کیک قدرت هنوز در پاکستان تقسیم نشده

۱۸ مهر ۱۳۸۶ | ۱۰:۰۹ کد : ۸۴۱ گفتگو
گفت و گو با میر محمود موسوی سفیر اسبق ایران در هند و پاکستان
کیک قدرت هنوز در پاکستان تقسیم نشده
آیا دموکراسی قبل از حضور مشرف در پاکستان وجود داشته که با حضور ایشان از بین برود. یعنی دولت های گذشته پاکستان مثل بی نظیر بوتو و نوازشریف اصلا دموکرات بودند و آن را اجرا می کردند که با حضور ژنرال مشرف از بین رفته باشد؟
 
 
دموکراسی تعریف واحد و قطعی ندارد ولی در حدود مفاهیم کلی که همه در آن توافق دارند حرکت می کنیم. به این معنا می توان گفت پاکستان بعد از استقلال در سال 1947 – 8 وارد این روند شده است. منتها دموکراسی در هر منطقه و کشوری تفاوت هایی با سایر مناطق دارد.
 
آن چه که مشخصاً در پاکستان ملاحظه می شود آن است که روند دموکراسی رو به صعود بوده که با چندین کودتا متوقف شده است.   
 
یکی از آنها یا آخرین اش ژنرال مشرف بود. ولی در مجموع اگر بخواهیم مقایسه بکنیم با معنی و مفهوم دموکراسی، بله تا حدود زیادی دموکراسی در پاکستان وجود داشته و دارد.   
 
اگر بخواهیم از نظر جغرافیایی با سایر کشورهای آسیایی یا جهان سومی قیاس کنیم حتماً پاکستان دموکراسی داشته و دارد. اما آنچه که اتفاق افتاده مرحله ای از توقف است.
 
باز هم ما حتی در تعریف حکومت نظامی در پاکستان نمی توانیم آن قالب ها و الگوهایی که در جاهای دیگری است را به پاکستان بیاوریم. این قضیه حتی در زمان ژنرال ضیا هم صدق می کرد. در زمان ژنرال مشرف هم صدق می کند.
 
شما به رسانه های پاکستان که مراجعه می کنید حتی در حال حاضر که نفر اول در آن جا نظامی است آزادی بسیار زیادی در نقد دولت، نفر اول مملکت و روش های به کار گرفته شده است. به هر تقدیر پاکستان در حال تجربه دموکراسی است و قدم به قدم جلو می رود.
 
 
با اتفاقات رخ داده می توان گفت سیستم قضایی پاکستان وارد بازی سیاسی شده است . یا استقلالش را حفظ کرده است؟
 
سیستم قضایی در پاکستان همیشه تحت تأثیر بوده است. در نظام قضایی پاکستان فضاتی داریم که بسیار که بسیار آزادمنشانه عمل می کنند و قوت وقدرت خود را دارند.
 
این موضوع مثل یک جاده دوطرفه است که سیاستمداران مایل هستند که این قوه را در اختیار بگیرند و در جهت اهداف خود بکار بگیرند. اما در بعضی مقاطع حرکاتی از قوه قضاییه پاکستان مشاهده شده که نشان داده که این قوه در مقاطع خاص می تواند استقلال خود را حفظ کند.
 
 
یکی از این حرکات به تازگی رخ داد. یکی هم در دهۀ 90 میلادی، زمانی که رئیس جمهور آقای نواز شریف نخست وزیر را برکنار کرد. قوه قضاییه در مقابل این تصمیم ایستاد و نخست وزیر بازگشت. این حرکات قوه قضاییه پاکستان ظرفیت های بالایی دارد. البته نارسایی ها و فشارهایی که از طرف ارتش و یا گروههای سیاسی روی تصمیمات اثر می گذارد.
 
 
نقش بی نظیربوتو چیست؟ آیا ائتلاف این دو در انتخابات ژانویه می تواند اکثر کرسی های پارلمان را به دست بگیرد؟
 
 
شوکت عزیز نخست وزیر پاکستان در پاسخ به سؤال خبرنگاران گفته بود آنچه بین حزب مردم و دولت فعلی صورت می گیرد معامله نیست تفاهم است. این لغت واقعاً مناسب تر است.
آنچه به ذهن می رسد تفاهم بر سر تقسیم اداره کشور است. اما به باور من هنوز کیک قدرت کاملاً تقسیم نشده و مراحل دیگری در پیش رو دارد.
 
