چند نکته برای دیپلمات های ایرانی برای کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا

۱۵ دی ۱۳۸۶ | ۱۹:۴۱ کد : ۱۲۹۵ اخبار اصلی
نویسنده خبر: محمد حسین عادلى
دکتر سيد محمد حسين عادلى رئيس موسسه مطالعات اقتصادى و بين‌المللى روند که مقر آن در تهران استُ، گزارش اخیر ۱۶ برآیند دستگاه اطلاعاتی در ایالات متحده را تحلیل کرده و تاثیر آن را بر روابط ایران و آمریکا بررسی کرده است.
چند نکته برای دیپلمات های ایرانی برای کاهش تنش در روابط ایران و آمریکا
انتشار گزارش اطلاعاتی آمریکا در اوایل ماه دسامبر سال جاری میلادی سیاستمداران و ناظران و تحلیل‌گران بین‌المللی را به تعجب واداشت و دنیای سیاست را  تحت تاثیر قرارداد.
 
فضای بین‌المللی که در ماه‌های آخر منتهی به دسامبر از موضع‌گیری‌های تند آمریکا و دنیای غرب بر علیه ایران و واکنش‌های احتمالى تند ایران در خصوص پرونده هسته‌ای آکنده بود در پى انتشار گزارش ناگهان دچار نوعی سردرگمی شد؛ به طوری‌که در چند روز نخست، در موضع‌گیری‌ها و اظهار نظرها نوعى اختلال و تضاد پديد آمد.
 
بى‌شک انتشار گزارش از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا می‌تواند شکل تازه‌اى به فضا و روابط بین‌الملل حاکم بر جهان در حوزه ایران، منطقه خلیج فارس و خاورمیانه ببخشد.  
 
در خصوص این گزارش دست کم چهار دسته پرسش اساسی وجود دارد که لازم است سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران به‌دقت به آن‌ها پاسخ دهند:
 
گزارش حاوی چه اطلاعاتی است و سخن آن چيست؟ از نظر ايران کدام بخش اين اطلاعات درست و کدام بخش نادرست و بی‌اساس است؟
 
علت انتشار این گزارش در این برهه چیست؟ با توجه به اينکه انتشار اين گزارش لزوما بايد با موافقت و تاييد رييس جمهور آمريکا انجام شود، آيا نشان توطئه نيست؟ آیا در پس تدوین و انتشار این گزارش و یا تعيين زمان انتشار آن غرض‌هاى خاص سیاسی نهفته است؟ عوامل بین‌المللی و یا داخلی موثر در این موضوع چه بوده است؟
 
آثار و نتايج کنونى و احتمالى انتشار گزارش در ايالات متحده، ایران و جامعه بین‌الملل چيست؟
 
آیا انتشار گزارش فرصتى براى ايران، ايالات متحده و يا هر دو کشور، به‌طور تؤامان، ايجاد مى‌کند؟
 
اگر انتشار گزارش مى‌تواند فرصتى براى ايران باشد، چگونه مى‌توان از آن بهره گرفت؟  
 
در این نوشتار مختصر، قصد بر این نیست تا به دقت در جزئيات پرسش‌هاى اول و دوم پرداخته شود، زیرا با مطالعه خلاصه انتشار يافته گزارش، که در دسترس همگان است، به‌روشنى مى‌توان به دقت یا نادقیق بودن اطلاعات آن پى برد.
 
درباره پرسش دوم نيز فرضیه‌های گوناگونى مطرحند که مبنا قرار دادن هر يک مى‌تواند نتیجه متفاوتى به‌ بار آورد.
 
در عين حال که چه انتشار گزارش را از سر ناچارى بدانيم و چه توطئه‌اى‌ تازه، نمى‌‌توان تغييرى در آنچه رخ داده است، ايجاد کرد. در واقع هم‌اکنون گزارش منتشر شده است و اثرات خود را بر افکار عمومی در اقصى‌نقاط جهان نهاده است.
 
