تجمعات در لبنان براى سازندگى است نه تخريب

۱۰ اسفند ۱۳۸۹ | ۲۱:۰۱ کد : ۱۰۵۲۵ اخبار اصلی
اصغر زارعى کارشناس خاورميانه در گفت و گويى با ديپلماسى ايرانى بر اين عقيده است که تظاهرات مردمى تنها در جهت خواسته‌ها و مطالبات عمومى و مردمى است و تبديل به خيزش‌هايى همچون انقلاب‌هاى مصر و تونس نخواهد شد.
تجمعات در لبنان براى سازندگى است نه تخريب

ديپلماسى ايرانى: جريان 14 مارس به رياست سعد حريرى از شرکت در تشکيل کابينه لبنان کناره‌گيرى کرد. نجيب ميقاتى هم با کسب راى اکثيرت مامور انتخاب اعضاى کابينه است. در شرايط جديد منطقه برخى تحليل‌گران بر اين باورند که اگر اين سردرگمى‌ها براى تشکيل دولت در لبنان ادامه پيدا کند، ممکن است تبديل به خيزش مردمى در اين کشور شود. اما اصغر زارعى کارشناس خاورميانه بر اين عقيده است که تظاهرات مردمى تنها در جهت خواسته‌ها و مطالبات عمومى و مردمى است و تبديل به خيزش‌هايى همچون انقلاب‌هاى مصر و تونس نخواهد شد.

دلیل شرکت نکردن جریان 14 مارس در تشکیل دولت لبنان چیست؟

بعد از ماجرای رسوايی ملاقات و مذاکرات اقای سعد حریری با مقامات کاخ سفید و بویژه شخص اقای اوباما که برخلاف توافقات سه جانبه در خصوص توافقات سه‌جانبه‌ای که همراه با افای عبدالله پادشاه عربستان و اقای بشار اسد صورت گرفته بود، قرار بر اين بود موضوع دادگاه و مسائل محاکمه عوامل مظنون به ترور آقای رفیق حریری مسکوت گذاشته شده، حمایتی از آن نشود و آرای دادگاه پیگیری نشود، اما متاسفانه اقای حریری بر اثر فشارهای امریکا موضع‌گیری کرد و برخلاف توافق‌هایی که شده بود تصمیمات دادگاه و کمک مالی به دادگاه رسیدگی به ترور را مطرح کرد که همین امر موجب خشم و مخالفت شدید گروه‌های مقابل اقای سعد حریری در پارلمان و دولت شد که متعاقب آن یازده وزیر گروه 8 مارس و رییس جمهور از کابینه خارج شدند .

در نتيجه با خروج این یازده وزیر، عملا کابینه اقای حریری سقوط کرد و در رایزنی‌هایی که پس از آن صورت گرفت برخی از نمایندگان موتلف با گروه 14 مارس از آن خارج شدند و همین امر نیز سبب شد که اقای سعد حریری اکثریت پارلمانی خود را از دست بدهد و با از دست دادن اکثریت عملا زمینه برای انتخاب دولت جدید فراهم شد و سعد حریری مجبور به کناره‌گیری و استغفا از دولت لبنان شد.

با توجه به رایزنی‌های مستمری که انجام شد، در نهایت آقای میقاتی به عنوان کاندیدای دولت جدید مطرح و علی‌رغم رایزنی‌های گسترده‌ای که از طرف آقای میقاتی با جریان 14 مارس صورت گرفت و خود را به عنوان حافظ منافع عموم حقوق مردم لبنان و فردی معتدل و میانه رو معرفی کرده بود، اما سعد حریری در یک موضع‌گیری بسیار غیرمنطقی از هرگونه همکاری اجتناب کرد و در روزهای آغازین با تحریک طرفداران خود یعنی گروه 14 مارس سعى کرد شرايط را درلبنان به سمت تنش و درگيرى بکشاند که با حضور به موقع ارتش و گروه 8 مارس و پرهيز از درگيرى و بحرانى که گروه 14 مارس طالب آن بود، از آن جلوگيرى شد و بسيار سريع مجبور شدند که صحنه را ترک کنند. پس از اين شرايط زمينه براى آقاى ميقاتى فراهم شد و توانست دولت خود را ترميم کرده و شرايط را براى معرفى کابينه فراهم شد.