 
اما به نظر می رسد در این تفاهم آقای مشرف به عنوان یک رهبر سیاسی حاضر در صحنه و خانم بوتو در اداره آینده کشور به تفاهم رسیده اند قطعاً تمام امور به دست خانم بوتو سپرده نمی شود و قطعاً از اقتدار فعلی اقای مشرف کم می شود. من معتقدم تمام پاکستان از مشکلات خود نجات نمی یابد بلکه فصل دیگری در پاکستان آغاز می شود. اما برای رهایی پاکستان از مشکلاتش احتیاج به برنامه ریزی است نه تقسیم قدرت.
 
 
بعد از اعلام نتایج غیر رسمی انتخابات شوکت عزیز اعلام کرد که مردم خواستار تداوم سیاست های مشرف در کشورند. ولی نمایندگان حاضر در مجلس 6 سال پیش به ریاست جمهوری مشرف رای داده اند که از طریق تصویب اصلاحیه در قانون اساسی بود. مشرف با رفراندوم انتخاب شد. در این انتخابات آیا بهتر نبود اول انتخابات ژانویه صورت گیرد؟ آیا این نقشه سیاسی مشرف بود؟
 
 
روند قضایا در حقیقت یک نوع مبارزه سیاسی یا مبارزه قدرت در پاکستان است. ابزارها، احزاب، مردم و قانون این کشورند. هر طرفی در این قضیه سعی می کند به بهترین نحو از ابزار استفاده کند، اما این جریان مطلوبیت مردم از یک حزب یا یک شخص را نشان نمی دهد.
 
به تازگی بخش قابل توجهی از نمایندگان در 6مجلس ملی استعفا دادند و یا در رأی گیری شرکت نکرند. گرچه در رسانه ها این مسأله مطرح است انتخابات مجلس تحت تأثیر ارتش بوده و در آن تقلب شده است.
 
رأی گیری در مجالس نمی تواند نشان دهنده مطلوبیت باشد و سخنان آقای عزیز را تأیید نمی کند حتی غرب نیز نگاه خوبی به این قضیه ندارد.
 
 
در تاریخ سیاسی پاکستان فصل جدیدی گشوده می شود و برای پیشرفت پاکستان احتیاج به برنامه ریزی دارد. نقش آمریکا و حمایتش از مشرف چیست با توجه به اینکه مشرف یکی از ارگانهای اصلی آمریکا مبارزه با تروریسم است؟
 
 
در آمارگیری که حدود یک ماه پیش در پاکستان صورت گرفته بود مردم این کشور آمریکا را دشمن خود می دانستند. آمریکا در مورد انتخابات ریاست جمهوری پاکستان که به تازگی برگزار شد موضعی محتاطانه گرفت و اشاره کرد که پاکستان متحد آمریکا در مبارزه با تروریسم است.
آمریکا فقط درچارچوب منافع خود کمک محدودی می کند. این منافع لزوماً منافع مردم پاکستان نیست. سیاستمداران پاکستانی هم متوجه این موضوع هستند. من به کرات از مقامات بالای پاکستانی شنیدم که به آمریکا اعتماد ندارند.
 
اما پاکستانی ها به دلیل مشکلات محتاج کمک های آمریکا هستند. آمریکا سال هاست با کمک های مالی توانسته اند درمقاطع حساس سیاست های خود اجرا کند.
 
در مدت کوتاهی که نیروهای شوروی سابق از افغانستان خارج شدند و دیگر تهدید بلوک شرق در این منطقه مطرح نبود کمک های مالی آمریکا نیز متوقف شد. اما پس از یازده سپتامبر مجدداً این کمک ها گسترده تر از پیش آغاز شد. این نوع رابطه در مورد پاکستان و آمریکا تعیین کننده است. احزاب سیاسی این کشور هم به دلیل جمعیت بالا-160میلیون نفر- ومشکلات مالی تن به این رابطه می دهند.

( ۱ )

نظر شما :