آقای سفیر

۰۹ مرداد ۱۳۹۲ | ۲۲:۲۶ کد : ۱۹۱۹۳۰۳ اخبار اصلی کتابخانه
در روزهایی که گمانه زنی ها در خصوص نام وزرای پیشنهادی رئیس جمهور منتحب داغ شده و از میان آنها نام محمدجواد ظریف به عنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه تقریبا قطعی شده است، بی سر و صدا کتابی منتشر شده است که حاوی گفت و گویی جالب و مهم با این دیپلمات با سابقه و برجسته جمهوری اسلامی ایران است.
آقای سفیر

دیپلماسی ایرانی: در هفته اخیر کتاب «آقای سفیر» گفت و گو با محمدجواد ظریف سفیر پیشین ایران در سازمان ملل متحد که توسط محمدمهدی راجی انجام شده است، توسط نشر نی منتشر شد.

این گفت و شنود 40 ساعته از زمان تولد و پیشینه خانوادگی ظریف آغاز شده و در ادامه آن ظریف به شرح فعالیت های دانشجویی خود در آمریکا، پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل(به مدت 25 سال)، شرکت در مذاکرات مربوط به قطعنامه 598، ایفای نقش به عنوان معاونت سیاسی اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در تهران، مذاکرات بن پس از اشغال افغانستان، ملاقات با صدام حسین، شرکت در مذاکرات هسته ای و... می پردازد.

راجی در بخش های پایانی کتاب سوالاتی را از ظریف در خصوص سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پرسد و نظر او را در خصوص بخش های مختلف تصمیم سازی و تصمیم گیری دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران جویا می شود.

در مقدمه این کتاب اشاره شده است که هنری کیسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا کتاب خود به نام «دیپلماسی» را به این دیپلمات کشورمان تقدیم کرده و نوشته است: «تقدیم به دشمن قابل احترامم؛ محمدجواد ظریف».

اگرچه نویسنده در ابتدای کتاب اشاره کرده است که سوژه کتاب، از بیان مسائل محرمانه اجتناب دارد و خود را مقید به عدم بیان آنها می کند، اما با این وجود بسیاری از مطالب طرح شده در کتاب توسط این دیپلمات کم حرف، با توجه به مسئولیت هایی که وی در مقاطع مختلف داشته است، مهم و جدید است که احتمالا واکنش هایی را نیز در پی داشته باشد.

حضور جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا -از جمله سعید امامی- در دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل و شرح اختلاف نظر با آنها، ملاقات با صدام حسین به همراه دکتر کمال خرازی، شرح مذاکرات سعدآباد و شکستن تعلیق UCF اصفهان، اتهمات روزنامه کیهان به ظریف و واکنش مقامات عالیرتبه نظام به آن، چگونگی برکنار از نمایندگی ایران در سازمان ملل توسط احمدی نژاد و... از بخش های جذاب کتاب آقای سفیر است.

از نکات کتاب این است که ظریف در چند جای خاطرات خود به صراحت و صداقت، از رفتارهای تند و اشتباهات خود و دوستانش در وزارت خارجه که 70 میلیون ایرانی متحمل آن شدند عذرخواهی می کند. وی در بخشی از کتاب که به حضور در کمیته حقوق بشر مجمع عمومی سازمان ملل می پردازد، در این زمینه می گوید:

« درکمیته سوم، بحث حقوق بشر به تازگی علیه ایران مطرح شده بود. بنده مسئول این کمیته شدم و آقایان سعید امامی و سیروس ناصری نیز به عنوان همراه من در جلسات شرکت می کردند.

در آن زمان اصرار داشتیم که حتی اگر کسی یک کلمه نیز راجع به جمهوری اسلامی ایران صحبت کند، ما پاسخ آن را بدهیم. الان در کلاس هایم این موضوع را به عنوان مثال مطرح می کنم. در آن زمان تنها کسانی که با مقررات سازمان ملل متحد آشنایی داشتند، ما بودیم. این مقررات در واقع روش کار است، اما این کار به عقلانیت نیز نیاز دارد. در آن مقطع ما به دلیل کم تجربگی، قسمت عقلش را لحاظ نمی کردیم...

آن زمان اروپایی ها راجع به 20 کشور صحبت می کردند و یک دقیقه نیز راجع به ایران می گفتند. ما نیز که جوان و جویای نام بودیم، اصرار داشتیم که در پاسخ به آن، ده دقیقه صحبت کنیم. لذا کار بنده، آقای سیروس ناصری و آقای سعید امامی این شده بود که در جلسه به دقت گوش می کردیم و مطلب می نوشتیم تا من پاسخ بدهم... در حالی که به اشتباه فکر می کردیم این کار برای دفاع از جمهوری اسلامی لازم است. این از تجربیاتی به شمار می رود که ما به قیمت زیادی یاد گرفتیم، اما دوستان جدید نمی خواهند باور کنند که اگر روشمان را عوض کردیم از سر بی اعتقادی و بی غیرتی نبود، بلکه به خاطر تجربه کسب شده بود که الان دوباره آن کارها را تکرار نکنند».

