بالانس تصنعی شرق اروپا به کدام سو خواهد رفت؟

در مثلث شبح کاپیتالیسم ، نئوناسیونالیسم و پوتینیسم

۰۴ آبان ۱۳۹۳ | ۱۳:۵۴ کد : ۱۹۳۹۶۹۸ اروپا یادداشت
علی بمان اقبالی زارچ کارشناس ارشد اروپا و امریکا در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی تحولات یک سال اخیر آسیای میانه به خصوص روابط روسیه با غرب پرداخته است.
در مثلث شبح کاپیتالیسم ، نئوناسیونالیسم و پوتینیسم

دیپلماسی ایرانی: با گذشت یک قرن از جنگ جهانی اول ، ربع قرن از فروپاشی کمونیسم و تجربه سه بار جغرافیای سیاسی قاره سبز در قرن بیستم ، این روزها منطقه شرق اروپا تحولات نسبتا پیچیده و سخت را تجربه می کند و در حالی که عرصه بین المللی دل مشغول موضوعات بسیار مهمی چون مبارزه با داعش تحت عنوان ائتلافی ناکارآمد برهبری امریکا و کشورهای مهم عضو ناتو، تلاش برای مهار بیماری ابولا که تاکنون بیش از 4300 قربانی داشته و فرایند دگردیسی قدرت در خاورمیانه است، رویدادهای نمادین و افراطی توامان با تداوم جنگ لفظی دولتمردان غربی ، روسیه و کشورهای شرق اروپای سابق در حال به وقوع پیوستن است که گواه شکنندگی تلاش رهبران این کشورها برای برقراری موازنه ای غیر واقعی و تصنعی فیمابین روند شبه سرمایه داری ، ناسیونالیسم افراطی و تلاش های پوتین برای احیای هویت و قدرت روسیه است.

واقعیت این است که با وجود سپری شدن بیش از بیست و پنج سال از سقوط دیکتاتوری کمونیسم و ساختارهای تمرکزگرا، ارائه تعریف واقعی و تشریح تصویر وضعیت موجود در  کشورهای این منطقه  بسیار سخت و دشوار است و مجموعه تلاش برای برقراری ساختارهای دمکراتیک مبتنی بر پلورالیسم سیاسی و جامعه مدنی همراه با اقتصاد بازار به نتیجه ملموس و پایدار با ثبات مطمئنه نرسیده و در حوزه اقتصادی نیز سرمایه های این کشورها در اختیار عده ای معدود قرارگرفته است؛ به عنوان مثال در اکراین بحران زده بیش از 70درصد سرمایه جاری کشور در اختیار رقمی کمتر از 80 نفر است وضعیتی که مشابه آن در اکثر کشورهای اردوگاه کمونیسم سابق حتی روسیه کم و بیش نیز شاهد آن هستیم،  البته موضوع توزیع سرمایه در اتحادیه اروپا نیز بارها موجب نگرانی اساتید و مسئولین سازمان های مردم نهاد شده است، چرا که میزان متوسط درآمد سرانه در کشورهای اتحادیه تا بیش از 10 برابر اختلاف دارد از طرفی کشورهایی نظیر لوگزامبورگ و سوئیس بالای 45 هزار یورو متوسط درآمد سرانه در برابر رقم 6 هزار یورو بلغارستان دارند و اما در بخش جامعه مدنی و دمکراسی نیز شرایط بهتری در این کشورها وجود ندارد. اخیرا خانم ویکتوریا اولاند معاون وزیر خارجه امریکا پس از دیدار از چند کشور منطقه هشدار گونه با رهبران این کشورها صحبت کرده و می گوید دولتمردان نباید با اتکا به ماده 5 منشور پیمان آتلانتیک شمالی شب ها را راحت بخوابند باید تلاش برای ثبات دمکراسی،جامعه مدنی، اقتصاد بازار و مبارزه با فساد در همه عرصه ها بیش از پیش افزایش یابد. همچنین در ساختارهای اتحادیه اروپا از وضعیت دشوار سازمان های مردم نهاد در مجارستان انتقاد شده است و در این اواخر چندین تجمع نیز در این رابط در بوداپست برگزار شد.

