين به دنبال اين تحولات، ترور بى نظير بوتو در آستانه انتخابات جديد و تصميم مشرف به کناره گيرى از قدرت، برگزارى انتخابات، کناره گيرى مشرف از رياست جمهورى و به ظاهر فرماندهى ارتش، تحرک گروههاى اسلام گراى افراطى و چندين حادثه مهم ديگر، تحليل گران را برآن داشت که تحليل هاى گوناگونى از اوضاع داخلى پاکستان و آينده سياسى اين کشور داشته باشند.

تا اينکه "آصف على زرداوى" همسر بى نظير بوتو  رهبر فقيد حزب مردم و رقيب جدى حزب مسلم ليگ شاخه نواز، به رهبرى "نواز شريف" در پى برگزارى يک انتخابات، قدرت را بدست گرفت. موقعيت متزلزل دولت جديد به واسطه چالش هاى موجود از جمله فعاليت هاى پنهان مشرف و همچنين  ناآرامى هاى که از فعاليت و تحرکات گروههاى مخالف رقيب و وجود واقعيتى به نام طالبان پاکستان ناشى مى شد، از طرفى عدم اعتماد و اطمينان آمريکا به دولت جديد پاکستان هسته اى و توانايى هاى بالقوه و بالفعل اين دولت براى کنترل اين منطقه حساس، حوادث افغانستان، تحولات در منطقه و کشورهاى همسايه و تهديدهاى که از سوى برخى از اين کشورها متوجه دولت اسلام آباد مى شود از جمله نکاتى است که تحليل گران سياسى منطقه را به تحليل هاى جديد رساند.

اما به نظر نگارنده، برخى رفتارها و سياست هاى دولت زرداوى کمتر مورد توجه قرار گرفت و از چشم تحليل گران سياسى و منطقه اى پنهان مانده است که رهبران دولت کنونى با تيزبينى و دقت نظر آنها را دنبال کرده اند و به نظر مى رسد بر اساس آخرين تحولات صورت گرفته نتايج دلخواه را نيز بدست آورده اند که به نمونه هايى از اين نکات که شايد دست آورد بزرگى براى دولت اسلام آباد باشد اشاره مى شود:

              1- نخستين نکته مورد نظر دولت زرداوى شايد خارج کردن دولت از بحران و تزلزل و ناپايدارى سياسى و بى اعتمادى داخلى و بين المللى نسبت به توان رهبران حزب مردم براى اداره پاکستان هسته اى و تلاش براى تثبيت قدرت سياسى و جلب اعتماد جهانى است.

              2- به حداقل رساندن فشار احزاب رقيب، هواداران طالبان پاکستان و گروههاى اسلام گراى افراطى هوادار و يا هم پيمان اين جريان و خارج کردن آنان از گردونه تاثيرگذارى بر تحولات سياسى اين کشور و نهايتا به حداقل رساندن تهديد آنها و خارج ساختن دولت از فشار فزاينده آنان.

             3- برخورد حساب گرانه با جريان طالبان پاکستان و بهره گيرى از تاکتيک هاى جديد براى کنترل اين گروه شورشى و به ظاهر قدرتمند از جمله واگذارى اداره منطقه سوات در مرز افغانستان به اين گروه.

             4- جلب و جذب کمک هاى مالى بين المللى به بهانه مبارزه با تروريسم و طالبان و در عين حال جلب حمايت سياسى و در صورت لزوم لژستيک قدرت هاى جهانى .

            5- بهره مند شدن از حمايت هاى سياسى آمريکا و برخى کشورها براى سرکوب طالبان و تقسيم مسووليت اين سرکوب از طريق بزرگ کردن خطر طالبان و مجبور کردن واشنگتن به حمايت از دولت اسلام آباد براى سرکوب اين گروه با برجسته کردن خطر اين جريان افراطى اسلام گرا

            ۷- متقاعد کردن آمريکا به ضرورت حمايت صددرصدى از دولت فعلى و در نتيجه تثبيت قدرت دولت با بهره گيرى از يک ديپلماسى فعال و اقدامات عملى موثر

            ۸-  انجام بخشى از اين عمليات نظامى با هزينه و کمک مالى کشورهاى خارجى

 به عقيده نگارنده دولت اسلام آباد با بهره گيرى از سياست هاى جديد و پيش گفته و فاکتورهايى که در بالا به مواردى از آن اشاره شد تا حدود زيادى به نتايج و اهداف مورد نظر دست يافته و موفق شده تا با تثبيت موقعيت سياسى، پايدارى دولت و ماندن بر سر قدرت را تضمين کرده و احزاب رقيب را خلع سلاح نظامى و سياسى نمايد و حداقل براى مدتى در موضع ضعف و عقب نشينى قرار دهد بدون آنکه هزينه همه اين اقدامات را به تنهايى پرداخته باشد.

از طرفى، با وارد آوردن ضربات اساسى به گروه طالبان، اين خطر بالقوه و بالفعل دولت را نيز تا حدودى مهار کرده و کمک هاى مالى خارجى را به پاکستان سرازير کند.                

يکى از نگرانى هاى جدى دولت پاکستان عدم فرمانبردارى بخش هايى از ارتش و تحرک هواداران مشرف و بخش سنتى تقويت کننده جريان طالبان است که همچنان چالشى جدى براى دولت زرداوى است اما به نظر مى رسد حداقل در کوتاه مدت نظارت و کنترل خود را بر تمامى بخش هاى ارتش با حمايتى که از بيرون مرزها مى شود، افزايش داده است.

دست آخر اينکه دولت اسلام آباد توانست با دست زدن به مجموعه اى از اقدامات، و برجسته کردن اهميت ثبات در پاکستان و ضرورت تقويت دولت از سوى دولت هاى خارجى براى تضمين اين ثبات، خود را براى مدت از خطر فروپاشى و از دست دادن قدرت برهاند. و اين ها شايد مجموعه نکات و موضوعاتى است که کمتر از سوى تحليل گران مورد توجه قرار گرفته است.  

بهرام  گل زاده

نویسنده خبر


نظر شما :