راه های حل مشکل سیستم مالی جهانی

۱۳ بهمن ۱۳۸۶ | ۲۰:۲۲ کد : ۱۴۴۱ سرخط اخبار
مقاله اى از گوردون براون نخست وزير بريتانيا
راه های حل مشکل سیستم مالی جهانی
اکثر رهبران سیاسی و اقتصادی که در گردهمایی اقتصادی جهانی در داووس گرد هم آمدند در یک نکته توافق داشتند: اقتصاد جهانی با بزرگترین آزمون خود در دهه گذشته روبه روست. اما باید قبول کرد در طول تاریخ شرایط پرتلاطم، فرصتی برای اصلاحات ایجاد می کند. این آخرین آزمون سیستم های مالی دنیا، پنجره ای باز می کند که از آن می توان موضوع های بنیادی را مشاهده کرد و اگر به درستی دیده و حل و فصل شود می تواند موجب بهبودی در مدیریت اقتصادی شود ، و با مبارزه و مهار تورم به جلوگیری از بحران های مشابه آتی کمک کند.
 
سرمایه گذاران به منظور برگشت هرچه بیشتر سرمایه های خود در بسیاری از بازارها، بهای کمتری بابت ریسک می پردازند [تمایل کمتری به ریسک نشان می دهند] به خصوص در بازارهای محصولات پیچیده ای که مشتقات زیادی دارند. تلاطم اخیر یعنی شرایطی که در آن ریسک های ناشی از پرداخت وام به کسانی انتقال یافت که از قدرت فهم و درک آن عاجز بودند، چهار مسأله بزرگ برای سیاستگذاران جهان ایجاد کرد.
 
اول، هنگامی که شرایطی پیش می آید که برای ریسک بهای کمتری از حد نرمال یا ارزش واقعی اش قائل می شوند [یعنی حاضر نمی شوند به شکل اعتباری به معامله بپردازند از ترس این که سرمایه شان بازنگردد] این خود علامتی است که باید به آن توجه کافی کرد و نسبت به آن واکنش مناسب نشان داد. باید با اقدام مناسب قیمت یا بهای آن ریسک را به اندازه واقعی آن برگردانیم اما چون بعضی از بازارها درست عمل نمی کنند اعتبار کافی در دسترس نخواهد بود. اگر از ظواهر این برمی آید که تمایل برای ریسک کاهش یافته، به این واقعیت برمی گردد که ریشه بسیاری از مشکلات، نقصان شفافیت در مسائل مالی است. باید این نقصان مورد توجه قرار گیرد- از داخل سازمان، به کمک خود ممیزان داخلی سازمان، یا آن که از نهادها یا آژانس های رتبه بندی اعتباری بخواهند و به خوبی یاد بگیرند چگونه بر اساس الزامات تنظیم کننده عمل کنند به این وسیله باید درک شرکت ها سرمایه گذاران و تنظیم کنندگان بالا برود و شفافیت افزایش یابد.
 
دوم، هرچقدر بازارهای مالی درهم تنیده تر می شوند، کشورها باید نشان دهند که به شکل قوی و مؤثر   قادر به تضمین هماهنگی و مدیریت بحران در مرزهای خود هستند و بانک های مرکزی گامهای هماهنگ برای حل مشکلات کوتاه مدت برداشته اند. ما نه تنها باید چارچوب تنظیم در بُعد ملی را تقویت کنیم بلکه باید همکاری های بین المللی را قوت ببخشیم.
 
در حالی که منابع مالی و در نتیجه ریسک از مرزهای کشورها هم عبور کرده و جریان پیدا می کند و در اختیار شرکتهای بزرگ جهانی قرار می گیرد، ناظران و تنظیم کنندگان آن هم در سطح ملی مطرح خواهند بود. دنیا هم سیستم هشدار سریع مناسب یا رویکرد مشترکی در این زمینه در اختیار ندارد تا اختلالهای عمده بازارهای جهانی را کنترل یا اداره کند. خیلی از مشکلات، از پیش شناسایی می شوند اما به موقع به آن رسیدگی نمی شود. ما به ناظری موثق تر و شفافتر نیازمندیم. تنظیم کنندگان باید تقویت شوند تا قادر باشند به کمک اصول مشترک، اطلاعات و تحلیل هایی که به اشتراک گذاشته می شوند و به کمک مدیریت تعاملی بحران ها، بر محدودیت ها فائق آیند.
 