پس به دقت در پرسش‌هاى سوم و چهارم مى‌پردازيم؛‌ يعنى اينکه آثار و نتايج کنونى و احتمالى انتشار گزارش در ايالات متحده، ایران و جامعه بین‌الملل چيست؟
 
تأثير انتشار گزارش در ايالات متحده آمریکا: این گزارش، فارغ از نکته‌هاى منفی آن در باره فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان، اثرى مثبت از خود برجای نهاده است.
 
همچنان‌که مى‌دانيم اتهام و استدلال کانونى علیه ایران،‌ ادعاى فعالیت براى توليد تسلیحات هسته‌ای است.
 
گزارش نهادهاى اطلاعاتى آمريکا، دست کم در مقطع کنونى، اين ادعا را به‌شدت به چالش کشیده است. از همين‌رو نيز هست که به‌ناگهان فضای تند علیه کشورمان فروکش کرده است.
 
در واقع، ديگر افکار عمومی، ایران را در کوتاه‌مدت تهدید تلقی نمى‌کند. تغيير اين فضاى تهديد چند نتيجه در پى داشته است:
 
1. در دولت بوش، فضا به نفع آنانى که خواهان تعامل و دیپلماسی بودند تغيير کرده است. معروف است که کاندوليزا رايس، وزیر امور خارجه آمريکا، دیپلمات‌های وزارت خارجه آن کشور و تنى چند از مقامات نظامى، طرفدار فضاى تعامل و ديپلماسى هستند. بعکس، ديک چنى،‌ معاون رئيس‌جمهور آمريکا،‌ در رأس طرفداران اقدامات حاد، و حتی نظامی، علیه ایران قرار دارد. به‌يقين انتشار گزارش، استدلال طرفداران دیپلماسی و تعامل با ایران را تقويت کرده و به آن‌ها امکان داده ثابت کنند که ایران تهدیدى بالفعل و فورى نیست.
 
2. انتشار گزارش در درون حزب حاکم جمهوری خواه و حتی نومحافظه‌کارانى که طرفدار رویکرد تند عليه ایران هستند، شکاف ايجاد کرده است؛ به‌گونه‌اى که برخی از آن‌ها پس از انتشار گزارش خواستار تغییر سیاست‌های بوش نسبت به ایران شده‌اند. این اولین بار است که برخی از نومحافظه‌کاران تند‌رو خواستار مذاکره مستقیم و بدون قید و شرط با ایران در باره همه موضوعات فیمابین شده‌اند.
 
3. در حزب دموکرات نیز اثر این گزارش جالب بوده است. انتشار گزارش برای خانم کلینتون، که در چند نوبت خواستار برخورد تند با ایران شده بود، رخدادى ناگوار به‌شمار مى‌آيد. در مقابل، برای رقیب او، اوباما، که همواره از مذاکره و دیپلماسی با ایران طرفداری می‌کند، اعتبار به‌وجود آورده است. البته هم‌اکنون رويکرد کلى حاکم بر حزب دموکرات، رفتار مسالمت آمیز با ایران است.
 
4. بر اثر این تحولات، فضائی که برای برخورد نظامی با ایران مهيا می‌شد، به‌کلی مشروعیت خود را از دست داده است. از همين‌رو رسانه‌هائی که بر طبل جنگ مى‌کوبيدند، اکنون تا حدودى از آتش‌افروزى دست برداشته‌اند.    
 
 
تأثير انتشار گزارش در ميان کشورهاى اروپايى: تأثير انتشار گزارش را در ميان کشورهاى اروپايى چنين مى‌توان برشمرد:
 
انتشار گزارش، رسانه‌ها و سياست‌مداران اروپايى را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
 
آنان اکنون به صرافت طرح اين پرسش افتاده‌اند که چگونه ممکن بوده است بر اثر اطلاعات بی‌اساس و غلط از سیاست آمریکا پیروی کنند و با طناب ايالات متحده به ته چاه بروند. به بيان ديگر،‌ انتشار گزارش نوعی فضاى سردرگمی و انتقاد از خود را در ميان اين سياست‌مداران و رسانه‌ها به‌وجود آورده است.
 
