وسوسه شرکت‌های اروپایی برای ورود به بازار ایران

نفت می‌تواند اهرمی برای پایان تحریم‌ها باشد

شرکت‌های خصوصی نفت و گاز مایل به حضور در فرایند تولید و صادرات منابع عظیم نفتی ایران هستند. رهبران کشورهای اروپایی نیز می‌خواهند به منابع انرژی خود تنوع ببخشند و گرفتار روسیه نباشند.
نفت می‌تواند اهرمی برای پایان تحریم‌ها باشد

نویسندگان: تارا شیروانی، سینیشا ووکوویچ

دیپلماسی ایرانی: اگرچه تحریم های اصلی ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه صادرات به ایران کماکان بر سر جای خود هستند، اما از زمان اعلام توافق موقت میان ایران و قدرت های جهانی در ماه آوریل سال 2015، هفت میلیارد دلار نصیب ایران شده. با اینکه باراک اوباما به خاطر این مذاکرات از جانب کنگره تحت فشار است، شرکای اروپایی او علاقه زیادی دارند که به بازار 77 میلیونی ایران بازگردند.

به همین منظور، تصمیم گیرندگان ارشد ایران و اروپا، از جمله محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت، ماه آینده با یکدیگر دیدار خواهند کرد تا درباره فرصت های اقتصادی پیش رو برای سرمایه گذاران اروپایی در اتاق بازرگانی فدرال اتریش بحث و گفتگو کنند. آلمان که یکی از قدیمی ترین شرکای تجاری ایران است، در سال 2012 حدود 3.86 میلیارد دلار کالا و خدمات به ایران صادر کرده بود. اگر تحریم ها برداشته شوند، این مبلغ ممکن است به 11 میلیارد دلار هم برسد.

منابع انرژی دست نخورده ایران فرصت جذابی برای بخش تجاری، هم در خود ایران و هم در اروپا هستند. ایران دارای سومین صادرکننده گاز طبیعی جهان پس از روسیه و ایالات متحده است. علی رغم داشتن منابع انرژی فراوان، ایران تنها یک درصد از بازار جهانی تجارت گاز را در سال 2012 به خود اختصاص داده بود. بازار داخلی گاز ایران هم به دلیل تحریم به اندازه کافی رشد نکرده است. درگیری روسیه با اوکراین اروپا را با مشکل منابع انرژی روبرو کرده است و جریان پیوسته نفت که از طریق خط لوله های اوکراین به این قاره می رسید اکنون در معرض خطر است.

ایران سابقه لابی با شرکت های انرژی برای فشار بر غرب را دارد. در سال 1991، ایران به توافق اولیه ای با شرکت نفتی کونوکو رسید و به این شرکت آمریکایی مجوز کار روی میدان های نفت و گاز خود را داد. قصد ایران از انجام این توافق وسوسه دیگر شرکت های آمریکایی و تشویق آنان به فشار روی مقامات آمریکایی بود تا روش برخورد خود را با تهران تغییر دهند. این تلاش ها منجر به کارزار عیان غول های نفتی در آمریکا برای بهبود تصویر عمومی ایران شدند و باعث شکل گیری لابی هایی به منظور راضی کردن واشنگتن به ارتقا سطح تجارت با ایران شدند. وقتی محمد خاتمی ریاست جمهوری خود را در سال 1376 شروع کرد، قصد داشت برخورد غرب را با ایران ملایم تر سازد. سیاست های او منجر به شکل گیری برخی گروه های لابی در سرتاسر ایالات متحده شدند. در همان زمان، شورای ملی تجارت خارجی (National Foreign Trade Council)، گروهی که نماینده شرکت های مهم آمریکایی است، طرح لابی خود را با عنوان USAEngage کلید زد. دیگر لابی های تجاری مهم از این رویه پیروی کردند. یکی از اقدامات آنها تأسیس شورای ایران و آمریکا (American Iranian Council) بود که در هیات مدیره آن دیپلمات های سابق ایالات متحده و مقاماتی از شرکت های شِورون، اکسون موبیل و هالیبرتون حضور داشتند. این شرکت که از حمایت مالی ایران برخوردار بود تنها یک هدف داشت: تغییر اولویت های سیاسی ایالات متحده در مقابل ایران به منظور رفع تحریم ها و خلق فرصت های تجاری پرمنفعت در این کشور. کشورهای اروپایی نیز از جانب صنایع و کسب وکارهای خود که تنش زدایی با ایران را سودمند می دانستند تحت فشار بودند. وقتی کاخ سفید قرارداد یک میلیارد دلاری ایران و کونوکو را در سال 1995 لغو کرد، ایران به سمت شرکت های نفتی بزرگ اروپایی مانند انی، رویال داچ شل و توتال رو کرد. این شرکت ها در سال 2000 به خاطر مجموعه جدید از تحریم ها مجبور به قطع همکاری های پرسود خود با ایران شدند، اما حسن روحانی در جریان است که شرکت های نفتی اروپا می توانند به عنوان بازوی لابی ایران برای رفع تحریم ها عمل کنند.

نمی توان اهمیت بخش انرژی ایران را در مذاکرات بین المللی نادیده گرفت. تهران متوجه است که نفت چگونه می تواند اهرمی اقتصادی برای پایان دادن به تحریم ها باشد. عجیب نیست که تلاش برای تجارت دوباره نفت با اروپا اندکی بعد از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری آغاز شد. او در حاشیه مجمع اقتصادی داووس سال 2014 با مقامات بریتیش پترولیوم، انی، شل و توتال پشت درهای بسته ملاقات کرد. موضوع مورد بحث در این دیدارها راه های جذب سرمایه در صنعت نفت و گاز بود.

