اجلاس پاريس بدون تهران

۰۱ دی ۱۳۸۷ | ۱۹:۱۹ کد : ۳۴۷۶ اخبار اصلی
يادداشتى از مرتضى کاظميان، تحلیلگر مسائل سیاسی
اجلاس پاريس بدون تهران
یکشنبه‌ی گذشته، پاریس میزبان اجلاسی در مورد افغانستان بود. تمامی همسایگان این کشور-به جز ایران- در این کنفرانس حضور یافتند تا درباره‌ی امنیت و ثبات در افغانستان، و نیز تدوین تصمیمات و  قوانین سخت در موردقاچاق مواد مخدر و همکاری علیه گروه‌های تروریستی، با یکدیگر به گفت و شنید بپردازند. بحران افغانستان و وضعیت منطقه، مشکلات اقتصادی این کشور، و نیز مشارکت بیشتر افغان‌ها در  برقراری امنیت و بازسازی کشورشان از دیگر موضوع‌های اساسی کنفرانس بین‌المللی پاریس بود.
 
جای خالی تهران در اجلاس یادشده محسوس بود. البته پس از اظهارات تند نیکولا سارکوزی، رییس‌جمهور فرانسه علیه مقا‌م‌های سیاسی ارشد جمهوری اسلامی، قابل پیش‌بینی بود که منوچهر متکی، وزیر امور خارجه‌‌ی دولت احمدی‌نژاد به پاریس سفر نکند؛ اما نه تنها سفیر ایران در فرانسه (به‌عنوان نماینده‌ی جمهوری اسلامی) در این اجلاس حضور نیافت، بلکه بنا به گفته‌ی اریکشووالیه، سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه، هیچ کس به نمایندگی از ایران در این اجلاسشرکت نکرد. و این رویداد، البته معنادار و به‌شدت قابل تامل بود.
 
سارکوزی، رییس‌جمهور فرانسه حدود 10 روز پیش در یک سخنرانی در کاخ الیزه پاریس گفته بود: «نمی‌دانم چگونه مردمی فرهیخته، آزاده و با فرهنگ مثل ملت ایران که یکی از باستانی‌ترین ملل و دارای یکی از تمدن‌های قدیمی جهان است، باید امروز چنان گرفتار شوربختی شوند که برخی از رهبران کنونی این کشور، نماینده‌ی آنان باشند.» وی در اظهارات تند خود، تصریح کرده بود که رییس‌جمهور کنونی ایران، نه تنها نماینده‌ی مردم این کشور نیست بلکه سخنگوی تمامی نظرات موجود در ساخت قدرت ایران نیز محسوب نمی‌شود. وی همچنین تاکید کرده بود:«من حاضر نیستم با کسی که خواستار محو اسرائیل از روی نقشه جهان شده است، دست دهم.»
 
در واکنش به سخنان سارکوزی بود که وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد از شرکت در اجلاس بازسازی افغانستان در پاریس خودداری می‌کند. محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهوری اسلامی ایران نیز در سفر اخیر خود به استان خوزستان، به سخنان سارکوزی واکنش نشان داد و گفت: «هرکس می‌خواهد با ملت ایران گفت‌و‌گو کند بداند ملت ایران هیچگاه رژیم صهیونیستی را به رسمیت نخواهد شناخت و همه بدانند ملت ایران با کسانی مذاکره می‌کند که خواهان محو جنایت، تجاوزگری و اشغالگری و اندیشه و اساس صهیونیسم از جهان هستند.»
 
سخنان شدیداللحن و اخیر سارکوزی، چندان غریب نیست؛ او نه تنها از همان هنگام که وزیر کشور ژاک شیراک بود، روش سرسختانه‌ای در قبال جمهوری اسلامی داشت؛ بلکه پس از انتخاب به عنوان رییس‌جمهور فرانسه نیز مواضعی نزدیک‌تر به واشنگتن و دولت بوش را مورد توجه قرار داد. رویکردی که به‌گونه‌ای محسوس با سنت فرانسه و پیشینیان او در کاخ الیزه، در تفاوت است.
 قابل اشاره است که برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه نیز همچون سارکوزی مواضعی سرسختانه را علیه جمهوری اسلامی اتخاذ می‌کند. به‌ بیان دیگر، دستگاه دیپلماسی فرانسه سیاست‌ها و رویکردهای تندی را علیه دولت احمدی‌‌نژاد در دستور دارد.
 