2. گرچه کشورهاى اروپايى، به‌طور طبیعی، خودرا متحد استراتژیک آمریکا می‌دانند، ولی انتشار گزارش موجب گرديده که فعالان سیاسی غرب، و حتی برخی دولت‌مردان اروپايى، که پيوسته نگران رويارويى نظامی آمریکا و ایران بودند نفس به‌راحتی بکشند و اعمال محدوديت بر ايران را تنها در گستره اقتصادی قابل توجيه بدانند. واقعيت اين است که کشورهای اروپائی منفعت خود را در برخورد نظامی ميان ایران و آمریکا نمی‌دانند،، بلکه علاقه‌مند هستند که به نحوی از دامنه تنش ميان دو کشور کاسته شود.  
 
 
تأثير انتشار گزارش بر اسرائيل: تندروهای اسرائیل از انتشار گزارش به شدت نگران شده، آن‌ را خنثی کننده تمامى تبلیغات خود علیه ایران دانسته‌اند. به همین دلیل نيز بلافاصله سعی کرده‌اند اعتبار آن را زیر سوال ببرند. آنان قطعا نيز درصدد خواهند بود که فضای منفی تبلیغاتی عليه کشورمان را بار ديگر زنده و تصویری يکسره خطرناک و تهدید کننده از جمهوری اسلامی ایران ترسیم کنند.  
 
 
تأثير انتشار گزارش بر کشورهاى عرب
 
1. تندروان عرب، که در رویای برخورد نظامی ميان ایران و آمریکا به سر می‌بردند و در پى منافع خود حتى حاضر بودند منطقه به آتش کشيده شود، با انتشار گزارش، رویای شیرین خود را از دست‌رفته ديدند.
 
2. اما مقامات و کشورهای میانه‌رو عرب، که رويارويى نظامی را به زيان منطقه می‌دانستند، از انتشار گزارش خوشنود گشته‌اند و آن‌را دست‌کم براى کوتاه مدت نيز که شده به نفع منطقه می‌دانند.
 
3. در عين حال بايد توجه داشت که با انتشار گزارش، اين نگرانی در بيشتر سیاست‌مداران عرب پديد آمده است که مبادا از تنش میان آمریکا و ایران کاسته و بر قدرت جمهورى اسلامی افزوده شود. به باور بسیاری از این سیاست‌مداران و ناظران سیاسی، انجام هر گونه مصالحه و تنش‌زدائی ميان ایران و آمریکا لزوما به زيان کشورهای عربی است، زيرا با توجه به توانايى‌های ایران، آمریکا بهای بیشتری به کشورمان خواهد داد و در نتيجه از وزن کشورهای عربی در معادلات سیاسی منطقه کاسته خواهد شد.  
 
 
تأثير انتشار گزارش برايران: ايران، به‌طور طبیعی، از بخش عمده گزارش، که در آن به عدم وجود برنامه تسلیحات هسته‌ای اذعان شده،‌ استقبال مى‌کند و آن را نشانه‌ای از حقانیت خود مى‌داند. البته درگرفتن اين بحث که بايد از سطحى‌نگرى و استقبال بيش از حد از گزارش پرهيز کرد، امرى روشن و بديهى نيز هست.
 
اما به‌‌رغم وجود نکته‌هاى منفى و احتياط آميز در گزارش، به‌هيچ‌روى نمی‌توان آثار مثبت آن را در فرونشاندن فضای تهديد‌کننده درگیری نظامی با ایران انکار کرد. نگارنده اين سطور،‌ بى‌آنکه نکته‌هاى منفی و تأمل‌برانگیز گزارش و ضرورت توجه و اقدام در باره آن‌ها را نادیده بینگارد، معتقد است که در مقطع کنونى بايد فرصت‌هاى پديد آمده از وجه مثبت گزارش را بر افکار عمومی مورد توجه قرار داد.  
 
