بحران قره باغ، تحرکات امريکا و امنيت منطقه

۰۴ دی ۱۳۸۹ | ۱۹:۰۱ کد : ۱۱۶۰۹ نگاه ایرانی
گفتارى از محمد فرهاد کلينى، سفير سابق ايران در ارمنستان براى ديپلماسى ايراني.
بحران قره باغ، تحرکات امريکا و امنيت منطقه

يک روزنامه روسى اخيرا از پيشنهاد امريکا به جمهورى آذربايجان براى حل قهرآميز بحران قره باغ خبر داده است و نوشته است که امريکا در ازاى اين امتياز از جمهورى آذربايجانى مى‌خواهد تا خاک خود را در اختيار امريکا قرار دهد تا براى جمع آورى اطلاعات از ايران و هم چنين حمله نظامى‌ احتمالى عليه اين کشور از آن استفاده کند. محمد فرهاد کلينى، سفير سابق ايران در ارمنستان ابعاد بحران قره باغ و تحولات اخير در اين منطقه را براى خوانندگان ديپلماسى ايرانى شرح داده است.

گفتارى از محمد فرهاد کلينى، سفير سابق ايران در ارمنستان براى ديپلماسى ايرانى:

بحران قره باغ ميراثى است که از زمان اتحاد جماهير شوروى در حوزه قفقاز باقى مانده است و بلافاصله بعد از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، بحران قره باغ مانند مين خنثى نشده‌اى در ژئوپليتيک قفقاز قرار گرفت و خودنمايى کرد. متعاقب اين مسئله، با توجه به اختلافاتى که کشورهاى جمهورى آذربايجان و ارمنستان از نظر بعد جغرافيايى با يکديگر داشتند، اين بحران کماکان ادامه دارد و حل نشده باقى مانده است.

نگاه جمهورى اسلامى ‌ايران نسبت به بحران قره باغ و تحولات اخير

جمهورى اسلامى ‌ايران همواره تلاش کرده که سياستى متوازن و متعادل نسبت به همسايگان خود داشته باشد و در اين راستا از گذشته تلاش کرده است تا بتواند اختلافات موجود بين طرفين را حل کند. بنابر اين موضوع علاقه ايران نسبت به ايجاد آرامش نسبت به همسايگانش، موضوع جديدى نيست و از گذشته در دستور کار ايران قرار داشته است.

در خصوص موضوع ميانجى‌گرى درباره اين بحران، امروزه شاهد تلاش شانزده ساله گروه مينسک هستيم تا بتواند اين بحران را مديريت کند. در گروه مينسک با وجود  نقشى که فرانسه، روسيه و امريکا دارند و تلاشى که نمايندگان آن ها دنبال مى‌کنند اما اين تلاش ها تا به حال به نتيجه مطلوب منتهى نشده است.

البته امریکا و اتحادیه اروپا از نقش برتر و تکروانه روسیه در قفقاز خشنود نیستند و علاقه پایدار روسیه به عدم حل سریع موضوع قره باغ را درک می کنند و دراین چارچوب سعی کرده اند که از این وضعیت فرصت سازی کنند تا با اقدامات فرسایشی عمر گروه مینسک را طولانی کنند، قابل ذکر است که طی شانزده سال اخیر تنها بند اول که مرتبط با آتش بس بوده است بصورت ناقص توسط طرفین رعایت شده است.

البته در این شرایط اتحادیه اروپا مواضع نسبتا متعادل تری را دنبال کرده است، اما این موضوع برابر با اراده برای حل وفصل بحران قره باغ نبوده است.

از طرف دیگر باید توجه داشت که اخيرا حاشيه هايى بر موضوع استارت جديد در حال آشکار شدن است، به نظر مى‌رسد که توافقات ژئوپليتيک روسيه و امريکا هم تا حدودى در حال تغيير است.

اين تغيير مواضع امريکا و روسيه در حوزه ژئوپليتيک را مى‌توان در مسئله افغانستان و تا حدى در منطقه قفقاز مشاهده کرد. البته اين موضوع بيشتر در منطقه قفقاز شمالى و خصوصا در بحث گرجستان خود را نشان داد. ليکن در شرايط موجود با توجه به اين که روسيه در ماه هاى اخير، اجلاس هاى چندجانبه اى را با طرفين برگزار کرده است، به نظر مى‌رسد روسيه تلاش مى‌کند که نقش برتر و انحصارى ترى را در موضوع حل بحران قره باغ از خود به نمايش گذارد.

اخیرا در اخبار گفته مى‌شود که امريکا در خصوص حل بحران قره باغ چراغ سبزى را به باکو نشان داده است، این خبر را منابع روسی و خصوصا هفته نامه « آرگومنتى نيدلى» چاپ مسکو در شماره اخیر خود به چاپ رسانده است و مدعی شده است که واشنگتن کارت سبز براى توسل به گزينه نظامى‌ در رابطه با مناقشه قره‌باغ را به باکو داده است. به اين ترتيب که واشنگتن اعلام کرده است مانع توسل آذربايجان به گزينه جنگ براى بازگردانى اراضى اشغالى خود نخواهد شد، مشروط بر اينکه اين عمليات به سرعت انجام شود. ودولت آمريکا متقابلا خواسته است که اجازه استفاده از اراضى آذربايجان در عمليات عليه ايران را بدهد. و علی الظاهر امريکا خواستار استفاده از اراضى آذربايجان در عمليات شناسايى و عمليات ويژه در رابطه با ايران شده تا استفاده از اراضى آذربايجان در عمليات گسترده نظامى‌ عليه ايران را  امکان‌پذير بنماید.

