با تمام شدن نان برجام و آغاز نان تحریم

آیا روحانی تمام شده است؟

۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۵:۱۳ کد : ۱۹۷۸۳۳۴ اخبار اصلی خاورمیانه
نویسنده خبر: صادق ملکی
صادق ملکی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد:به نظر می رسد روحانی تمام شده است. در وضعیت بغرنج ایران که حل معظلات متنوع و متعدد آن به اعجاز نیاز دارد از این روحانی نه تنها نباید انتظار معجزه داشت، بلکه از روحانی به تصویر کشیده شده حتی نمی توان انتظار مدیریت مناسب بحران پیش رو را داشت.
آیا روحانی تمام شده است؟

نویسنده: صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی

دیپلماسی ایرانی: در ایام و ضرروت روزهای  همدلی، نالیدن از دوست دشوار و به نوعی خودزنی است. اما نگفتن و سکوت نیز شاید فرصت اندک اصلاح را به قربانگاه مصلحت ببرد. ترامپ گفته بود از برجام خارج می شود و شد. آقای روحانی، می دانیم که شما معادل همه نظام نیستید، با این وجود عملکرد دولت شما در مواجهه با این اقدام و... در این ماه های بحرانی چه خروجی جز افزایش نگرانی مردم و دامنه بحران داشته است. دولت شما قرار بود در سیاست داخلی و خارجی تبلور تدبیر و امید  و مظهر عقلانیت و نمود برخورد با رانت ها و... شود نه شریک رانت هایی که سبب شده است ایران امروز با جدی ترین سقوط ارزش پول خود مواجهه شده و سخت ترین شرایط برای کشور ایجاد شود.

در بن بست انتخاب، ما خطا کردیم. اعتراف به اشتباه تلخ است و سخت. سخت تر از آن اعتراف، دادن فرصت  به رقبای انتخاباتی است که احساس کنند در کارزار انتخاباتی، راه آنان صیحیح و راه منتهی به انتخاب روحانی، غلط بوده است.

آقای روحانی آنانی که در گذشته از خاتمی عبور کردند، از امید به آینده عبور نکردند. اما بدانید عبور از شما می تواند سبب عبور از امید شود.

روحانی بر خلاف هاشمی نشان داد که مرد روزهای سخت نیست. هرچند که تجربه سیاسی و امنیتی او باید بیش از همه، وی را مرد دوران بحران می کرد.

روحانی پس از مدت ها غیبت و سکوت، در حالی که جامعه نگران اوضاع ناشی ازخروج امریکا از برجام و بازگشت تحریم ها بود، در حالی بر پرده تصویر ظاهر شد که چیزی برای گفتن نداشت.

به نظر می رسد روحانی تمام شده است. در وضعیت بغرنج ایران که حل معظلات متنوع و متعدد آن به اعجاز نیاز دارد از این روحانی نه تنها نباید انتظار معجزه داشت، بلکه از روحانی به تصویر کشیده شده حتی  نمی توان انتظار مدیریت مناسب  بحران پیش رو را داشت.

روحانی در واکنش به پرسش مجلس گفته است نمایندگان حق دارند از او سئوال کنند و او نیز حق دارد به مردم حقایقی را بگوید. آقای روحانی این حقایق چرا باید در گرو سئوال مجلس باشد. آقای رئیس جمهور گروکشی متقابل شما و مجلس برای سکوت دو طرف، آیا قربانی ای جز مردم و منافع کشور خواهد داشت؟ کاش هم مجلس سئوال کند و هم روحانی  سخن بگوید. شاید استیضاح و نمایش ربیعی در مجلس، در تکرار و وسعتی بزرگتررخ داده و بتواند ایران را به سوی اصلاحاتی ساختاری و سیستمی هدایت کند.

می توان به کارگیری ادبیات تهدید و سکوت، تداوم خطبه و گفتار درمانی و عدم قطعیت در تصمیم به هنگام را نشانه تمام شدن روحانی دانسته و شاید نه تنها باید از او عبور کرد بلکه باید برای خداحافظی از وی آماده بود. عذرخواهی خاتمی در این چارچوپ قابل تعمق است.

