دوستى در جنوب با نيکاراگوئه

۲۰ تیر ۱۳۸۶ | ۱۷:۰۲ کد : ۲۰۳ اخبار اصلی
آمريکا که پس از قتل ساندينو از پايان انقلاب و شورش سخن مى گفتند ۲۷ سال بعد، جنبشى در نيکاراگوئه شکل گرفت که با الهام از قيام ساندينو، نام خود را «ساندنيستا» نهاد.

 

استقلال نيکاراگوئه پيش از طرح دکترين مونروئه به دست آمد. پس از اين دکترين آمريکا سعى کرد دخالت خود را در امور اين کشور آغاز کند. اوج دخالت آمريکا در امور نيکاراگوئه در فاصله سال هاى ۱۹۰۹ميلادى تا ۱۹۳۳روى داد. در اين زمان آمريکا در مقابل رئيس جمهورى نيکاراگوئه، «زلايا» آرايشى جنگى به خود گرفت و ناوهاى جنگى خود را به حوزه آب هاى نيکاراگوئه روانه کرد. اين حرکت آمريکا به بهانه اعلام حکم اعدام ۵۰۰ شورشى که در ميان آنها دو آمريکايى نيز ديده مى شد، صورت گرفت.

 

پس از اين حادثه فضا براى برقرارى نقشه سلطه آمريکا فراهم بود. احکام اعدام را «زلايا» خود صادر کرده بود. «زلايا» اندکى بعد مجبور به استعفا شد و در نهايت آمريکا توانست با واسطه هاى خود، کنترل نيکاراگوئه را به دست بگيرد.

 

در سال ۱۹۲۶ ميلادى در اثر برخوردهايى که ميان ليبرال ها و محافظه کاران روى داد کنترل نيکاراگوئه به دست آمريکا به وقفه افتاد. پس از اين وقفه کوتاه در سال ۱۹۲۶م، دولت وقت نيکاراگوئه با آمريکا دست به ائتلافى مشترک زد. تا آمريکا ديگر بار در نيکاراگوئه قدرت بگيرد.

 

تاريخ نيکاراگوئه در اين سال ها زير حکمرانى دولت هاى وابسته رقم خورد. سال ۱۹۳۶ آناستازيو سوموزا گارسيا حاکم مطلق اين کشور شد. مرحله ديگر اين دوران شروع ديکتاتورى «سوموزا باتيستا» بر نيکاراگوئه است. کسى که «آگوستوسزار ساندينو» بر ضد او قيام کرد. ساندينو سرانجام به دست «سوموزا» که خود سال ۱۹۳۶ بر ضد «سوموزا» کودتا کرد، کشته شد.

 

در حالى که آمريکايى ها پس از قتل ساندينو از پايان انقلاب و شورش سخن مى گفتند ۲۷ سال بعد، جنبشى در نيکاراگوئه شکل گرفت که با الهام از قيام ساندينو، نام خود را «ساندنيستا» نهاد. خيزش مردم نيکاراگوئه در سال ۱۹۷۹ميلادى همزمان با وقوع انقلاب اسلامى ايران بود و در نتيجه آن حکومت ساندنيستى بر روى کار آمد و سکان دولت را «دانيل اورتگا»، جوان انقلابى نيکاراگوئه اى به دست گرفت.

 

حکومت ساندنيستى در ابتدا موفق شد آمريکا را به عقب نشينى وادار کند و حتى کمکى ۴ ميليون دلارى نيز از دولت کارتر گرفت. اما فقط يک سال بعد از آن هنگامى که نيکاراگوئه چرخش خود به سوى شرق را آغاز کرد و روابطى نزديک با کوبا و اتحاد جماهير شوروى برقرار کرد خشم و دشمنى آمريکا برانگيخته شد، در اين برهه ريگان رئيس جمهورى آمريکا شد و سياست هاى کارتر را در مورد نيکاراگوئه کنار گذاشت.

 

دولت ساندنيستى نيکاراگوئه در ليست سياه ايالات متحده در رديف کشورهايى چون کوبا و اتحاد جماهير شوروى قرار گرفت. آمريکا دست به تقويت نيروهاى مخالف حکومت ساندنيستى در کوبا زد و اسلحه در اختيار آنان گذارد تا حکومت ساندنيستى را ساقط کنند. حتى براى رسيدن به اين مقصود، اقدام به مين گذارى بنادر نيکاراگوئه کرد. تصميم مرگبار آمريکا اين بود که با اتهام اين که نيکاراگوئه به شورشيان السالوادور کمک مى کند، تصميم به مداخله نظامى در نيکاراگوئه گرفت.