 
فرصت‌ها و زمینه‌هاى انتشار گزارش: در مورد فرصت‌ها و زمينه‌هايى که انتشار گزارش مى‌تواند پيشاروى دو کشور قرار دهد، می توان به نکات زیر توجه کرد:
 
بدون شک انتشار گزارش اطلاعاتی آمریکا زمینه مناسبی را در افکار عمومی ايالات متحده به‌وجود آورده است تا نه تنها دولت آن کشور از تندروی و توسل به درگیری نظامی عليه ايران دست بردارد، بلکه فضای لازم را برای نوعی رویکرد تعامل‌گرایانه به‌وجود آورد، چندان‌‌که شمارى از سياست‌مداران نومحافظه‌کار آمريکا و نیز دموکرات‌هاى آن کشور خواستار تغییر سیاست بوش نسبت به ایران و مذاکرات بدون قید شرط با کشورمان شده‌اند. این امر نشان می‌دهد که زمینه داخلی در آمریکا برای تنش زدائی و تعامل با ایران برای دولت بوش فراهم شده است.
 
با وجود مناسب ‌شدن فضای داخل آمریکا برای نوعی تنش زدائی و مذاکره بدون قید و شرط با ايران، دولت‌مردان آن کشور همچنان اصرار دارند که انتشار گزارش، چیزی را تغییر نداده است و باید همچنان بر سیاست اعمال فشار علیه ایران اصرار ورزيد.
 
این رویکرد با سیاست واقع‌گرایانه‌ای که زمانى ایالات متحده به آن مشهور بود کاملا تفاوت دارد. به‌راستى چگونه می‌توان تصور کرد که تفاوتی ميان قبل و پس از انتشار گزارش وجود ندارد؟
 
اين درحالى است که دولت آمریکا چنان موضعى اتخاذ می‌کند که گوئی هيچ چیز عوض نشده است.
 
به‌هيچ‌روى نمی‌توان منکر آن شد که جامعه اطلاعاتى آمريکا بزرگترین اتهام علیه ایران را، یعنی پى‌گيرى برنامه تسلیحات هسته‌ای، مردود شمرده است و ایران را تهديدى بالفعل نمى‌داند.
 
بر اين اساس، اصرار آمریکا بر تداوم فشار بر ایران و نادیده انگاشتن آثار گزارش اطلاعاتی شيوه‌اى کاملا غیرعمل‌گرایانه است.
 
به نظر می‌رسد تحت تاثیر گزارش، فضاى سياسى در کشورمان نیز تغییر کرده است.
 
دست‌کم اینکه اکنون ایران احساس حقانیت و خود را در موقعيتى مستحکم‌تر ارزيابى مى‌کند. پيش از انتشار گزارش، فضا عليه ايران سنگين، آلوده و تهديدکننده بود. اکنون و با انتشار گزارش تا حدود قابل ملاحظه‌اى از دامنه تهديدها و تندروى‌ها کاسته شده است.
 
اگر بر اين باور باشيم که فضای کنوني بهتر از گذشته است،‌ بنابراين بايد موقعيت کنونى را يک فرصت تازه بدانيم و برای استفاده از آن تدبیر مناسبی بيندیشیم.
 
بايد دانست کنار رفتن ابرهاى تيره و مساعد شدن فضا ديرزمانى نخواهد پاييد و دشمنان ايران با توسل به انواع وسايل خواهند کوشيد بار ديگر تصویری نامناسب از کشورمان ارائه دهند.
 
کسى نمى‌داند که چندى ديگر زمانى که مجددا براى قطعنامه سوم تحريم اقتصادى فضاى تبليغاتى اوج مى‌گيرد، وضع چگونه است. بنابراین باید در فرصت کوتاه به‌دست آمده براى نماياندن هر چه بيشتر حقانيت نيات و عملکرد کشورمان بهره گرفت.
در اين ميان،‌ ایران می تواند بدون توجه به نتیجه کار، آمادگی خود را براى مذاکره بى قید و شرط با آمریکا در باره همه مسائل فیمابین اعلام کند.
 