تردیدی نیست که با تمام شدن نان برجام و آغاز نان تحریم، سال های پیش رو سال های بسیار دشواری باشد که نیاز به مجموعه مردان و مدیرانی دارد که مبرا از خطای محاسباتی و سیاست گذاری بوده و با درک راهبردی فقط و فقط به ایران بیاندیشند. تکرار اشتباهات ماه های گذشته در زمان باقی مانده از ریاست جمهوری روحانی، نه تنها تداوم ریاست جمهوری وی را بلکه می تواند بقای ایران را تهدید کرده و کشور را  با فاجعه ای ملی مواجه کند. البته تغییرات اساسی در شیوه مدیریت روحانی و تغییر چیدمان کابینه، خصوصا تیم اقتصادی شاید بتواند نقطه امید شود.

 روحانی به مردم آسیب دیده از هاله  نور، وعده تدبیر، امید و تحول داده بود. در ماه های اخیر عملکرد دولت وی و اخبار درج شده از میزان و وسعت سوءاستفاده ها و رانت ها، مردم را دچار عوارض ناشی از افسردگی فریب کرده است.

به نظر می رسد روحانی بیش از همه به مردم ایران یک عذرخواهی با صدای بلند بدهکار است. نه روحانی و نه دولت او نتوانسته است به وعده های انتخاباتی خود نزدیک شده و در شان فداکارهای مردم ایران ظاهر شوند. من اگر جای روحانی بودم قبل از همه چیز از مردم عذرخواهی کرده و با واقعیت های کشور بدون ملاحظه  آنان را  آشنا کرده و پس از آن، از مردم طلب همراهی می کردم. اگر جای روحانی بودم اول با خود آغاز کرده و اطرافیان مسئاله دار در کابینه و حاشیه های آن را بدست عدالت سپرده و با این حرکت، امتحان صداقت می دادم. من  اگر جای روحانی بودم بابت تاخیر در برخورد با صندوق های غیر مجاز، تاراج ارز، سقوط ریال عدم آمادگی در مواجهه شدن با تحریم و... از مردم عذرخواهی می کردم.

و اما چون من جای او نیستم بنوبه خود از مردمی که تحت تاثیر یاداشت ها و مصاحبه هایم  به او رای دادند، عذرخواهی می کنم. هر چند همچنان براین باور هستم که در آن شرایط راهی جز رای به روحانی نبود.

نکته آن که ایران در فقدان احزاب، کماکان در رنج دولت های شایسته جایگزین است. در حالی که در دموکراسی ها برگزاری انتخابات زودرس راه خروج از بن بست و اصلاح است، تغییرات در کشور ما به علت محدودیت انتخاب پرهزینه و مسئله ساز می شود. برای فردا و روزهای دشوار پیش رو می شود با روحانی ادامه داد به شرطی که شیوه ها و بسیاری از مدیران فعلی تغییر کنند و الا روزهای سخت تری با روحانی و تیم فعلی او پیش روی کشور خواهد بود.

صادق ملکی

نویسنده خبر

صادق ملکی، کارشناس، استراتژیست و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی است.

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: حسن روحانی بازگشت تحریم ها پایان برجام


( ۲۰ )

نظر شما :

