با توجه به ناتوانی جامعه جهانی از به رسمیت شناختن حق مسلم و مشروع ایران

زمان خروج از ان پی تی و اتخاذ سیاست ابهام هسته ای فرا رسیده است

۱۵ تیر ۱۴۰۴ | ۰۹:۰۰ کد : ۲۰۳۳۷۷۰ اخبار اصلی پرونده هسته ای
حمیدرضا اسماعیلی نجار در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: چرا باید عضو معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای باشیم، برای اعتمادسازی محدودیت های بسیاری را داوطلبانه اعمال کنیم، بازرسی های بی سابقه ای از تاسیسات هسته ای به عمل آید و نه تنها از مزیت عضویت در این معاهده بهرمند نشویم بلکه حتی برخلاف حقوق بین‌الملل مورد حمله قرار گیریم؟ دیگر چه اتفاقی جز جنگ، شهادت غیرنظامیان و همچنین بمباران تاسیسات هسته ای که خطر نشت مواد رادیواکتیو را در پی دارد باید رخ دهد تا مسئولان کشور به این نتیجه برسند که وقت خروج از این معاهده فرا رسیده است؟ 
زمان خروج از ان پی تی و اتخاذ سیاست ابهام هسته ای فرا رسیده است

نویسنده: حمیدرضا اسماعیلی نجار، پژوهشگر حقوق هسته ای 

دیپلماسی ایرانی: معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای که در سال 1968 منعقد شد یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین معاهدات در دنیای بین‌الملل است و هدف اولیه ی آن تلاش برای خلع سلاح هسته ای قدرت های دارای سلاح هسته ای، تلاش برای عدم دستیابی دولت های غیرهسته ای به سلاح هسته ای و همچنین اطمینان از استفاده صلح آمیز همه ی دولت ها از انرژی هسته ای است. این معاهده دولت های ایالات متحده آمریکا، روسیه، انگلستان، چین و فرانسه را به عنوان دولت های دارای سلاح هسته ای شناخته است. دولت های هند، پاکستان و رژیم اشغالگر قدس به عضویت این معاهده درنیامده و به ساخت سلاح هسته ای مبادرت ورزیدند. 

کره شمالی نیز به دلایل مختلفی همچون نگرانی های امنیتی، اعمال استانداردهای دوگانه توسط دولت های غربی و همچنین داشتن اهرم فشار در مذاکره با آمریکا از این معاهده خارج شد و علی رغم رسیدن به توافقات اولیه با دولت کلینتون در نهایت، متعاقب بدعهدی دولت جرج بوش پسر اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد و به جرگه ی دارندگان سلاح هسته ای پیوست. 

در شرایطی که شوروی در همسایگی ایران با داشتن سابقه تجاوزهای متعدد به این مرز و بوم دارای سلاح هسته ای بود، پاکستان در همسایگی ایران و هند و رژیم اشغالگر قدس در نزدیکی ایران عضو معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای نبودند و در پی ساخت سلاح هسته ای بودند، عضویت در این معاهده از نظر امنیتی توجیه چندانی نداشت؛ محمدرضا پهلوی در سال 1970 و اندکی پس از لازم الاجرا شدن معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای، به عضویت این معاهده درآمد. برنامه صنعت هسته ای که پهلوی آغاز کرد پس از انقلاب اسلامی ایران با بدعهدی غربی ها مواجه شد و حتی برخی از دولت های دوست نظیر روسیه و چین نیز در پاره ای از موارد از ایفای تعهدات خویش سرباز زدند و مجموعه ی این موارد کشور را به سمت بومی کردن برنامه ی هسته ای سوق داد. 

بومی نمودن برنامه ی هسته ای کاری بسیار دشوار بود زیرا نه تنها فناوری هسته ای در داخل کشور وجود نداشت، بلکه تلاش های کشور نیز با کارشکنی های متعدد غربی ها علی الخصوص آمریکا مواجه شد که تاکنون ادامه داشته است. 

با به وجود آمدن بحران هسته ای که ریشه در کارشکنی های ذکر شده دارد، ایران وارد یکی از مهمترین بحران های سیاسی-امنیتی دنیا شد که نهایتا پس از چندین سال مذاکره و حتی با وجود توافق با کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک به جنگ تحمیلی با رژیم غاصب اشغالگر قدس منتهی شد. 