موارد دیگری هم هست که می توانیم برای تقویت اطمینان بلندمدت در بازارهای جهانی مطرح کنیم و با کارهایی که انجام می دهیم نشان دهیم در حال اصلاح مؤسسات مالی بین المللی هستیم.
 
صندوق بین المللی پول باید قلب این اصلاحات باشد. [منظور این که اصلاحات از این صندوق باید شروع شود] این صندوق برای زمانی ایجاد شد که اقتصادها بیشتر ملی بودند نه جهانی- تا به کمک آن بحران های پرداخت در مقیاس محلی حل شود برای همین قادر نیست در بحران جریان یافتن سرمایه در سطح جهانی مؤثر واقع شود. برای آن که صندوق بین المللی پول در عصر جدید مؤثر باشد، باید مانند یک بانک مرکزی مستقل عمل کند و مسؤول نظارت بر اقتصاد جهانی، اطلاع رسانی و آموزش به بازارو اِعمال شفافیت در تمام سیستم باشد. صندوق باید با سایر ناظران جهانی مانند "مجمع ثبات مالی" Financial Stability Forum و "بانک بین المللی حل و فصل" Bank for International Settlements سیستم هشدار سریعی ایجاد کند تا در برابر تهدیدهای ناشی از تحولات بخش مالی در امان بمانیم. همچنین باید ببینیم که چگونه می توان مسؤولیتهای صندوق بین المللی پول را برای ثبات مالی، روشن تر و واضح تر کرد.
 
سوم، ما نیاز داریم سیاستهای مالی نقش بحق خود را در سیاست های پولی ایفا کنند و اقتصاد را در مسیر صحیح قرار دهند طوری که سرمایه گذاری عمومی به شکل سالم حفظ شود.
 
چهارم، که از همه مهمتر است، اگر به سیاست های حمایتی گذشته باز گردیم، کسادی بازار [منظور رکود اقتصادی] پیچیده تر خواهد شد ، چون با اتخاذ سیاست های حمایتی باعث می شویم تعداد بیشتری به پدیده جهانی سازی به عنوان یک تهدید نگاه کنند تا یک فرصت.
 
در میان این همه مسائل ناشناخته که تردیدهای زیادی را به وجود آورده ما نیازمند این هستیم که نشان دهیم نه تنها قادریم نسبت به پیامدهای جهانی سازی پاسخگو باشیم، بلکه باید مشخص کنیم که چگونه اقتصاد جهانی می تواند منافع خانواده های عادی را تأمین کند و از احساس عدم امنیت آنان در باره آینده بکاهد.
 
صاحبان کسب و کارهای پیشرو و پیشگام و همچنین سخنگویان حکومت باید برای ارائه یک مانیفست جهانی سازی موفق با هم به توافق برسند. این مانیفست باید حامی تجارت آزاد، بازارهای باز، اقتصاد منعطف و سرمایه گذاری در منابع انسانی باشد و آن را تنها راه رو به جلو برای فقیر و غنی بداند. من تلاش خود را برای کمک به ایالات متحده، اتحادیه اروپا، چین، هند، آفریقای جنوبی و برزیل مضاعف خواهم کرد تا در مسائل تجارت، در سازمان تجارت جهانی یک توافق فراگیر و منصفانه حاصل آید. اکنون رونق و شکوفایی ما، اعتبار سیستم های چندجانبه و شانس خروج میلیون ها نفر از فقر در خطر است.
  
*گوردون براون نخست وزیر بریتانیاست.

( ۲ )

نظر شما :