محمود ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۰:۱۹
شما هم اگر جای روحانی بودی عین روحانی عمل می کردی. چون روحانی و بستگان و یاران نزدیکش در شبکه ای از رانت خواری و فساد گرفتارند که راه گریزی از آن نیست. پاره کردن تارهای این شبکه توسط عضوی از این شبکه ممکن نیست. این کاری بدتر و دردناکتر از خودکشی است. این شبکه تنها باید از بیرون دریده شود
ميلاد ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ | ۲۱:۳۰
این ها یک مشت مزخرفات است که از شخصی به اصطلاح کارشناس خواندیم . تا آخرین روز ریاست ، باید از این شیخ حمایت کرد . زیرا او تنها گزینه است . تنها گزینه را فهمیدن کمی سخت است اما او امید آینده ی آینده نگرانی است که راهشان را از انقلاب کردن بریده اند و به گمان رفرم زنده اند . او خود امید است ...
علی ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ | ۰۲:۴۲
ای کاش کمی صادق و حقگو باشید که نیستید!!!عذرخواهی میکنید از اینکه به روحانی رای دادید اما اعتقاد دارید گزینه بهتر از او نبود؟!!!آیا احمدی نژاد که تمام تریبون شرق و غرب و داخلی و خارجی و اجماع جهانی بر علیه او بود با آنهمه ایراد بسیار بهتر از روحانی بازار را اداره نکرد!!!!شابد گزینه بهتر هم بود اما شما دوستان اصلاح طلب چون احساس میکردید احتمالا سهمی در قدرت در آینده نخواهید داشت تک رار کردید و به حمایت از روحانی برخاستید،امروز هم قطعا چون میدانید با فجایع مدیریتی روحانی حامیان اون قطعا در آینده جایگاهی نخواهند داشت سعی دارید حساب خود را از روحانی جدا کنید تا شاید در آینده سیاسی ایران باز قدرتی کسب کنید و امتیازات اقتصادی فراوان بگیرید و اما فرمودید هاشمی مرد دوران سخت بوده،اشرافی گری،ایجاد نظام سرمایه داری بدین شکل امروزی که هیچ گاه به درد انقلاب اسلامی ایران نمیخورد و از کنار آن هزاران رانت و فساد بوجود آمد که ظاهرا نظام سرمایه داری بعد از سقوط شوروری بسیار مورد توجه قرار گرفت آن هم برای انقلابی که گفتمانش همه ضد سرمایه داری بود ،ایجاد نظام شبه ارباب و رعیتی و تشکیل کارتلهای خانوادگی صاحب قدرت و ثروت همه و همه ناشی از اقدامات هاشمی بود،آیا واقعا نتایج این انقلاب همانی بود که حضرت امام میخواستند؟!
امیر ۱۹ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۱:۰۰
آقای ملکی عزیز، عذرخواهی شما نشانه شجاعت اخلاقی شماست. ۱. آقای روحانی باید استعفا کنند ولی اگر می خواهند نام نیکی از ایشان باقی بماند می توانند فداکاری کرده و به روال جوانان برومند این مملکت با جانفشانی روی مین فساد، در حال انفجار، قدم بگذارند و میدان را برای رییس‌جمهور بعدی پاکیزه کنند. این فساد در ارکانی از کشور خانه کرده که امنیت ملی ایران را در معرض خطر قرار داده است. این مین فساد مالی، فساد ناشی از رانت اطلاعات و قبیله گرایی است. ظرفیت متعارف قانون اساسی قادر به حل این مشکل در کوتاه مدت نیست. ولی آقای روحانی با حکم حکومتی رهبری می توانند این مشکل را با اختیارات فوق العاده و در مدت کوتاهی و با در خدمت گرفتن نیروهای فرا جناحی به مرحله ای برسانند که دولت بعدی با پشتوانه اعتماد عمومی به مقابله با عوارض اقتصادی تحریم ها تمرکز کند. سوداگران این فساد به بهانه های متعدد سنگ اندازی و بحران زایی خواهند کرد ولی با پشتوانه اعتماد عمومی و حمایت ارکان حکومتی و اکثریت قاطع مردم خشمگین در نطفه خفه خواهند شد. اگر با این "هزار فامیل" رانت و فساد در این بزنگاه تاریخی مقابله نشود تمامیت ارضی ایران و آینده فرزندانمان را تباه خواهیم کرد و هیچ دولتی و هیچ مذاکره ای نجات بخش مقدرات کشور نخواهد بود. ۲. در آستانه چهل سالگی انقلاب و کهولت و خروج نسلی که انقلاب کردند و آنرا تا آلان محافظت کرده اند دیگر پیشبرد امور با کاریزمای نسل اولیه امکان پذیر نیست. به جوانان بر اساس شایستگی‌هایشان فرصت دهیم و اعتماد کنیم. ۳. مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم، راه حل های کاربردی بسیاری دارد. بدون مقابله بیرحمانه با فساد هیچ کدام از راه حلها قابلیت اجرا ندارند. ۴. با آمریکا باید مذاکره کرد ولی از نه موضع ضعف و نه به قیمت تضعیف همین قدرت دفاعی ناچیز. مذاکره با آمریکا باید در خدمت توازن استراتژیکی که ایران در آینده نه چندان دور نیازمند آن است باشد.