زورآزمايى ايران و عربستان در مناقشات بحرين

۰۴ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۴:۰۲ کد : ۱۰۴۲۹ اخبار اصلی
جنس تظاهراتى که در کشورهاى عربى جريان دارد با آن چه در بحرين مى‌گذارد، تفاوت‌هايى دارد. در حالى که در ديگر کشورهاى عربى انقلاب‌ها و انتفاضه‌ها رنگ و بوى مذهبى و طايفه‌اى به خود نمى‌گيرند، در بحرين کمترين حرکت، انگ طايفه‌اى به خود مى‌گيرد.
زورآزمايى ايران و عربستان در مناقشات بحرين

ديپلماسى ايرانى: جنس تظاهراتى که در کشورهاى عربى جريان دارد با آن چه در بحرين مى‌گذارد، تفاوت‌هايى دارد. در حالى که در ديگر کشورهاى عربى انقلاب‌ها و انتفاضه‌ها رنگ و بوى مذهبى و طايفه‌اى به خود نمى‌گيرند، در بحرين کمترين حرکت، انگ طايفه‌اى به خود مى‌گيرد. حاکميت اقليت بر اکثريت تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را ناديده گرفتن مطالبات اکثريت و بستن افترا به آنان با پشتوانه حمايت خارجى يک کشور عربى مى‌بيند.

در اين ميان پرسشى که براى همگان به وجود آمده اين است که آيا گفت‌وگوهايى که ميان دولت با مخالفان آغاز شده مى‌تواند، کشور را از طوفان‌هاى جارى برهاند؟ روزنامه الحيات چاپ لندن، در يادداشتى به قلم جورج سمعان، ستون‌نويس ثابت اين روزنامه به اين موضوع مى‌پردازد و مى‌نويسد: طوفان‌هايى که جهان عربى را در نورديده هنوز متوقف نشده است. نتايج هر طوفانى مطابق با ظرفيت‌هاى هر کشور با ديگرى تفاوت دارد. ظرفيت‌هاى داخلى و خارجى هر کشور و ترکيب اجتماعى آن مطابق با روابط و مصالح اجتماعى هر کشور با يکديگر متفاوت است. اگر مصر و تونس طوفان را رد کردند و با کمترين هزينه به آخر خط رسيدند يا قرار است برسند، آنچه در ليبى و يمن شاهديم بشارت پايان نزديکى را نمى‌دهد. بلکه انتظار مى‌رود خون‌هاى بيشترى ريخته شود و ملت نيز ممکن است به سمت يک جنگ داخلى که غرب و شرق کشور را از يکديگر جدا مى‌کند، برسند. يمن ممکن است به سومالى دومى چه بسا شديدتر از آن هم برسد، متاسفانه اين وضعيت را به خصوص مقامات صنعا درک نمى‌کنند.

وى در ادامه يادداشتش به بحرين مى‌رسد و مى‌نويسد: وضعيت با آنچه در بحرين شاهديم کاملا متفاوت است. گروه‌هاى معتدل بحرينى حاضر به مذاکره با دولت شده‌اند. پيش‌بينى مى‌شود که دو طرف امتيازهايى به يکديگر بدهند و بدين ترتيب تندروها را مننزوى کنند. اولا براى هر دو طرف حفظ اصول غيرقابل بحث اوليه نظام مطابق با قانون اساسى و ميثاق ملى و هويت کشور مطرح است و ثانيا انجام اصلاحات ريشه‌اى سياسى و اقتصادى که بتواند عدالت و مساوات را به ارمغان آورد و جامعه را به طور کل راضى نگه دارد و کشور را از درگيرى‌هاى منطقه‌اى و محيطى که سراسر منطقه را از ليبى تا يمن در بر گرفته، برهاند، امرى اجتناب ناپذير است.

يادداشت نويس الحيات همچنين مى‌نويسد: بى‌شک ايران حتى يک روز در اعلام مواضعش نسبت به بحرين تاخير به خود راه نداده است. تهران در غياب رسانه‌هاى منطقه‌اى به خصوص الجزيره که بر خلاف تحولات مصر و تونس چندان تحولات بحرين را پوشش نداد، لحظه به لحظه و از طريق اداره‌هاى مختلف خود خشونت عليه شهروندان بحرينى را محکوم کرد. در مقابل وزارى امور خارجه کشورهاى عضو شوراى همکارى خليج فارس نيز تلاش کردند فرصت را حتى براى يک روز هم از دست ندهند و با حضورشان در منامه و تاکيدشان بر حفظ امنيت و استقرار نظامى و مالى و اقتصادى آن گفتند که هدف نهايى‌شان ايجاد تمهيداتى براى تشکيل اتحاديه‌اى شبيه اتحاديه اروپا است. شوراى همکار خليج فارس خوب مى‌داند که کوچکترين تحولى در يکى از کشورهاى عضو تاثيرات شگرفى بر ديگر اعضا خواهد داشت. هنوز خاطره ناتوانى کشورهاى اين مجموعه در اشغال کويت توسط صدام حسين از ياد نرفته است.

