جنس انقلاب در سوریه فرق می‌کند

۲۹ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۷:۱۱ کد : ۱۰۷۵۳ اقتصاد و انرژی
سوریه دیگر کشور عربی است که موج انقلاب‌های عربی به آن رسیده است. کشوری که به رغم وجود حکومت تک‌حزبی در آن، بشار اسد، رئیس حزب حاکم یعنی حزب بعث محبوبیت بسیاری دارد. سوریه یکی از کشورهای مهم عربی در سابقه فعالیت‌های مدنی و سیاسی است

دیپلماسی ایرانی: سوریه دیگر کشور عربی است که موج انقلاب‌های عربی به آن رسیده است. کشوری که به رغم وجود حکومت تک‌حزبی در آن، بشار اسد، رئیس حزب حاکم یعنی حزب بعث محبوبیت بسیاری دارد. سوریه یکی از کشورهای مهم عربی در سابقه فعالیت‌های مدنی و سیاسی است. جامعه فرهنگی پویا در کنار چهره‌های مطرح فرهنگی و سیاسی این کشور را در زمره کشورهای متمایز جهان عرب قرار داده است. اما این ویژگی‌ها باعث نشده که نسیم انقلاب‌های عربی به این کشور نسبتا فقیر شرق مدیترانه نرسد. ظرف روزهای گذشته سوریه نیز شاهد تظاهرات مردمی بود که اوج آن در روز جمعه 18 مارس رخ داد. تجمعاتی که باعث شد خاطر دولتمردان سوری که گمان می‌کردند کشورشان از تحولات اجتماعی – سیاسی منطقه‌ای به دور باشد تا اندازه‌ای به هم بریزد. اما با تمام این احوال اکثر تحلیلگران حتی مخالفان نظام بشار اسد بر این نکته متفق‌القولند که سوریه با تمامی کشورهای عربی تفاوت دارد و پرونده آن پیچیدگی‌ها و مشکلاتی دارد که کار را برای هر گونه تغییری واقعا سخت می‌کند.

روزنامه الشرق الاوسط، چاپ لندن در یادداشتی به قلم طارق حمید، دبیر تحریریه این روزنامه به این موضوع پرداخته و نوشته است: پس از نماز جمعه ده‌ها سوری در اعتراض به وضعیت موجود در کشورشان در چند شهر سوریه از جمله دمشق، پایتخت این کشور، حمص و بانیاس در جنوب این کشور که نزدیک مرز اردن است دست به تظاهرات زدند که در نتیجه آن عده‌ای کشته و زخمی و شماری نیز بازداشت شدند. تظاهرات سوریه این پرسش را به وجود آورد که آیا شراره انقلاب‌ها به سوریه نیز رسیده است؟

نویسنده این یادداشت در ادامه به پاسخ سوال خود می‌پردازد و می‌نویسد: قطعا سوریه از تظاهرات و انتفاضه‌های منطقه عربی مستثنی نیست و نمی‌توان گفت که طوفان انقلاب‌های عربی به آن نمی‌رسد. سوریه هم مثل بسیاری از کشورهای دیگر عربی متاثر از این انقلاب‌ها خواهد بود. البته بارها و بارها گفته شده که تونس با مصر فرق می‌کند و بحرین با دیگر مشورهای عربی تفاوت دارد و یمن نیز با همه آنها متفاوت است و الا آخر. البته در این میان موضوع صنعا بیش از همه پیچیده است. یمن بمب ساعتی است که به ویژه با عناد علی عبدالله صالح رئیس جمهوری یمن با مردم بر سر کناره‌گیری از قدرت، توان انفجاری این بمب را بیش از پیش تقویت می‌کند. البته در لیبی اوضاع فرق می‌کند، در این کشور فضا برای هر گونه تغییری مهیا است. سر صحبتمان برگردیم، همان طور که گفتیم سوریه نیز از تحولات منطقه عربی به دور نیست. گرچه دمشق خود دائما فرار رو به جلو انجام می‌دهد و با استفاده از هر ابزار و ترفندی تلاش می‌کند که زمان رویارویی با حقیقت را به تاخیر بیندازد. حقیقت چیزی جز آنچه در درون ملت می‌گذرد، نیست، وجود حقیقت خارجی نیز بر تبلور حقیقت داخلی می‌افزاید. به ویژه حالا که آرامش در مرزهای سوریه و اسرائیل حاکم است و از آن طرف آرامش مرزهای مصر و اسرائیل که در دوران حکم‌رانی نظام مبارک وجود داشت از بین رفته است.

