تاثیر تحولات جهان عرب بر رابطه ایران - ترکیه

ماه عسل تمام شد آقایان

۰۲ مرداد ۱۳۹۱ | ۲۱:۱۸ کد : ۱۹۰۴۳۰۶ ترجمه برگزیده
یکی از بحث برانگیزترین اجزای سیاست خارجی ترکیه تلاش حزب عدالت و توسعه برای برقراری روابط نزدیک تر با ایران بوده است. ایجاد روابط حسنه با تهران از سوی رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه، موجب افزایش نگرانی غرب از دور شدن ترکیه از دامان اروپا شد.
ماه عسل تمام شد آقایان
دیپلماسی ایرانی: یکی از بحث برانگیزترین اجزای سیاست خارجی ترکیه تلاش حزب عدالت و توسعه برای برقراری روابط نزدیک تر با ایران بوده است. ایجاد روابط حسنه با تهران از سوی رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه،  موجب افزایش نگرانی غرب از دور شدن ترکیه از دامان اروپا شد. اندک اندک اختلاف‌ها در مورد برنامه هسته ای ایران موجب تشدید این ترس شد. ترکیه در مقام مخالفت با ایالات متحده و دیگر اعضای کلیدی ناتو مانند بریتانیا و فرانسه، درصدد کم اهمیت جلوه دادن خطر ناشی از سیاست‌های هسته ای ایران  بود. بارزترین نمونه به ژوئن سال 2010 برمی گردد که آنکارا در مخالفت با هم پیمانان غربی اش به وضع تحریم‌های جدید که ارتش ایران را هدف گرفته بود، رای مثبت نداد.

نویسنده این مطلب برای فارین افیرز در ادامه می نویسد: نگرانی‌ها درباره چرخش آنکار به سمت شرق باعث مبالغه در درجه منافع مشترک مابین ترکیه و ایران شد. از منظر تاریخی زیر پوست روابط دوستانه بین دو کشور نوعی  بی اعتمادی و ناخرسندی وجود داشته است. ایران و ترکیه از قرون شانزدهم و هفدهم رقبای استراتژیک یکدیگر بوده اند؛ زمانی که سلسله صفویه ، مانع توسعه امپراطوری عثمانی به سمت شرق شد. بهار عربی به این رقابت تاریخی جان دوباره ای بخشیده است. از تابستان 2011، تنش‌ها بین این دو کشور در مباحثی چون: دفاع موشکی، سکولاریسم، فلسطین، عراق و موضع کردها قابل ملاحظه تر شده است. همانطور که فشارها برای گسترش دموکراسی در خاورمیانه افزایش یافته است، درگیری ترکیه و ایران علنی تر شده است و هر کدام از طرفین به دنبال بسط نفوذ خود  بیش از دیگری است.

سوریه نشانه ای از جدی ترین این اختلاف‌ها است. انتقاد پر سر و صدای آنکارا از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در کنار حمایت ترکیه از مخالفان سوریه، رهبران ایران را خشمگین کرده است زیرا سوریه نزدیک ترین متحد ایران است. برخی تحلیل گران مسائل منطقه با توجه به رابطه تاریخی و منطقه ای میان تهران و دمشق ، سقوط اسد را  ضربه بزرگی برای جایگاه ایران در منطقه دانسته و نخستین تبعات آن برای تهران را انزوای منطقه ای می دانند.

متعاقبا در ماههای اخیر ایران صراحتا اردوغان را به دخالت آشکار در امور داخلی سوریه متهم کرده است. تنش‌ها در آخرین روزهای ماه ژوئن بعد از انهدام هواپیمای نظامی ترکیه از سوی روسیه افزایش یافت. در پاسخ به این اقدام اردوغان صراحتا به دمشق هشدار داد که نیروهای نظامی خود را از مرزهای مشترک دور کند. همچنین خواستار برگزاری یک نشست ویژه با هم پیمانانش در ناتو برای بررسی یک رویکرد مشترک در قبال سوریه شد.

فراتر از مورد سوریه، توافق سپتامبر گذشته آنکارا برای نصب رادارها هشدار دهنده ناتو در خاک خود موجب خشم مقام‌های ایران شد. مفسران ایرانی تاکید دارند  که هدف از استقرار سپر موشکی برای حفاظت از رژیم اسرائیل و هدف قرار دادن موشک‌های ایران است. اکتبر گذشته سردار مسعود جزایری، معاون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران از ترکیه خواست در منافع بلندمدت استراتژیک خود تجدید نظر کند و از تجربه‌های تلخ تاریخی دیگر کشورها درس بگیرد. اما ترکیه علامتی مبنی بر عقب نشینی نشان نداد.

برای نمک پاشیدن به زخم ایران در همان ماه اکتبر اردوغان سفری به شمال آفریقا را ترتیب داد. موضع گیری وی در قاهره راجع به اهمیت سکولاریسم انتقادهای شدیدی را از سوی مقامات ایرانی در پی داشت. روحانیون بلندپایه ایرانی از جمله آیت الله محمد‌هاشمی شاهرودی، رئیس سابق قوه قضائیه و مشاور نزدیک به رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای، ترکیه را به ترویج نسخه غربی از اسلام برای پبشبرد جاه طلبی‌های خود در منطقه متهم کرد. انتقاد این روحانی ایرانی منعکس کننده نگرانی تهران از محبوبیت مدل ترکیه با تاکید آن بر سکولاریسم است.

