مقایسه دو فرعون: نتانیاهو و رامسس دوم

نویسنده: محمد عارف فصیحی دولتشاهی، استاد دانشگاه های افغانستان 

دیپلماسی ایرانی: فرعون درفرهنگ دینی و سیاسی شخص نیست؛ بلکه به نماد و مظهر مفاهیم وانگاره هایی فراتر از خودش تبدیل شده است. وجود انگاره هایی ازقبیل شومی، گستاخی، خشونت، استبداد وقتل عام در هر زمامداری نشانه فرعونی بودن اوست. فرعون را می توان تیب ایده آل برای رهبرانی درنظر گرفت که دارای تیپ شخصیتی انتقام جویانه، خشونت طلب ودارای روحیه تفرعن است. به رغم تفاوت های شخصیتی، محیطی و زمانی نتانیاهو و فرعون در کلیت می توان تیپ ایده آلی از صفات مشترک میان این دو ارائه کرد. زیرا میان نتانیاهو وفرعون به لحاظ شخصیتی، منطق اقدام، طرز فکر و منش سیاسی همانندی های شگفت انگیزی وجود دارد که در زیر به برخی ازاین شباهت ها پرداخته می شود:

۱. ترور و قتل های دسته جمعی 

به منظورگسترش قلمرو وتحکیم پایه های قدرت فرعون از ابزار ترور و قتل عام در جهت تحکیم پایه های قدرتش بهره می جست و اقدامات وی در برابر بنی اسرائیل و به خصوص موسی و هارون به تمام معنا تروریستی بود. نتانیاهو نیز نسل کشی را یک راهبرد برای دولت تروریستی اش در نظر گرفته است. اقدامات تروریستی نتانیاهو و ارتکاب جنایات ضد بشری، او را به لحاظ شخصیتی فرعون تر ازفرعون، نمرودتر از نمرود و فاشیست تر از موسولینی ساخته؛ زیرا درخلق تراژدی انسانی روی سیاه سفاکان و جباران تاریخ را سفید کرده است. فرعون دستور قتل عام فرزندان پسر بنی اسرائیل را داد: «فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقّ‏ِ مِنْ عِندِنَا قَالُواْ اقْتُلُواْ أَبْنَاءَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُ وَ اسْتَحْیُواْ نِسَاءَهُمْ وَ مَا کَیْدُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فىِ ضَلَال» (سوره غافر آیه ۲۵). به یقین، انگیزه فرعون از کشتن فرزندان بنی اسرائیل، تضعیف وتسلیم آنها بوده است. هدف نتانیاهو نیز ازانجام قتل های فراوان در کشورهای لبنان، سوریه و ایران تضعیف مردم و شکست هر گونه مقاومت است. 

فرعون تنها به کشتن نوزادان اکتفا نمی‌کرد، بلکه برخی مردان بزرگ را نیز از دم تیغ می‌گذراند و تنها زنان را زنده نگه می‌داشت، زیرا از قیام مردان و واژگونی حکومت خویش توسط آنان هراس داشت. ترس از قیام های مردم درغزه و حامیان مردم این سامان نیزاز انگیزه های قوی برای اعمال خشونت فراگیرو ویرانگر است. این رژیم تحت زعامت فرعون زمان نیزبه قتل کودکان بسنده نمی کند بلکه مردان و زنان عادی و مردان بزرگ هدف خشونت سازمان یافته این رژیم تروریستی بوده اند. مردان نیکی همچون سید حسن نصر الله، سید هاشم صفی الدین، عماد مغنیه، محسن فخری زاده، دانشمندان هسته ای، سرداران سرافرازارتش و سپاه توسط این رژیم فرعونی ترورشده اند.

۲. ایجاد تفرقه و نفاق 

به منظور جلوگیری از تشکیل هسته های مقاومت فرعون مردم را فرقه فرقه کرد تا ازاین طریق حکومت استبدادی خود را دربرابر خطرات احتمالی بیمه کند و از قدرت گیری مخالفان سرسخت جلوگیری کند. او افزون بر قطب بندی نظام اجتماعی در قالب «اشراف» و «مستضعف» میان گروه های «عبریان» و«قبطیان» خنجر کاشت. «وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً» (سوره قصص، آیه ۴) تنیانیاهو نیزبه همین منظوربه دنبال ایجاد احتلاف و شکاف میان کشورهای ساکن در خاورمیانه و تجزیه کشورهاست. رژیم صهیونیستی تحت زعامت حاکمان فرعون صفت بر مردم فلسطین و حتی خاورمیانه با همین ابزار و روش تفوق می جویند. این رژیم با ابزار تفرقه، کشورها را دسته دسته کرد تا در یک صف واحد نتوانند در مقابل قدرت او مقاومت کنند. 