او در ادامه نیز می گوید: «...البته هدفمان مقدس بود ولی هر کاری روش خودش را دارد و ما اشتباه می کردیم».

ظریف چگونگی انتخابش به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد هم اینگونه شرح می دهد: «فکر می کنم در بهمن ماه سال 1380 بین من و آقای دکتر خرازی برای رفتن به نیویورک توافق صورت گرفت. ظاهرا آقای دکتر خرازی نیز همان موقع موضوع اعزام من را به رهبری هم گفته بودند. بعدها رهبری به من فرمودند که همان روز من به آقای حجازی گفتم که بهترین گزینه برای نیویورک شما هستید؛ اما بگذارید روند معمول وزارت خارجه طی شود. وقتی که رسما به ما معرفی شدید، شما هم رسما موافقت کنید... همچنین نکاتی را که برای مأموریت لازم بود یادآوری کردند. از جمله نکته ای را فرمودند که من در همه کلاسهایم برای دانشجویان گفته ام. به من فرمودند حتی اگر در موردی یقین داری که دیدگاهت 180 درجه با من مخالف است، وظیفه داری دیدگاهت را بگویی. حتی ایشان مطرح کردند که این یک وظیفه شرعی است. بحمدلله من نیز همیشه این کار را انجام دادم، اما در ظاهرا هیچ گاه به نفعم نبوده است. اما از لحاظ شرعی، وجدانی و قانونی به این وظیفه پایبند بوده ام».

وی در بخش دیگری از کتاب به انتقاداتی که از سیاست دولت خاتمی در حوزه هسته ای می شود هم پاسخ می دهد و از جمله می گوید: «در تمام دورانی که من مسئولیت داشتم، یک کلمه بدون اجازه رهبری گفته نشده است. البته ممکن است رهبری بعضی موارد مانند تعلیق ها را با اکراه پذیرفته باشند، اما بر اساس آنچه از بسیاری دوستان شنیده ام روش ایشان در آن چند سال این بود که رهبری به نظر جمع احترام می گذاشتند و در جلسات عالی به اجماع می رسیدند و بعد تصمیم می گرفتند...».

ظریف همچنین در پاسخ سوال دیگری در خصوص مواضع کسانی که قطعنامه های شورای امنیت را کاغذ پاره و لولوی سر خرمن باند نیویورک(ظریف و دوستانش) می داند، می گوید: ما به عنوان ناظر و به عنوان کارشناس موظف بودیم که بگوییم در دنیا چه می گذرد. اگر نوشته های رسمی کسانی که ما را به عنوان باند نیویورک می شناسند در سال های 2003 تا 2006 در سایت های مختلف به ویژه سایت «بازتاب» ملاحظه بفرمایید، خواهید دید که می گفتند قطعنامه ای نخواهد بود. بنده به عنوان کارشناس موظف بودم بگویم که قطعنامه صادر خواهد شد. دوستانی که گفتند قطعنامه ای نخواهد بود و پس از آن صادر شد به جای اینکه بپذیرند تصوراتشان اشتباه بوده دوباره موضع طلبکاری گرفتند و گفتند قطعنامه اهمیتی ندارد، باید پاسخگو باشند، نه بنده و امثال بنده که بر اساس تجربه و تخصص وضعیت را درست پیش بینی کردیم...اکنون نزد وجدان خود سربلندیم که ما مسئولانه این وظیفه را انجام دادیم و هزینه آن را که بازنشستگی در سن 47 سالگی است پذیرفتیم».

این دیپلمات که احتمالا وزیر خارجه آتی کشورمان خواهد بود، در بخش پایانی کتاب ضمن تصدیق امکان گفت و گو با آمریکا و غرب در عین حفظ اصول و ارزش ها، گفته است: ما اختلافات اساسی با آمریکا و غرب داریم، همان طورکه تمام کشورها با یکدیگر اختلافات اساسی دارند. اما این دشمنی نیست. البته ممکن است گروههایی باشند که هنوز نیاز به دشمن دارند؛ مخصوصا در آمریکا برای اینکه بتوانند سیاست های خودشان را پیش ببرند. آن ها دوستان ما نیستند و ما نباید ابزار و مهمات در اختیار آن ها بگذاریم. نوعی گفت و گو و تعامل امکانپذیر است. اگر ما نتوانستیم از تمام امتیازات و مزیت هایمان که بعضی از آن ها از سیاست های هوشمندانه پس از انقلاب اسلامی ناشی می شود، استفاده بهینه کنیم به خاطر نداشتن گفت و گوست...».

کتاب گفت و گو با دکتر محمد جواد ظریف توسط نشر نی منتشر شده و تیراژ اول آن در 1000 نسخه به بازار نشر آمده است.

منبع: جماران

کلید واژه ها: جمهوری اسلامی ایران


نظر شما :