نويسنده در ادامه به رقابت‌هاى ايران و کشورهاى عرب حاشيه خليج فارس بر سر بحرين اشاره مى‌کند و مى‌نويسد: همانند هميشه اين بار هم مسئله بحرين به نقطه اختلافى ايران و بحرين تبديل شدند. اين اولين بار نيست که ايران و کشورهاى عرب بر سر بحرين با يکديگر درگير مى‌شوند. مشکلاتى که در دهه نود در بحرين رخ داد اين شائبه را ايجاد کرده که ايران به دنبال صدور انقلاب خود به خارج است. در هر مرتبه نيز بر اين نکته تاکيد شده که هر کشورى حق دارد خود حقوق تاريخى و نظام خود را تعيين کند. اين در حالى است که ايران دو سال و نيم پيش در نشست شوراى همکارى خليج فارس در دوحه از کشورهاى عضو خواست توافقات امنيتى خود را با ايالات متحده قطع کنند و به جاى آن رويکردشان به سمت تهران باشد. در پس اين تقاضا يک حقيقت نهفته است، ايران از جنگ با ايالات متحده و اسرائيل نمى‌ترسد ولى ما مى‌ترسيم و ايران با همين رويکرد تلاش مى‌کند خود را به سمت خود بکشاند.

وى در ادامه مى‌نويسد: اين درست است که دلايل بحران ليبى عوامل داخلى است ولى نبايد نقش ايران و عربستان را در اين گير و دار ناديده بگيريم. عربستان به بحرين به مثابه يک پاشنه آشيل براى تحولات داخلى خود مى‌نگرد و اين يک موضوع امنيتى هم براى عربستان و هم شوراى همکارى خليج فارس است. از سويى پرونده هسته‌اى ايران همچنان غرب را آزار مى‌دهد و اگر شوراى امنيت بخواهد تحريم‌هاى تازه اى را عليه ايران اعمال کند بى‌شک اين حرکت تاثير خود را بر امنيت منطقه خليج فارس خواهد گذاشت و در اين معادله بحرين نقشى بسيار مهم ايفا خواهد کرد.

نويسنده يادداشت سپس به نگرانى کشورهاى عربى حاشيه خليج فارس بر تاثير انقلاب مصر بر اين منطقه تاکيد مى‌کند و مى‌نويسد: بى‌شک نگرانى اهالى خليج ]فارس[ از تحولات منطقه به خصوص انقلاب مصر به شدت افزايش يافته است. آنها در حال حاضر به اين سمت حرکت مى‌کنند که سياست خارجى تازه‌اى را براى خود تعريف کنند. عربستانى که در سايه حفظ رابطه ويژه‌اش با مصر تلاش کرده بود توازنى در روابط خارجى منطقه برقرار کند اکنون بيش از پيش خود را در معرض نفوذ هم‌پيمان استراتژيک منطقه‌اى خود مى‌بيند به خصوص اين که شاهد است که در کنار غزه و لبنان عراق نيز به دايره نفوذ ايران تبديل شده است. از سويى مى‌بيند که سقوط يمن مى‌تواند کل شبه جزيره عربى را به انفجار بکشاند و از سوى ديگر طوفان عربى هر آن ممکن است بحرين را نيز سرنگون کند. به عبارت ديگر عربستان خود را از چهار طرف در محاصره بحران‌هاى منطقه‌اى مى‌بيند. در اين فضا بى‌شک اين ايران خواهد بود که از اوضاع بيشترين بهره را خواهد برد. کشورهاى حاشيه خليج فارس يکى پس از ديگرى در حال از دست دادن نظام‌هاى منطقه‌اى خود هستند. از اين رو طبيعى است که در برابر نفوذ ايران نيز نگرانى داشته باشند.

وى در نهايت به اين نتيجه مى‌رسد که: مذاکره با مخالفان و اجابت حداکثر خواسته‌هاى آنان توسط هيئت حاکمه تنها راه موجود براى حکومت بحرين است. حکومت بحرين بايد راه بيشترى براى آزادى‌ها، عدالت اجتماعى و حکومت منتخب ايجاد کند، حکومت بحرين بايد به چرخش حکومت در صورتى که بخواهد نظام پادشاهى‌اش حفظ شود تن دهد. اين درست است که امنيت بحرين امنيت کل منطقه عربى خليج ]فارس[ است ولى اين امنيت تنها زمانى محقق مى‌شود که حکومت بحرين رضايت و مشروعيت داخلى خود را داشته باشد. 


نظر شما :