شما ديوانه هستيد آقاى رئيس‌جمهور؟

۰۸ دی ۱۳۸۸ | ۱۴:۵۵ کد : ۶۵۶۳ آمریکا
رئيس‌جمهورى عزيز شما دو گزينه پيش رو داريد: شما يا مى‌توانيد به آغوش جامعه بين‌المللى برگرديد و جمهورى دموکرات مردمى کره را احيا کنيد و از فوائد اقتصادى اين بازگشت بهره‌مند شويد و يا مى‌توانيد... نامه طنزآمیز تایم به نقل از کيم جونگ ايل به باراک اوباما.
شما ديوانه هستيد آقاى رئيس‌جمهور؟

رئيس‌جمهورى عزيز اوباما؛

بسيار از دريافت نامه شما شاد شدم. بايد در همين جا اعتراف کنم که دوست مکاتبه‌اى بودن شما در مقام سومين رئيس‌جمهورى که با من ارتباط دارد، بسيار خرسند کننده است. من پيش از شما نامه‌هايى هم از بوش و کلينتون دريافت کرده بودم. مى‌دانم که هر سه شما براى نوشتن اين نامه‌ها وقت گذاشته‌ايد. اما بسيار خنده‌دار است که هر سه اين نامه‌ها کم و بيش به هم شبيه است. در تمام اين نامه‌اين چند جمله يکسان است:

"رئيس‌جمهورى عزيز شما دو گزينه پيش رو داريد: شما يا مى‌توانيد به آغوش جامعه بين‌المللى برگرديد و جمهورى دموکرات مردمى کره را احيا کنيد و از فوائد اقتصادى اين بازگشت بهره‌مند شويد و يا مى‌توانيد به همين جاده به سمت سقوط حرکت کنيد و به دنبال دسترسى به تسليحات هسته‌اى همزمان منزوى هم شويد."

يکى از مشاوران من تاکيد دارد که ديوانگى در فرهنگ‌لغت يکى از روانشناسان غربى، تکرار يک حرکت به طور دائمى و انتظار نتيجه اى متفاوت را داشتن است. من فکر مى‌کنم که اين تعريف کاملا صحيح است. البته من گمان مى‌کنم که در وزارت امور خارجه شما کسانى هستند که اين طنز را درک نکرده‌اند. البته چندان اهميتى ندارد. همان‌طور که شما هم اذعان داريد بهتر است که به اصل مطلب بپردازم. از ميان دو گزينه‌اى که شما مطرح کرده‌ايد من گزينه دوم را انتخاب مى‌کنم: انزوا.

حالا شما احتمالا من را ديوانه فرض مى‌کنيد. من يکى از فقيرترين کشورها را رهبرى مى‌کنم. اينجا سالى خوب است که ما اجازه ندهيم کسى از قحطى و گرسنگى بميرد. اما شما بايد درک کنيد که آنچه براى من بسيار ارزشمند است در اختيار داشتن کنترل بر همه امور است. اين همان چيزى است که پدرم به دنبال آن بود. همان چيزى که من مى‌خواهم و دقيقا همان که پسر 26 ساله‌ام خواهد خواست. کنترل کامل و بى‌نقص بر همه امور.

اخيرا من قانونى را تصويب کرده‌ام که بر اساس آن دارايى افراد زمانى که از حد مقررى تجاوز مى‌کند، بلوکه مى‌شود. مى‌خواهيد دليل آن را بدانيد؟ بسيارى از اين افراد اين ملبغ را از طريق تجارت‌هاى خصوصى کسب کرده‌اند. مسيرى که دولت کنترلى بر آن ندارد. همين مساله من را عصبانى مى‌کند. آيا اين حرکت من به نفع اقتصاد کره است؟ خير. اما از اين طريق ما بر همه چيز کنترل خواهيم داشت.

در حال حاضر هواپيما ما مملو از قطعات موشک در تايلند بلوکه شده‌است. شايد شما بدانيد که مقصد اين هاپيما کجا بوده است؟ شايد سوال شما اين باشد که چرا من بايد در اين ظرايط اقدام به پر کردن هواپيماها از قطعات موشک بکنم؟ پاسخ بسيار آسان است: برخى از نزديکان من در حزب حاکم، کارخانه‌هاى توليدقطعات موشک دارند و تنها راه براى وفادار نگاه داشتن آنها فراهم کردن بسترى براى کسب درآمدشان است. حالا شما مى‌توانيد عزم خود را جزم کنيد و از چين بخواهيد که بر دامنه تحريم‌هاى ما بيفزايد. اما بر اساس تجربه من چين هرگز موافقت خود را با تحريم‌‌هاى همه جانبه عليه ما اعلام نخواهد کرد. چين نمى‌خواهد تجربه دهه نود و قحطى در کره‌شمالى و سيل آوارگان به سمت اين کشور تکرار شود. شما هم بدون کمک چين ره به جايى نخواهيد برد. دليل من هم از رسيدن به اين تسلحيات هسته‌اى ترساندن ديگر کشورها است. اکنون با اين تفاسير چرا بايد تسليحات خودم را تحويل بدهم؟

خوب حالا من پيشنهاد خودم را مطرح مى‌کنم. ابتدا بايد سه گام مد نظر شما را ذکر کنم: خلع سلاح هسته‌اى، نيل به منافع اقتصادى و احياى ديپلماسي.

اکنون من اين ترتيب را بر هم مى‌زنم: ابتدا عادى سازى روابط را آغاز مى‌کنيم چرا که شما بايد به اين قطعيت رسيده باشد که در اين کشور از تغيير رژيم خبرى نخواهد بود. در گام دوم شما مبلغى پول را به ما قرض مى‌دهيد تا به کمک آن دو يا چند نيروگاه بسازيم. البته کاربرد اين نيروگاه‌ها هم استفاده در بحث کشاورزى است!پس از آن با گذشت يک دهه يا شايد بيشتر اگر توانستيد اعتماد ما را جلب کنيد مى‌توانيم به خلع سلاح هسته‌اى فکر کنيم. البته تاکيد مى‌کنم: شايد.

باز هم از نامه شما سپاسگزارم. هميشه از دريافت نامه‌هاى تو باراک عزيز شاد مى‌شوم حتى اگر هر بار همان مطالب قديمى را تکرار کني.

قربانت/ "رهبر عزيز" کره‌شمالى کيم جنگ ايل

منبع: تايم


نظر شما :