در راس دیگر مثلث صحبت از تقویت ناسیونالیسم است که از طرفی در یک سال گذشته با شروع اعتراضات سازمان یافته و مورد حمایت غرب در اکراین ، رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته است، تحرکات ملی گرایی در اکراین در یک سال گذشته بیش از سه هزار تلفات انسانی و حداقل ده میلیارد دلار خسارت به مردم این کشور و جدایی طلبان روسی همراه با جدایی جزیره کریمه ارمغان داشته است و موجب اعمال تحریم های اقتصادی از سوی غرب بر علیه روسیه شده است ،  تحریم هایی که بسیاری از کشورهای جدید ملحق شده به اتحادیه اروپا از جمله مجارستان ، بلغاستان و اسلواک و حتی ایتالیا نیز مخالف آن هستند. جالب اینجاست که نخست وزیر مجارستان اعمال تحریم ها بر علیه روسیه را شلیک به خود قلمداد کرد. در عین حال همچنان روند نزاع میدانی و جنگ لفظی رهبران روسیه و اکراین و حتی رهبران امریکا و کشورهای غرب اروپا ادامه دارد و گروهی از سیاستمداران برجسته بین المللی صحبت از جنگ سرد جدید می کنند.  در همین راستا آقای گورباچف در آخرین مصاحبه خود با مجله روسسکا ضمن غیر مفید دانستن جنجال های اخیر در روابط امریکا و روسیه می گوید در حالیکه طرفین با تهدیداتی مشترکی دست و پنجه نرم می کنند دو موضوع گسترش ناتو و استقرار سامانه دفاع موشکی در لهستان، رومانی و ترکیه موجب سردی روابط روسیه و امریکا شده است.  از طرف دیگر ما شاهد تحرکات افراطی ملی گرایی در کشورهای شرق اروپا بویژه منطقه بالکان هستیم، که آخرین موارد آن از یک سو به ناتمام ماندن بازی فوتبال آلبانی و صربستان در بلگراد بدلیل به اهتزاز درظاوردن پرچم دولت تازه استقلال یافته کوزوو با بالنی در فضای استادیوم و درگیری فیزیکی بازیکنان دو تیم و از سوی دیگر مربوط به موفقیت احزاب ملی گرای صرب ، کروات و بوسنیاک در انتخبات اخیر بوسنی و هرزه گوین است.

راس پایانی مثلث مربوط به احیای هویت و قدرت روسیه در عرصه بین المللی بویژه در قاره سبز است؛ پوتین پس از سال ها تلاش برای ثبات اقتصادی و امنیتی کشورها و چندین مورد مصالحه اجباری و تحمیلی در موضوعات اشغال عراق و افغانستان ، استقلال کوزوو و تغییرات سیاسی در کشورهای عربی در قالب بهار اسلامی و عربی ، همزمان با شروع بحران در سوریه و تلاش غرب برای سرنگونی بشار اسد در برابر غرب قد برافراشته و مرحله جدیدی را در عرصه بین المللی و روابط شرق و غرب آغاز کرده و حتی در چند مورد همراه با چین ، تلاش امریکا و غرب برای تصویب قطعنامه حمله نظامی به سوریه را وتو کرده و تمام قد به دفاع از بشار اسد پرداخت . همچنین روسیه نسبت به تحولات میدانی اکراین واکنش سریع و موثر نشان داده و با اقتدار کامل در برابر امریکا ، اتحادیه اروپا دست به اقدام زده و کریمه را به خود الحاق کرده و پس از برقرای آتش بس در شرق اکراین به فکر تقویت روابط خود با کشورهای منطقه بالکان بوده، که سفر اخیر پوتین به بلگراد و استقبال گرم رهبران بلگراد از وی علیرغم تهدیدات غیرمستقیم رهبران اتحادیه اروپا گواه تلاش های روسیه است. برای مسکو شریان های انتقال انرژی در جنوبشرق اروپا اهمیت حیاتی دارند و پروژه مهم خط لوله جنوبی و تلاش برای نهایی شدن آن از الویت های رهبران کرملین است. رهبران روسیه  خوب می دانند که با نزدیک شدن به فصل زمستان ، شرایط تامین انرژی بویژه گاز در اروپا سخت تر خواهد شد و روس ها علاقه ندارند انحصار حاصله بر بازار انرژی اروپا را از دست بدهند چرا که این کشور از اختلافات جمهوری اسلامی ایران و غرب در موضوع هسته ای حداکثر بهره را برده و بازار انرژی اروپا را از امکانانت ارزشمند و منابع فراوان گاز و نفت ایران محروم کرد.

به طور کلی عرصه بین المللی تحولات سخت و خطرناکی در ماه های پایانی سال 2014 میلادی تجربه می کند که دست آورد احتمالی آن تغییرات مهم در ساختار ژئوپلیتیک بین المللی و جغرافیای سیاسی جهانی و تمرکز کشورهای قدرتمند بر منطقه یورو آسیا به طور اعم و منطقه شرق آسیا بطور اخص است و اروپا نیز در حالیکه هفتادمین سال پایان جنگ جهانی دوم را گرامی می دارد، گرفتار پدیده های خطرناک ملی گرای افراطی ، جنبش های استقلال طلبی ، مشکلات عدیده اقتصادی و اجتماعی و تنظیم روابط با روسیه می باشد که مدیریت این مشکلات و فائق آمدن بر آنان در کوتاه مدت بسیار سخت و دشوار خواهد بود؛ چرا که در کنار تلاش انفرادی و جمعی در اروپا ، حصول نتیجه شایان از اقدامات و تلاش ها تا حد زیادی متاثر از اوضاع بین المللی، فرایند مبارزه با داعش، تحولات خاورمیانه، به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای کشورمان با کشورهای 1+5 و روابط امریکا و روسیه است، روابطی که با رویکرد تهاجمی امریکا و به ویژه روند توسعه ناتو به شرق دوران سخت و شکننده ای را تجربه می کند. 

کلید واژه ها: اکراین اتحادیه اروپا علی بمان اقبالی زارچ


نظر شما :