اما این تنها در قاهره نبود که اردوغان دست روی موضوعی که ایران آن را نگرانی خود می دانست گذاشت. در موضوع دفاع از حقوق فلسطینی‌ها اردوغان به طور موثری موضوع فلسطین و قدرت ایران را از آن خود کرده است. حمایت وی از فلسطینی و انتقاد شدیدالحن وی درباره حمله اسرائیلی‌ها به غزه محبوبیت وی بین اعراب را افزایش داد. اکنون، بسیاری از اعراب وی را رهبری می دانند که در برابر رژیم اسرائیل ایستاده و با تمام قوا از منافع مسلمانان دفاع می کند. این کار مقامات ایرانی را به حاشیه برده است؛ آنها برای برگشت به بازی مبارزه می کنند اما بدون یک برنامه مشخص.

از پایان سال 2011 بود که عراق هم به صحنه مهم دیگری برای نبرد ایران و ترکیه تبدیل شد. خروج نیروهای امریکایی از این کشور باعث به وجود آمدن یک خلا قدرت در بغداد شد. منافع ترکیه در وجود یک عراق باثبات، مستقل و موفق از نظر اقتصادی است. ترکیه نمی خواهد که عراق پیرو محض ایران باشد و سکوی پرشی برای توسعه ایدئولوژی اسلامگرایان رادیکال شود. با این حال در یک سال گذشته، رابطه اردوغان با نوری المالکی، نخست وزیر عراق تیره شده است.

آنکارا  مالکی را آدم تهران در بغداد می داند. از آنجایی که مالکی دوران تبعید خود در زمان صدام حسین را در ایران گذراند، روابط نزدیکی با مقامات ایرانی دارد.از زمان خروج نیروهای امریکایی از عراق مالکی دائما به دنبال تحکیم قدرت سیاسی خود در عراق بوده است. تنش بین مالکی و اردوغان ژانویه گذشته بالا گرفت؛ زمانی که مالکی حکم بازداشت طارق الهاشمی سنی را که به معاونت در ترور متهم شده بود صادر کرد.

هاشمی به شمال عراق فرار کرد، جایی که تحت حمایت دولت منطقه ای کردستان بود. آنها درخواست بغداد برای استرداد ‌هاشمی را نپذیرفتند.از نظر ترک‌ها این اقدام تلاشی برای کاهش نفوذ سنی‌ها و کردها در عراق و در عوض افزایش تسلط سیاسی شعیان بود. آنها بیم این را دارند که تلاش مالکی برای محدود کردن نفوذ سنی‌ها و کردها خطر بازگشت خشونت‌های فرقه ای را افزایش داده و با توجه به این که کردها در شمال ادعای استقلال دارند منجر به تجزیه عراق شود.

علاوه بر این در نتیجه افزایش ناآرامی‌ها در عراق، مسئله کردی در حال به دست آوردن ابعاد مهم تازه ای است. این دیگر یک مسئله نامتجانس در یک کشور دیگر که جوامع کرد در آن اقامت دارند نیست. تماس میان کردهای ایران، عراق، سوریه و ترکیه تلاش برای توسعه یک رویکرد هماهنگ را افزایش می دهد. در همین زمان، گروه پ ک ک (که از سال 1984 مشغول جنگ با ترکیه برای استقلال کردهاست) حملات خود را از پناهگاه‌هایش در کوه‌های قندیل در شمال عراق افزایش داده است. مقامات ترک از این نگران هستند که ایران و سوریه برای تضعیف آنکارا به صورت فعال ا‍ز آنها حمایت کنند.

در این بین مشکلات اقتصادی بین ایران و ترکیه هم به وجود آمده است. در دهه گذشته مناسبات تجاری و اقتصادی خصوصا در زمینه انرژی میان این دو به صورت چشم گیری افزایش یافته است. ایران پس از روسیه بزرگترین تامین کننده گاز طبیعی ترکیه است. این کشور همچنین 30 درصد از واردات نفت خام ترکیه را فراهم می کند. اما به دلایل گوناگون ایران ناگهان برای چند هفته ارسال گاز به ترکیه را متوقف کرد. این توقف که عمدتا به دلیل زیرساخت‌های توزیع قدیمی ایران بود، مشکلات اقتصادی قابل توجهی برای مردم ترکیه ایجاد و به شهرت ایران به عنوان یک شریک قابل اعتماد خدشه وارد کرد. ماهیت اقتصاد بسته ایران نیز مشکلات قابل توجهی را ایجاد کرده است. صادرکنندگان ترکیه با تعرفه‌های بسیار بالا بر روی کالاهای مصرفی، تغییرات مکرر در نرخ تعرفه، تاخیر در مجوز واردات، افزایش قیمت سوخت در طول حمل و نقل، و تاخیر طولانی مدت در دروازه‌های مصرف روبرو هستند. این موانع باعث شده است بسیاری از صادرکنندگان ترک تجارت با ایران را محدود کرده و به دنبال بازارهای مناسب تری برای محصولات خود باشند.

در نهایت روند رو به رشد بی ثباتی در خاورمیانه که ماحصل بهار عربی است موجب شده است که آنکارا سیاست خود را بیشتر به ایالات متحده نزدیک کند. در ماه آوریل آنکارا علاوه بر تصمیم به استقرار رادار هشدار دهنده ناتو، در همراهی با تحریمهای ایالات متحده، با کاهش خرید نفت تهران تا 20 درصد موافقت کرد. با این حال این تحرکات منجر به تغییر بنیادین سیاست ترکیه در قبال ایران نشد. مانند گذشته، آنکارا تمایل دارد که مخالف پیوستن به ائتلاف ضد ایرانی باقی بماند. با این حال هرگونه ماه عسل بین ایران و ترکیه به سر آمده است. در دهه آینده، مبارزه برای نفوذ منطقه ای بین دو قدرت احتمالا رشد خواهد کرد و به طور فزاینده ای سیاست خاورمیانه را تغییر خواهد داد.

 ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی/20

نظر شما :