نقش اخوان‌المسلمین در تحولات اخیر

۲۶ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۹ کد : ۱۹۱۸۶۷۰ سرخط اخبار
یادداشتی از دکتر حسین سلیمی، کارشناس روابط بین الملل.

در این نوشتار به چند پرسش مشخص پاسخ داده خواهد شد؛ سوال اول این است که «آیا جهان ما در عرصه واقعیت به سمت صلح بیشتر می رود یا اینکه پرمعارضه تر و پرتنش تر از پیش می شود؟»

سوال دوم اینکه «آیا وقتی با فرایندهای جهانی شدن مواجه هستیم به معنای از بین رفتن منطقه گرایی است یا اینکه جهانی شدن به تشدید منطقه گرایی در دنیای ما خواهد انجامید؟» سخن اول این است که جهان ما به سمت صلح آمیزتر شدن حرکت می کند. سخن دوم اینکه جهانی شدن فرایند جهانی شدن را در دنیای ما گسترش می دهد و سخن سوم اینکه خاورمیانه به سمت فرایندهای به هم پیوستگی منطقه ای با مدل های متفاوت درحال حرکت کردن است.

دنیای ما به سمت کاهش منازعات حرکت می کند، در روابط بین الملل اصطلاح «جامعه امنیتی» را داریم؛ این جامعه جامعه ای است که جنگ موضوعیت خود را برای حل منازعات از دست می دهد که ما 5 مورد از این جوامع را در 5 منطقه جهان داریم. در مناطقی که مقداری همگرایی های اقتصادی و سیاسی کمرنگ تر است، منازعات هم در آن متمرکز است (خاورمیانه، آفریقا و بخش هایی از آسیا). در واقع جهان در حوزه های اقتصادی، ارتباطات و حوزه های اجتماعی بسوی صلح حرکت می کند. در نظریاتی که درمورد جهانی شدن داده می شود نظریه ای نبوده که نافی منطقه گرایی بوده باشد.

در دنیای امروز ما شاخص هایی که برای جهانی شدن شمرده می شود و موجب شده تمام نظریات متفاوت این واقعیت را بپذیرند، یکی شاخص «سرمایه» است. ما امروز درحال خداحافظی کردن با پدیده «سرمایه ملی» هستیم و سرمایه پدیده ای جهانی شده است؛ در عرصه اطلاعات و ارتباطات هم موضوع آنقدر روشن است که نیازی به توضیح ندارد؛ در حوزه امنیت هم شاهد شکل گیری امنیت به هم پیوسته هستیم. یعنی وقتی دو بازیگر امنیتی با هم دشمن هستند، نقض امنیت یک دشمن امنیت دشمن دیگر را هم نقض می کند و به همین دلیل سخن از جهانی شدن امنیت به میان می آید.

خاورمیانه کانون درگیری ها و منازعات جهانی است و به همین دلیل انسان هایی که درون این منطقه زیست می کنند، جهان را جهان منازعه می بینند. اما آیا خاورمیانه ما به عنوان یکی از سه منطقه جهان که هنوز به منطقه امنیتی تبدیل نشده و کانون منازعه است، به سمت منطقه گرایی- نه لزوما به معنای از بین رفتن کامل منازعات- حرکت می کند؟ این موضوع منطقه گرایی در خاورمیانه را با سه شاخص اقتصاد، ارتباطات و اسلام گرایی نوین مطرح می کنم. در حوزه اقتصاد به نظر می رسد، نیازهای اقتصادی کشورهای خاورمیانه نیازهایی هستند که تمام کشورهای خاورمیانه را به طور ناگزیر به سمت هم خواهد کشاند. شاخص دوم «شاخص نیازهای ارتباطاتی» است. شکی در این وجود ندارد که گسترش اطلاعات و ارتباطات نقش محوری در انقلابات اخیر منطقه ایفا کرد.

آمار هم این را تأیید می کند، زیرا خاورمیانه بالاترین درصد رشد کاربران اینترنت را بین سال های 2000 تا 2008 داشته است و نرخ نفوذ اینترنت- با وجود آنکه خاورمیانه توسعه یافته نیست، از میانگین جهانی بالاتر است. شاخص سوم درخصوص منطقه گرایی در خاورمیانه، نوعی «به هم پیوستگی فکری و تلقی نوین از خاورمیانه» است.

