دوران زایش پوپولیست در اقیانوس اطلس آغاز شده است

راست افراطی و علاقه دورغین به ایران

۱۳ بهمن ۱۳۹۵ | ۱۳:۳۰ کد : ۱۹۶۶۵۹۹ اخبار اصلی اروپا
سابقه رای‌های راست افراطی در اروپا نشان می‌دهد که برای آنها ایران بیشتر موضوعی برای استفاده ابزاری است تا اعتقادی محکم و راسخ.
راست افراطی و علاقه دورغین به ایران

نویسنده: الدار ممدوف

دیپلماسی ایرانی: دونالد ترامپ در مراسم تحلیف خود قول داد که چهره تروریسم اسلامی رادیکال را از روی زمین محو خواهد کرد. معاونان ارشد او اهداف این تلاش را شناسایی کرده اند. رکس تیلرسون، در شهادتنامه خود برای وزارت امور خارجه، داعش، القاعده، اخوان المسلمین و برخی عناصر در ایران را در یک ردیف قرار داد. هرچند شیعه های ایران به سختی در برابر سلفی های داعش و القاعده قرار می گیرند و با بنیادگرایان سنی اخوان المسلمین نیز به میزان کمتری درگیر هستند.

حلقه درونی تیم ترامپ ـ استیو بانون ایدئولوگ ارشد و مایکل فلین مشاور امنیت ملی ـ به نظر نگاه بی بصیرت یکسانی دارند. بانون در سال 2014 خطاب به شنوندگان خود گفت: «من معتقدم که شما باید موضعی بسیار، بسیار، بسیار تهاجمی علیه اسلام افراطی داشته باشید... اگر به گذشته نگاه کنید سابقه ای طولانی از مبارزه یهودی ـ مسیحی غرب، علیه اسلام را مشاهده می کنید، من معتقدم پدران ما موضع خود را نگاه داشتند و فکر می کنم آنها کار درست را انجام دادند. آنها از جهان مراقبت کردند چه در وین یا تورز یا جاهای دیگر.»

با این وجود، جدا از چنین اظهارات فراگیری در «برخورد تمدن ها»، پروژه بلندپروازانه بانون روی جزئیات اندکی بنا شده است. اگرچه بانون برای مثال نگاهی بسیار خصمانه به عربستان سعودی دارد اما دیدگاه او در قبال ایران مشخص نیست. در سوابق او درک تفاوت بین شیعه وسنی دیده نمی شود. فلین برای وسواسش بر ایران هراسی، مشهور است. جمیز ماتیس، وزیر دفاع نیز که تاثیری بالقوه بر تعدیل کابینه دارد، گاهی ایران و داعش را همدست یکدیگر قلمداد کرده است.

اسلام هراسی بانون و فلین، طنین انداز افکار مشابه احزاب پوپولیستی ناسیونالیستی در اروپا است. این طرز تفکر برای آنها جنبه ای کلیدی از شورش علیه «نخبگان جهانی سازی» است. اما در مورد ایران به نظر دیدگاه ها متفاوت است.

قدرتمندترین نماینده راست افراطی در اروپا مارین لوپن، رهبر جبهه ملی فرانسه است. لوپن بر اساس نظرسنجی ها یکی از پیشتازان انتخابات ریاست جمهوری در ماه می 2017 خواهد بود. او در نقشش به عنوان یکی از اعضای پارلمان اروپا دیدگاه های میانه رو قابل توجهی در قبال ایران داشت. برای مثال او پس از توافق هسته ای، اصلاحاتی را در کمیته تجارت بین المللی پارلمان اروپا در خصوص روابط این اتحادیه با ایران، مطرح کرد.

یکی از این اصلاحات، تغییر در سیاست «انزوای ایران» است. ماریچه شاکه، سیاستمدار لیبرال هلندی که به انتقادات سرسختانه اش درباره حقوق بشر در ایران معروف است، این سیاست انزوا را دنبال می کرد. درحالی که لوپن راهکاری را ایجاد کرد که براساس توافق هسته ای، همکاری کامل کشورهای اروپایی با ایران برای منفعت همه، امکان پذیر باشد. یکی دیگر از اصلاحات لوپن، محکوم کردن دخالت اتحادیه اروپا در امور داخلی ایران و تایید مجدد حق انتخاب مستقل و حاکمیت داخلی است. در همین راستا او استقاده اتحادیه اروپا از اهرم های اقتصادی برای ایجاد فشار برای اولویت های حقوق بشری را رد کرد. او هشدار داد که چنین رویکردی می تواند «تحمیل ارزش های غربی و استعمار فرهنگی» تلقی شود. در موردی دیگر لوپن با اشاره به تحریم های موجود علیه ایران، خواستار این شد که کشورهای عضو اتحادیه اروپا از شرکت های این اتحادیه علیه برنامه ها و قوانین برون مرزی ایالات متحده، دفاع کنند.

