گفت‌وگوى ديپلماسى ايرانى با سيدصادق خرازى

اوباما ناکام در تحقق تغيير

۲۳ دی ۱۳۸۹ | ۱۴:۴۴ کد : ۹۹۶۵ اقتصاد و انرژی
سيدصادق خرازى در گفت‌وگو با ديپلماسى ايرانى تاکيد کرد که اوباما با ناکامى‌هايى هم مواجه بوده است که از آن جمله مى‌توان به عدم تغيير واقعى در سياست آمريکا در قبال ايران يا عدم فشار بر رژيم اسراييل به دليل ادامه سياست هاى توسعه طلبانه‌اش اشاره کرد.
اوباما ناکام در تحقق تغيير

ديپلماسى ايرانى: ظهور جريان جديدى موسوم به تى پارتى و پيروزى که اين جريان توانست در انتخابات اخير امريکا به دست آورد، پيروزى جمهوريخواهان در کنگره و تاثير آن بر روابط ايران و امريکا و پرونده هسته اى ايران موضوعى گفت وگوى ديپلماسى ايرانى با سيد صادق خرازى است که در ادامه مى آيد:

آيا جمهوريخواهان با آمدن طرفداران تى پارتى دچار انشقاق شده‌اند؟

شايد کلمه انشقاق کلمه صحیحی نباشد. ابتدا باید بررسی کنیم که جنبش تی پارتی به چه علت به وجود آمد و چرا به مرور زمان طرفدار پیدا کرد. دلیل اصلی شکل گرفتن اين جنبش مشکلات اقتصادی است که در دوران ریاست جمهوری بوش و سپس اوباما به وجود آمد. این مشکلات نه تنها جامعه آمریکا را دچار التهاب کرد و این ترس را برانگیخت که رکود دهه 1930 میلادی تکرار می شود، بلکه اقتصاد جهانی را تحت الشعاع خود قرار داد. در ابتدای این بحران تشکل هايى در داخل آمریکا به صورت جنبش مردمى به وجود آمدند و از این نظریه دفاع کردند که گسترش دولت و دخالت های بیش از حد آن در امور مردم از جمله در امور اقتصادی آنها علت اصلی به وجود آمدن بحران اقتصادی اواخر دهه گذشته بوده است. این جنبش که به تى پارتى معروف شد از ابتدای سال 2009 یعنی چند ماه بعد از روی کار آمدن اوباما فعالیت خود را آغاز کرده و از طریق حرکت های مردمی با سیاست های اوباما به ویژه در زمینه سیاست داخلی شدیدا مخالفت کردند. با توجه به اینکه اکثر طرفداران تی پارتی سفید پوست، مسیحی و گرایش هاى محافظه کارانه دارند و در فعالیت های گذشته خود در چارچوب حزب جمهوری خواه فعالیت می کردند، انتظار عمومی این بود که این افراد در کنار جناح تندرو جمهوری خواهان وارد فعالیت های سیاسی شوند؛ اما در انتخابات کنگره در نوامبر گذشته طرفداران تی پارتی اگرچه نه در قالب یک حزب سیاسی بلکه به صورت مستقل در آن انتخابات شرکت کرده و نتایج نسبتا خوبی نیز به دست آوردند. لذا طرفداران تی پارتی در زمینه مسائل داخلی به جمهوری خواهان بسیار نزدیک هستند و عمده آنان نیز در کنگره در موضوعات داخلی آمریکا همسو با جمهوری خواهان رای می دهند. به این دلیل نمی توان گفت که با آمدن تی پارتی حزب جمهوری خواه دچار انشقاق شده است.

 تى پارتى تا چه اندازه از خود جمهوريخواهان تندروترند؟ در واقع تا چه اندازه بر مناقشه هاى سياست خارجى امريکا تاثيرگذارند؟ در مورد بودجه هاى نظامى چه نظرى دارند؟

