تغییر سبد ارزی از پیش بینی تا طرح اقتصادی

آیا گزینه نفت در برابر کالا آخرین راهکار است؟

۰۲ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۴:۴۹ کد : ۱۹۱۱۶۸۲ اقتصاد و انرژی گفتگو
سعید لیلاز، تحلیل گر مسائل اقتصادی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید می کند که بحث مطرح شده در خصوص جایگزینی دلار و یورو با ارزهای منطقه ای عملا قابل اجرا نیست
آیا گزینه نفت در برابر کالا آخرین راهکار است؟

 دیپلماسی ایرانی:  گزارش های جدید اقتصادی چندان امیدوار کننده نیستند. در روزهایی که ایران متحمل شدید ترین تحریم های اقتصادی از سوی غرب، آمریکا و حتی برخی متحدان تجاری آسیایی شده است، کاهش درآمدهای ارزی کشور زنگ های هشدار را به صدا درآورده است. تاثیرگذاری تحریم های اعمال شده، مدیران اقتصادی کشور را به فکر تغییر الگوی تجاری و البته تغییر سبد ارزی انداخته است. خبرگزاری دانسجویان ایران ( ایسنا) چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که  محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی، تعیین واحد پول دیگری به عنوان وسیله مبادله و ذخیره ارزش برای مقابله با تهدیدات اقتصادی غرب و مصون بودن از نوسانات غیرقابل پیش بینی و ناخواسته دلار و یورو را از ضروریات دانسته است . به گفته بهمنی ، استفاده از ارزهای محلی یکی از اقداماتی است که در این راستا قابل انجام است.
همزمان با اعلام این خبر، سید شمس الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز با اشاره به تجریه این امر در گذشته از  منتفع شدن کشور از تغییر ترکیب سبد ارزی سخن گفت. وی تاکید می کند که زمانی که  بانک مرکزی ترکیب ارزی را به نفع یورو تغییر داد، به دلیل افزایش ارزش یورو ارزش دارایی کشور بالا رفت و همچنین زمانی که بنا شد بخشی از ذخائر به صورت فلزات گرانبها نگهداری شود، باز هم میزان دارایی های خارجی کشور افزایش یافت.با داغ شدن این بحث ؛ رییس کل بانک مرکزی در نهایت اعلام کرد  که قرار است مبادلات دلاری تغییر پیدا کند ولی برنامه ای برای حذف دلار از مرکز مبادلات در حال حاضر در دست انجام نیست و هم چنان مرکز مبادلات تقویت می شود.احتمال عملی شدن این طرح ، میزان کارآمدی آن در سطح بین المللی، کارآیی استفاده از فلزات گرانبها برای دور زدن تحریم ها و اما و اگرهای جایگزین کردن دلار با واحدهای ارزی منطقه ای را با سعید لیلاز، تحلیل گر مسائل اقتصادی در میان گذاشتیم :

هفته گذشته شاهد انتشار اخباری دال بر جایگزینی دلار و یورو با ارز محلی بودیم. تا چه اندازه چنین طرحی عملی خواهد بود و آیا راه حل مناسب و کارگشایی در این شرایط به حساب می آید؟

این مساله سیاست آزمون و خطایی است و آقای بهمنی هم این موضوع را رد کرده است. چرا که در این شرایط چنین طرحی تغییر عمده ای ایجاد نخواهد کرد. بر اساس اطلاعاتی که وجود دارد 65 درصد معاملات جهان به دلار انجام می گیرد که 25 تا 30 درصد آن نیز با یورو صورت می گیرد و سایر معاملات نیز به پوند و فرانک سوئیس و ین ژاپن است. حال با توجه به این مساله چه ارزی قرار است که جایگزین شود؟
ارزهایی همانند یوان چین و یا ین ژاپن در سطوح منطقه ای مورد استفاده قرار می گیرند و نه در سطح بین المللی. این ارزها همانند ریال ایران هستند که در سطوح منطقه ای مبادله می شود، یعنی در افغانستان، عراق، دبی و ترکمنستان خریداری می شود، بنابراین این ارز نیز خارج از ایران رواج دارد و یا خریداری می شود، اما اساسا اثر منطقه ای دارد.
مطرح کردن چنین راه حلی همانند همان موضوع بود که دلار از چرخه مبادلات ایران حذف شود که در همان زمان نیز هرکشور و یا فردی که قصد داشت تا پولی به ایران دهد، ابتدا به دلار تبدیل می کرد و سپس کارمزد تبدیل آن به دلار را کم می کرد و پس از سپری کردن این مراحل در اختیار ایران قرار می داد. بنابراین منجر به خسارت بیشتری به ایران شد. هرگونه تغییر دلار و یورو به عنوان ارزهای جهان روا هزینه و خسارت مضاعفی به مردم ایران است.

اما وزیر اقتصاد گفته است که ما در آن دوران از این جابجایی منتفع شدیم.

