نفوذ ايران و آمريکا در منطقه‌اى مشترک

۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ | ۱۶:۰۰ کد : ۴۵۱۸ اخبار اصلی
ديدن تصاويرى از دست دادن و لبخند زدن چاوز و اوباما در برابر يکديگر براى همه حاضران تعجب‌آور بود. هوگو چاوز هميشه و حتى به شيوه‌هاى غير ديپلماتيک از آمريکا و رهبرانش انتقاد مى‌کند...
نفوذ ايران و آمريکا در منطقه‌اى مشترک

مقامات برزيل اعلام کردند که محمود احمدى‌نژاد قرار است در تاريخ ششم ماه مى (16 ارديبهشت) براى گفت‌و‌گو با لوييس ايناسيا لولا داسيلوا به برزيل سفر کند. بنا به اعلام خبرگزارى‌ها، انتظار مى‌رود که دو طرف در مورد تقويت روابط دو جانبه گفت‌وگو کنند.

احمدى‌نژاد قرار است در سفر به آمريکاى لاتين، به ونزوئلا نيز سفر کند. هوگو چاوز، رييس جمهور ونزوئلا در تاريخ 4 آوريل در سفرش به تهران گفته بود که احمدى‌نژاد و وى به زودى براى نهايى کردن توافق شرکت معدن مشترک ميان دو طرف با يکديگر ديدار مى‌کنند.

اين در حالى است که هيلارى کلينتون روز جمعه اعلام کرد روسيه، ايران و چين راه خود را به سوى آمريکاى لاتين باز کرده‌اند و منافع بسيارى را در اين منطقه کسب کرده‌اند که مى‌تواند حضور آمريکا در اين منطقه را به مخاطره بيندازد. اوعلت به وجود آمدن چنين وضعيتى را سياست‌هاى بوش دانست که به دنبال منزوى کردن کشورهاى دشمن قاره آمريکا بود.

وى در ادامه گفت: من فکر نمى‌کنم در جهانى که اکنون چند قطبى شده است و در موقعيتى که ما به دنبال رقابت روس ها و چينى‌ها و ايرانى‌ها هستيم، منافع ما با پشت کردن به نيم‌کره‌اى که مال خودمان است تامين شود.

 چرا آمريکا نگران است؟

تا نیم قرن گذشته، احساس خطر از توسعه نفوذ کمونیسم و شوروی در آمریکای لاتین، عامل اصلی نگرانی‌های واشنگتن و اصلی‌ترین محرک ایالات متحده برای کنترل و اعمال نفوذ بر کشورهای آمریکای لاتین بود که با کوچکترین اشتباه مقامات وقت ایالات متحده آمریکا به سادگی و با کمترین مقاومتی به دامان کمونیست‌ها افتاد، اما اکنون دیگر خطری از بابت کمونیست‌ها و تفکراتشان ایالات متحده را تهدید نمی‌کند.

با اين موضع‌گيرى وزير امور خارجه آمريکا، بايد اين سوال را مطرح کرد که عامل نگرانى آمريکا چيست؟

به گفته کلينتون، اکنون آمريکا در حال آماده شدن براى تقويت روابط با کشورهاى منطقه از جمله با هوگو چاوز است تا با حضور و نفوذ کشورهاى ديگر مانند ايران و روسيه در اين منطقه مقابله کند.

آنچه که وزیر امور خارجه آمریکا به ایران نسبت می‌دهد، به نوعى ابراز نگرانى آمريکا از اقدامات تهران در ورای مرزهای جغرافیایی‌اش است که در راستای عزم ريیس جمهور جدید آمریکا برای ادامه فشارها و محدودیت‌ها بر ایران دنبال می‌شود.

اما در نگاهی دیگر، افزایش حساسیت‌ها نسبت به ایران می‌تواند جدی باشد. بسیاری از تحلیل‌گران بر این باورند که کشورهای آمریکای لاتین اکنون از دامان کمونیسم بیرون آمده و در فاصله بین کمونیسم و توسعه یافتگی از نوع غربی آن، دچار پوپولیسم یا حکومت‌های عوام فریبانه‌ای شده‌اند که بر آمده از شرایط خاص این کشورهاست.

