ضرورت اصلاح در برخی از برنامه های دولت

استیضاح کابینه روحانی شامل ظریف نمی شود

۱۱ شهریور ۱۳۹۷ | ۱۵:۴۴ کد : ۱۹۷۸۷۴۲ پرونده هسته ای اقتصاد و انرژی انتخاب سردبیر
امیر محبیان در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که اگر عدم دستیابی به نتیجه مطلوب را عامل برکناری و استیضاح وزیری مانند آقای ظریف بدانیم، باید این مساله به همه مسئولین از خود رئس جمهوری تا دیگر وزراء هم تعمیم داده شود، چرا که کمتر کسی پیش بینی می کرد ترامپ روی کار بیاید. حتی در خود آمریکا هم این مساله یک شک سیاسی بود. لذا تیم دیپلماسی کشور کار خود را در حیطه اختیاراتش انجام داده است و نیازی به تغییر این وزارتخانه احساس نمی شود.
استیضاح کابینه روحانی شامل ظریف نمی شود

گفت وگو از عبدالرحمن فتح الهی؛ عضو تحریریه دیپلماسی ایرانی 

دیپلماسی ایرانی – در شرایط کنونی کشور که نگاه اکثریت جامعه به اقدامات و تصمیمات دولت دوخته شده و برخی هم قوه مجریه را عامل به وجود آمدن این شرایط می دانند، لازم است در سایه نگاه دقیق به عملکرد دولت و شرایطی که در آن گرفتار آمده است، تحلیلی درست را از میزان قصور دولت داشته باشیم. در این راه بررسی جایگاه و میزان تاثیر برخی عوامل محیطی و توجه به تحولات صحنه جهانی هم ضروری به نظر می رسد. در این رابطه دیپلماسی ایرانی گفت و گویی را با امیر محبیان، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل سیاسی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:

در شرایط اخیر، وضعیت نه چندان مطلوب دولت، کار را به سوال از رئیس جمهوری، برکناری دو وزیر و استیضاح و احتمال برکناری دو وزیر (راه و شهرسازی و صنعت ومعدن) کشانده است. در این وضعیت به واقع دولت تا چه میزان در سایه تصمیمات غلط خود مقصر به وجود آمدن این شرایط است و تا چه اندازه روحانی و کابینه اش قربانی شرایطی مانند بازگشت تحریم ها و دیگر موارد است؟

اگر بخواهیم نگاهی جامع به شرایط کنونی دولت داشته باشیم باید گفت که بخشی از شرایط تحت کنترل دولت است. به عبارت دیگر کابینه روحانی توان تغییر برخی از شرایط و تعدیل وضعیت کنونی را به نفع خودش دارد. اما این مساله به هنر مدیریتی دولتمردان باز می گردد. اگر این هنر وجود داشت باشد، دولت با رفع بیشتر مشکلات، اگر نگوییم همه آن می تواند از این معضلات به سود خود بهره ببرد. از سوی دیگر هم باید پذیرفت که بخشی از مسائل تحت کنترل و اختیار دولت نبوده و نیست. خوب در ساختار کشور قوه مجریه هم یکی از بخش های ساختار سیاسی محسوب می شود که به فراخور وظایفش اختیار عمل دارد و نه بیش از آن. در این راستا هر دولتی با توجه به طیف سیاسیش، نگاه خاص خود را به امور دارد که ممکن است هم خوانی با نگاه ساختار کلی سیاسی کشور نداشته باشد. در اینجا دولت باید تلاش کند با کمترین تنش ممکن و افتاع دیگر قواهای داخلی کشور به فکر تعامل بیشتر با آنان باشد. در این صورت دولت می تواند سیاست ها و برنامه های خود را به پیش ببرد. بخش دیگری هم از مسائل نه تحت کنترل دولت است و نه تحت نظارت دیگر قواها که در برخی از موارد می توانند ضد برنامه کل ساختار سیاسی کشور من جمله دولت هم عمل کنند که بهترین نمونه آن در این شرایط تنش ایالات متحده و شخص ترامپ با ایران و ایجاد برخی مسائل و مشکلات در سایه اعمال تحریم باشد که این مساله تا حدودی توانسته بستر را برای افزایش مشکلات دولت فراهم آورد. اما در مجموع اگر دولت بتواند توانایی ها و ظرفیت های داخلی را به نحو احسن مدیریت کند، می تواند زمینه را برای برون رفت از شرایط ممکن ایجاد کند. استفاده بهینه از تمامی امکانات و بهره گیری از کمترین منابع برای به دست آرودن بیشترین منفعت و سود که مدیریت بهینه نام دارد، یگانه راهکاری است که در سایه آن دولت قادر خواهد بود علیرغم افت منابع داخلی و افزایش هزینه ها، مشکلات کشور را البته تا حدودی مرتفع کند.

