یحیی کمالی‌پور در گفتگو با دیپلماسی ایرانی:

تحريم فيس‌بوک بى‌فايده است

۱۵ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۷:۱۷ کد : ۱۰۳۶۱ اخبار اصلی
گفت‌وگوى ديپلماسى ايرانى با یحیی کمالی‌پور
تحريم فيس‌بوک بى‌فايده است

ديپلماسى ايرانى: یحیی کمالی‌پور، رئيس دپارتمان ارتباطات دانشگاه پوردو و مؤسس و سردبير نشریه گلوبال میدیا است. وی با خوشبینی به تحولات اخیر مصر می نگرد. وی هر چند که بر خصلت ابزاری رسانه­ ها، اعم از مدرن و سنتی، تاکید می­ کند ولی در مجموع بر این باور است که عموم رسانه ­ها در مصر بویژه رسانه­ های اینترنتی، در خدمت بسط و ترویج مطالبات دموکراسی­ خواهانه­ اند. کمالی ­پور با اینکه معتقد است اینترنت می­ تواند دستمایه تامین اغراض حاکمان غیر دموکرات نیز واقع شود، ولی با این حال به این نکته اشاره می­ کند که رسانه ­هایی نوینی چون فیس­بوک و توییتر با ­آگاه­ ساختن مردم از "نادانسته­ ها"، شعار سنتی "توانا بود هر که دانا بود" را صورتی مدرن بخشیده ­اند. 

در حوادث سیاسی اخیر مصر، چه رسانه­ هایی واجد بیشترین فعالیت و تاثیرگذاری بوده‌اند؟

برای پاسخ دقیق به این سوال، نیاز به یک تحقیق علمی‌است ولی همانطور که تحلیل‌گران بارها و بارها در تحلیل وقایع سیاسی مصر و تونس به شبکه‌های اجتماعی اشاره کرده اند، شبکه‌های اجتماعی و به خصوص فیس بوک بیشترین تاثیر را در شکل گیری و انتشار این انقلاب‌های سیاسی داشته اند. بخاطر ظرفیت گسترده این شبکه‌ها بود که جوانان و تظاهرکنندگان موفق شدند هماهنگی‌‌های لازم را انجام دهند. از طرف دیگر هم نمی‌توان نقش رسانه‌های سنتی را از یاد برد.

بر اساس برداشت‌های شخصی، فکر می‌کنم که شبکه جهانی‌ الجزیره از تاثیرگذار‌ترین رسانه‌‌ها بود. این شبکه یکی‌ از دوربین‌های خود را اختصاص داده بود به گزارش لحظه به لحظه و ۲۴ ساعته از میدان معروف التحریر. این امر با واکنش‌ شدید دولت مبارک روبرو شد: بستن دفتر این شبکه.

در مجموع، امروزه رسانه‌‌های نوین و سنتی با هم، نفوذ زیادی در افکار عمومی‌ و جهت دادن به آن دارند ولی باید به این نکته هم توجه کرد که اگر شهروندان یک کشور از رفاه و آزادی‌های نسبی‌ برخوردار باشند، رسانه‌ها نمی‌توانند آنها را به راحتی‌ تشویق به تظاهرات کنند. باید زمینه فراهم باشد و مردم این فکر را داشته باشند که روند موجود به سود آنها و یا کشورشان نیست.

چه تفاوتی در کیفیت تاثیرگذاری شبکه ­های تلویزیونی چون الجزیره، الحیات و المحور با رسانه‌های اینترنتی چون فیس بوک، تویتر و یوتیوب در مصر وجود دارد؟

من موفق به تماشای کانال‌های الحیات و یا المحور نشدم و به جز الجزیره و شبکه‌های جهانی‌ دیگر از جمله BBC، VOA، RT (تلویزیون روسیه) و CNN هیچ اطلاعی از کیفیت برنامه‌های شبکه‌های دیگر ندارم. در بین رسانه‌‌های نوین، من بیشتر از طریق فیس بوک و تویتر، متوجه اخبار و نظریات مردم در مصر و سایر نقاط جهان می‌شدم. بطور کلی به نظر می‌رسد رسانه‌‌های نوین و به خصوص شبکه‌های اجتماعی، بیشتر نقش هماهنگی و پیوند مردم را ایفا می‌کرده و رسانه‌‌های سنتی نقش خبررسانی دارند. به هر حال، در این تحلیل‌ها باید یک مجموعه پیچیده را در نظر بگیریم و از ساده نگری پرهیز کنیم چون در دنیای امروز و کشورهای بخصوص، پیچیدگی‌های زیادی وجود دارد.

