انور خوجه، مردی که به نمونه تبدیل شد

جنون بیگانه هراسی

۲۹ اسفند ۱۴۰۲ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۲۵۰۸۶ اخبار اصلی اروپا
بیژن اشتری در یادداشتی می نویسد: تنها کشور جهان که در قرن بیستم در خیابان هایش چراغ راهنمایی وجود نداشت تیرانا بود زیرا اکثر مردم هنوز با گاری اسبی تردد می‌کردند و ماشین شخصی وسیله بورژوایی تلقی می‌شد.
جنون بیگانه هراسی

نویسنده: بیژن اشتری، نویسنده و مترجم

دیپلماسی ایرانی: انور خوجه، حاکم کمونیست آلبانی، به بیماری بیگانه‌هراسی مبتلا بود (توضیحا این بیماری همیشه به تحکیم پایه‌های نظام دیکتاتوری منجر می‌شود و لذا بیماری سودمندی برای دیکتاتورهاست). او در طول دوران چهل ساله حکومتش بر کشور فقیر آلبانی، مدام مردم را از حمله ارتش‌های متجاوز امپریالیستی می‌ترساند. 

کار جنون خوجه به آنجا کشید که دستور داد هر خانواده‌ای برای خودش یک سنگر بتونی چهارنفره بسازد. مجموعا حدود یک میلیون سنگر بتونی با هزینه‌ گزاف در سراسر خاک کشور ساخته شد، آن هم در کشوری که کل جمعیتش چهار تا پنج میلیون نفر بیشتر نبود. آلبانی عملا دور خودش دیواری کشیده بود و هیچ ارتباطی با جهان خارج نداشت.

این رهبر دیوانه آلبانی را به منزوی‌ترین کشور جهان بدل کرده بود اما آن را «مستقل‌ترین کشور جهان» می‌نامید و حتی داعیه پیشرفت‌های علمی در ظل اندیشه ‌های گهربار مارکس و انگلس را نیز داشت.

تنها کشور جهان که در قرن بیستم در خیابان هایش چراغ راهنمایی وجود نداشت تیرانا بود زیرا اکثر مردم هنوز با گاری اسبی تردد می‌کردند و ماشین شخصی وسیله بورژوایی تلقی می‌شد.

مردم این کشور تحت حاکمیت رهبر دیوانه‌اش به سومین کشور در جدول فقیرترین کشورهای جهان بدل شدند. 

خوجه عاقبت مرد بدون اینکه هیچ سرباز خارجی‌ای پا در خاک آلبانی گذاشته باشد. اصولا نیازی هم به حمله خارجی نبود، دشمن اصلی مردم آلبانی خود خوجه بود. او چنان بلایی به سر مردمش آورد که هیچ دشمن خارجی‌ای قادر به انجام آن نبود.

بقایای این سنگرهای بتونی هنوز در آلبانی دیده می‌شود. و طنز تاریخ اینکه بخشی از کمونیست های ایرانی پیرو انور خوجه بودند و از جمله یاد دارم که مقاله مبسوط خوجه درباره «انقلاب ضد امپریالیستی بهمن پنجاه و هفت» و ستایش او از این انقلاب را همین گروه‌ها به فارسی ترجمه و چاپ کردند. 

باری، اگر می‌خواهید عمق جنون بیگانه‌هراسی انور خوجه و دیگر نظرات مشعشع او را بهتر دریابید حتما این کتاب ها را بخوانید: "صحرای تاتارها "، " انور خوجه؛ مشت سرخ آهنین"، و مجموعه کتاب‌های داستانی اسماعیل کاداره.