این موضع، گرچه گهگاه از سوى برخی مقامات و سخنگویان کشورمان اعلام شده، ولی لازم است با صدايى رساتر و در سطوحى بالاتر اعلام شود تا بتواند موج مناسب و اثرگذار را در سطح بین‌المللی ايجاد کند.
 
گرچه گمان نمی‌رود که دولت بوش از آمادگى ايران براى مذاکره بدون قيد و شرط استقبال کند، ولی حاصل کار، در هر وضعيتى، قطعا به‌نفع جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. منافع چنين رويکردى براى کشورمان از اين قرار است:
 
اگر آمریکا به پيشنهاد ایران پاسخ مثبت ندهد با فشار داخلی و بین‌المللی مواجه خواهد شد. به‌وي‍ژه در داخل آمریکا بر ميزان شکاف و اختلاف‌نظر ميان گروه‌ها و احزاب مختلف، اکنون که مراحل آغازين انتخابات ریاست جمهوری است، افزوده می‌شود.
 
همين موضع‌گيرى فشار بين‌المللى را بر ايران کاهش مى‌دهد.
 
اگر آمریکا مذاکره با ایران را به صورت همه جانبه و بدون قید و شرط بپذيرد و سیاستى واقع‌گرایانه در پیش بگیرد، ایران می‌تواند از فرصت بهره برده، مسائل و مشکلات عمیق و ریشه‌ای خودرا مطرح کند، بى‌آنکه انتظار حل سریع و فوری آن‌ها را داشته باشد.
 
بى‌درنگ وجهه بین المللی ايران، به‌عنوان قدرتی طرفدار حل مسالمت‌آميز مسائل، تقویت می‌شود و چهره مناسبى از جمهورى اسلامى ايران در عرصه بين‌المللى ظهور پيدا مى‌کند.
 
جمهوری اسلامی در منطقه از اعتبار بالاتری برخوردار می‌گردد و جايگاه طبيعى خود را خواهد يافت. به‌ناچار کشورهاى منطقه حساب تازه‌اى روی ایران باز خواهند کرد.
 
فشارهای اقتصادی و تحریم‌های کنونى کم‌رنگ می‌گردند. دست‌کم سایه تحریم‌های جدید از اقتصاد ایران زدوده خواهد شد.
 
گرچه براثر مذاکره مستقیم ایران و آمریکا در موضوع عراق، تابوی مذاکره ميان دو کشور شکسته شده، ولی گفت‌وگو در باره همه مسائل فیمابین به‌مثابه عدول آمریکا از شرایط خود و شناسائی جمهورى اسلامى ایران و حقوق ایران در منطقه تلقی خواهد شد. اين امر می‌تواند فضای بین‌المللی و منطقه‌ای مناسب‌تری براى کشورمان ایجاد کند.
البته به نظر نگارنده، چنينن مذاکره‌اى از نوع برد - برد خواهد بود؛ زيرا تنش‌زدائی ميان طرفین به نفع هردو طرف خواهد بود.
 
از آنجا که هدف سياست خارجى جمهورى اسلامى ايران کاهش تهديدات و تنش‌هاى جدى برعليه موجوديت نظام تبديل آن  به روابط و تعامل عادى است و از آنجا که تنش فزاينده با آمريکا از جمله تهديدات عليه نظام تلقى مى‌شود، لذا کاهش تهديدات و تنش بدون عدول از اصول ، وظيفه سياست خارجى است.
 
به اين اساس است که تصور مى‌شود درک درست از شرایط موجود و آینده‌نگری واقع‌گرایانه می‌تواند ما را به اتخاذ رویکردی مناسب رهنمون شود. تحلیل‌گران کشورمان همواره‌ نگران فرصت‌سوزی‌ها بوده‌اند. اين بار بايد با تدبير، فرصت‌ها را ساخت.  
محمد حسین عادلى

نویسنده خبر


نظر شما :