 

با اين تهاجمات حکومت ساندنيستا تا سال ۱۹۹۰ميلادى بيشتر دوام نيافت و دوران رياست جمهورى «دانيل اورتگا» ناتمام ماند و دوباره دولت هاى وابسته به آمريکا روى کار آمدند.

 

ماه نوامبر ۲۰۰۶ ديگربار دولت ساندنيستى دانيل اورتگا روى کارآمد و نسيم استقلال خواهى دوباره از اين کشور وزيدن گرفت. اورتگا با آمدن خود راه را براى بازگشت انقلابيون به قدرت هموارکرد. آنچه در تصميم جديد رهبران ماناگوئه، منشأ نگرانى آمريکا شد. تصميم اورتگا براى تجديد پيمان دولتى با انقلاب اسلامى ايران است که براى آمريکايى ها خاطرات دل آزار دهه ۷۰ را زنده کرد.

 

حاصل و نتيجه اين تصميم، ديدار تاريخى سران تهران و ماناگوئه بود، دانيل اورتگا محمود  احمدى نژاد را به کشور خويش دعوت کرد تا در مراسم تحليف، ميهمان ويژه او باشد. صحنه هاى سياسى کاراکاس اين بار در ماناگوئه تکرار شد.

 

محمود احمدى نژاد در ديدار دانيل اورتگا که با لباس غيررسمى به استقبال او آمد، از پيوندهاى عميق دو انقلاب سخن گفت و اين که انقلاب ايران و ساندنيستا در ۱۹۷۹ ميلادى  داراى مشترکات فراوانى است اقاى اورتگا همانند  هوگو چاوز در گفت و شنود خود درباره علاقه مندى هاى مشترک و همچنين دشمن مشترک دو کشور سخن گفت.

 

ديدارهاى سران دو کشور، با اتفاقات پيش بينى نشده روبه رو شد و آقاى اورتگا» که همچون آقاى چاوز چهره اى برخاسته از قشر محروم ومردم مستضعف کشور خود است، از محمود احمدى نژاد دعوت کرد تا همراه با يکديگر در خيابان هاى فقيرنشين ماناگوئا ديدارکنند.

 

مردم محله هاى فقيرنشين ماناگوئا هنگام ورود رئيس جمهورى ايران به محل زندگى شان استقبالى نمادين و خودجوش را به نمايش گذاشتند و اين درحالى بود که اغلب رسانه هاى جهان تصاوير اين ديدار را رصد کردند. تصاويرى از دکتر محمود احمدى نژاد، آيت الله خامنه اى و امام خمينى(ره) که بر دست زن و مرد فقير نيکاراگوئه به اهتزاز درآمده بود و در پيوند با شعار همبستگى که آنها سرمى دادند، جلوه اى از اتحاد جديد دوکشور مخالف بوش را مجسم مى کرد.

 

سخنان رئيس جمهورى ايران در جمع مردم اين کشور آمريکاى لاتين بازتاب آن شور مردمى بود: «امروز ما تنها نيستيم. ايران، نيکاراگوئه، ونزوئلا و ديگر کشورهاى انقلابى با يکديگر متحد شده اند تا با دشمنان خود بجنگند، امپرياليسم جهانى سرجنگيدن با فقر را ندارد. بنابراين ما خود بايد به يارى يکديگر بشتابيم.»

 

رويساى جمهور دو کشورچند توافقنامه نيز به امضا رساندند. اين توافق ها برپايه پشتيبانى تهران از دولت و مردم نيکاراگوئه و زدودن آثار وابستگى در جامعه زنان تنظيم شده اند. برپايه اين قراردادها دو کشور با يارى يکديگر، اقدام به ساختن کارخانه هاى متعدد و ايجاد مؤسسات اقتصادى مشترک در نيکاراگوئه خواهندکرد. تهيه آب آشاميدنى سالم و تأسيسات مربوط به شيلات و ساخت کارخانه هاى اتومبيل سازى نيز از ديگر مفاد مهم اين توافق ها بود.


نظر شما :