همان طور که گفتم طرفداران تی پارتی در مسائل داخلی با جمهوری خواهان هم نظرند. در موضوع سیاست خارجی وضعیت متفاوت است. اول اینکه در تی پارتی یک نظر واحد در زمینه سیاست خارجی وجود ندارد. برخی به تاسی از سارا پیلین معاون مک کین در انتخابات سال 2008 از ایدئولوژی نئوکان ها پیروی می کنند و خواستار دخالت بیشتر آمریکا در صحنه جهانی هستند و برخی با طرفداری از ديدگاه هاى جفرسون خواستار کاهش نقش دولت فدرال در امور کشور از جمله در زمینه سیاست خارجی هستند. این افراد به رهبری ران پال معتقدند که اگر در برخی نقاط جهان که مستقیما با منافع آمریکا مرتبط نیست اتفاق ناگواری رخ دهد، لزومی ندارد که آمریکا دخالت کند. به عبارت دیگر این گروه معتقدند که دولت نباید از طریق هزینه بیش از حد در خارج از کشور بدهی های دولت فدرال را بیشتر کند. ران پال در این خصوص معتقد است که ما نمی توانیم با دولت بزرگ در داخل مقابله کنیم، ولی از دخالت بیشتر دولت در خارج از کشور حمایت مى کنيم. ما نمی توانیم درباره کسر بودجه صحبت کنیم ولی نگاهی به هزینه های مخارج بیش از 700 پایگاه نظامی آمریکا در بیش از 120 کشور جهان نیندازیم و چشم خود را به روی بودجه پنتاگون که تقریبا برابر با مجموع بودجه نظامی بقیه کشورهای دنیا است ببندیم. به طور خلاصه، در موضوعات سیاست خارجی در حالی که بخشی از طرفداران تی پارتی همراه با جمهوری خواهان هستند، بخش دیگر در سطح بین المللی منزوى هستند که ممکن است در اين زمينه با جناح چپ حزب دموکرات هم هم نظر باشند.

با توجه به وجود افراد تندرو در ميان جمهوريخواهان، گمان مى‌کنيد که تاثيرشان بر مناقشات خاورميانه به چه شکل خواهد بود؟

 اينکه کنگره جديد با اکثريت جمهورى خواه در مجلس نمايندگان و اکثريت شکننده دموکرات ها در سنا مواضع افراطى ترى در سياست خارجى دارد مسلم است. اين تند شدن موضع قطعا در موضوع خاورميانه نيز صادق است. مواضع جانبدارانه از اسراييل توسط رهبران ذينفوذ کنگره از هر دو حزب به ويژه در ميان جمهورى خواهان از حالا تاثير خود را بر سياست خاورميانه اى آمريکا گذاشته است. پيش بينى مى شود که اوباما در دو سال آينده در زمينه مذاکرات صلح اعراب و اسراييل مانند گذشته در صف مقدم قرار نگرفته و فعاليت خود را در اين زمينه محدود کند. مسلما جناح تندرو تى پارتى در هماهنگى با جمهورى خواهان و دموکرات هاى طرفدار اسراييل تلاش خواهند کرد سياست خارجى اوباما در مناقشه اعراب و اسراييل را به نفع صهيونيست ها سوق دهند.

حضور جمهوريخواهان تا چه اندازه بر سياست هاى جارى در دستگاه ديپلماسى امريکا بر ايران اثر خواهد گذاشت و تا چه اندازه با آمدن جمهوريخواهان گزينه نظامى عليه ايران مطرح مى شود؟

اينکه از اين بعد، جمهورى خواهان به اوباما فشار وارد خواهند کرد تا موضع خود را در مقابل ايران تندتر کند شکى نيست. آنها ضمن تصويب قطعنامه هاى مختلف عليه ايران از اوباما خواهند خواست که درباره استفاده از اهرم نظامى عليه ايران صريح تر موضع گيرى کند. آنها همچنين با بزرگنمايى به اصطلاح تهديدات ايران براى منطقه و جهان در جلسات استماع مقامات ارشد دولت اوباما از دولتمردان خواهند خواست که نسبت به ايران سخت گيرى بيشترى داشته باشند. طبيعتا اوباما نيز تحت تاثير اين فشارها قرار خواهد گرفت ولى عکس العمل قطعى آمريکا در اين زمينه قابل پيش بينى نيست ولى بعيد به نظر نمى رسد اوباما براى انتخاب مجدد خود دست به کارهاى مختلف و ماجراجويانه بزند.