امريکايى ها در هفته هاى گذشته در خصوص مسئله تاجيکستان نيز مواضع قابل توجهى را اتخاذ کرده اند و اعلام کرده اند که در حوزه تاجيکستان امريکا خود را رقيب روسيه نمى‌داند. اما اين که چرا اين موضوع مطرح مى‌شود و امريکا سعى مى‌کند در این حوزه تحريکى را ايجاد کند، قابل توجه است.

امريکا تلاش هايى در حوزه حفظ مواضع نظامى‌ ـ امنيتى خود در مسائل عراق و افغانستان دنبال مى‌کند، به نظر مى‌رسد که اين اقدامات، نوعى تحريک و تردید آميز  است و لازم است تا مقامات امریکا نسبت به این گونه اخبار واکنش نشان دهند تا از هرگونه سوء تفاهم جدید در منطقه جلوگیری کنند.

اخیرا بانگ جنگ نیز توسط برخی از مقامات غیر دولتی آذربایجان بیشتر از گذشته به گوش می رسد و این موضوع می تواند به تندرو هايی که خواهان مسیرى غیر از مذاکرات هستند کمک کند تا نقش فعال تری را در توازن سیاست داخلی به عهده بگیرند.

بدیهی است در صورتی که شاهد یک اتفاق و عملیات سریع باشیم، در درجه اول آذربایجان تلاش خواهد کرد تا مناطق حاشیه قره باغ را عملیاتی کند تا هرگونه تضمین امنیتی برای آینده مذاکرات را به نفع خود تغییر دهد و این موضوع می تواند حاوی یک ریسک استراتژیک باشد. چون هرگونه عدم موفقیت می تواند همین دستاورد های کوچک در مذاکرات را بی نتیجه کند. اگرچه امروزه سطح آمادگی آذربایجان نسبت به گذشته افزایش یافته است، ولی این به معنای ضعیف شدن نیروهای ارمنی نیست و به نظر می رسد که روسیه هرگز ارمنستان را تنها نخواهد گذاشت و رها نیز نخواهد کرد.

آغاز جنگ به معنای به خطر افتادن امنیت انرژی است و نقش آذربایجان را به عنوان یکی از منابع انرژی و دهلیز منطقه ای تضعیف می کند. بایستی دید از تضعیف آذربایجان چه نیروی وچه کشورهای سود خواهند جست.

روابط ایران و قفقاز یک رابط متوازن و دوستانه و رو به رشد است. این همکاری ها با تلاش مسئولین و پیگیری سفرها عملا به یک زیر ساخت همکاری منطقه ای نیل پیدا کرده است و این دور از ذهن نیست که برخی جریانات در قدرت های فرا منطقه ای بدنبال ایجاد نوعی بدبینی و شکاف بین ملت ها و دولت های منطقه باشند.

واکنش احتمالى دولت باکو نسبت به تحرکات امريکا

دولت آذربايجان همواره سعى کرده است که روابط متعادل و دوستانه اى با ايران داشته باشد و اين موضع را طى تماس ها و همکارى هاى بين دو کشور در دو دهه اخير انجام شده است، مى‌توان ديد. به نظر مى‌رسد که احتمالا امريکا به اين وسيله قصد داشته باشد در ادامه اقدامات قبلى خود که با تل آويو دنبال مى‌کرد، يک جنگ روانى در حوزه سياست خارجى آذربايجان ايجاد کند.

از طرف ديگر آذربايجان در یک تخمین بسیار بعید و بسیار ضعیف و فرضی به خوبى واقف است که  تبدیل شدن به ابزار اطلاعاتی و نظامی امریکا بر علیه ایران نیازمند توان بسیار قوی و بسیار پر هزینه خواهد بود و افرادی که این غوغا را دنبال می کنند به خوبی می دانند که نه توان چنين اقدامى ‌و نه امکانات لازم براى اين کار را را در اختيار ندارند.

در گذشته، همکارى هايى که جمهورى آذربايجان با غرب داشته است که بر سيستم هاى رادار در منطقه متمرکز بوده است که البته روسيه هم در اين باره، خصوصا موضوع رادار قِبَله منتفع شده است. اين موضوع صرفا متوجه ايران نيست که بتوان درباره آن قضاوت تهديدآميز داشت.

مجموعا آن چه مشاهده مى‌شود، نشان مى‌دهد که دولت باکو هوشيارتر از آن است که بخواهد تحت تاثير بعضى از اين تحريکات رسانه اى قرار گيرد و روابط پايدار و سنتى خود را با کشور همسایه و برادر ايران در معرض خطر قرار دهد و یا این که امریکا با این همه گرفتاری در منطقه دست به یک ماجراجویی جدید بزند.

بدیهی است اینگونه اخبار و مطالب در اولویت اول باعث نگرانی محافل امنیتی و نظامی مسکو شده است چرا که روسیه در این اواخر سیاست برتری را نسبت به دیگر بازیگران گروه مینسک بازی می کند و این می تواند باعث تحریک رقبای روسيه شده باشد.


نظر شما :