به مساله تحریم ها و فشار آمریکا اشاره کردید. در این راستا برخی معتقدند که برای گذر از این مسیر و تقابل با سیاست های کاخ سفید راه برجام را ادامه دهیم، اما در مقابل برخی هم معتقدند که در سایه سیاست برجامی نمی توان طرفی به کشور بست و باید به فکر طرح دکترین جدیدی در دیپلماسی کشور به نام فرابرجام بود. از دید شما آیا کشور در این شرایط باید با فرمان برجام جلو برود و یا نیاز به تغییر در برنامه کلی دیپلماسی کشور وجود دارد؟

به هر حال با بررسی شرایطی که برای کشور پیش آمده است، عقل سلیم و منطق دیپلماتیک حکم می کند که مذاکره مجدد با آمریکا نمی تواند چاره کار کشور باشد. چرا که برنامه ترامپ گرفتن امتیاز بیشتر از طریق اعمال فشار و تحریم بر ایران است. از این رو است که مقام معظم رهبری هم باب هر گونه مذاکره با آمریکا را بستند. چرا که از مذاکره با آمریکا چیزی عائد کشور نخواهد شد. مساله مهم دیگر این است که همه مشکلات و معضلات ما بر خلاف باور برخی به ترامپ و کار شکنی های او باز نمی گردد. بلکه بخش عمده مشکلات ما به عدم مدیریت صحیح و استفاده بهینه از منابع داخلی است. به هر حال ما باید ضعف های خود را هم بپذیریم. من معتدم که اگر ترامپ به این یقین برسد که اعمال فشار بر ایران از طریق تحریم نمی تواند باعث گرفتن امتیاز بیشتر شود و در سایه حضور تحریم ایران توان ادامه حیات و حل مسائل خود را دارد، طبیعتا کاخ سفید هم به تغییر سیاست خود در قبال تهران دست خواهد زد. اما در شرایط کنونی که مدیریت کلان کشور اساسا نه تنها قوی نیست، بلکه به شدت ناکارآمد عمل کرده است سبب شده تا کاخ سفید هم به اعمال تحریم ها امیدوار شود. لذا باید دولت به جای تاکید بر مسائل تحریم به فکر تغییر سیستم مدیریتی و تیم کابینه خود برای تعدیل شرایط باشد. در این راستا من معتقدم که در شرایط فعلی آن دسته از مدیرانی که آمادگی، توان و یا دانش کافی برای مدیریت در شرایط بحرانی و سخت را ندارند یا دواطلبانه کنار بروند و یا این که کنار گذاشته شوند، تا با حضور نیروهای ماهرتر و کارآمدتر بتوان از این شرایط عبور کرد. منافع ملی کشور شخص بردار نیست. روحانی اگر به این یقین رسیده که وزیری نمی تواند کاری در این وضعیت از پیش ببرد، باید او را عوض کند و گرنه شرایطی که امروز مجلس برای دولت پیش آورده کماکان ادامه خواهد یافت. به هر حال این حق مجلس است که برای بهبود شرایط کاری بکند. در راستای مساله برجام و فرابرجام هم معتقدم که دولت باید برخی از رویکردها و برنامه های خود را تغییر دهد. 