موضوع انرژى و نفت و منافع اقتصادى اهميت فوق‌العاده‌اى براى کشورهاى سرمايه‌گذار در آمريکاى لاتين دارد و همه کشورها برحسب توانايى‌ها و امکانات خود به دنبال گسترش نفوذ و يا به عبارتى ايجاد حوزه‌هاى نفوذى هستند که بتوانند در بازى‌هاى سياسى و در عرصه‌هاى بحرانى از آن به عنوان برگ برنده خود استفاده کنند. بنا برا آنچه که وزير امور خارجه آمريکا بيان کرده، سياست‌هاى بوش باعث شده که آمريکا خود را از اين رقابت خارج کند و اکنون به فکر جبران ضررهاى وارده باشد.

 آغاز تغيير از آمريکاى لاتين

به نظر مى‌رسد در دوره جديد رياست جمهورى در آمريکا، روابط آمريکا با دشمنانش در آمريکاى لاتين وارد دور تازه‌اى مى‌شود. به طور قطع ديدار باراک اوباما، رييس جمهور آمريکا با هوگو چاوز رييس جمهور ونزوئلا در حاشيه نشست سران کشورهاى آمريکايى در ترينيداد و توباگو نشان‌دهنده بهبود روابط اين دو کشور است. ديدن تصاويرى از دست دادن و لبخند زدن چاوز و اوباما در برابر يکديگر براى همه حاضران تعجب‌آور بود. هوگو چاوز هميشه و حتى به شيوه‌هاى غير ديپلماتيک از آمريکا و رهبرانش انتقاد مى‌کند. چاوز در مورد دست دادن با اوباما گفت: «من اوباما و حرکات او را مى‌شناسم. مى‌دانستم وى براى دست دادن به سمت من خواهد آمد. من نيز از فرصت استفاده کردم تا به او نشان دهم طى هشت سال رياست جمهورى بوش حاضر نبودم در حاشيه نشست با او دست بدهم. اما هم اينک ما مى‌خواهيم با شما دوست باشيم.» از سوى ديگر، اوباما هم سياست‌هاى جديدى در قبال آمريکاى لاتين در پيش گرفته است. وى پيشنهاد کوبا براى مذاکره را پذيرفته است و دور از انتظار نيست که روابط آمريکا و کوبا نيز از حالت سرد خود خارج شود.

آمریکای لاتین نزدیکترین حوزه جغرافیایی به قدرتمندترین و تاثیرگذارترین کشور جهان است؛ کشوری که بر اساس برخی نظریه‌ها اکنون سکان‌دار نظم نوین جهانی و نظام تک قطبی است، اما با وجود نزدیکی جغرافیایی، رگه‌های عقب ماندگی را در سایه تفکرات کمونیستی در خود دارد و با این حال تشنه توسعه و پیشرفت است.

در این وضعیت، ساده‌ترین راه برای پاسخگویی به خواسته‌های مردمی که چشم به سرعت تحول در شمال مرزهای خود - در ایالات متحده آمریکا - دارند؛ شاید دادن شعارهای مردم پسند و عرضه امیدهایی فاقد برنامه باشد.

 ايران و آمريکاى لاتين

نفوذ و همکاری ایران با برخی از کشورهای حوزه آمریکای لاتین، برای آمریکا همدستی کشورهای هیجان‌آفرین و آرمان‌گرا را ترسیم می‌کند و این امر هر چند در روند سیاست‌ها، استراتژی‌ها و تصمیمات برنامه‌ریزی شده ایالات متحده آمریکا در نقاط مختلف جهان جایی ندارد، اما بی‌تردید هزینه‌های اجرای سیاست‌ها و استراتژی‌های این کشور را بالا می‌برد.