چند ماه قبل از این اجلاس، روحانی با مقامات شرکت های خصوصی اروپایی دیدار کرد و به آنها گفت که در شرایط فعلی، وزیر نفت با سیاست های فعال خودش در بخش انرژی نقش وزیر خارجه دوم کشور را بر عهده گرفته است. در ماه سپتامبر سال 2014، معاون بازرگانی و امور بین الملل وزارت نفت به عنوان سفیر جدید ایران در آلمان منصوب شد. ماجدی از متخصصان برتر ایران در حوزه تجارت نفت و گاز است و سخنان او حاکی از این است که در کنار مذاکرات هسته ای، ایران و اروپا می توانند راجع به مسیرهای مختلف تحویل گاز ایران به اروپا در دوران پس از تحریم ها گفتگو کنند.

با این حال، شرکت های اروپایی بر اهمیت تدوین مجدد قراردادهای بیع متقابل با ایران تأکید کرده اند. این قراردادها در حال حاضر سرمایه گذاران اروپایی را به عنوان پیمانکار در نظر می گیرند و برای آنان حقی بر میدان های نفتی یا مالکیت دارایی های ایران قائل نیستند. منع این حقوق از زمان انقلاب اسلامی صورت گرفته است، اما اگر توافق هسته ای منجر به سرمایه گذاری مجدد در بخش انرژی شود، شاید ایران در این باره هم آسان بگیرد. در ماه فوریه سال 2015، وزیر نفت ایران اعلام کرد که قراردادهای نفت جدید امکان سرمایه گذاری مشترک 10 تا 25 ساله را فراهم می کند. بر اساس اصلاحات پیشنهاد شده، مشارکت کمپانی های خارجی از حد اکتشاف و توسعه میدان های نفتی، محدودیتی که از بعد از انقلاب وضع شده است، فراتر خواهد رفت. اکنون تغییرات احتمالی سیاست نفتی ایران به سرمایه گذاران اجازه خواهد داد در تولید نفت هم مشارکت داشته باشند و سود حاضر از میدان های نفتی ایران را در اظهارنامه های خود وارد کنند. با این قراردادهای جدید، دولت ایران امید دارد نه تنها فناوری و تخصص لازم برای توسعه میدان های جدید را به دست بیاورد، بلکه از شرکای تجاری جدیدش به عنوان واسطه ای برای صدور گاز و نفت به بازارهای جهانی استفاده کند. انتظار آن است که این قراردادها سرمایه ای در حدود 40 میلیارد دلار را جذب کنند. شرکت فرانسوی توتال و شرکت ایتالیایی انی احتمالاً جزو اولین شرکت هایی خواهند بود که برای حضور در ایران اعلام آمادگی خواهند کرد. بازگشت به ایران، به خصوص پارس جنوبی، برای توتال سود زیادی دارد. مقامات ارشد رویال داچ شل نیز اخیرا در وین با زنگنه ملاقات کرده اند تا درباره بازپرداخت بدهی ایران از بابت محموله های نفت تحویل داده نشده به خاطر تحریم صحبت بکنند. این مسئله در بازگشت این شرکت به تهران نقش مهمی دارد.

شاید شرکت های خصوصی نفت و گاز به خاطر سود خود مایل به همکاری با ایران باشند، اما آمادگی علنی رهبران کشورهای اروپایی به وارد کردن گاز از ایران نشانگر تغییرات تدریجی رویکرد اروپا به ایران است. امنیت انرژی اروپا که چالشی همیشگی بوده است حتی بعد از الصاق کریمه به روسیه و اعمال تحریم های اتحادیه اروپا بر علیه مسکو حساس تر هم شده است. 16 درصد گاز اروپا از روسیه و از مسیر خاک اوکریان تأمین می شود. اگر روسیه شیر گاز خود را ببندد، اروپا دچار مشکل خواهد شد. بیشترین خطر متوجه آلمان است که 40 درصد گاز خود را از روسیه تأمین می کند. زلزله ژاپن و حادثه رخ داده در نیروگاه فوکوشیمای این کشور باعث شد دولت آلمان تصمیم بگیرد به تولید انرژی هسته ای خاتمه بدهد. به همین دلیل، وابستگی این کشور به گاز روسیه بیشتر شده است. در ده سال گذشته، به دلیل درگیری روسیه و اوکراین، مشکل در خط لوله های گاز و پیش بینی نادرست میزان ذخایر گازی، آلمان سه بار در آستانه قطع گاز قرار گرفته است. اگر آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، نمی خواهد تنوع بیشتری به منابع گاز کشورش ببخشد، آلمان، این لنگر ثبات اقتصادی اروپا، نمی تواند از بحران گاز بعدی جان سالم به در ببرد. به همین خاطر، مسئله منابع انرژی ایران و رفع تحریم ها بسیار وسوسه انگیز خواهد شد.

بحث در فضای عمومی بر سر برنامه هسته ای ایران معمولاً بر منع گسترش سلاح های هسته ای معطوف می شود، اما این فقط بخشی از ماجرا است. ایران منابع انرژی زیادی دارد که در اختیار دیگر کشورها قرار بدهد و دیگر کشورها هم در کمک به تولید و صادرات منابع عظیم نفت ایران می توانند مفید باشند. شاید بزرگترین انگیزه کشورهای مذاکره کننده جلوگیری از گسترش قابلیت های هسته ای ایران باشد، اما این تنها انگیزه نیست. باز کردن شعبه تهران برای شرکت های نفتی سود زیادی دارد و کشورهای مختلف هم نیاز به تنوع بخشی به منابع انرژی خود برای روز مبادا دارند.

منبع: فارن افرز/ مترجم: علی عطاران

کلید واژه ها: توتال نفت توافق هسته ای


( ۲ )

نظر شما :