بروکینگز و مسائل ایران: اندیشکده آمریکایی چگونه برای کاخ سفید نسخه میپیچد؟
ایران و مسائل آن یکی از کانونهای مهم تمرکز و تحلیل اندیشکده و اتاقهای فکر آمریکایی است از جمله بروکینگز که از سال ۲۰۲۰ سهم ایران در بخش تحقیقاتی دفاع و امنیت این اندیشکده به ۴۶درصد رسیده است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ باعث تحولی عمیق و اساسی در مناسبات تهران و واشنگتن شد که خود حاصل دگرگونی حوزههای گوناگون از جمله سیاست و روابط خارجی ایران بود. این دگرگونی سبب شد، صاحبنظران سیاسی، تحلیلگران و نیز اتاقهای فکر دو کشور از زاویهای جدید و کاملا متفاوت با قبل، به اهداف، منافع و سیاستهای طرف مقابل نگریسته و از دریچه نگاه به کنشگری یک بازیگر متقابل، به تجزیه و تحلیل راهبردها و سیاستهای یکدیگر بپردازند.
طی سالهای گذشته، «اندیشکده بروکینگز» در شکل دادن به سیاست خارجی دولتهای آمریکا به خصوص کابینههای دموکرات ایالات متحده و ایدهپردازی برایشان نقش مهمی داشته است. این اندیشکده یکی از قدیمیترین و برجستهترین اندیشکدههای آمریکا است که هدف خود را ارائه پژوهشهایی با کیفیت بالا، استقلال و تأثیرگذاری در سیاست اعلام داشته است.
تحلیلگران بروکینگز تصریح داشتهاند، اگر هدف آمریکا و متحدانش ایجاد بیثباتی و وارد کردن ضربات نظامی به ایران است، سخت در اشتباهند زیرا ایران بهسرعت میتواند خسارتهای واردشده را جبران داشته و زیرساختهای حفاظتی خود را بازسازی کند
نام این نهاد که پایهریزی آن به سال ۱۹۱۶ میلادی برمیگردد، در سالهای گذشته با نامهایی مطرح چون «ریچارد نفیو» طراح تحریمهای ضدایرانی پیش از برجام، «رابرت آینهورن» و نیز «جان آلن» گره خورده که آلن در سال ۲۰۱۷ به ریاست بروکینگز برگزیده شد و اکنون «سیسیلیا النا روس» ریاست آن را برعهده دارد.
این اندیشکده نزدیک به ۳۰۰ کارمند، کارشناس و همکار پژوهشی غیرثابت دارد و بودجهاش از یکصد میلیون دلار فراتر میرود؛ بودجهای که گفته میشود از محل موقوفهها، کمکهای اهدایی افراد و نهادها و نیز دولتهای خارجی تامین میشود.
در خصوص مهمترین محورهای فعالیتهای پژوهشی این اندیشکده آمریکایی درباره مسائل ایران، «مجید عباسی» دانشیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری «رضا بخشیآنی» و «هانیه دانشور» در مقالهای تحت عنوان «نقش اندیشکده بروکینگز در تدوین سیاست خارجی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی ۲۰۱۶-۲۰۲۰» شکلگیری سیاست خارجی آمریکا در خصوص ایران را در سه حوزه امور بینالملل، دفاع و امنیت و خاورمیانه بررسی کردهاند. در ادامه بخشهایی از این مقاله را میخوانیم:
مسائل و محورهایی که بروکینگز در ارتباط با ایران پیگیری و واکاوی میکند
تمرکز بر ایران از جمله موضوعات تحت رصد اندیشکده بروکینگز در بخش تحقیقاتی امور بینالملل است. طیفی از اندیشمندان بروکینگز بر این باورند که ایران از طرفی به دلیل سیاست فشار حداکثری ترامپ و از طرف دیگر به دلیل تلاش برای حفظ نفوذ خود در منطقه، تحت فشار است.
از نظر کارشناسان این اندیشکده، ایران از گذشته تاکنون بهمنظور افزایش قدرت بازدارندگی خود، حمله به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را بهعنوان گزینهای مهم در نظر داشته است اما سیاستهای ترامپ مبنی بر خروج نظامیان آمریکا از کشورهایی مانند عراق و افغانستان در دور اول ریاست جمهوری وی، برگ برنده ایران را تحت تاثیر قرار داد.