بر این اساس شاید جایی برای ابراز نگرانی وجود داشته باشد، اما به نظر می‌رسد که ابراز نگرانی وزیر امور خارجه آمریکا در مقطع کنونی و شرایطی که روزنه‌های تغییر در راستای تحمل، دوستی، همکاری و گفت‌وگو در دولت اوباما و در برابر دشمنان آمریکا خودنمایی می‌کند، تنها ریشه در تفکرات بدبینانه جمهوری‌خواهان داشته و با هدف ادامه فشارها و ممانعت از تغییر رویکردها در برابر تهران انجام مى‌شود. واقعیات اجتماعی آمریکای لاتین نشان می‌دهد که آنها اگرچه از آمریکایی‌ها انتقاد مى‌کنند، اما این انتقادها به مثابه نادیده گرفتن منافع آمریکا یا همکاری­های متقابل‌شان با آمریکا تلقی نمی‌شود. بنابراین دولت‌های رادیکال آمریکای لاتین طی سال­ها و حتی ماه­های آینده سطح روابط بهتری را با ایالات متحده خواهند داشت و ممکن است در اين ميان مجبور به تجديد نظر در روابط خود با ديگر کشورها شوند.

به عقيده برخى تحليل‌گران، آمریکای لاتین به طور کلی منطقه‌ای است که در تاریخ رابطه‌ای با ایران نداشته و خارج از حوزه مصالح و منافع ملی ایران به شمار مى‌رود؛ در واقع منافع تهران قبل از هر چیز منطقه‌ای است. بنابراین کشورهای آمریکای لاتین که در گذر تاریخ اخیر حیات خلوت آمریکا بوده‌اند؛ کشورهایی هستند که احتمال تغییرات پی در پی در آنها هست، لذا به سرمایه‌گذاری در این نوع جوامع که امکان پایداری زیاد در نوع حکومت‌هایشان نیست، باید با تردید نگریست.

به عقيده برخى تحليل‌گران سياسى، به طور کلی ایران و برخی از کشورهای منطقه آمريکاى لاتين دارای سیاست‌های ضد امریکایی هستند، یعنی اینکه تلاش دارند تا نفوذ منطقه­ای امریکا را تحت تاثیر موج های انتقادی قرار دهند اما واقعیت نشان دهنده این است که امریکا از نفوذ در ساختارهای اداری در ارتش و همچنین اقتصاد کشورهای آمریکای لاتین برخوردار است.

 ایران و حیاط خلوت امریکا

بروز نشانه‌هایی از بهبود روابط ایالات متحده امریکا با کشورهای حوزه آمریکای لاتین از دو جهت می‌تواند بر روابط ایران با کشورهای این حوزه تاثیرگذار باشد؛ اول آنکه در قلمرو مسائل سیاست همه امور در حال تحول و دگرگونی است. بنابراین در سیاست انعطاف‌پذیری امری لازم و ضروری است. بهبود روابط آمریکا و برخی از کشورهای آمریکای لاتین نشان می‌دهد حتی با وجود موضع‌گیری‌های مخالف برخی کشورها علیه یک کشور، می‌توان از فرصت‌های ایجاد شده - مانند اجلاس سران قاره آمریکا- در جهت منافع و حل و فصل اختلافات بهره‌برداری کرد، ولو اینکه گام‌های کوچکی در این مسیر برداشته شود.

نکته دوم آنکه با وجود شکل‌گیری موج جدیدی از روابط میان تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین با کشورهای خارج از قاره در عین سردی روابط با آمریکا، این موج نمی‌تواند پایدار باشد، چراکه در هر حال نیازمند تعامل با آمریکا در ابعاد اقتصادی و سیاسی هستند، لذا اگر تغییری در روابط این کشورها با ایالات متحده امریکا صورت گیرد، آنها در روابط خود با کشورهای همسو در خارج از قاره آمریکا تجدید نظر خواهند کرد.

بدون تردید، بهبود روابط ایالات متحده امریکا با کشورهای حوزه آمریکای لاتین، بازتاب خود را در روابط ایران و این کشورها خواهد داشت و به طور مشخص می‌تواند مقدمه‌ای برای بهبود روابط واشنگتن و تهران باشد. زمانی که آمریکایی‌ها در مورد کوبا و چند کشور مخالف با سیاست‌های واشنگتن در آمریکای لاتین نسبت به تعهدات خود پایبند بوده‌اند، این امر سابقه‌ای خواهد بود که در مورد ایران نیز طرف آمریکایی این حسن نیت را دنبال کند.


نظر شما :