کرملین و انتخاب استراتژیک تهران یا تل آویو

۲۳ آذر ۱۳۹۵ | ۱۷:۰۲ کد : ۱۹۶۵۴۱۴ سرخط اخبار

دیدبان روسیه: اتحاد جماهیر شوروی نخستین کشور جهان بود که دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت و به دنبال آن در سال 1948 فعالیت دیپلماتیک اسرائیل در مسکو آغاز شد. هفته گذشته، "میخائیل بوگدانوف" معاون وزیر خارجه روسیه با اشاره به گفتگوهای تلفنی منظم روسای جمهور روسیه و اسرائیل تاکید کرد: "بدون اغراق می گویم که روابط بین روسیه و اسرائیل در حال حاضر در بالاترین نقطه همیشگی خود است." این امر در حالی است که سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه در دولت یازدهم، همواره معتقد است که طی سه سال گذشته ایران و روسیه در نقطه طلایی روابط خود قرار دارند و روابط ایران و روسیه عمیق و استراتژیک می باشد. از این رو دیدبان روسیه این هفته به گفتگو با "نعمت اله ایزدی" سفیر اسبق کشورمان در فدراسیون روسیه پرداخته است تا از یک سو روابط مسکو-تلاویو و از سوی دیگر مسکو-تهران را مورد بررسی قرار دهد.
 

مفهوم و تعریف روابط استراتژیک میان دو کشور چیست و این مفهوم چه مولفه هایی دارد؟

زمانی ما می گوییم که روابط به سوی استراتژیک شدن در جریان است و هنگامی می گوییم که روابط استراتژیک است؛ میان این دو گفته تفاوت وجود دارد. تعریفی من از روابط استراتژیک این است که روابطی بین دو کشور در مسائل داخلی و موضوعات صحنه بین المللی برقرار می شود که به موجب آن به صورت کامل از یکدیگر پشتیبانی متقابل داشته باشند. به اعتقاد من این نوع روابط خیلی کم در دنیا ایجاد می شود، همان طور که در روابط شخصی دو فرد در همه زمینه ها نیز خیلی کم این نوع حمایت شکل می گیرد؛ به عنوان مثال در این میان اسرائیل و امریکا یا انگلیس و امریکا روابط استراتژیکی با یکدیگر دارند.

اما اگر اتحادی حتی موقت به مناسبتی ایجاد شود، مثلا تفاهم قدرت ها در جنگ جهانی علیه دشمن مشترک، آن روابط نیز می تواند شکل استراتژیک بگیرد. پایدار بودن روابط استراتژیک متضمن عواملی ایدئولوژیک و ساختاری است؛ اما اگر برخی عنوان جهت گیری های استراتژیک را به روابطشان می دهند، مفهوم آن این است که علاقمندند به این نوع روابط هستند.
 

با این حال روابط اسرائیل و روسیه استراتژیک است؟

قطعا این طور نیست. دلایل استراتژیک شدن یا بودن روابط اسرائیل و روسیه وجود ندارد. آنها بیشتر از این که منافع مشترک دارند، تضاد منافع دارند. یعنی همان قدر که منافع مشترک دارند، تضاد منافع هم دارند. آنجائی که به تضاد می خورند، نمی توانند از هم حمایت کنند. چنانچه اهداف روسیه در خاورمیانه با اهداف امریکا طبیعتا متفاوت است. حال اگر قرار باشد اسرائیل به سمتی رود، خیلی طبیعی است که به سمت امریکا می رود. بنابراین نمی توان روابط روسیه و اسرائیل را استراتژیک تعریف کنیم. چون تضاد منافعشان کم نیست و شاید خیلی بیشتر از مشترکاتشان باشد.
 

برخی در دولت یازدهم همواره معتقد هستند که در این دولت روابط تهران و مسکو استراتژیک شده و به سطح بالایی رسیده است. به نظر شما چه سطحی از روابط میان ایران و روسیه وجود دارد و روسیه چگونه همکاری های همزمان خود با ایران و اسرائیل را مدیریت می کند؟

به نظر من خیلی قابل مقایسه نیست. یعنی هر کدام به یک اندازه می تواند برای روسیه مهم باشد و به یک اندازه می تواند تامین کننده منافع روسیه باشد؛ ولی این که ما در یک راستا و با یک تعریف ببینیم درست نیست. حتی به اعتقاد من این که روسیه انتخاب مشخصی دارد، خیلی مشخص نیست. ممکن است مسائلی وجود داشته باشد که روسیه ایران را نسبت به اسرائیل ترجیح دهد و یا مسائلی اتفاق بیفتد یا وجود داشته باشد که روسیه اسرائیل را نسبت به ایران ترجیح دهد.

به نظر من نه رابطه روس ها با ایران آن طور استراتژیک است و نه با اسرائیل. اما به دلیل موقعیت جغرافیایی و مسائل منطقه ای آنها روابط با هر دو کشور برای مسکو بسیار مهم است. اما به نظر من و در مجموع با توجه به وضعیت کنونی خاورمیانه و موضوعات منطقه ای روس ها اگر بخواهند انتخابی داشته باشند، طبیعتا گرایششان نسبت به روابط با ایران بیشتر است.

