تهران و تفلیس یکدیگر را دریابند
عضویت ناظر گرجستان در اتحادیه اوراسیا و تقویت امنیت قفقاز

نویسنده: علی رضوانیزاده، کارآفرین و فعال اقتصادی در حوزه اوراسیا – رئیس هیات مدیره انجمن کشت فراسرزمینی ایران تا 1402 – رئیس دوره دهم کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران
دیپلماسی ایرانی: در شرایط پس از تجاوز و جنگ نیابتی 12 روزه آمریکا – اسرائیل و فشار حداکثری برخی همسایگان در قطع دسترسیهای حیاتی و تنش زاییها در منطقه، اولین موضوعی که به ذهن خطور میکند علل پیدایش آن و راهکارهای برونرفت از تنشهاست. همچنین توجه به بازیگران محلی با ظرفیتهای مشترک اقتصادی فرهنگی و از همه مهمتر امنیت است که توجه به ارمنستان و گرجستان به عنوان اعضاء کموسعت و جمعیت از این سیستم در هم تنیده، شاید در نگاه سطحی بهتنهایی کمتاثیر به نظر آیند ولی بدون حرکت همه اجزاء، موتور توسعه یا درجا میزند یا حرکت ناقصی را خواهد داشت.
مطالعه تحولات اخیر قفقاز و گرجستان موضوع بسیار مهمی است که چه بسا در این رابطه باید هدف پژوهشی در پایاننامه و رساله فارغ التحصیلان حوزه روابط بینالملل و دیپلماسی اقتصادی قرار گیرد و در این مجال مختصر علت چرخش و گرایش این کشور به شرق را نیز بنای به کالبد شکافی نداریم. فقط علایم موجودی همچون موفقیت حزب حاکم در جذب سرمایهگذاری خارجی بهخصوص از کشورهای شرقی و چین را در این قطعه جدا شده از بهشت در شرق دریای سیاه از یک سو و درسآموزی به هنگام مردمی با هویت فرهنگی تاریخی افتخارآمیز 2500 ساله، از بدعهدی های غرب با شهروندان اوکراین که نتیجهای جز آوارگی و عقبماندگی تلخ برای غرب دریای سیاه نداشته، عامل تحلیل و پیش بینی نویسنده مطلب است که چه اقدامی میتواند علاوه بر تقویت امنیت منطقه قفقاز پیشرفت، توسعه و رفاه عمومی را برای کشورهای همسایه گرجستان موجب شود.
همین باور بهانه من برای توجه دادن مخاطب به عضویت احتمالی گرجستان در اتحادیه اقتصادی گمرکی اوراسیاست که همسو با منافع مردم و منویات حزب حاکم گرجستان برای نقش آفرینی اعتدالی و تنظیم گری قدرت اقتصادی در منطقه و متاثر از آن در عرصه بینالملل است برای عبور از رویای پیوستن به اروپا.
اتحادیه اقتصادی و گمرکی اوراسیا که آغاز آن با عضویت سه کشور مهم باقی مانده از شوری سابق شامل روسیه، قزاقستان و بلاروس در سال 2013 تاسیس شده بود، در 2014 با پیوستن ارمنستان و 2015 هم قرقیزستان به بازار مشترک 183 میلیون نفری با تولید ناخالص داخلی بیش از 2.4 تریلیون دلار تبدیل شد و با اهداف اصلی زیر شکل گرفت.
- جابهجایی آسان و سریع کالا و خدمات
- سیاست های یکسان در اقتصاد کلان، حمل و نقل، صنعت و کشاورزی، انرژِی، سرمایه گذاری و تجارت خارجی
در این یادداشت قصد معرفی اتحادیه اقتصادی و گمرکی اوراسیا را نداریم و به همین بسنده می کنیم و مختصری هم به جایگاه و ظرفیت های اقتصادی و جغرافیای سیاسی گرجستان می پردازیم.