 به تصریح صاحب‌نظران، سارکوزی برخلاف سنت جمهوری پنجم فرانسه که بر رابطه‌ی نزدیک با کشورهای مسلمان خاورمیانه، و حفظ تعادل پاریس در قبال چالش اعراب و اسراییل، مبتنی است؛ بیشتر سیاستی متمایل به اسراییل را اتخاذ کرده است. این‌چنین، قابل پیش‌بینی است که روابط پاریس-تهران، با توجه به سیاست‌های جمهوری اسلامی و به‌ویژه مواضع ابراز شده از سوی احمدی‌نژاد در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، در وضع مناسبی نباشد.
اما -با کمال تاسف-چالش مزبور و مجادله‌ی لفظی اخیر موجب شد که ایران، به‌مثابه‌ی یکی از مهمترین کشورهای همسایه‌ی افغانستان -که از جنبه‌های گوناگون تاریخی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، و حتی اجتماعی، با تحولات افغانستان و مردم این کشور و حکومت کابل، پیوندی وثیق و مناسبات و تاثیر و تاثراتی غیرقابل اغماض دارد- در اجلاس پاریس شرکت نکند.
 
قابل اشاره است که در این اجلاس، وزیران خارجه‌ی پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، چین، هند، پنج کشور عضو دائم شورای امنیت، آلمان و ایتالیا، نماینده ویژه سازمان ملل درافغانستان، و مقامات ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا، حضور داشتند. ضمن این که همه‌ی کشورهایی که در افغانستان نیروی نظامی دارند نیز جزء مدعوین اجلاس بودند.
در روزهایی که ایالات متحده، انگلستان و حتی فرانسه در پی فراهم ‌آوردن زمینه‌ی بازگشت طالبان به صحنه‌ی سیاسی افغانستان و گفت‌وگو و مذاکره با مقام‌های ارشد این جریان فکری-سیاسی افراطی هستند، و امکان‌هایی چون اجلاس پاریس، فرصت‌هایی مناسب برای انتقال اطلاعات، لابی و نیل به تفاهم و یا همفکری و تبادل دیدگاه‌هاست، قابل تامل است که تهران ترجیح می‌دهد در هیچ سطحی در این اجلاس مهم شرکت نکند. این اتفاق در حالی به‌وقوع پیوست که متکی پیش از آن که عدم حضورش در اجلاس مزبور، نهایی گردد، درباره‌ی اجلاس پاریس، گفته بود: «این نشست می تواند فرصت مناسبی برای تغییر سیاست‌های غلط آمریکا در افغانستان ایجاد کند». اما اینک تهران بدون حضور در چنین اجلاسی، ناگزیر از پیگیری برخی تصمیم‌ها و یا صرف انرژی فراوان برای تغییر و اصلاح آنها در جهت تامین منافع ملی ایران خواهد بود.
 
بدیهی است که برقراری ثبات و امنیت در افغانستان، بدون حضور موثر و فعال ایران، با مشکلات جدی مواجه است؛ اما از سوی دیگر نیز باید توجه داشت، که عدم شرکت در چنین اجلاس‌هایی، تهران را نیز از حضور فعال و ایفای نقش موثر در تحولات منطقه -و به‌ویژه افغانستان- محروم می‌سازد؛ آن هم با توجه به تاثیرات انکار‌ناپذیر تحولات افغانستان بر ایران (از پیامدهای حضور گسترده‌ی مهاجران افغان در ایران گرفته تا ترانزیت مواد مخدر و تحرک طالبان و ناامنی و بی‌ثباتی در افغانستان).
اصل 152 قانون اساسی تصریح می‌کند:«سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه‌جویی و سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم‌تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دول غیرمحارب استوار است.»
 
این‌که در مقام عمل، و در تعامل و مناسبات دیپلماتیک با کشورهای دیگر، و نیز در طراحی خطوط اصلی دیپلماسی، اصل مزبور چگونه مهندسی و عملیاتی و محقق می‌شود، پرسشی است که حداقل در مورد اخیر (عدم حضور هیچ مقامی از تهران در اجلاسی مربوط به اوضاع افغانستان) نیازمند پاسخ قانع‌کننده و شفاف است. چرا که بحث بر سر حقوق مسلمانان (افغانیان) همسایه‌‌ی ایران است؛ محاربه‌ای با دولتی در کار نیست؛ تعهدی به قدرت سلطه‌گری داده نشده؛ و ...
 
از این دست ملاحظات و پرسش‌ها و نقدها در خصوص سیاست خارجی دولت احمد‌ی‌نژاد، کم نیست. به‌نظر می‌رسد که -متاسفانه- در موارد متعددی، سیاست‌گزاران دیپلماسی در جمهوری اسلامی بیش از آن‌که «منافع ملی» را مورد توجه قرار دهند، به «منافع حکومت» اولویت می‌دهند. این‌چنین، «فرصت»های ارزشمندی از کف «ایران» می‌رود که چه‌ بسیار از آنها قابل جبران نیستند.   

نظر شما :