ایران را رها کنید، به فلسطین بپردازید

۰۹ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۹:۲۴ کد : ۱۰۱۴۵ اقتصاد و انرژی
روزنامه اسرائیلی‌هاآرتص در نگاهی به تحولات خاورمیانه و همزمانی ان با داغ شدن بحث پرونده هسته‌ای ایران می‌نویسد: وقت ان فرا رسیده است که از قرار گرفتن پشت تریبون ایران، ایران پایین بیاییم و به صلح در خاورمیانه فکر کنیم.
ایران را رها کنید، به فلسطین بپردازید

ديپلماسى ايرانى: روزنامه اسرائیلی‌ هاآرتص در نگاهی به تحولات خاورمیانه و همزمانی آن با داغ شدن بحث پرونده هسته‌ای ایران می‌نویسد: وقت آن فرا رسیده است که از قرار گرفتن پشت تریبون ایران، ایران پایین بیاییم و به صلح در خاورمیانه فکر کنیم. نویسنده این یادداشت برای روزنامه ای که به اصطلاح به رسانه‌ها چپ‌ها در تل آویو شهرت دارد می‌نویسد: حتی اگر نیت ما مهار برنامه هسته‌ای ایران هم باشد در این فضا چاره ای نداریم جز پرداختن به مساله صلح با فلسطین و استفاده از صلح برای مقابله با تهران!

زمانی که در ژوئن 1981، جنگنده‌های اسرائیلی تاسیسات هسته‌ای در خاک عراق را با خاک یکسان کردند، نظریه‌های متفاوتی در مورد این حرکت مطرح بود. نویسنده این یادداشت ادعا می‌کند که حرکت نخست وزیر وقت و اعضای کابینه اش برای مهار برنامه هسته‌ای صدام حسین بهترین حرکتی بود که می‌شد در آن بازده زمانی انجام داد. برخی هم این حرکت را اشتباهی مرگبار خواندند چرا که عراقی‌ها نه این حمله را فراموش می‌کنند و نه اسرائیل را من باب آن می‌بخشند. تحلیل گران وابسته به این طیف ادعا کردند که عراق و صدام حسین در نخستین فرصت به دست آمده از اسرائیل انتقام خواهند گرفت. این فرصت ده سال بعد رخ داد زمانی که عراقی‌ها به کویت حمله کردند. عراق در جریان این جنگ 39 موشک به سمت اسرائیل پرتاب کرد. زمانی که وزیر دفاع وقت نیروهای هوایی را برای حمله مهیا می‌کرد رئیس سازمان شاث با هلیکوپتر به محل ماموریت وی رفت تا او را متقاعد کند که راهی که شما می‌روید به ضرر ما است. درست در واپسین لحظات تصمیم گیری وزیر دفاع برای دخالت در نبرد میان عراق و کویت بود که نخست وزیر وقت توانست با این توجیه که این حرکت می‌تواند مصر و سوریه را هم وارد بازی کند، وی را منصرف کند.

نویسنده در ادامه دلیل این بازخوانی تاریخی را اینگونه توضیح می‌دهد: در تمامی ‌این سال ها که روسای موساد آمده و رفته اند این سرویس‌های امنیتی شین بث بودند که ما را از این و آن ترسانده اند. این بدان معنا نیست که این افراد هیچ گاه مرتکب اشتباه نشده اند. این بدان معنا نیست که ما فراموش کرده ایم که این موساد و دیگر سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل بودند که نتوانستند خالد مشعل رهبر حماس را در امان به قتل برسانند و ان رسوایی را به باد اوردند. ما وی را کشتیم و البته مجبور شدیم وی را به زندگی هم بازگردانیم. همین اشتباه کافی بود تا خالد مشعل را رهبر معنوی حماس بخوانند. زمانی که مئیر داگان عنوان ریاست موساد را به خود اختصاص داد همه ادعا کردند که وی می‌تواند مانند گاو نری در یک مغازه به خوبی از عهده تمام مسئولیت‌های خرابکارانه ای که وظیفه موساد است، برآید. در گذر زمان اما وی تبدیل به رئیسی شد آرام و با درایت و البته زیرک.