کلید واژه ها: آلبانی انور خوجه کمونیسم کمونیست بیگانه هراسی اروپا شرق اروپا بیژن اشتری


( ۱۴ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ | ۱۱:۰۴
منظور دفاع از انورخوجه وسبستم او نیست۔منظور دفاع از یک سیستم اجتماعی صنعتی مناسب جامعه انسانی است که چگونه باید باشد۔ سیستم صنعتی با روش سرمایه داری و علاقمندی برهر چه تولید شد مصرف عمومی گرددنکبت اور است۔ همانگونه که همه جهان سوم وکشورهای بزرگ صنعتی مصرف کننده تولیدات صنعتی از بمب اتمی گرفته تا اتومبیل وغیره گرفتار ان هستند۔ مثلی داریم که میگوید عینک سواد نمی اورد۔اتومبیل شخصی سوار شدن وبمب اتمی ساختن تمدن نمی اورد۔نوعی تقویت بی فرهنگی است که بسیار بسیار توسط سیستم سرمایه داری رایج شده است۔۔مثل دیگری داریم که میگوید پیاده شو با هم بریم۔امروزه تمام امکانات مالی جهان سوم در این است که اتومبیل های شخصی حرکت کند وامکانات دفاع صنعتی بوجود اورد۔۔روزی یک بحث جمعی را قبل از انقلاب در تلویزیون نگاه میکردم۔یک از بحث کنندگان که عالم معروف علوم اجتماعی انزمان بود واسم اورابخاطر ندارم میگفت۔اسمان خراش جنایت افرین است۔من همان زمان گفتم ایشان اشتباه میکند سرعت رسیدن به مقصد جنایت افرین است۔ای ویژگی در نفس سرمایه داری تولید و مصرف گرا است۔ چه تولید کننده و چه مصرف کننده۔متظور تصادف نیست۔منظور همان پیاده شو با هم بریم است۔در اخبار میخواندم در یکی از کشورها که نام نمی برم راه بندانی در اتوبانی در کرفته که هفته ها باز نشده است۔روبات های صنعتی در حال تعییر شکل به انسان هستند وهوش مصنوعی هم در راه است۔ محقق وسرمایه دار صنعتی ادعای خدائی دارد۔جانشین انسان خلق میکند۔
م.راد ــ در پاسخ به جناب اشتری ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ | ۱۲:۳۳
خلق تصاویر کاریکاتورگونه از چهره های مخالف غرب، البته شگرد همیشگی غرب گرایان و ـ به اصطلاح ـ "اصلاح طلبان" ایرانی است. و صد البته هدف اصلی حملات هم نه کوبیدن چهره ای نسبتا کم اهمیت در کشوری کوچک مثل آلبانی، بلکه ایران و طرفداران استقلال کشور است. اما با تمام اینها، یادآوری چند نکته خالی از فایده نیست: از جمله اینکه آقای انور خوجه رهبر مقاومت کشور آلبانی علیه حمله ی رژیم فاشیست موسیلینی در ایتالیا نیز بود. ایشان همچنین توانست کودتای نظامی رژیم های امریکا و انگلیس علیه این کشور در سال 1949 را به شکست بکشاند، برخلاف ایران و دکتر مصدق که در آن زمان به امریکا اعتماد کرد و چوب آن را نیز خورد. قصدم البته حمله به شخصیت بزرگی چون دکتر مصدق نیست که خود نیز این روزها تحت حملات ناجوانمرادانه ی هر روزه ی جریان های غرب گرا و اصلاح طلب و حتی برخی تندروهای جریان اصولگرا است. نکته ی اخر اینکه، اگر چه برخی اقدامات آقای خوجه در سال های اخر عمر را عملا می توان مصداقی برای پارانویا دانست اما با توجه به فضای سنگین جنگ سرد حاکم بر اروپای شرقی پس از جنگ جهانی دوم و تلاش های مکرر جبهه ی غرب و امریکا برای تضعیف کشورهای حوزه ی بالکان ــ کودتا، جنگ داخلی، حمله ی نظامی و ... ــ اینکه کشوری کوچک با توان نظامی محدود و امکانات کم، حالت تدافعی به خود گرفته و سیاست های امنیت محور در پیش بگیرد چندان هم غیر عادی نیست.