برخى از رسانه‌ها پيش بينى کرده‌اند که اگر اين بلاتکليفى در تشکيل کابينه باقى بماند، ممکن است تبديل به خيزش عمومى شود، تا چه اندازه با اين نظر موافقيد؟

من موافق اين نظر نيستم. شرايط منطقه و برخى از کشورهاى شمال افريقا و خاورميانه که تا برخى از کشورهاى حوزه خليج فارس هم ادامه پيداد کرده، به گونه اى است که مردم لبنان نيز به بدفتارى و سوء مديريت گروه‌هاى وابسته به غرب، به ويژه گروه 14 مارس پى بردند. بنابريان شرايط براى گروه‌هاى مقاومت و مخالف سياست‌هاى امريکا در منطقه فراهم‌تر شده است. گروه 14 مارس نيز مجبور هستند که با مطالبات مردم خود را همسو نشان دهند. حتى همان‌طور که مى‌دانيد آقاى نصرالله پطروس صفير، اسقف مارونى‌هاى لبنان که طرفدار گروه 14 مارس بود، با توجه به موضع‌گيريهاى غيرمنطقى که داشت مورد اعتراض شديد گروه‌هاى مختلف سياسى و مردم واقع شد و اعتماد مردم نسبت به او کاهش پيدا کرد. به همين دليل اسقف اعظم پاپ بنديک شانزدهم مجبور شد که آقاى نصراله صفير را برکنار کند. همين امر نيز برگ برنده‌اى شد در دستان گروه‌هاى مقاومت و طرفدار ثبات و امنيت در لبنان.

رئيس پارلمان لبنان نبيه برى اعلام کرده بود که در صورت تاخير در تشکيل کابينه مردم به عنوان اعتراض به نظام طايفه‌اى تظاهرات کنند، با تحليل شما اين اتفاق نخواهد افتاد؟

قاعدتا اگر اعتراضى هم باشد و مطالبات هم به صورت تجمعات مردمى در بيروت شکل بگيرد، مسلما سمت و سوى اين تظاهرات فشار برورى گروه‌هاى طرفدار امريکا به ويژه 14 مارس خواهد بود که آنها بايد متقاعد شوند که در برابر خواسته‌هاى مرم لبنان بدون مداخله قدرت‌هاى بزرگ و به ويژه سياست‌هاى مداخله جويانه امريکا سرفرود اورند. و درمقابل هم مطالبات به حق مردم اگر هم به صورت تجمعاتى برگزار شود، براى ثبات و سازندگى بيشتر در لبنان خواهد بود و نه تخريبي.

از دخالت‌هاى امريکا صحبت کرديد، رويکرد امريکا با توجه به تحولات اخير در منطقه در قبال لبنان چه خواهد بود؟

قاعدتا شرايط در منطقه به گونه اى نيست امريکا و برخى از متحدانش همچون فرانسه که در لبنان صاحب نفوذ هستند، بخواهند از همان شيوه‌هاى پيشين خود براى تاثيرگذارى استفاده کنند. هرچند هم که بخواهند به صورت پنهان، رايزنى‌ها و فشارهايى را براى رسيدن به خواسته‌هاى خود دنبال کنند، اما آنچه که امروز در منطقه درحال شکل‌گيرى است عرصه را براى آنها بسيار سخت کرده است. از طرف ديگر مردم لبنان نيز ردپاى امريکا و فرانسه را دنبال مى‌کنند و رصد مى‌کنند تا ببينند که اين کشورها چه راهى رابراى رسيدن به خواسته‌هاى خود مى‌پيمايند. و جريان‌هايى که قرار باشد براساس خواسته و قدرتهاى ديگر عمل کنند، قطعا از چشم مردم دور نخواهند ماند.

حال که اسرائيل هم‌پيمان خود را در منطقه يعنى مبارک از دست داد، آيا در مقابل لبنان کوتاه خواهد آمد؟

شرايط رژيم صهيونيستى به گونه‌اى نيست که بتواند شيطنت‌هايى را انجام دهد و يا توطئه‌هاى جديدى را در دستور کار خود قرار دهد. قطعا هرگونه حرکت اين چنينى و يا هرگونه تعرض و عملى حتى در مناطق تحت اشغال اين رژيم همانند کرانه باخترى ونوار غزه مى‌تواند واکنش‌هاى خطرناک‌ترى رابراى آنها به همراه داشته باشد. بنابراين عقلانى نيست که رژيم صهونيستى در چنين موقعيتى دست به عملى بزند که خلاف منافعش باشد.

مخالفان گفته بودند که دولت کودتايى است، به نظر شما دولت کوتايى است يا دموکراتيک؟

اين سخنان کاملا مشخص است که حرف‌هاى امريکايى است. کودتا معنى خاص خود را دارد. زمانى که دولت منتخب برخلاف توافقات انجام شده تصميمى را اتخاذ مى‌کند که از اساس برخلاف منافع عمومى ملى جامعه است و در برابر فشارهاى خارجى تسليم مى‌شود. اين حرکت دموکراتيک‌ترين شکل حرکت در برابر يک دولت خودسر و عدم توجه به منافع عمومى مردم وقتى در نظر مى‌گيرد، نوعى ابستراکسيون و خروج از کابينه و پارلمان را مطرح کند. اين امر هميشه وجود داشته است، زمانى که حاکمان و دولتمردان عملى را خلاف بر منافع ملى مردم انجام مى‌دهند نوعى خروج ازدولت يا پارلمان مى‌تواند به عنوان يک واکنش دموکراتيک باعث فشار و تغيير جهت در حاکميت سياسى شود. 


نظر شما :