حقیقت آنچه بین مالکی و الضاری گذشت

۳۰ بهمن ۱۳۸۷ | ۱۵:۱۶ کد : ۳۹۴۵ اخبار اصلی
يادداشت عبدالحسين الموسوى از اعضاى مجلس اعلاى اسلامى عراق براى دیپلماسی ایرانی.
حقیقت آنچه بین مالکی و الضاری گذشت

این روزها شاهد بحث و جدل های گسترده­ای در روزنامه­ها، شبکه های ماهواره­ای و سایت­های اینترنتی میان هیات علمای مسلمین به ریاست شیخ حارث الضاری با دفتر رسانه­های نخست­وزیری آقای نوری مالکی هستیم.  

در روز سه­شنبه 3/2/2009 دفتر نوری مالکی با صدور بیانیه­ای تقاضای ملاقات با حارث الضاری را رد کرد و آن را ادعایی بی­اساس دانست. یک روز قبل از آن یعنی در روز 2/2/2009 حارث الضاری در مصاحبه با شبکه البغدادیه مدعی شده بود که نوری مالکی تقاضای ملاقات با وی داده و از او خواسته­ است که به دیدنش برود.

نکته تعجب­آور در دو طرف این قضیه، کتمان شدید هر دو طرف بر عدم وجود چنین تماس­هایی میانشان حتی تا آن تاریخ است در حالی که آنچه به رسانه­ها درز کرده نشان می­دهد که میان این دو یعنی حارث الضاری و دفتر نخست­وزیری واقعا تماس­هایی حتی فراتر از آنچه تصور کنیم، برقرار بوده است. اما به محض این که خبر این تماس­ها در رسانه­ها مطرح شد دو طرف علیه یکدیگر برخاستند و برای این که در مفتضح یکدیگر پیش­دستی کنند، سخنان آتشین علیه هم سر دادند. 

به رغم وجود دگرگونی­های سیاسی در عرصه و موقعیت سیاسی عراق که واقعا همه را متحیر و شوک­زده کرده است، بخش­های مشترکی میان دو طرف یعنی الضاری و مالکی به چشم می­خورد که در کنار اختلاف­هایشان که واقعا خطیر و اساسی است، این مشترکات نیز پررنگ است.

یکی از این وجه­­های مشترک وجود خصلت­های خود محور در میان آنان است به گونه­ای که هر دو طرف با تحقیر یکدیگر حتی با افشای روابطشان با هم­پیمانانشان این خصلت­ خود را بیش از پیش نشان می­دهند. با این تفاوت که یک نفر بر هرم قدرت ایستاده در حالی که طرف مقابل تلاش دارد با سبقت گرفتن از دیگر مخالفان نخست­وزیر خود را در راس هرم اپوزسیون مخالف دولت و نظام نوین عراق جا بزند. وجود همین خصلت­های مشترک است که دو طرف را بر آن داشته که با یکدیگر تماس برقرار کرده و قرارهایی را با هم بگذارند. تماس­هایی که ظاهرا برخی از آنها افشا شده و برخی دیگر هنوز افشا نشده باقی مانده است.

اما این دو دشمن مشترکی نیز برای خود تصور می­کنند. هر دوی آنها با مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب اسلامی و احزاب اصلی هم­پیمان کردستان اختلاف نظر عمیق پیدا کرده­اند و این وجه اشتراکی میان این دو شده تا برای ایجاد رابطه با یکدیگر دست به کار شوند.

پیش از این شاهد بوده­ایم که حارث الضاری تا چه اندازه بی­پروا و حتی با زدن تهمت و افترا به انتقاد از این سه جریان اصلی سیاست در عراق زده و در همین راستا نوری مالکی نیز همه تلاش خود را به کار برده تا با استفاده از امکاناتی که صرفا خود در اختیار دارد این سه جریان اصلی در عراق را چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه وجود فیزیکی تضعیف کند.

ظاهرا هدف آقای مالکی از برقراری این ارتباط جایگزین کردن هیات علمای مسلمین و جریان وابسته به الضاری با رهبران کنونی اعراب سنی در عراق که در عملیات سیاسی در عراق مشارکت فعالانه دارند، است. کما این که جناب نخست­وزیر از هیچ تلاشی برای تضعیف حرکت سیاسی در کشور در تمام زمینه­ها فروگذار نبوده و همواره تلاش کرده جریان­های سیاسی کنونی در عراق چه شیعه، چه سنی و چه کرد را از گردونه رقابت­ها حذف کند.

بر اساس تجربه­ای که ما در طول پنج سال گذشته در مجلس اعلای اسلامی عراق داشته­ایم که چه بسا مورد تایید برخی جریان­های فعال در جریان صدری، هم­پیمانان کردستانی و اعراب سنی از جمله حزب اسلامی نیز باشد، باید به اطلاع آقای الضاری برسانم که نه تنها مالکی چیزی به شما نخواهد داد بلکه از شما و جریان­هایتان به عنوان ابزار تاکتیکی برای ضربه زدن به دیگر نیروهای سیاسی استفاده می­کند و قبل از هر چیز هم جایگاه و موقعیتتان را هدف قرار می­دهد به گونه­ای که بعد از مدتی در می­یابید که تنها دنباله رو دود بوده­اید.    

آقای مالکی متاسفانه از همه امکانات دولتیشان سوء استفاده می­کنند تا به تمام هم­پیمانان و دشمنان به طور جداگانه ضربه بزنند کما این که مشابه این رفتارشان را در مارس 2008 در بصره دیدیم که خیلی زود به دیگر استان­های عراق سرایت کرد یا در جای دیگر به تاسیس مجلس اسناد مبادرت ورزید تا عشایر را به نفع خود بخرد.

چیزی که در این میان همه را نگران کرده، تداوم این روند تا بدانجایی باشد که بخواهد قوه نابود شده دیکتاتوری مجددا بیدار شود و تاریخ به شکلی دیگر تکرار شود.

در این جا نه تنها به الضاری بلکه به تمام جریان­های سیاسی که گمان می­کنند، می­توانند از مالکی استفاده کرده تا به نیاتشان برسند، گوشزد می­کنیم که به بی­راهه رفته­اید چرا که مالکی از شما به عنوان ابزاری برای ضربه زدن به دیگر جریان­های سیاسی استفاده خواهد کرد، کافی است نگاهی به شیوه عمل مالکی با هم­پیمانانش بیندازید تا ببینید وی چه سیاست و شیوه­ای را اتخاذ کرده است. تمام وزارت­خانه­ها عملا بیکار شده­اند چرا که آقای مالکی برای تک تک وزارت­خانه­ها سازمان­های موازی تحت نفوذ و کنترلش تشکیل داده تا عملا وزارت­خانه­ها بی­خاصیت شوند و نتوانند کاری از پیش ببرند. از چنین رفتاری چه چیزی برداشته می­شود؟ آیا کسی که چنین روشی اتخاذ کرده، جایی برای تازه واردها می­گذارد؟


نظر شما :