با این حال، تحلیلگران این اندیشکده تصریح داشتهاند، اگر هدف آمریکا و متحدانش ایجاد بیثباتی در ایران و وارد کردن ضربات نظامی به ایران است، سخت در اشتباهند زیرا ایران بهسرعت میتواند خسارتهای واردشده را جبران داشته و زیرساختهای حفاظتی خود را بازسازی کند.
در سالهای گذشته، تحولات سیاسی ایران و پیامدهای آن در سیاست خارجی نیز از جمله محورهای رصد و تحلیل بروکینگز بوده است. به عنوان مثال و بنا بر یکی از تحلیلهای ارائهشده از سوی اندیشمندان اندیشکده بروکینگز، با روی کار آمدن اصولگرایان در ایران، تنشهای میان ایران و آمریکا افزایش مییابد و مخالفتهای این جریان با برجام به همراه دیدگاه مقابله با آمریکا، مشکلات متعددی را به وجود خواهد آورد.
اندیشکده بروکینگز در زمینه ریشهها و عوامل شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و مسائلی چون بروز جریانهای اعتراضی نیز گزارشهای متعددی منتشر کرده است. اندیشمندان این اندیشکده معتقدند که بروز برخی رخدادهای اعتراضاتی، نشاندهنده وجود خواستههایی جدی برای ایجاد تغییرات بنیادی در برخی حوزهها و مسائل است. جمهوری اسلامی نیز از طرفی در طول این چهار دهه ثابت کرده است که در برابر تغییرات بنیادین، مقاوم و مصون خواهد بود. گزارشهای این اندیشکده ابعاد مختلف اجتماعی-اقتصادی و همچنین ابعاد سیاسی اعتراضات شکلگرفته در ایران را در گزارشهای گوناگون مورد بررسی قرار داده است.
از دید تحلیلگران بروکینگز، ایران مشکلات سهگانهای از جنس اجتماعی-اقتصادی، سیاسی و بومشناختی دارد که از میان آنها، مشکلات سیاسی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردارند و اگر مشکلات سیاسی حل شود، این امکان وجود دارد که حل دو مشکل دیگر نیز تسهیل شود.
این اندیشکده از زوایایی مانند «تغییر نظام» نیز مسائل ایران را مورد واکاوی قرار داده و برای دولتهای متخاصم نسخههایی ارائه داده است؛ مثلا این که «پایگاههای اجتماعی داخل ایران باید با یکدیگر متحد شوند و خواستههای اصلی جنبش سبز و معترضان رویدادهای بعدی از جمله وقایع دیماه (۱۳۹۶) و ... با یکدیگر همسو گردد. این اقدام موجب میشود که تمام اقشار ایران اعم از کارگران، دانشجویان و زنان با یکدیگر متحد شوند و خواستههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را بهصورت تجمیعی اعلام دارند.»
بروکینگز و مسائل ایران: اندیشکده آمریکایی چگونه برای کاخ سفید نسخه میپیچد؟
همچنین در خصوص سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران در گزارشی به قلم «سوزان مالونی» از مدیران ارشد این اندیشکده آمده است: «هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۷ روی کار آمد، تهران توافقنامهای را امضا کرده بود که محصول سالها مذاکره سخت بود. هدف توافق، جلوگیری از پیشرفت مداوم هستهای تهران به سوی تسلیحات اتمی بود. این توافق ناقص بود اما در خدمت هدفی که برایش تعیین شد، عمل میکرد و هدف آن هم کسب اطمینان از این امر بود که ایران نمیتواند به تسلیحات هستهای دست پیدا کند. تصمیم سال ۲۰۱۸ ترامپ در کنار گذاشتن توافق هستهای، محدودیتهای تهران را از بین برد و برنامه زمانی برای دستیابی ایران به سلاح اتمی را از یک سال به حدود سه ماه و نیم کاهش داد. در حالی که فشار حداکثری ترامپ منابع ایران را کاهش داد اما ایرانیها به پذیرش توافقی تازه وادار نشدند. این خط مشی، منافع آمریکا در خاورمیانه را نیز با مشکل مواجه کرد و همزمان خسارتهایی را برای ۸۰ میلیون ایرانی به همراه داشت.»