دستگاه دیپلماسی اسرائیل، به خاطر رهیدن از انزوا، در تلاش است که عثمانی و صفوی هراسی را در اروپائیان زنده کند تا از این طریق حمایت آنها را به خود جلب کند. اختلاف افگنی و فرقه فرقه کردن کشورها به عنوان سیاست جامع فرعونی اکنون در یونان و بخش رومی قبرس علیه ترکیه توسط این رژیم در حال اجراست و نتانیاهو به عنوان سکانداراین سیاست درتلاش است که یونان و قبرس را علیه ترکیه بشوراند. بر مبنای این سیاست این رژیم گاهی برای تحریک اروپایی ها علیه ترکیه به بازتولید گفتمان وادبیات «جنگ صلیبی» مبادرت دارد و گاهی در پرتو این پروژه نفاق افگنانه، در تلاش است نوعی «تعصب عربی» را علیه عثمانی برانگیزاند. قطبی سازی وایجاد الگوی تخاصم ازنوع «عثمانی – صفوی» یکی از خطوات و استراتژی ابلیس و فرعون زمانه است. 

بخش دیگر این سناریو تقویت یا حمایت از «ناسیونالیسم کردی» علیه ایران و ترکیه است. تلاش برای ایجاد تداخل و سنخیت اسلام و تروریسم یک پروژه در حال تعقیب از سوی اسرائیل است. قرار دادن «هلال شیعی – ولایت» در مقابل «دنیای سنی – خلافت» ساخته و پرداخته رژیم قداره بند و فرعونی صهیونیستی است. 

۳. ایجاد فساد 

فرعون به طور مسلم از مفسدان بود «إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدِینَ». (سوره قصص، آیه ۴) برتری جویی، ایجاد قطبش اجتماعی در مصر، قتل دسته جمعی، شکنجه مردم بنی اسرائیل، تمرد از فرمان خداوند، به اسارت بردن دختران و تصمیم بر قتل موسی و هارون ازجمله فسادهای منسوب به فرعون است. فرعون چون خودپرست و بسیارخود شیفته بود، هرگز منافع شخصی را در پرتو عدالت و انصاف نتوانست با منافع جمعی هماهنگ کند و بنا بر این، نتیجه این ناهماهنگی فساد در همه ابعاد زندگی مصریان بود. این ناهماهنگی را می توان در زندگی نتانیاهو به وفورمشاهده کرد. فساد نتانیاهو و اعضای خانواده‌اش در پرونده های «هزار»، «دو هزار»، «سه هزار» و «چهار هزار» روی میز دستگاه قضایی است. 

نقض گسترده و سنگین حقوق بشری از قبیل گرسنگی دادن، قتل بیماران و شکنجه و قتل اسیران، ژنوساید از فسادهای بزرگی است که غبارش بر دامن و رخسار این جرثومه فساد سنگینی می کند.

۴. ادعای خدایی 

فرعون در مصرخود را از مرتبه بشری بالا برد و برای خویش شان لاهوتی در نظر گرفت: «وَ قَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَاالْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی» (سوره قصص، آیه ۳۸) نتانیاهو نیز براشراف عرب خدایی می کند. متاسفانه کشورهای عرب درقبال اربابی و سرپرستی نتانیاهو سرتسلیم فرود آورده اند. این درحالی است که قرآن به صراحت ازآن نهی فرموده است. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىأَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (سوره مائده،آیه ۵۱) و هر کس از شما، یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود گیرد از زمره آنان است؛ بی تردید خدا گروه ستمکار را هدایت نمی کند. 

۵. تفاخر به ثروت، نژاد و قدرت

فرعون به دلیل داشتن ثروت فراوان و قدرت روزافزون و تبارشان بر موسی و پیروانش فخرفروشی می کرد. و چون موسی فاقد ثروت و قدرت و جایگاه ممتازه بود، به تحقیر او می پرداخت. «من هذا الذى هو مهین» (سوره زخرف، آیه ۵۲) درنگاه نتانیاهو و کارگزاران رژیم صهیونستی قدرت نظامی و ثروت، مایه برتری اسرائیل است. در این طرز تفکر قوم ونژاد یهود برتر و اقوام دیگرغیر قابل احترام اند. گنبد آهنین، فلاخن داوود و سیستم پیشرفته تاد زمینه غرور و تفاخر نتانیاهو را فراهم کرد و جنون قدرت باعث شد که تصمیم به حمله به ایران بگیرد. 

سرانجام، همان گونه که قدرت و هیبت پوشالی فرعون در برابر عصای موسی فرو ریخت قدرت عنکبوتی رژیم اسرائیل نیز در برابر موشک های نقطه زن بالیستیک فاتح و خیبرشکن دچار بهت و فرسایش شد. فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللهَ قَتَلَهُمْ وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللهَ رَمَی وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (انفال:۱۷) عصای موسای زمان (امام خامنه ای) تمام توطئه و هیمنه این رژیم را درهم شکست و همواره پیروزی از آن حزب خدا بوده ست. 