گرجستان با دارابودن بیش از 350 کیلومتر مرز ساحلی غرب خود در دریای سیاه، بیش از 700 کیلومتر مرز زمینی با روسیه در شمال خود و حدود 300 کیلومتر مرز زمینی با ارمنستان در جنوب، از همسایگی و در هم تنیدگی اقتصاد خود با دو عضو اصلی اتحادیه اوراسیا برخوردار بوده و این کشور قفقازی، نهمین شریک تجاری قرقیزستان عضو دیگر اوراسیا که در فاصله بیش از 3 هزار کیلومتری در آسیای میانه واقع شده و فاصله کمتر از 300 کیلومتری با جمهوری اسلامی ایران – عضو ناظر اتحادیه اوراسیا – قرار گرفته است به شمار می رود.
بدون توجه به فراز و فرودهای سخت و پیچیده بین روسیه و گرجستان طی سالهای پس از فروپاشی که به تنشهای مرزی این دو کشور باقی مانده از شوروی سابق واختلافات پیوسته در پهنه قفقاز که در چند صد ساله اخیر وجود داشته که آثار نگرانیهای آن در جامعه گرجی همچنان وجود دارد، نمی توان حضور و عضویت گرجستان در سازمان مشترک اقتصادی اوراسیا را که روسیه تاثیرگذارترین و محوری ترین عضو آن است به سادگی پذیرفت.
انقلابهای رنگی غرب در کشورهای جدا شده از شوروی سابق و نقش آفرینیهای سهمخواهانه و اپوزوسیونی ایشان و برخی همسایگان منفعت طلب در این کشور زیبا و دارای تمدن و فرهنگ غنی گرجی هم، عامل بیاعتمادی و مانعی دیگر برای پیوستن و عضویت گرجستان در اتحادیه اقتصادی و گمرکی اوراسیاست و باید دید این عضویت چه تداخل و موانعی را در مسیر طی شده سالهای گذشته گرجستان برای عضویت در اتحادیه اروپا و حضور در ناتوی غرب خواهد داشت.
اما واقعیت مهمی که در یکی دوسال اخیر رخ داده و این حقیقت ارزشمند موجب توجه نویسنده این مطلب به عضویت گرجستان در اتحادیه اوراسیا شده است، چرخش واقعبینانه حزب حاکم گرجستان از بدعهدی و شرارتهای همراه با عملکرد ضعیف و غیرمتعهدانه و تنشزای غرب در عقب نگه داشتن از توسعه کشورهای انقلاب رنگی بوده است.
روسهراسی ابزاری برای رخنه غرب در این کشور بوده که این موضوع نیز با تنظیم گری هوشمندانه و موفق حزب دموکراتیک رؤیای گرجستان به رهبری بیدزینا ایوانیشویلی تاجر و سیاستمدار میلیاردری است که ثروت خود را در تجارت با روسیه و شرق بهدست آورده و همواره در بهبود روابط گرجستان با روسیه و شرق و بهویژه چین در سالهای اخیر سعی داشته است (البته از متعهد بودن روسها باید اطمینان رسمی و قابل قبول حاصل کرد).
در بررسی فرصتها و چالشهای گرجستان برای پیوستن به اتحادیه اوراسیا، بیشترین نگرانی و چالش شاید جلب اعتماد مردم به حسن همجواری روسیه باشد و ارزشمندترین دستاوردها برای این کشور علاوه بر فرصتهای اقتصادی و جذب سرمایهگذاری برای پروژههای مشترک بهخصوص از ایران و دیگر کشورهای عضو و ناظر اوراسیا، ارمغان صلح و آرامش در منطقه قفقاز خواهد بود. کاهش تنشهای این کشور با روسیه به عنوان همسایه استراتژیک و مهم در منطقه و عرصه بینالملل، تقویت جایگاه مناطق آزاد این کشور برای سرمایهگذاران منطقهای و اوراسیایی بهخصوص در مبادلات تکنولوژیکی بین شرق و غرب و بهرهبرداری موازی این کشور و ترکیه از فرصتهای جنگ اقتصادی و تحریمی غرب علیه روسیه و ایران و تنظیمگری روابط منطقهای مانند شاهین ترازو، فرصتهای بیشماری را علاوه بر گردشگری و خدمات بازرگانی به همراه خواهد داشت.