از دید تحلیلگران بروکینگز، ایران مشکلات سهگانهای از جنس اجتماعی-اقتصادی، سیاسی و بومشناختی دارد که از میان آنها، مشکلات سیاسی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردارند
به نوشته مالونی، سیاست ترامپ به نحو چشمگیری غیرسازنده بود. ایالات متحده و شرکای واشنگتن باید از روند دیپلماتیک در تعامل با تهران برای رفع نقایص توافق هستهای استفاده کنند. از دید وی، راه حل توافق با جمهوری اسلامی ایران در افزایش فشارهای تحریمی یا گزینه نظامی نیست بلکه دولتمردان آمریکایی باید به سمت تداوم تعاملات دیپلماتیک و بهرهمندی از ابزار مذاکره بروند.
توصیههای بروکینگز در ارتباط با عراق
معادلات و مسائل نظامی-امنیتی در ارتباط با بازیگرانی مانند ایران، عراق و ایالات متحده، طی سالهای اخیر یکی از موضوعات مورد توجه اندیشکده بروکینگز بوده است. به عنوان مثال، یکی از توصیههایی که مقالات بروکینگز بوده چنین است که «در نخستوزیر عراق نباید از طریق گروههای مقاومت وارد درگیریهایی شود که دولت این کشور مایل به ورود به آنها نیست، بلکه باید به بازآفرینی اقتصادی بپردازد و توجه کشورهای جهان را به تعهد دولت عراق نسبت به ایجاد ثبات در کشور و برآوردن نیازهای فوری مردم عراق جلب کند.» بنا بر ادعای این کارشناسان، دولت عراق باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا تمایل و ظرفیت خود برای احیای اقتصاد را به مخاطبان داخلی و خارجی نشان دهد. بر پایه دیدگاه آنها، «مهمترین سلاح دولت پیگیری روند اصلاحات است که به وسیله آن، گروههای شبه نظامی وابسته به ایران کنار گذاشته میشوند و دولت از این طریق میتواند بر قلب و فکر ملت عراق تأثیرگذار باشد.»
این اندیشکده توصیه میکند: امنیت در عراق یکی از اجزای سیاست است و اگر دولت عراق و آمریکا بهصورت جدی خواستار مقابله با نیروهای شبه نظامی هستند، باید در عمل نیز به این خواسته خود پایبند باشند و در تمام زمینهها اراده و اشتیاق خود را نشان دهند و همچنین راهبرد سیاسی خاصی برای عواقب احتمالی آن در نظر بگیرند. آمریکا در حال حاضر روند تلافیجویانه را برای مقابله با نیروهای شبهنظامی ایران در عراق در پیشگرفته است اما این وضع میتواند به اصطکاک ناخواسته میان عراق و ایران منجر شود. این در حالی است که عراق فاقد ظرفیت لازم برای تقابل با ایران است.
بنا بر تحلیل این اندیشکده، آمریکا باید امنیت نظامی عراق را تأمین و از این کشور برای مقابله با ایران حمایت کند. آمریکا همچنین باید با همکاری نخستوزیر عراق راهبردی را تبیین کند که ائتلاف سیاسی غیرقابل نفوذی در مجلس عراق تشکیل شود. در این ائتلاف، گروههای مختلف سیاسی شیعه، سنی و کرد حضور خواهند داشت و از پشتیبانی آمریکا از عراق و حضور نیروهای آمریکا درعراق حمایت میکنند. این ائتلاف همچنین به نخستوزیر عراق تضمین میدهد که پس از مقابله با نیروهای حشدالشعبی و نیروهای متحد ایران، به جایگاه او آسیبی وارد نشود.
بروکینگز و مسائل ایران: اندیشکده آمریکایی چگونه برای کاخ سفید نسخه میپیچد؟
تاکید این اندیشکده بر این است که آمریکا بدون حضور نظامی در عراق، منافع خود را در زمینه مقابله با تروریسم در کل خاورمیانه از دست خواهد داد. با خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق، این امکان نیز وجود دارد که قدرت اطلاعاتی و تأثیرگذاری آمریکا کاهش یابد.
از دید برخی تحلیلگران اندیشکده آمریکایی، ایران در تلاش برای دستیابی به موشکهای قارهپیما برای حمله به آمریکا است و برنامه موشکی را بخش جداییناپذیر راهبرد دفاع ملی خود میداند
لازم به ذکر است که آمریکا چندین شبکه اطلاعاتی و جاسوسی در عراق دارد. به گفته اندیشمندان این اندیشکده، خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق در سال ۲۰۱۱ موجب شد که خسارتهای زیادی به منافع آمریکا در این کشور وارد شود.
