این همه تعلل برای چیست؟

۱۲ مرداد ۱۳۹۰ | ۲۳:۵۷ کد : ۱۵۱۰۷ اخبار اصلی
اگر در دوران مبارک نزدیکی به ایالات متحده و اسرائیل در دستور کار دولت مصر قرار داشت، اکنون در رویکردی کاملا محسوس نزدیکی به ایران و عادی‌سازی روابط کامل با تهران در دستور کار دولت جدید مصر قرار گرفته است.
این همه تعلل برای چیست؟
دیپلماسی ایرانی: حزب وفد یکی از احزاب صاحب نام مصری است که در انقلاب اخیر مصر نیز جزء جریان‌های فعال بود. این درست است که انقلاب مصر را مردم و نه احزاب سیاسی مصر انجام دادند ولی به هر حال حزب وفد نیز به رغم کمی اعضای آن از احزاب مخالف حسنی مبارک محسوب می‌شود و علیه آن فعالیت‌های گسترده‌ای انجام داد و برای دولت و مجلس آینده این کشور نیز نقشه‌های بسیاری کشیده است.

حزب وفد درباره سیاست خارجی مصر پس از مبارک نیز برای خود نظریاتی دارد. این حزب معتقد است که دولت مبارک در برقراری رابطه با کشورهای جهان به ویژه منطقه و علی الخصوص ایران واقعیت‌ها را درک نکرده و صرفا بر اساس دیدگاه‌های یک‌جانبه‌گرایانه و بیش از همه متمایل به غرب اقدام به برقراری رابطه با کشورها می‌کرده است.

پایگاه اینترنتی حزب وفد در تازه‌ترین یادداشتش که تحت نظارت چند تن از اعضای عالی‌رتبه این حزب یعنی مصطفی عبدالرزاق، نزار الطحاوی، وفاء داوود و محمد جمال عرفه نوشته شده به تجزیه و تحلیل روابط خارجی مصر پس از مبارک اشاره کرده که در آن به رابطه با ایران نیز اشاره شده است.

در ابتدای این یادداشت آمده است: انقلاب مصر هر چه در گذشته به ظاهر استوار بود را به هم ریخت. پایه‌های استوار سیاست خارجی سابق مصر دیگر آن ثبات و استواری سابق را ندارند و اکنون تعریف‌های تازه‌ای مطابق با خواست انقلابی مردم در سیاست خارجی مصر تعریف شده است. ما تغییر را در تمامی اوضاع و ابعاد جامعه شاهدیم حتی در سیاست خارجی که پس از سقوط مبارک قرار است تحولات شگرفی را شاهد باشد. اما پرسش این است که دامنه این تغییرات تا کجا خواهد بود؟ اگر راهکار تازه‌ای در مصر پس از انقلاب در سیاست خارجی اتخاذ شده قرار است این سیاست تا به کجا دنبال شود؟

در ادامه این یادداشت آمده است: اگر نگاهی سریع به سیاست خارجی فعلی مصر بیندازیم و آن را با گذشته مقایسه کنیم در می‌یابیم که میان فرضیه تغییر در نظام با تغییر در سیاست همانند انقلاب 1952 تغییرات شگرفی رخ داده است. همان طور که سادات زمانی که قدرت را به دست گرفت تغییری کلی در سیاست خارجی مصر ایجاد کرد و بسیاری از سیاست‌های به جای مانده از دوران جمال عبدالناصر را تغییر داد و در رویکردی کاملا ضد مصری و ضد ملی گزینه نزدیکی به امریکا و اسرائیل را برگزید و رسما شعارهای مقاومت‌طلبانه و ضداسرائیلی عبدالناصر را لگدمال کرد. نظام مبارک نیز به طور طبیعی در امتداد نظام انور سادات بود. همان طور که خود مبارک نیز در سال‌های ابتدایی تصاحب قدرت تاکید می‌کرد، سیاست خارجی‌اش در امتداد با سیاست‌های انور سادات بود و حتی می‌توان گفت بیشتر از سادات به اسرائیل و امریکا نزدیک شد. اما با آغاز انقلاب ژانویه مصر همانند دیگر سیاست‌های کشور سیاست خارجی نیز شامل تغییرات ریشه‌ای شد.

نویسندگان این یادداشت سپس می‌نویسند: اگر در دوران مبارک نزدیکی به ایالات متحده و اسرائیل در دستور کار دولت مصر قرار داشت، اکنون در رویکردی کاملا محسوس نزدیکی به ایران و عادی‌سازی روابط کامل با تهران در دستور کار دولت جدید مصر قرار گرفته است. پس از انقلاب دیگر بنا است که از وابستگی‌مان به غرب کاسته شود و رویکرد منطقه‌ای و عادی‌سازی روابط با کشورهایی که با ما منافع مشترک دارند، در دستور کار قرار بگیرد. ما انقلاب کردیم که حقمان را بازستانیم. این حق هم در بعد سیاست داخلی دنبال می‌شود و هم در سیاست خارجی. ما قرار است نگاهی جدید به دنیا داشته باشیم، نگاهی که دوستان واقعی‌مان را کشف کرده و دیگر به آنها کینه نورزیم.

در پایان این یادداشت نویسندگان به گلایه از هیئت حاکمه فعلی می‌پردازد و می‌نویسد: اگر نگاهی به قضایای محوری سیاست خارجی فعلی مصر بیندازیم در می‌یابیم که هنوز از آرمان‌های انقلابی‌مان بسیار فاصله داریم و هنوز در بسیاری مسائل مطابق با خواست مردم انقلابی مصر عمل نکرده‌ایم. مسئله‌ای که باعث شده بگوییم انقلاب ژانویه هنوز کامل نشده و باید به سرعت تکمیل شود. مثلا به راستی چرا هنوز در عادی‌سازی روابط با ایران تا این اندازه تعلل می‌کنیم؟

 

نظر شما :