 
روابط ایران و روسیه در دولت یازدهم چه سیر و دستاوردهایی داشته است؟

حسن روابط روابط ایران و روسیه در طول سه سال گذشته این است که اولا از یک ثباتی بر خوردار است و ثانیا موضوعات تعریف مشخص تری پیدا کرده اند؛ و ثالثا طرفین خود را نسبت به این تعاریف بیشتر متعهد نشان داده اند. آنها به لحاظ شکلی سعی کرده اند که این ثبات روابط را بین خود و دنیا به نمایش بگذارند. چنانچه رفت و آمدهایی در سطح وزرای خارجه، برگزاری اجلاس هایی (که از الزامات روابط بوده است) مثل کمیسیون مشترک یا اجلاس تعیین رژیم حقوقی دریای خزر و ... باعث شده اهمیت متقابل و احساس ثبات و آرامشی در روابط به نمایش گذاشته شود.
 

در وضعیت کنونی از منظر آسیب شناسی، روابط ایران و روسیه با چه نقدهایی روبرو است؟

در حال حاضر چون اتفاق خاصی نیفتاده است، نمی توان نقدی به آن وارد کرد. فقط از این بعد می توان بحث کرد که بنا به هر دلیلی اقدامات صورت گرفته تحت تاثیر عوامل و شرایطی (که ممکن است در صحنه ی بین المللی و منطقه ای ایجاد می شود) ممکن است روابط از مسیر ریل خارج شود.

مثلا اگر روابط اسرائیل و روسیه به پیشرفت های قابل توجهی برسد، طبیعی است که تضاد منافع برای ما ایجاد می کند. هر چقدر روابط روس ها با اسرائیل پیشرفت کند، ممکن است برای ما نگران کننده باشد. اگر ما نتوانیم یک چنین شرایطی را مدیریت و به روابطمان اصالت دهیم، می تواند تهدید و نقدی برای عملکرد ما باشد.

همچنین اگر  روسیه با امریکا به سازشی در خاورمیانه برسد و اقداماتی در مورد آینده سوریه و جنگ های داخلی صورت بگیرد (به طوریکه روابط ما را متاثر کند و باعث شود که ما از داشته مان در روابط صرف نظر کنیم و یا آن را کاهش دهیم) می تواند نقدی بر این روابط باشد و نگران کننده است. 


آمارها نشان می دهد که در دو سال نخست دولت یازدهم ترار اقتصادی دو کشور با افت چشمگیری رو به رو شد، ولی بعدتر در ابتدای سال سوم به یکباره از رشد اقتصادی سخن به میان آمد، اما سفیر ایران در روسیه در روز 16 آذر امسال در دیدار با دانشجویان گفت که حجم مبادلات اقتصادی ایران و روسیه ناچیز است که این موضوع ار نواقص در روابط می باشد. به نظر شما وضعیت کنونی روابط اقتصادی ایران و روسیه چگونه است؟

زمانی که ما روابط را به صورت کمی نگاه کنیم، روابط به لحاظ کمی می تواند کاهش داشته باشد؛ چون قیمت نفت در این سال ها کاهش یافته و قدرت تعامل ما را کاهش داده است. یعنی طبیعی است وقتی قیمت نفت کاهش پیدا کرد، قدرت خرید ما و روس ها نیز کم شده است. بنابراین روابط به صورت طبیعی کاهش داشته است. همچنین تحت تاثیر تحریم ها و برجام و تنوع به طرف های معامله و شرکای خارجی طبیعی است از سهم روسیه هم کاسته شود. لذا من اینها را خیلی نگران کننده و منفی نمی بینم. یعنی اینکه حتما ما عددی را حفظ کنیم، به نظر خیلی مطلوب و قابل قبول نیست. مهم این است که ما بتوانیم هر زمان که خواستیم با شرایط مناسب با روسیه و یا با کشورهای دیگر ارتباط مناسب اقتصادی- تجاری داشته باشیم. ما در حال حاضر این ظرفیت را با روسیه داریم. اگر بنا باشد خریدی از آنجا داشته و پروژه ای تعریف کنیم در شرایط فعلی خیلی به مشکل نمی خوریم و این نکته مثبت است.
 
روابط ایران و روسیه فارغ از گرایش دولت های بر روی کار در ایران، همواره جایگاه مهمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشته است. دولت یازدهم معتقد است که ما هم اکنون در نقطه طلایی خود در روابط با روسیه به سر می بریم. آیا شاخصه هایی برای این نقطه طلایی وجود دارد؟

اگر چنین بحثی را ما بپذیریم بیشتر آن تعریفی است که من اشاره کردم. ما در روابط ثبات نسبتا مناسبی پیدا کرده ایم، یعنی توانسته ایم یکدیگر را درک، در زمان لازم با یکدیگر ارتباط و مسائل و مشکلات منطقه را با هم در میان گذاریم و با هم مشورت داشته باشیم. با این تعریف می توان گفت در موقعیت مناسبی قرار داریم. حالا اینکه عنوانش طلایی یا بهترین باشد مهم نیست. چون به نظرم خیلی قابل مقایسه نیست. چرا که ممکن است زمانی شرایط روابط بهتر بوده ولی موضوعات کمی در روابط داشته ایم. اما زمانی موضوعات زیادی در روابط داریم و روابط خوب است. همچنین بعضی از موضوعات سیاسی آمار بردار نیست. به عنوان مثال به نظرم اکنون مسائل سیاسی و اقتصادی، مسائل فرهنگی را تحت شعاع قرار داده است. به علاوه در مقاطعی همکاری نظامی دو طرف خیلی بیشتر بوده است، اما اکنون نیازی نمی بینیم. بنابراین می توانیم بگوییم روابط در جایگاه مناسبی قرار دارد و همه باید تلاش کنیم این را حفظ کنیم.

کلید واژه ها: روابط استراتژیک روابط ایران و روسیه


نظر شما :