گزینههای آمریکا برابر توان موشکی ایران
در گزارشهای منتشرشده از سوی این اندیشکده، بر موضوع مقابله با توان موشکی ایران نیز تأکید شده است. آمریکا در طول سال های متمادی به دنبال مهار برنامه موشکی ایران بوده است، زیرا از دید تحلیلگران این نهاد، توان موشکی ایران تهدید نظامی متعارفی برای ثبات منطقهای محسوب میشود و میتواند شرایط شلیک سلاحهای هستهای تولیدشده در ایران را فراهم آورد.
در یکی از گزارشهای مرتبط میخوانیم: ایران برخلاف تحریمهای آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل در زمینه تهیه مواد، تجهیزات و فناوری مورد نیاز برای ساخت تجهیزات انتقال سلاح های هستهای، به فعالیت خود ادامه داده و بالاترین و متنوعترین توان موشکی را در خاورمیانه دارد. به عقیده کارشناسان این اندیشکده، ایران برخی تجهیزات مورد نیاز خود را از کشورهای کره شمالی و چین تهیه و با توان داخلی خود، موشکهای کوتاهبرد و میانبرد سوخت مایع و جامد و همچنین موشکهای کروز تولید میکند. ایران همچنین در تلاش برای دستیابی به موشکهای قارهپیما برای حمله به آمریکا است و برنامه موشکی را بخش جداییناپذیر راهبرد دفاع ملی خود میداند.
اندیشمندان این اندیشکده برای مقابله با توان موشکی ایران، گزینههایی در اختیار مقامات آمریکا قرار دادهاند که عبارتاند از: کمک به کشورهای همپیمان برای تشدید نظارت بر تجارت و انتقال کالا و تجهیزات و همچنین کمک به افزایش توان نظامی و دفاعی در برابر موشکهای بالستیک، کروز و پدافند غیرعامل این کشورها، همکاری نزدیک با کشورهای همپیمان بهمنظور افزایش فشار دیپلماتیک علیه برنامه موشکی ایران، افزایش آگاهی بینالمللی در خصوص عواقب برنامه موشکی ایران، افزایش آگاهی از ابعاد مختلف برنامه موشکی ایران و در نهایت تکمیل برنامه دفاعی ناتو برای مقابله با حملات موشکی ایران. این اندیشکده همچنین تأکید میکند که آمریکا باید این آمادگی را داشته باشد تا در زمان و شرایط مناسب، وارد مذاکرات مستقیم بر سر توان موشکی ایران شود.
ایران پس از کشورهای اتحادیه اروپا و چین، جایگاه سوم را در سبد مطالعاتی اندیشکده بروکینگز به خود اختصاص داده است
در نتیجهگیری این مقاله آمده است: اندیشکده بروکینگز بهعنوان یکی از اندیشکدههای مطرح ایالات متحده مطالعات ویژهای در رابطه با مسائل مرتبط با ایران اعم از امور بینالملل، دفاع و امنیت و خاورمیانه صورت میدهد و ایران پس از کشورهای اتحادیه اروپا و چین، جایگاه سوم را در سبد مطالعاتی این اندیشکده به خود اختصاص داده است.
در پی وقوع حادثه ترور سردار سلیمانی و اقدام متقابل نظامی ایران علیه آمریکا در سال ۲۰۲۰، بخش تحقیقاتی دفاع و امنیت با سهم ۴۶درصدی، بیشترین تعداد گزارشهای این اندیشکده در قبال ایران را به خود اختصاص داده است. این بخش تحقیقاتی موضوعاتی از قبیل اقدام متقابل ایران برای انتقام شهادت سردار سلیمانی، تمرکز آمریکا بر عراق برای مقابله با نیروهای بسیج مردمی عراق و همچنین مقابله با توان موشکی و هستهای ایران را مورد بررسی قرار داده است.
این اندیشکده بهمنظور جهتدهی به سیاست خارجی آمریکا علیه ایران، گزارشهای خود را بهصورت مستمر در اختیار کنگره و مقامات حوزه سیاستگذاری ایالات متحده قرار میدهد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که این اندیشکده، با توجه به سابقه طولانی در حمایت از حزب دموکرات آمریکا، تأثیر به سزایی در سیاستهای اتخاذی دولت بایدن داشته است.
منبع: مجید عباسی، رضا بخشیآنی و هانیه دانشور، «نقش اندیشکده بروکینگز در تدوین سیاست خارجی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران: مطالعه موردی ۲۰۱۶-۲۰۲۰»، فصلنامه سیاست خارجی، خرداد ماه ۱۴۰۴.
نظر شما :