۶. تحمیق مردم و کشورها 

فرعون قوم خود را تحمیق کرد و عقول آنها را سبک شمرد و از وی اطاعت کردند: (فاستخف قومه فاطاعوه). (سوره زخرف،۵۴) فرعون با انواع وسائل مردم را تحمیق می کرد. فرعون دشمن بیداری و آگاهی و رشد فکری مردم مصر بود. حاکمان خود کامه و شیطانی صهیونیستی نیزبا این شیوه فرعونی یعنی استخفاف عقول برجوامع 3 اسلامی حاکم شده است. تفاوت دراین است که فرعون برای تحمیق مردم وسائل محدودی در اختیار داشت فرعونیان امروز با استفاده از وسائل گوناگون ارتباط جمعی، تهاجمات گسترده ای رسانه ای به استخفاف عقول ملتها مبادرت دارند تا اطاعت پذیری را درانان بارور سازند. 

بیدارگران اقلیم دانایی و دیانت که تداوم دهنده خط فکری و مکتبی حضرت موسی (ع) هستند رسالت بس خطیری در مبارزه با پروژه «استخفاف عقول جوامع» بر عهده دارند. جهاد تبیین به مثابه وظیفه یک مسلمان بیداردل و اهل بصیرت که مورد نظر مقام معظم رهبری حفظه الله است، دراین مورد نیز مصداق پیدا می کند. 

۷. وجود رهبر 

هادی وموعضه گر همان‌گونه که فرعون در فرهنگ قرآنی یک نماد است، موسی هم یک نماد است. موسی نماد ظلم ستیزی و مبارزه با استضعاف و خودکامگی است. سرنوشت تاریخ این گونه رقم خورده است که در تمام عصرها و نسل ها در برابر هر فرعونی، موسایی هم ظهور کند. خداوند به حضرت موسی دستور داد: به سوى فرعون برو که طغیان کرده است. «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى» سوره نازعات، آیه ۱۷) طغیان و ادعای ربوبیت در سرزمین مصر، از خوی استبدادی فرعون حکایت می‌کند. 

اولین سیاست جامع و کلان فرعون در مقابلۀ با حضرت موسی تکذیب، انکار، تحقیر و تمسخر است و چون این سیاست در برابر موعضه حسنه و منطق قوی حضرت موسی به بن‌بست رسید، سیاست افترا را پیش گرفت و گفت: «او یک جادوگر است و می‌خواهد شما را از سرزمین‌تان خارج کند»؛ از این رو ساحران با تجربه ای را جمع کرد؛ اما، در آن صحنۀ ساحران در برابر موسی تسلیم شدند و ایمان آوردند. فرعون در اثر این شکست طرح ترور موسی و هارون را که واعظان خداوند محسوب می شدند، دستور داد. امروزه این سیاست فرعون، به عنوان یک استراتژی راه‌بردی و کاربردی، در صدر برنامه های امنیتی نتانیاهو قرار گرفته است. راهبرد شکست خورده‌ی ترور مقام معظم رهبری از سوی نخست وزیر اسرائیل، تداوم سیاست فرعون است. همان گونه که فرعون نتوانست طرح ترور موسی و هارون را به اجرا بگذارد و منطق موسی بر تمام نظام مذهبی و اجتماعی فرعون خط بطلان کشید، طرح ناجوانمردانه نتانیاهو در ترور موسای زمان نیز با شکست مواجه شد. همان گونه که تمرد از فرمان خداوند و تکذیب موسی باعث فروپاشی قدرت فرعون و نابودی او شد در افتادن با وارثان موسی و طرح ترور ولی خداوند که موعظه‌گر دین و خیرخواه مردم دنیاست شکست حکومت فرعون زمانه را باعث خواهد شد. این یک مسئله و فرضیه علمی نیست که قابل نقد و ابطال باشد؛ بلکه وعده خداوند است که صد درصد قطعی است: هر که ما را تکذیب کند و از حق روى گرداند عذاب خدا در کمین اوست. هر کس با خدا و ولی خداوند درافتد، ورافتد. 

نتانیاهو همچون فرعون در طغیانگری از تمام خطوط قرمز خداوند عبور کرده ولذا سرانجام او تباهی ونابودی است. این که نتانیاهو می گوید: «حتی اگر خدا هم با آنها باشد، ما آنها را شکست خواهیم داد!» کاسه صبر خداوند را لبریز و دست انتقام از آستین خداوند بیرون کشیده واو را در کام خود فرو خواهد برد و نشان خواهد داد که تاریخ درس‌های فراوان برای درس و عبرت گیری دارد!