هیچ کدام از این اصلاحات تصویب نشد از آن جا که توافقنامه ای نانوشته بین دو گروه بزرگ در پارلمان اروپا ـ دموکرات مسیحی های راست میانه و سوسیال دموکرات های چپ میانه ـ وجود دارد که به هیچ یک از اصلاحات ارائه شده توسط حزب ENF، که مارین لوپن از گروه راست افراطی جبهه ملی موسس آن است، رای ندهند. در عوض در گام بعد اتحادیه اروپا گزارشی معتدل توسط ریچارد هویت، عضو ارشد گروه سوسیال دموکرات درباره روابط اتحادیه اروپا با ایران منتشر کرد.

یکی دیگر از اعضای راست افراطی در اتحادیه اروپا، اودو وویت از حزب ناسیونال دموکرات نئو نازی آلمان است که در راس هیئتی برای ایجاد روابط میان ایران و اتحادیه اروپا نشسته است.

دلایل متعددی وجود دارد که چرا راست افراطی اروپا به ایران علاقمند است. ابتدا باید این علاقه را بخشی از انکار پوپولیستی از «نخبگان جهانی سازی لیبرال» دید، نخبگانی که مفاهیمی از جمله حقوق بشر جهانی و بازار آزاد را ارائه می دهند. به مانند پوتین که بر «ارزش های سنتی» تکیه می کند، ایران با سیستم حکومتی و مبارزه در سیاست خارجی، تجسم کاملی از چالش در برابر نخبگان دیده می شود و در نتیجه درخور حمایت است. برخی از افراط گرایان اروپایی به ستایش از نظام ایران می پردازند به همان دلایلی که لیبرال ها از آن انتقاد می کنند.

دوم، حمایت از ایران می تواند خاری در چشمان نخبگان قاره باشد که روابط بیش از حد گرمی با پادشاهی های خلیج فارس از جمله عربستان سعودی و قطر دارند. به ویژه که سرویس های اطلاعاتی و عموم مردم، به شکلی فزاینده حامیان مالی وهابی را برای حملات تروریستی پاریس و بروکسل سرزنش می کنند.

در پایان باید گفت که سابقه رای های راست افراطی در اروپا نشان می دهد که برای آنها ایران بیشتر موضوعی برای استفاده ابزاری است تا اعتقادی محکم و راسخ. به عنوان مثال با وجود تمام شعارهای سطحی ایران پسند، بسیاری از اعضای ENF از جمله خود لوپن، به گزارش هویت، رای ممتع دادند. به همین ترتیب، با وجود تمام انتقادات راست افراطی از عربستان، لوپن و دوسوم از اعضای ENF به تحریم تسلیحاتی عربستان در چارچوب قطعنامه فوریه 2016 پارلمان اروپا در مورد وضعیت انسانی در یمن، رای مخالف دادند.

این نشان می دهد که احراب راست افراطی بعیدترین گزینه در اروپا برای حمایت از ایران در دورانی هستند که پوپولیست بین المللی در اقیانوس در حال زایش است. به نظر بسیار غیرمتحمل است که اگر راست افراطی در اروپا به اوج قدرت برسد، دیدگاه هایی متفاوت از ایران هراسی و اسلام هراسی افرادی مانند بانون و فلین، ارائه دهد حتی اگر این کار به قیمت تخریب معامله هسته ای با ایران تمام شود. این خود دلیلی دیگر است که چرا باید از چنین سناریوی پرهزینه ای جلوگیری کرد.

منبع: لوب لاگ/ مترجم: روزبه آرش

کلید واژه ها: لوپن اتحادیه اروپا بانون فلین پوپولیست ایران


( ۳ )

نظر شما :