وقتی لیبی و لبنان طرف امارات را می گیرند

دوستان ایران در کنار امارات

۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۰۰:۱۱ کد : ۱۹۰۰۱۳۴ گفتگو
حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که حاکمیت در کشورهایی مانند لبنان و لیبی یکدست نیست و برخی جریانات در این کشورها منافع عربستان را پیگیری می کنند.
دوستان ایران در کنار امارات

دیپلماسی ایرانی: واکنش ها به سفر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی اگر چه با اعتراض امارات شروع شد اما دامنه این اعتراضات تنها به همین کشور محدود نماند. لیبی،‌ لبنان، اردن و حتی برخی جریانات در عراق نیز نسبت به این سفر موضع گیری کردند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با حسین رویوران، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی کرده است:

 

اساسا چه عاملی باعث شده است که لبنان که به عنوان یک کشور دوست در ایران شناخته می شود، چنین موضع گیری ای داشته باشد؟

در ارتباط با لبنان باید گفت که هیچ گاه نمی توان حکومت یک پارچه ای در لبنان وجود دارد. بخش هایی از این حکومت ارتباطات خاص خود را با عربستان دارد. خود آقای نجیب میقاتی در حال حاضر این وضعیت را پیدا کرده و برخی از موضع گیری ها در چارچوب همبستگی با عربستان سعودی ارزیابی می شود. لذا این موضع،‌موضع جناحی است که با عربستان نزدیکی و وابستگی دارد و موضع کل دولت و یا حزب الله و امل نیست.

لذا با توجه به تکثر سیاسی موجود در حاکمیت لبنان، این اظهار نظرها طبیعی به نظر می رسد. به این دلیل که چه بخواهیم و چه نخواهیم نوعی وابستگی سیاسی و مالی به عربستان سعودی دارند.

 

دولت لیبی هم که دولت تازه کاری به حساب می آید در این زمینه موضع گیری کرده است. به نظر شما انگیزه لیبی چیست؟

در مورد این که چرا لیبی در بحث جزایر ایرانی اظهار نظر کرده است باید گفت که به نظر می رسد طرف هایی در شورای انتقالی در لیبی حضور دارند که سعی می کنند با گاردهای مذهبی از هرگونه همبستگی و یا نزدیکی میان ایران و لیبی جلوگیری کنند. به همین دلیل این مسئله به این شکل نمایان شده است. وگرنه در سال 1970 در همین لیبی قذافی با رژیم عراق که در آن زمان حسن البکر در آن روی کار بود به شورای امنیت در ارتباط با جزایر سه گانه یادداشتی دادند که شورای امنیت ترتیب اثری بر این اعتراض نداد. این نشان می دهد که از نگاه جامعه بین المللی بحث این جزایر روشن است و این جزایر کاملا ایرانی است و هیچ گونه ربطی به امارات ندارد. توافقی که میان ایران و امارت نیز وجود دارد در ارتباط با شهروندان امارات در جزیره ابوموسی است و نه درباره حاکمیت بر این جزیره.

به همین دلیل من تصور می کنم وضعیت حاکمیت در جزایر ابوموس، تنب بزرگ و تنب کوچک از نظر ایران تمام شده است و قابل بحث نیست. این نوع موضع گیری ها به دلایل دیگری بر می گردد که برخی از گروه های سیاسی در حاکمیت لبنان و یا لیبی دنبال می کنند.

 

با توجه به بحث هایی که مطرح شده  و موضع گیری اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس را در پی داشته است، موضع گیری تک تک کشور ها چه نفعی برای آن ها خواهد داشت و اساسا آیا منفعت عینی برای این کشورها در این گونه موضع گیری ها وجود دارد؟

ببینید بخشی از کشورهای منطقه به دلیل وابستگی مالی و یا سیاسی موضع می گیرند.  مثلا آقای نجیب میقاتی در لبنان به عنوان تاجری که مجموعه زیادی از منافع و ارتباطات تجاری با حوزه شورای همکاری خلیج فارس دارد، موضع سیاسی خود را تعریف می کند. این نشان می دهد که بر اساس منافع فردی این موضع گیری را انجام داده است.

در برخی کشورهای عربی مانند اردن یا یمن، که چنین موضع گیری هایی از آن ها دیده می شود، در قبال این موضع گیری ها از عربستان و امارات باج گیری می کنند و کمک های مالی دریافت می کنند. لذا این موضع گیری ها بر اساس نوعی منفعت اتفاق می افتد.

 

این موضع گیری ها نمی تواند در رابطه ایران با این کشورها تاثیر گذار باشد؟ ایران این مسائل را در تنظیم رابطه خود با این کشورها مد نظر قرار می دهد؟

قطعا همین طور است. ایران این گونه موضع گیری ها را موضع گیری های خصمانه می داند و شکی در این نیست که ایران با این گونه مسائل برخورد خواهد کرد و این مسائل را نادیده نمی گیرد. چرا که جزایر سه گانه بخشی از خاک ایران است. این که یک نفر در بیرون مدعی است و دیگران از این ادعا حمایت کنند، نوعی وقاحت سیاسی است که ایران تحمل نخواهد کرد.

 

شورای همکاری خلیج فارس اعلام کرده است که جلسه فوق العاده ای درباره این مسئله برگزار خواهد کرد. با توجه به تنشی که میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود دارد، چقدر احتمال دارد که این موضوع به یک عامل جدید برای افزایش تنش ها تبدیل شود؟

بحثی که در مورد تشکیل جلسه شورای همکاری و یا اتحادیه عرب مطرح شده نوعی موضع گیری سیاسی است که امارات سعی می کند در ارتباط با موضوع جزایر به ثبت برساند. در حالی که بحث حقوقی، بحث کاملا متفاوتی است. لذا برگزاری چنین اجلاس هایی نمی تواند چندان تحولی در اصل موضوع ایجاد کند. این که یک ادعا در امارات وجود دارد که ایران کاملا آن را رد می کند، نمی تواند در واقعیت تغییری ایجاد کند.

 

در این موضع گیری ها به تلاش های مسالمت آمیز امارات برای حل مسئله اشاره شده است. منظور از این تلاش های مسالمت آمیز چیست؟

اگر منظور بحث دادگاه لاهه است باید روشن شود که آیا دادگاه داوری مد نظر است یا خیر. اگر منظور دادگاه داوری بین المللی است، رضایت ایران شرط است. در این دادگاه هر یک از طرفین دعوا سه قاضی تعیین می کنند و توافق می کنند که سه قاضی هم از کشور ثالث مشخص شود. در نهایت رای این دادگاه باید مورد قبول دو طرف قرار گیرد. اما ایران اساسا این جزایر را بخشی از خاک خود می داند و حاضر نیست آن را به داوری بگذارد.

صرف این که امارات مدعی است دلیل نمی شود که ایران این بحث را بپذیرد. امارات پول دارد و ممکن است هر قاضی ای را هم بخرد و در نهایت رائی بر خلاف واقعیت داده شود. این جزایر در طول تاریخ بخشی از ایران بوده و قبل از این که امارات به صورت انفرادی یا موتلف شکل گیرد،‌ این جزایر بخشی از خاک ایران بوده که به اشغال انگلستان در آمده و وقتی انگلیس از خلیج فارس خارج شده ایران به این جزایر برگشته است. لذا ایران شکی در حاکمیت خود بر این جزایر ندارد.

 

منبع:‌هیئت تحریریه دیپلماسی ایرانی/12


 

نظر شما :