پیامی که برای ایران، روسیه و چین دارد
بگرام، کانون تقابل منافع و چالشهای ژئوپلیتیک در قلب آسیا
دیپلماسی ایرانی: پایگاه هوایی بگرام، واقع در کمتر از یک ساعت فاصله از کابل، نمادی تاریخی از حضور و نفوذ قدرتهای خارجی در افغانستان است. ساختهشده در دهه ۱۹۵۰ با کمک شوروی و سپس توسعهیافته توسط نیروهای آمریکایی پس از ۲۰۰۱، این پایگاه نه تنها از نظر نظامی بلکه به عنوان یک کانون سیاسی و نماد حضور بینالمللی در منطقه ایفای نقش کرده است. بگرام که زمانی بزرگترین پایگاه هوایی آمریکا در آسیای مرکزی بود، اکنون به نقطهای حیاتی برای آینده ژئوپلیتیک افغانستان، آمریکا و رقبای منطقهایاش بدل شده است.
ادعای دونالد ترامپ مبنی بر تلاش برای بازپسگیری بگرام پس از خروج شتابزده آمریکا در تابستان ۲۰۲۱، نشاندهنده تاکید ویژه بر اهمیت استراتژیک این پایگاه است. نزدیکی بگرام به تاسیسات هستهای چین و موقعیت آن در تقاطع جنوب، مرکزی و غرب آسیا، بگرام را به کلیدی راهبردی برای نظارت، کنترل و مقابله با تهدیدات متعدد تبدیل کرده است. ترامپ بارها بازپسگیری این پایگاه را نه تنها به عنوان اقدامی علیه طالبان بلکه به مثابه مانعی در برابر گسترش نفوذ چین معرفی کرده است. این موضوع تأکیدی بر رقابت پیچیده آمریکا با بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است که هرکدام منافع و نگرانیهای خاص خود را دارند.
از منظر طالبان، بگرام نه تنها نماد اشغال بلکه یک هدف استراتژیک در دفاع از حاکمیت ملی تلقی میشود. موضع رسمی طالبان بر عدم پذیرش حضور نظامی خارجی و تاکید بر روابط سیاسی و اقتصادی بدون بخش نظامی، چالشی جدی برای هرگونه بازگشت نظامی آمریکا به این پایگاه است. در عین حال، طالبان در تلاش است با حفظ تعاملات دیپلماتیک محدود و بهرهگیری از رقابتهای منطقهای (مانند روابط با چین و روسیه) مشروعیت خود را تقویت کند. تلاش آمریکا برای بازپسگیری بگرام میتواند این تعادل شکننده را به مخاطره بیندازد و منجر به تنشهای جدید منطقهای شود.
از سوی دیگر، تهدید فزاینده گروههای تروریستی مانند داعش خراسان و القاعده، مسئولان و کارشناسان آمریکایی را از افزایش ناامنی و استفاده مجدد این پایگاه به عنوان کانون عملیات ضدتروریستی نگران کرده است. بگرام با تجهیزات نظامی گسترده، باندهای پروازی بلند و موقعیت مرکزی خود امکان واکنش سریعتر به تهدیدهای منطقهای را فراهم میکند؛ چیزی که پایگاههای فعلی آمریکا، به دلیل فاصله زیاد، ندارند. اما بازپسگیری این پایگاه بدون درگیری، تأمین امنیت پایدار و توافق سیاسی طولانیمدت ناممکن و بسیار پرهزینه است.
بازسازی بگرام نه تنها بار مالی سنگینی دارد، بلکه پیامدهای سیاسی و بینالمللی گستردهای به همراه دارد. این اقدام میتواند روابط آمریکا با طالبان، کشورهای همسایه و بازیگران کلیدی منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد و سیاستهای منطقه را وارد مرحلهای حساس و پرتنش کند. همزمان، باید هزینههای ناشی از تنشهای داخلی در آمریکا، دادوستدهای سیاسی، و واکنش افکار عمومی داخلی را نیز در نظر گرفت. آمریکا در این نقطه با یک موازنه ظریف میان منافع استراتژیک منطقهای، ضرورت مقابله با تهدیدات هستهای و تروریستی و هزینههای سیاسی و نظامی قرار دارد.
در ابعاد گستردهتر، بگرام به نمادی از تغییرات ژئوپلیتیک در آسیای مرکزی تبدیل شده است؛ جایی که رقابت قدرتهای بزرگ به طور مستقیم بر سر کنترل مسیرهای انرژی، نفوذ سیاسی و امنیت منطقه جریان دارد. بازپسگیری یا حتی تلاش برای بازپسگیری پایگاه، سیگنال مهمی به بازیگران منطقهای مثل چین، روسیه، ایران، هند و پاکستان ارسال خواهد کرد که منافع آنها را دستخوش تغییرات میکند.
در نهایت، بگرام فراتر از یک پایگاه نظامی ساده است؛ مرکز ثقل بازی قدرتهای بزرگ، آزمون سیاستهای منطقهای و نماد نقطه تماس میان منافع ملی، امنیتی و سیاسی داخلی و بینالمللی است. هر تصمیم درباره این پایگاه، پیامدهای عمیق و بلندی دارد که تأثیرش را در سالها و دهههای آینده منطقه شاهد خواهیم بود



نظر شما :