در سایه این نکته شما، می توان این تغییر را شامل تیم سیاست خارجی کشور هم دانست. چرا که برخی بر این باورند که تیم کنونی در امر دیپلماسی تیمی است که برجام را شکل داده و علیرغم برخی سیاست های خود، همچنان به توافق هسته ای و مذاکره با آمریکا  نگاه دارد، لذا باید تیم سیاست خارجی کشور هم این تغییر را داشته باشد؟

خیر. من بر این باورم که تیم سیاست خارجی دولت روحانی، تیمی بود که توانست در راستای برنامه و چارچوبی که برایش ریخته شده بود، کار خود را به درستی پیش ببرد و آن را به سرانجام برساند. اما باید پذیرفت که همه شرایط هم تحت کنترل و نظارت آقای ظریف نیست. خوب بعد از اوباما دیدیم که ترامپ روی کار آمد. به تبعش هم تمام برنامه ها به هم خورد. این مساله تقصیری را متوجه وزارت امور خارجه نمی کند. اگر عدم دستیابی به نتیجه مطلوب را عامل برکناری و استیضاح وزیری مانند آقای ظریف بدانیم، باید این مساله به همه مسئولین از خود رئس جمهوری تا دیگر وزراء هم تعمیم داده شود، چرا که کمتر کسی پیش بینی می کرد ترامپ روی کار بیاید. حتی در خود آمریکا هم این مساله یک شک سیاسی بود. لذا تیم دیپلماسی کشور کار خود را در حیطه اختیاراتش انجام داده است و نیازی به تغییر این وزارتخانه احساس نمی شود. اتفاقا من معتقدم که وزارت امورخارجه جزء معدود بخش های دولت روحانی است که هم در دولت قبلی و هم در دولت فعلی به صورت جدی و عملی پای کار است و از هر طریقی به دنبال یافتن روزنه ای برای گشایش سیاسی و اقتصادی به سود کشور است. البته علیرغم این مسائل یقینا باید وزارت امور خارجه برخی از رویکردهای خود را در قبال برخی مسائل تغییر و یا تعدیل کند تا به نتیجه مطلوب برسد.

در راستای نکته پایانی شما در خصوص تغییر برخی رویکرها، اساسا در تقابل با تحریم ها به خصوص تحریم های ثانویه معتقد به دور زدن آنها هستید یا می توان از طرق دیگر با تحریم ها و فشارهای آمریکا مقابله کرد؟

بابید قبول کنیم که شرایط و امکانات کشور می تواند وضعیت ما را به نقطه مطلوب برساند. البته منظور من از مطلوب در این شرایط تعدیل برخی مشکلات و کاهش فشار بر مردم و جامعه است. اما عملا آن چه مشاهد می کنیم عدم مدیریت و در نتیجه تشدید فشارها بر کشور است. پس نیاز به دور زدن تحریم نیست. باید دولت اولین وظیفه اش شناسایی تمام منابع و ظرفیت های داخلی برای برون رفت از این وضعیت باشد. از آن سو باید منافذ فساد و هدر رفت منابع به خصوص منابط ارزی، ریالی و پولی کشور گرفته شود. اما برعکس ما شاهدیم که در این شرایط که کشور به آن گرفتار است به جای آن که دولت به فکر صرفه جویی ارزی و پولی باشد، مدام با ندانم کاری وعدم برنامه ریزی فقط به هدر رفت سرمایه کمک می کند. مضافا من معتقدم که اگر چه تحریم ها به خصوص تحریم های ثانویه هزینه واردات را برای کشور با ایجاد مشکلاتی در مسائل بانکی و بیمه ای ایجاد می کند، اما نباید به فکر بازگشت به سیستمی باشیم که نهایتا از دل آن زنجانی و خاوری درمی آید. پس دولت باید یک سیستم جدید و به روز که منافذ فساد را هم بسته است برای خرید و فروش کالا ونفت خود پیدا کند. در غیر این صورت ما باید شاهد هدر رفت میلیاردها دلار باشیم که به جیب برخی می رود و توده مردم از آن به بهره خواهند بود. 

کلید واژه ها: تحریم ایران حسن روحانی محمد جواد ظریف برجام دونالد ترامپ امیر محبیان


( ۱ )

نظر شما :