ما می دانیم که بیشتر اسلام گرایانی که درحال حاضر در منطقه خاورمیانه روی کار آمده اند از گرایشات اخوان المسلمین هستند؛ اما این اخوان المسلمین با اخوان دو دهه پیش که هنوز آرم مبارزه مسلحانه داشت تفاوت دارد؛ سلاح از آرم اخوان المسلمین حذف شده است، در اصول اولیه اخوان المسلمین سعی شده قرائت جدیدی از اسلام را که متناسب با دموکراسی و فرایندهای زندگی مدرن باشد در جوامع مختلف ارائه کند.در پژوهشی که در 7 هفت کشور خاورمیانه ای در دو نوبت انجام شده، سوال شده است که «دوست دارید هویت شما با چه چیز شناخته شود؟» در پاسخ ها در رتبه اول «شهروند کشور خود» رتبه اول را کسب کرده، اما «اسلام گرایی» و «شهروندی جهانی» هم با رشد مواجه بوده است.

سوال بعدی این است که «درصورتی که به اجرای شریعت معتقدید، ترجیح شما چیست؟» 83درصد معتقدان به شریعت، خواهان اجرای شریعت مدرن شده اند. بنابراین آنها خواهان شریعت هستند، ولی شریعتی که بتواند نیازهای دنیای مدرن را پاسخگو باشد. 17 درصد هم خواستار اجرای مو به موی قوانین شریعت شده اند. در نظرسنجی دیگر که از مردم مصر پرسیده شده بود «دوست دارید کشورتان شبیه کدام کشور شود؟» از میان 9 کشور، اکثریت(44درصد) گزینه ترکیه را انتخاب کرده اند و 9 درصد هم بی نظر بوده اند. جالب است که در عین حال، نگاه مردم مصر نسبت به ایالات متحده آمریکا هم بسیار منفی است؛ مخصوصا در دو سال گذشته که در تمام کشورهای خاورمیانه هم این گونه است.

درمجموع؛ در سه حوزه سرمایه گذاری اقتصادی، نیازهای ارتباطاتی و شکل گیری مدل های حکومتی و رواج اسلام گرایی مردمسالار چه در عرصه افکار عمومی و چه در میان حکومت ها، سه شاخص و عاملی است که می تواند مبنای منطقه گرایی در خاورمیانه باشد. بر این اساس سه سناریو برای آینده خاورمیانه قابل پیش بینی است:

1- کشورهایی مانند ترکیه و عربستان و سپس قطر بتوانند نقش اول در منطقه گرایی ایفا کنند؛ شورای همکاری خلیج فارس و نزدیک شدن آن به اتحادیه عرب نقش محوری در این موضوع بازی کند و کشورهای تازه انقلاب کرده را به ترکیه، عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس نزدیک کند، ولی با این سناریو منازعه در حوزه سوریه و فلسطین همچنان ادامه پیدا می کند و ممکن است تشدید شود.

2- کشورهای خاصی این نقش محوری را ایفا نکنند؛ بلکه اتحادیه عرب، موسسات خصوصی فرامنطقه ای و گسترش قراردادهای دوجانبه و چندجانبه باعث به هم پیوستگی بیشتر در حیطه منطقه ای شود. البته همچنان کشورهای حاشیه خلیج فارس نقش محوری ایفا خواهند کرد و منازعه در سوریه فلسطین ادامه پیدا خواهد کرد.

3- سناریویی که بعد از انتخابات اخیر ایران امکان تحقق آن پیدا شده، این است که ایران هم به گونه ای خودش را وارد این فرایند منطقه گرایی کند و بتواند به عنوان یک بازیگر فعال وارد فرایند منطقه ای شود؛ به طوری که اگر ایران بتواند در فرایندی با عربستان و نیز ترکیه و مصر روابط خود را بازسازی کند، ضمن اینکه منازعات در منطقه کاهش پیدا خواهد کرد و همکاری های نوین اقتصادی و ارتباطاتی شکل خواهد گرفت، روند جدید منطقه گرایی را شکل می دهد و ممکن است بتواند منطقه خاورمیانه را به سمت جامعه امنیتی پیش ببرد که احتمال کاهش یافتن منازعه در منطقه سوریه و فلسطین هم وجود خواهد داشت».

منبع: روزنامه آرمان

کلید واژه ها: خاورمیانه اخوان المسلمین


( ۱ )

نظر شما :