بازی با ارزها همانند قمار است، اگر بنا بر این بوده که در آن دوران سودی برده شود مشخص نیست شاید این بار باختیم. باید اضافه کرد که یورو در دورانی نسبت به دلار گران شد و سپس به شدت ارزان شد و امروزه نیز دوباره در مرحله ای است که گران شده است، چراکه دلار ارزش خود را از دست داده و این روند به نفع ایران است. زمانی که دلار ضعیف می شود به شرط  آنکه ایران بتواند از منابع دلاری خرید کند به سود اقتصاد ایران خواهد بود. هند، چین و ترکیه که در حال حاضر منابع اصلی خرید ایران هستند، دلار محورند. اما این شرایطی نیست که ایران برای آن برنامه ریزی کرده باشد و به طور کلی این طرح ها اثر و فایده ای ندارد.
استفاده از  ارز دیگری به جای دلار می تواند یک پیش بینی اقتصادی باشد اما نمی توان چنین امری را به عنوان یک طرح در جایگزین کردن ارزی به جای دلار مطرح کرد. آنچه باید در اینجا بر آن تاکید داشت این است که هیچ ارزی نه تقدس ذاتی و نه قبح ذاتی دارد، بلکه باید توجه داشت که در چه شرایطی از آن استفاده می شود و هر کدام از آنها نماینده و بیانگر یک تولید اقتصادی هستند. دلار به عنوان رایج ترین ارز موجود که معادل دو سوم کل مبادلات و گردش های مالی دنیا را مدیریت می کند قابل  اتکا ترین ارزی است که در دنیا وجود دارد. به دلیل آنکه نقدپذیری ارز و یا ضریب نقدشوندگی آن شاخص بسیار مهمی است. به عنوان مثال مسکن در ایران کالای بسیار قابل اتکایی است برای کنترل تورم اما ضریب نقدشوندگی آن از سکه پایین تر است، چراکه سکه را در زمان بسیار کوتاهی می توان تبدیل به پول نقد کرد، اما مسکن را از زمانی که آغاز کنید و تا زمانی که نقد شود ممکن است بین یک تا سه ماه زمان بر شود.

آیا می توان به برخی از ذخایر ایران که به شکل فلزات گرانبهاست نیز صفت نقدشوندگی را داد و آن را راهکاری برای ایجاد تعادل اقتصادی دانست؟

این ذخایر یک مساله ژئوپولتیک است که مختص این دولت نیست و از گذشته به آن فکر شده است. از ابتدا پیش بینی می شد که اگر ایران تحریم شود، نظام بین المللی بر حوزه مالی و انتقال دلار محدودیت هایی را ایجاد کند، بر همین اساس بخشی از ذخایر به صورت طلا ذخیره شد تا بتوان آن را در داخل کشور زمانی که دچار تنگدستی شد، تبدیل و نقد کرد. این حرکت در حقیقت حرکتی ضدتحریمی بوده است و آن را نمی توان با معیار فقه اقتصادی سنجید. در توضیح باید گفت زمانی که دلاری نباشد می توان کالا و یا هر کالای مورد نیازی را با طلا تعویض کرد. اگر به خاطر داشته باشید سال گذشته بانک مرکزی برای کنترل تورم اتکا جدی بر طلا داشت، یعنی سکه وارد بازار کرد که بخش مهمی از کسری بودجه نیز تامین شد. در چنین شرایطی به دلیل آنکه عرضه زیاد می شود، تقاضا نیز متعادل شده و در نتیجه تورم هم کاهش پیدا می کند.
بنابراین زمانی که مقدار زیادی نقدینگی در بازار وجود دارد، اگر دولت بتواند ده میلیون سکه وارد بازار کند که این ده میلیون بتواند بخش مهمی از نقدینگی را جذب کند، حرکت ضد تورمی قابل توجهی انجام شده است. به عبارت دیگر این ذخایر طلا هم کارکرد ژئوپولتیک برای کشور دارد و همچنین می تواند بخش مهمی از نقدینگی جامعه در دورانی که دلاری وجود ندارد تا آن را تبدیل به اسکناس کرد را جمع و کنترل کند.

سخنگوی وزیر اقتصاد با اشاره به این موضوع که سطح رابطه تجاری ایران با کشورهایی چون چین و ترکیه بیش از کشورهای اروپایی است ، جایگزین کردن دلار و یورو با واحدهای ارزی منطقه ای را به نفع تهران دانسته است.  این گفته را چگونه تقسیر می کنید؟

بله ممکن است تصمیم گرفته شود که تمامی خرید و فروش ها به لیر ترکیه صورت گیرد، اما زمانی که مبنای محاسبات در دنیا دلار است، این کار چه سودی خواهد داشت. مساله دیگر این است زمانی که لیر ترکیه دریافت شود در مقابل تنها می توان کالا از آنها خریداری کرد، چراکه در دنیا و در خارج از ترکیه لیر ارزشی نخواهد داشت. یوان نیز ارز منطقه ای شمول است یعنی در کشورهای مالزی، هنگ کنگ،تایوان و سنگاپور استفاده می شود، اما برای ایران ارزشی نخواهد داشت، یعنی اگر یوان به کشور آرژانتین داده شود و در مقابل قصد خریداری کالایی را داشته باشیم، نخواهیم توانست. بنابراین در حقیقت گفته سخنگوی اقتصادی را اینگونه می تواند تفسیر که لیر ترکیه و یوان چین همانند حواله و یا بن است که تنها از خود این کشورها می توان در ازای آن کالایی خریداری کرد. همانند بن کارمندی که داده می شود و تنها می توان از فروشگاهی که گفته شده خرید کرد و نمی توان آن را نقد کرد.
البته باید این نکته را نیز اضافه کرد در شرایطی که ناچار به جایگزین شدن باشیم، قابل درک است، اماچنین طرح هایی هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد و سخن اینجاست که باید از قبل پیش بینی این روزها می شد تا امروز اقتصاد ایران مجبور به انتخاب این راه حل ها نباشد.

آیا در صورت عملی شدن چنین طرحی تاثیری بر قیمت دلار خواهد داشت؟

خیر، به هیچ وجه تاثیری نخواهد داشت. متاسفانه باید اذعان داشت که ایران به تدریج به سمت طرح نفت در برابر کالا پیش می رود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14

انتشار اولیه: جمعه 29 دی 1391 / باز انتشار: دوشنبه 2 بهمن 1391

کلید واژه ها: دلار اقتصاد ایران تورم طلا سعید لیلاز


نظر شما :