از زمان شروع بحران هسته ای تا به امروز، جمهوری اسلامی ایران برای جلب اعتماد طرف مقابل به اقدامات متعددی همچون چند مرحله تعلیق غنی سازی، خروج مواد غنی شده از کشور، پذیرش بازرسی های بی سابقه توسط آژانس، کاهش سطح غنی سازی و اعمال دیگر محدودیت ها بر قسمت های مختلف برنامه ی هسته ای مطابق برجام دست زد و همه ی اینها در حالی است که ایران عضو معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای است و عضویت در این معاهده و حتی اعمال محدودیت های اعتماد ساز داوطلبانه نه تنها موجب حل پرونده ی هسته ای نشد بلکه ناتوان از عدم بروز جنگ نیز شده است. در تمام این سال ها جمهوری اسلامی ایران همواره به خروج از معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای تهدید کرده اما در عمل هیچ حرکتی در این جهت انجام نداده است. 

مخالفان عدم خروج از معاهده بروز جنگ را در صورت خروج ایران حتمی می‌دانند و معتقدند چون به نظر غرب خروج از معاهده برابر است با ساختن بمب اتم بنابراین، جنگ بر کشور تحمیل می شود و دوستان ایران همچون چین و روسیه نیز به یاری کشور نمی آیند. 

در سال 1404 و پس از حدود بیست سال مذاکره و اعتماد سازی، این عضو معاهده نه تنها از مزایای عضویت در آن بهرمند نیست بلکه با بهانه های واهی و همیشگی، زمینه سازی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و هماهنگی و چراغ سبز دولت های اروپایی و آمریکا مورد حمله رژیم اشغالگر قدس قرار گرفت و به تاسیسات هسته ای آن با مشارکت آمریکا تعرض شد. 

در همین خصوص سوالی مطرح می شود: چرا باید عضو معاهده عدم گسترش سلاح های هسته ای باشیم، برای اعتمادسازی محدودیت های بسیاری را داوطلبانه اعمال کنیم، بازرسی های بی سابقه ای از تاسیسات هسته ای به عمل آید و نه تنها از مزیت عضویت در این معاهده بهرمند نشویم بلکه حتی برخلاف حقوق بین‌الملل مورد حمله قرار گیریم؟ دیگر چه اتفاقی جز جنگ، شهادت غیرنظامیان و همچنین بمباران تاسیسات هسته ای که خطر نشت مواد رادیواکتیو را در پی دارد باید رخ دهد تا مسئولان کشور به این نتیجه برسند که وقت خروج از این معاهده فرا رسیده است؟ 

باید به طرف مقابل فهماند که در پاسخ به اقدامات مخرب او بدون هیچ لکنتی از حقوق مسلم خود دفاع می کنیم و وقتی قرار نیست با وجود فداکاری ها و کوتاه آمدن های فراوان از حق مشروع مان باز هم حقوق ما به رسمیت شناخته نشود، برای همین مطابق با مصلحت خود اقدام می کنیم و در این راه ترسی نداریم. 

با توجه به شرایط امروز و ناتوانی جامعه جهانی از به رسمیت شناختن حق مسلم و مشروع ایران ذیل معاهده و همراهی فعالانه با اقدامات غیرقانونی رژیم اشغالگر قدس، خروج از این معاهده برای دفاع از حاکمیت و تامین امنیت ضروری است. 

با مورد حمله قرار گرفتن تاسیسات هسته ای و نظر به خسارت های وارد شده و تاکید ترامپ بر نابود ساختن توان هسته ای کشور می توان گفت که یکی از مزیت های خروج از این معاهده و اتخاذ سیاست ابهام هسته ای، داشتن دست برتر و ابزاری جهت فشار آوردن به طرف مقابل در مذاکرات است.

کلید واژه ها: معاهده ان پی تی معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای سازمان انرژی اتمی آژانس بین المللی انرژی آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران و آژانس انرژی اتمی حمیدرضا اسماعیلی نجار خروج از ان پی تی


( ۱۰ )

نظر شما :