هاآرتص در ادامه می‌نویسد: داگان در جلسه خداحافظی از موساد هدیه ای هم به تندروهای اسرائیلی و آنها که نگران برنامه هسته‌ای ایران بودند، داد و تاکید کرد که تهران با تاخیرهایی که در برنامه هسته‌ای این کشور بوجود آمده است تا سال 2015 میلادی هم نمی‌تواند به تسلیحات هسته‌ای دسترسی پیدا کند. این اعلام زمانی خشم بنیامین نتانیاهو در جامه نخست وزیر این رژیم و ایهود باراک در قامت وزیر دفاع را برانگیخت. البته رئیس شن بث به کمک نخست وزیر آمد و تاکید کرد که داگان در این حوزه تخصص چندانی ندارد و نمی‌تواند دست در جعبه آینده کرده و دقیقا در مورد برنامه هسته‌ای ایران اظهار نظر کند. این مقام اطلاعاتی اسرائیلی ادعا کرد که داگان در حقیقت برای خنثی کردن تلاش‌های بی بی و ایهود باراک بود که اقدام به زبان آوردن این سخنان کرده است. بی بی و یاراک دو نفری هستند که به شدت به حمله نظامی‌ به تاسیسات هسته‌ای ایران فکر می‌کنند و البته از بر زبان آوردن ان هم اندک ابایی ندارند. البته داگان در ترس از حمله به تاسیسات هسته‌ای تهران تنها نبود و فرمانده کل ارتش اسرائیل و رئیس شن بث هم از جمله هوادارن وی در این حوزه بودند. یکی دیگر از روسای سابق موساد هم در نشستی خصوصی در تل اویو تاکید می‌کند که از زیرکی داگان در اعلام این خبر در این روزهای بحرانی خاورمیانه لذت برده است. در میان تندروهای اسرائیلی هم کم نیستند کسانی که از عواقب حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران وحشت دارند. یک منبع موثق نزدیک به نتانیاهو می‌گوید: نخست وزیر گمان می‌کنتد که ابتدا باید پرونده هسته‌ای ایران را خاتمه بخشد و سپس به سراغ پرونده صلح در خاورمیانه برود.

هاآرتص در ادامه می‌نویسد: تخریب تاسیسات هسته‌ای عراق که به کمک فرانسوی ‌ها و ایتالیایی‌ها ساخته شده بود با حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران به چند دلیل متفاوت است:

1.    در عراق، اسرائیل تنها یک هدف را دنبال می‌کرد و البته اطلاعات متمرکزی هم در اختیار داشت.

2.    واشنگتن پیش از این حمله در جریان قرار گرفته بود و کمک‌های تاکتیکی خود را در اختیار تل اویو قرار داده بود.

3.    عراقی‌ها ده سال بعد فرصت تلافی را به دست اوردند و آن هم با پرتاب موشک‌هایی که تنها یک اسرائیلی را به کشتن داد.

 

ایران در تمام این سال ها درس خود را خوب اموخته است و تاسیسات هسته‌ای خود را به گونه ای طراحی و ساخته و پرداخته کرده است که یک حمله به تنهایی نتواند کل برنامه هسته‌ای این کشور را زیر سوال ببرد. ایران همچنین سیستم موشکی دوربردی در اختیار دارد و البته حزب الله لبنان هم از تهران حمایت می‌کند. اگر تلافی کردن برای عراقی‌ها ده سال طول کشید برای ایرانی‌ها ده روز هم طول نخواهد کشید. علاوه بر این اسرائیل در ایران تنها یک هدف را دنبال نمی‌کند بلکه باید چندین محل مشکوک به وجود تاسیسات هسته‌ای را همزمان بمباران کند. علاوه بر این در مواجه با ایران، ایالات متحده هنوز دوشادوش اسرائیل قرار نگرفته است. واشنگتن همچنان مصر است که تحریم و تعامل با تهران می‌تواند توسل به گزینه نظامی‌علیه این کشور را به تعویق بیندازد.

این روزنامه اسرائیلی در نهایت می‌نویسد: آقای نتانیاهو در این فضا عقل حکم می‌کند که پرونده هسته‌ای ایران را به حاشیه برانید و به بحث صلح با فلسطین، لبنان و سوریه بیندیشید. 


نظر شما :