پیامی که باید عمیق درک شود
پیام‌های چندلایه رهبری به ملت ایران، نخبگان و محور مقاومت
دیپلماسی ایرانی: سخنان رهبر معظم انقلاب، پیوندی هوشمندانه میان تاریخ دینی و واقعیت‌های سیاسی و امنیتی روز برقرار می‌کند. ایشان با آغاز سخن از ماجرای سفر و شهادت امام رضا (ع) و نقش این واقعه در گسترش مکتب اهل بیت(ع) و تعمیق فلسفه عاشورا، هویت ملی-انقلابی ایران را در ریشه‌های دینی و مقاومت تاریخی تعریف کردند. در این روایت، تاریخ اهل بیت صرفاً یک خاطره معنوی نیست، بلکه ابزار مشروعیت‌بخشی به مقاومت امروز ملت ایران و الگویی عملی برای ایستادگی در برابر سلطه دشمنان است؛ همان‌طور که امام رضا(ع) در دل حکومت خصم مأمون عباسی پیام عاشورا را زنده نگاه داشت، ملت ایران نیز در برابر هژمونی آمریکا و رژیم صهیونیستی مأموریتی مشابه دارد.
ایشان با به‌کار بردن اصطلاح «جنگ تحمیلی دوم» برای توصیف حملات اخیر، پیام چندلایه‌ای منتقل کردند: از یک‌سو هم‌سنگ دانستن این رویارویی با جنگ ایران و عراق در ابعاد راهبردی و نظامی، و از سوی دیگر تثبیت تصویر پیروزی ملت ایران در افکار عمومی برای افزایش سرمایه نمادین مقاومت. این نام‌گذاری همچنین حامل پیام بازدارنده آشکاری به دشمن بود که حتی پس از ضربه نظامی، ایران قادر به تغییر معادلات است. رهبر انقلاب در ادامه با استناد به اعتراف یکی از مقامات آمریکایی، هدف ثابت و چهل‌وپنج‌ساله آمریکا را «مجبور کردن ایران به اطاعت» دانستند و این خواسته را معادل اهانتی راهبردی به عزت ملی و شأن تاریخی ایران معرفی کردند. بر این اساس، خصومت آمریکا ذاتی و تغییرناپذیر است و امید بستن به مذاکره‌ای که این هدف را تغییر دهد، خوش‌بینی نادرست محسوب می‌شود.
تأکید مهم ایشان بر این بود که دشمنان پس از ناکامی در جنگ سخت، به اختلاف‌افکنی داخلی روی آورده‌اند و میدان جدید نبرد، افکار عمومی و روابط اجتماعی داخل کشور است. در این نگاه، هرگونه تشدید شکاف‌های حیاتی جامعه، خواسته مستقیم دشمن محسوب می‌شود و نخبگان، رسانه‌ها و فعالان اجتماعی وظیفه دارند اتحاد ملی را حفظ کنند. زبان صریح و حتی تند ایشان در اشاره به عوامل و مزدوران دشمن، هم مرزبندی هویتی داخلی را تقویت کرد و هم پیام بازدارندگی به نیروهایی داد که ممکن است مرزهای سیاسی-امنیتی را نادیده بگیرند.
در کنار این، ستایش نقش نیروهای مسلح در تغییر معادلات و برجسته‌سازی کارآمدی و پیگیری دولت، تصویری از «هم‌افزایی نیروهای مسلح، دولت و مردم» به‌عنوان اضلاع اتحاد ملی ارائه کرد؛ الگویی که هم مانع دوگانگی‌های درونی می‌شود و هم انسجام رهبری کشور را در برابر فشار خارجی حفظ می‌کند. بخش پایانی سخنان ایشان به پیام روشن برای محور مقاومت و ملت‌های منطقه اختصاص یافت؛ محکومیت شدید جنایات رژیم صهیونیستی همراه با دعوت به اقدامات عملی و اثرگذار، مانند اقدام انصارالله در بستن مسیرهای حمایتی به رژیم، بار دیگر نشان داد که پشتیبانی عملی ایران از جبهه مقاومت، یکی از خطوط قرمز سیاست خارجی کشور است و راهبرد ضربه غیرمستقیم به رژیم صهیونیستی با بهره‌گیری از عمق استراتژیک منطقه‌ای ادامه خواهد یافت.
در لایه‌های زیرین این سخنان، چند پیام راهبردی نهفته بود: مدیریت افکار عمومی پس از بحران نظامی با برجسته کردن تصویر پیروزی، انتقال تمرکز از تهدید خارجی به انسجام داخلی به‌عنوان اصل بقا در جنگ نرم، تعریف چارچوب دشمنی آمریکا به‌عنوان یک واقعیت پایدار که سیاست خارجی باید بر مبنای آن شکل گیرد، هشدار به نخبگان برای پرهیز از تخریب مبانی نظام، و ارسال پیام بازدارندگی آشکار به رژیم صهیونیستی. این مجموعه نشان می‌دهد که مخاطب این سخنان فقط ملت ایران نبود، بلکه نخبگان داخلی برای حفظ وحدت، نیروهای مسلح به‌عنوان نماد قدرت، و ملت‌های منطقه و گروه‌های مقاومت برای استمرار اقدامات عملی نیز هدف پیام بودند. راهبرد کلان نهفته در این سخنان، درک علت ریشه‌ای دشمنی آمریکا، پذیرش استمرار آن، و تقویت اتحاد داخلی به‌عنوان سپر دفاعی کشور است؛ راهبردی که با سیاست خارجی فعال و حمایت عملی از محور مقاومت تکمیل می‌شود.
نظر شما :