جمهوريخواهان چه تاثيرى بر انتخابات رياست جمهورى پيش رو خواهند گذاشت؟

هدف هر دو حزب در طول دو سال آينده جمع آورى آراى مردم براى انتخابات رياست جمهورى در سال 2012 است. جمهورى خواهان از پيروزى اخير خود در انتخابات کنگره حداکثر بهره بردارى را خواهند کرد تا اوباما را تضعيف کرده و وى را فردى با مديريت ضعيف براى رهبرى آمريکا معرفى کنند. تبليغات آنها در دو سال آينده حول اين محور مى گردد که اوباما با بزرگتر کردن دولت و در نتيجه افزايش هزينه هاى آن و با اتخاذ سياست هاى غلط اقتصادى و مالى، مردم آمريکا را در وضعيت بد اقتصادى قرار داده است. در بعد خارجى نيز جمهورى خواهان اوباما را متهم خواهند کرد که قاطعيت لازم را براى مقابله با کشورهاى به اصطلاح ياغى نداشته و ابهت و پرستيژ آمريکا را در سطح بين المللى از بين برده است. از سوى ديگر اوباما خواهد کوشيد تا از طريق تعامل با کنگره جديد تصويرى از خود به نمايش بگذارد که فراى درگيرى هاى حزبى در پى حل مشکلات مردم است و در اين راه حاضر است تا حد امکان از خود انعطاف نشان داده و با کنگره کنار بيايد. همچنين بعيد نيست که با توجه به مشکلات پيش رو با کنگره در طول دو سال آينده، اوباما تلاش کند در زمينه سياست خارجى فعال تر شده و براى خود کسب اعتبار کند تا بتواند در انتخابات آينده رياست جمهورى از آن بهره بردارى کند.

جمهوريخواهان طرفدار فشارهاى بيشتر به چين هستند، حضور در کنگره چه تاثير در اين زمينه خواهد گذاشت؟ به خصوص در مناسبات ايران با چين نفوذ آنها چه تاثير خواهد داشت؟

چين از چالش هاى عمده سياست خارجى آمريکا در طول سال هاى آتى خواهد بود. قبل از واقعه 11 سپتامبر 2001 مقام هاى دولت جمهورى خواه بوش چين را يکى از تهديدات اصلى آمريکا قلمداد مى کرده و راهکارهاى مختلفى را براى مقابله با آن طراحى مى کردند. هم اکنون نيز چين علاوه بر تهديد نظامى تايوان و حمايت از ر‍ژيم پيونگ يانگ، از بعد اقتصادى روز به روز قدرتمند تر شده و مشکلاتى را در اين زمينه براى آمريکا به وجود آورده است. امروز آمريکا به چين به عنوان يک چالش استراتژيک چند بعدى مى نگرد. مسلما حضور پر رنگ جمهورى خواهان در کنگره فشار را بر اوباما براى سخت گيرى جدى تر با پکن بيشتر خواهد کرد. همکارى ايران و چين در زمينه هاى مختلف يکى از موضوعات مورد مناقشه آمريکا و چين خواهد بود و کنگره خواهان تحريم شرکت هاى چينى براى ادامه کار با جمهورى اسلامى ايران خواهد بود.

اوباما با بحث تغيير به قدرت رسيد؛ حالا پس از گذشت سه سال به نظر مى رسد آن وعده هايى که مى داد ديگر مجال تحقق ندارند و جمهوريخواهان موفق شده اند که او را در اين کار ناکام کنند. 

من موافق نيستم که جمهورى خواهان موفق شده اند اوباما را کاملا ناموفق نشان بدهند. مسئله اصلى آمريکا معضل جارى اقتصادى است و اين موضوع تعيين کننده ترين عامل در انتخابات آينده رياست جمهورى خواهد بود. در طول دو سال گذشته اوباما موفقيت هايى را در هر دو زمينه سياست داخلى و سياست خارجى بدست آورده است. تصويب قانون اصلاح سيستم بهداشت و درمان و معاهده استارت نمونه هايى از دستآوردهاى اوباما بوده است. البته وى با ناکامى هايى نيز مواجه بوده است که از آن جمله مى توان به عدم تغيير واقعى در سياست آمريکا در قبال ايران يا عدم فشار بر رژيم اسراييل به دليل ادامه سياست هاى توسعه طلبانه خود بوده است. در مجموع من با اين نظر موافقم که اوباما در اکثر موارد نتوانسته به شعار تغيير جامه عمل بپوشاند.    


نظر شما :