در کشور 80 میلیون نفری مصر، یک چهارم مردم کاربر اینترنت هستند. این امر تا چه حد می‌تواند در پیشبرد تحولات انقلابی امروز مصر تاثیرگذار باشد؟

بنابراین حدود ۲۰ میلیون نفر امکان استفاده از اینترنت را دارند که رقم کمی ‌در جمعیت بزرگسالان این کشور نیست. از طرف دیگر، درست است که ما در عصر ارتباطات زندگی‌ می‌کنیم ولی‌ هنوز هم نمی‌توانیم نقش ارتباطات شفاهی را نادیده یا دست کم بگیریم. به هر حال، برای وقوع یک انقلاب مردمی‌ لازم نیست که همه یا حتی اکثریت مردم مجهز به ابزار ارتباطاتی باشند. اگر فریاد و فریادکشی‌ باشد، انعکاس آن شنیده خواهد شد؛ آن هم از طریق رسانه‌ها.

به نظر شما تاثیر اینترنت بر سیاست در فضای امروز جامعه مصر، عمدتاً به سود پر رنگ شدن مطالبات دمکراتیک در جنبش انقلابی مردم مصر است؟ چرا؟

باور من این است که اگر رسانه‌‌ها به رسالت و مسئولیت حرفه‌ای خود پایبند باشند، توان این را دارند که عاملی تاثیرگذار در اشاعه دمکراسی، آزادی، صلح و تعامل در درون و بیرون کشورها شوند. بدون شک رسانه‌‌های نوین، به خصوص اینترنت که بر عکس رسانه‌‌های سنتی‌ صاحب یا مالکی‌ ندارد، روند دمکراسی را در سراسر جهان از جمله مصر تسریع کرده اند و این یکی‌ از فواید این شبکه‌ها است. چرا؟ چون خود ما از قدیم گفته ایم: "دانستن توانستن است" و یا "توانا بود هرکه دانا بود". رسانه‌‌های جدید موجب گردش سریع‌تر اخبار و اطلاعات در سراسر دنیا شده اند و دیگر هیچ حکومتی توان مهار و منحصر کردن اطلاعات را ندارد. آنچه دیکتاتورها را به وحشت می‌اندازد و حکومت‌ها را به لرزه در می‌‌آورد، آگاه شدن مردم است و آنچه میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها و میادین می‌برد، پی بردن به ندانسته‌هایی است که از طریق رسانه‌‌ها آموخته اند. دیگر نمی‌توان امواج الکترونیکی را مانند رسانه‌های قابل لمس سانسور کرد، سوزاند یا به راحتی‌ کنترل کرد.

در شرایطی که، مطابق نظرسنجی اخیر موسسه آمریکایی "پیو"، بیش از 80 درصد مردم مصر موافق سنگسار زناکاران و اعدام خارج­ شدگان از دین اسلام هستند، آیا استفاده از اینترنت برای سقوط نظام سیاسی کنونی مصر، به معنای تاثیرگذاری این رسانه در مسیر دورترشدن مصر از جامعه ­ای غیر دمکراتیک نیست؟

ببینید دمکراسی یک تفکر است، یک ذهنیت است، یک فرهنگ است. بنابراین نمی‌توان آن را به سادگی یک کالا، وارد یا صادر کرد. تا زمانی که ذهنیت‌ها منجمد و تغییرناپذیر باشند و نتوانند خودشان را با واقعیت‌ها و پیشرفت‌های عظیم علمی‌، هنری، ارتباطاتی، صنعتی و غیره تطبیق بدهند، دمکراسی به طور ناگهانی اتفاق نمی‌افتد. دمکراسی برای ایجاد، رشد و نهادینه شدن زمان می‌طلبد. این امیدواری وجود دارد که وسایل ارتباطی جدید باعث رشد عمومی‌ مردم ملل مختلف شود.