نویسنده در ادامه این یادداشت می‌نویسد: سوریه هم مثل دیگر کشورهای عربی نمی‌تواند با فرار رو به جلو واقعیت‌ها را دور بزند، ترفندها و وعده‌ها همیشه پاسخگو نیستند. تاریخ نیز ثابت کرده که شعارهای مردم هم به دور از گرسنگی و خواسته‌های اقتصادی مردم نیستند. حقایقی وجود دارد که نمی‌توان آنها را کتمان کرد، لحظه حق‌خواهی که برسد دیگر جایی برای فرار باقی نمی‌ماند. نمی‌توان هم از حقایق با هشدار و رعب مردم فرار کرد، به قول خانم بثینه شعبان ]یکی از مشهورترین روزنامه‌نگاران و فعالان زن در تبعید[ که مقالاتش را از سوئیس می‌نویسد، بهترین وسیله برای تعامل با حقیقت رویارویی با آن است.

طارق حمید در ادامه به تفاوت سوریه با دیگر کشورهای عربی انقلاب‌زده یا در معرض انقلاب منطقه اشاره می‌کند و می‌نویسد: این کاملا صحیح است که گفته می‌شود سوریه با تمامی کشورهای عربی که در معرض انقلابند تفاوت دارد، این کشور یکی از مهم‌ترین کشورهای منطقه در تعیین موازنات سیاسی محسوب می‌شود. به خصوص این که از آن پوشش لازم رسانه‌های عربی که بتواند هر آنچه در این کشور می‌گذرد را بازگو کند هم برخوردار نیست. بر عکس بحرین که متاسفانه در نهایت انقلاب مردمی این کشور با تحریک برخی رسانه‌ها رنگ و بوی طایفه‌ای گرفت.

وی در نهایت می‌نویسد: اگر شراره انقلاب‌های عربی واقعا به سوریه رسیده باشد، باید بگوییم که وضعیت سوریه واقعا سخت و متفاوت از دیگر کشورهای عربی است. به ویژه با آنچه بر سر لیبی در شورای امنیت گذشت و شاهد بودیم که تا چه اندازه رفتارهای بین‌المللی میان اقلیت و اکثریت بر سر این موضوع متفاوت بود. سوریه یک مسئله مهم نیز دارد و آن عدم اعتماد جامعه جهانی به سیاست‌های این کشور است، از سویی سوریه خود نیز دشمنان تاریخی مثل اخوان المسلمین دارد که در صورت این که مطمئن شوند زمینه‌های قیامشان مهیا است علیه دمشق دست به کار می‌شوند، در عین حال از لحاظ اقتصادی – سیاسی نیز سوریه روی خط بحران به سر می‌برد، این مسئله باعث می‌شود که بگوییم سوریه با همه کشورهای عربی تفاوت دارد و پرونده آن بسیار پیچیده و سخت‌تر خواهد بود. اگر چه نهضت‌های عربی بیش از اینها بحران‌زا هستند و تجربه نیز می‌گوید که افزایش برخورد با آنها مثل تونس و مصر بیشتر کشور را به مرز انفجار نزدیک می‌کند تا آرامش برقرار کند. از این رو لازم است که سوریه را به دقت و بدون کوچک‌ترین غفلتی زیر نظر داشت، به خصوص این که معاهده استراتژیک و قدرتمند دمشق با ایران و حزب الله معادله سوریه را بیش از پیش سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.    


نظر شما :