نکاتی که باید توجه کرد
وقوع جنگ دوازده روزه رژیم صهیونی، نمونه بارز وفاق ملی در کشور

نویسنده: دکتر محمد بیدگلی، دکترای علوم سیاسی و کارشناس مسائل ایران
دیپلماسی ایرانی: اهمیت وفاق ملی در ایجاد ثبات و امنیت اجتماعی نهفته است. زمانی که هم مردم هم گروه های سیاسی با یکدیگر همکاری و همفکری داشته باشند، مجال کمتری به اقلیت های تندور می دهند و میتوانند به راهحلهای مؤثری برای مشکلات مشترک دست یابند. این وفاق موجب میشود که تنشها و اختلافات کاهش یابد و افراد با دیدگاههای مختلف به یکدیگر نزدیکتر شوند. چگونگی تحقق وفاق ملی نیازمند اقدامات عملی و برنامهریزی دقیق است. نخستین گام، ایجاد فضایی برای گفتوگو و تبادل نظر میان اقوام و گروههای مختلف است. برگزاری نشستها، کارگاهها و همایشها میتواند به تقویت ارتباطات و درک متقابل کمک کند.
همچنین، رسانهها نقش مهمی در اطلاعرسانی و ترویج فرهنگ وفاق ایفا میکنند. وفاق ملی نهتنها به تقویت هویت ملی کمک میکند، بلکه زمینهساز رشد و پیشرفت کشور در عرصههای مختلف خواهد بود. این اتحاد میتواند بهعنوان یک نیروی محرکه در مسیر توسعه پایدار عمل کند و آیندهای روشنتر برای نسلهای آینده رقم بزند.
نباید فراموش کرد که ایران متعلق به همه ایرانیان است. به نظر میرسد همگرایی هر چه بیشتر جریانهای مختلف اجتماعی، سیاسی و مذهبی حول سه محور مردم، دین و ولایت میتواند وفاق ملی را به انسجام ملی تبدیل کند. جریانهای سیاسی و اجتماعی میتوانند نقش کلیدی در ایجاد وفاق ملی ایفا کنند، چرا که آنها بیشتر به عنوان واسطههای بین مردم و حکومت عمل میکنند.
تاثیر متقابل وفاق ملی و برقراری عدات بر یکدیگر
وفاق ملی باعث میشود منابع کشور به جای صرف درگیریهای داخلی، به سمت رشد اقتصادی، توسعه علمی و اجتماعی هدایت شوند؛ در مقابل، نبود وفاق ملی میتواند به بیثباتی، هدررفت منابع و تضعیف زیرساختهای توسعه منجر شود. جریانهای فکری، سیاسی و اجتماعی هر کشوری باید حول محور منافع کل آن کشور یا نظام با هم به توافق برسند و اختلافاتی که دارند در جزئیات و ذیل آن نظام تعریف شود، بنابراین باید روی محورهای کلی وفاق داشته باشند.
در جامعه ما یکی از محورهای وفاق ملی همان بحث عدالتخواهی است که میتواند انسجام جریانهای مختلف فکری را موجب شود. وفاق ملی و عدالت اجتماعی به شدت به یکدیگر وابستهاند به طوری که بدون عدالت، وفاق ملی پایدار نخواهد بود زیرا نابرابری و احساس تبعیض میتواند موجب شکاف اجتماعی شود.
برای رسیدن به وفاق ملی، سیاستگذاریها باید در چه راستایی انجام شود؟
وفاق ملی نقطه اصلی اتکای ما برای حل نه تنها مسائل سیاست خارجی، بلکه تمامی مشکلات گریبانگیر در کشور است. ما نباید دانسته و یا نادانسته به شکاف اجتماعی و دعواهای سیاسی در جامعه دامن بزنیم. دولت برای اینکه بتواند در عرصه سیاست خارجی و نظام بینالملل پشتوانه محکمی داشته باشد، ابتدا باید بتواند وفاق ملی را در داخل کشور و در میان مردم تقویت کند.
به نظر میرسد حل دشواریِ چیستیِ وفاق ملی و دشواریهای دستیابی به آن، مستلزم نگاهی عمیق به این مقوله و نیز بهرهگیری از رویکرد دانش سیاستگذاری عمومی برای ایجاد سازکارهای برقراری وفاق ملی در ایران است.
برای ایجاد وفاق بین جریانهای مختلف فکری باید تمسک به قانون اساسی و مبانی اصلی آن که تعهد به اسلام و ولایت فقیه است، تقویت شود و با این رویکرد وفاق ملی تدارک دیده شود.
بهرهگیری از پتانسیل کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس، نگاه واقعبینانه دولت به بریکس و سازمان همکاریهای شانگهای، جلوگیری از تحلیل و تخلیه سرمایهها و ذخایر راهبردی کشور نظیر نیروی انسانی توسعه یافته، تدوین گفتمان و سند راهبردی سیاست خارجی، تشکیل ساز و کارهایی برای هماهنگی در عرصه سیاست خارجی از سوی دولت، ارتباط مستمر دولت با دانشگاهیان، لزوم توجه کلنگر دولت به مسائل سیاست خارجی، توجه به ظرفیت ژئواکونومی ایران، توسعه راهبرد وفاق دولت چهاردهم به عرصه سیاست خارجی در تعامل با سایر نهادهای تصمیمساز در کشور، اتصال ایران به زنجیره ارزش جهانی از مهمترین نکات است.
تاثیر وفاق ملی بر ایجاد توسعه در کشور
وقتی از وفاق سخن به میان میآید، مهمترین مؤلفه، ایجاد فرصت برابر برای همه اقشار این کشور است؛ یعنی هر کسی شایستگی داشت باید بتواند در مسند قرار بگیرد، فارغ از اینکه چه تفکر سیاسی داشته باشد یا از چه قومیت، مذهب و جنسیتی باشد. این نکته مورد تاکید رئیس محترم جمهوری در سخنرانی های مختلفشان است.
یکی از اصلیترین موارد توسعه و پیشرفت در کشور ما همراهی، همگامی و همکاری همه نیروهای اجتماعی است.
کشور ما امروز در مقابل استکبار جهانی قرار گرفته که از امکانات جهانی برخوردار است. لذا ما در داخل کشور خودمان نمیتوانیم امکانات خود را متفرق کنیم.
به کدام مصادیق در کشور خودمان و عرصهبینالملل میتوان به عنوان نتایج وفاق ملی اشاره کرد؟
در ایران، همکاری ملی در طول جنگ دوازده روزه رژیم صهیونی، نمونه بارز وفاق ملی بود؛ در طول این دوازده روز، وفاق ملی میان اقشار مختلف مردم و گروههای سیاسی ایستادگی کشور در برابر حملات خارجی را باعث شد.
می توان گفت بزرگترین مزیت انقلاب اسلامی در مقابل نظام جهانی تأکید بر معنویات و ارزشهای انسانی و الهی است که ما برای نشان دادن برتری نظام اسلامی باید روی همین ارزشهای انسانی و الهی تأکید فراوان داشته باشیم و موارد خلاف اخلاق الهی و انسانی که در غرب مشاهده میشود را گوشزد کنیم.
بیتردید وفاق و همگرایی ملی برای ارتقای تصویر ایران به افزایش قدرت نرم و عزت ملی منجر خواهد شد و ماحصل این افزایش قدرت نرم کشورمان می تواند در حوزه های ملموستر نظیر سیاست، اقتصاد و اجتماع نیز بروز و ظهور یابد.
نظر شما :