توجه به اوراسیا نه تنها ظرفیتهای جدیدی را برای گرجستان از کشورهای عضو و ناظر آن به همراه خواهد داشت بلکه در بهرهبرداری حداکثری از جایگاه ترانزیتی خود برای آذربایجان و آسیای میانه و شرکای تجاری این کشورها نیز موثر خواهد بود و ضمن افزایش درآمدهای پایدار، جایگاه سیاسی این کشور چهار میلیون نفری در منطقه را به عنوان تنظیم گر و بهرهمند از ظرفیت فرهنگی غنی خود محقق میسازد.
شاید بتوان گفت که مدیریت گذرگاههای شرقی غربی دریای سیاه به دریای خزر، با نقش آفرینی گرجستان بسیار موثرتر از میانجیگری ترکیه و امارات و کشورهای غیر منطقه ای باشد و تحقق این مهم با عضویت در باشگاه اوراسیا تسهیل و تقویت شدنی است.
بیشترین بهره مندی از عضویت گرجستان در اوراسیا متوجه ارمنستان است. کشوری که علاوه بر دارا بودن مرز مشترک زمینی و دسترسیهای جادهای و ریلی با گرجستان و قرار گرفتن بین ایران و دریای سیاه و دارا بودن فرهنگ و نژاد مشترک، و بیش از 500 هزار نفر شهروند ارمنی ساکن در گرجستان، پیشران این حرکت پرشتاب در رشد اقتصادی دو کشور بوده و جایگاه ممتاز گرجستان برای باکو، عاملی در راستای کاهش تنشهای منطقهای و زشتگوییهای کشورگشایی در قرن حاضر است.
قزاقستان و قرقیزستان هم علاوه بر مسیر موجود و سنتی از روسیه در دسترسی به بازار اروپا، از ظرفیت و قابلیتهای بیشتری به واسطه گرجستان در دسترسیهای مطمئن و تامین نیازها و تقویت همکاریهای اقتصادی خود با غرب خواهند داشت و بیش از گذشته میتوانند ضمن بهرهمندی از زیرساختهای منطقهای، سرمایهگذاریهای مشترک بسیاری را برنامهریزی و عملیاتی کنند.
بلاروس به واسطه دسترسی ریلی و جاده خود پس از عبور از روسیه، همکاریهای گذر شمال جنوب را تقویت خواهد کرد و دسترسی مناسبتری را در چارچوب توافقات اوراسیا و تسهیلگریهای لجستیکی و گمرکی با منافع دوجانبه و چندجانبه خواهد داشت.
برنده دیگر اتحاد گرجستان با اوراسیا جمهوری اسلامی ایران با قدمت تاریخی مشترک و علاقمندیهای مردمی دوسویه است. موضوعات مهمی چون انتقال آب شیرین گرجستان به شمال غرب ایران به عنوان یک پروژه مشترک همکاری و همافزایی بسیار مهم و پایدار در کنار همکاریهای اقتصادی صنعتی علمی و کشاورزی و تقویت تجارت در کریدور شمال جنوب قفقاز و راه ابریشم، عامل مهم دیگری برای متعادل سازی تجارت و همکاریهای اقتصادی و تنش زدائی و ایجاد آرامش در منطقه و گذرگاهی مطمئن برای اعضاء ناظر اوراسیا در آمریکای لاتین و خلیج فارس خواهد بود.
بیشک هر شخصیت سیاسی و حکومتی، یا تاجر هوشمندی که تسهیلگر این اتفاق مهم شود لایق دریافت جایزه صلح نوبل خواهد بود.
سیاستمداران و تصمیمگیران گرجستان و ارمنستان اگر بخواهند برای ملتهای خود و منطقه بهرهبرداری ماندگار و پایدار ایجاد کنند، به یک نکته دقت کنند: عامل رشد و توسعه امارات متحده عربی و ترکیه در 4 – 5 دهه گذشته، همکاری غیرتحریمی با ایران و استفاده از ظرفیت های بینهایت آن بوده است.
نظر شما :