چندی پیش علمای دانشگاه الازهر، فیس بوک را حرام اعلام کردند. چنین فتاوایی تا چه حد می‌تواند مانع از تاثیر رسانه‌های اینترنتی بر پیشبرد مطالبات و جنبش دمکراتیک ملت مصر شود؟

چرا گالیله را کشتند؟ چون آنچه گالیله از طریق علمی ‌و منطقی پی برده بود، مغایرت داشت با آنچه کلیساها و کشیش‌ها به مردم می‌‌آموختند. حرام کردن فیس‌بوک یا شبکه‌های اجتماعی دیگر ممکن است در کوتاه مدت روند اصلاحات را آرام کند ولی‌ در بلندمدت نه تنها بی نتیجه است، بلکه به وجهه صادر کنندگان این فتواها یا دانشگاه‌های آنها صدمه می‌زند. دانشگاه از نهادهایی است که می‌توان در آنجا آزادی بحث و گفت‌وگو را داشت. دانشگاهی که سعی‌ در مهار هر نوآوری و یا ایده جدید دارد، دیگر دانشگاه نیست.

چرا مردم مصر غالباً از فیس بوک و تویتر برای تنظیم زمان و شعارهای تظاهرات استفاده می‌کنند؟

این ظرفیت و کارایی شبکه‌های اجتماعی است؛ چرا استفاده نکنند؟ مصری‌ها و مردم کشور‌های دیگر از شبکه‌های اجتماعی استفاده‌های گوناگونی می‌کنند، از جمله تماس دائم با میلیون‌ها کاربر در کشور خودشان و جهان. دنیای مجازی تحولی تازه در ارتباطات میان فردی و اجتماعی پدید آورده که قابل تامل است. دیگر زمان بوق و کرنا گذشته و هر صدایی می‌تواند از طریق این شبکه‌ها در سراسر جهان طنین افکن شود و شنیده و دیده شود.

تعداد کاربران اینترنت در کشورهای عربی از 16 میلیون نفر در سال 2004 به بیش از 65 میلیون نفر در سال 2011 رسیده است. آیا تاثیر اینترنت بر پیشبرد و تحقق مطالبات دمکراتیک در مصر، می‌تواند نویدبخش وقوع چنین فرایندی در سایر کشورهای عربی برخوردار از کاربران اینترنتی پرشمار باشد؟

همانطور که اشاره کردم، دسترسی‌، گسترش و امکان استفاده از اینترنت می‌تواند دمکراسی را در مصر و سایر کشورهای عربی‌ به مرور زمان جایگزین دیکتاتوری کند و آن را نهادینه سازد. نقش رسانه‌‌ها در پیشبرد دمکراسی در جهان، امری ضروری، امیدوار کننده و غیر قابل اجتناب است.

به نظر شما قطع کامل اینترنت چه تاثیری بر انقلاب­ های سیاسی در منطقه خاورمیانه خواهد گذاشت؟

همانطور که دیدیم، مردم مصر سرانجام پیروز شدند و قطع موقتی اینترنت مانع نشد که تظاهرکنندگان دست از خواسته‌های خود بردارند. صدها خبرنگار رادیو، تلویزیون، روزنامه، و غیره از سراسر جهان شاهد و ناظر تظاهرات بودند و از راه‌های مختلف، اطلاع رسانی می‌کردند. همچنین نباید امکان پخش خبر از طریق فرستنده‌های ماهواره‌ای قابل حمل را که نیازی به عبور از خطوط تلفنی ندارند، فراموش کرد. خوشبختانه در دنیای دیجیتال امروز امکان کنترل اطلاعات به وسیله دولت‌ها کمتر و کمتر می‌شود.

آیا ممکن است اینترنت در مصر و سایر کشورهای عربی، دستمایه برپایی رژیمی‌ غیردمکراتیک ولی با جهت­گیری غیرسکولار در مصر شود؟

متاسفانه و یا خوشبختانه باید بگویم که هرچیزی امکان پذیر است. رسانه‌‌ها ابزاری بیش نیستند. مهم این است که چه کسی‌، با چه هدفی و چگونه از آنها استفاده می‌کند. از طریق رسانه‌‌ها می‌توان جنگ افروزی کرد (کشور یوگسلاوی)، مردم را به کشتن یکدیگر تشویق کرد (کشور رواندا)، مغز شویی کرد، خرافات را توجیه کرد یا آموزش داد و نیز می ­توان صلح را ترویج کرد، مماشات را نهادینه کرد، تعامل را آموخت، انسان دوستی‌ را ارج گذاشت و در راه منفعت عمومی‌ تلاش کرد.


نظر شما :