طالبان خوب، طالبان بد

۱۲ دی ۱۳۸۸ | ۱۵:۴۰ کد : ۶۵۹۵ اخبار اصلی
یادداشتی از فرزانه روستايي.
طالبان خوب، طالبان بد

اگر تا روز شنبه باقى بمانيم، مى خواستم بگويم شرايط افغانستان به سمت و سويى مى رود که موضوع مذاکره با طالبان به بحثى اساسى در راهکار جديد امريکا در افغانستان تبديل خواهد شد. مفهوم عبارت فوق اين است که پس از هشت سال امريکايى ها دريافتند که بحران افغانستان راه حل نظامى ندارد و راه حل غيرنظامى آن نيز چيزى نيست جز مذاکره و کنار آمدن با طالبان. طرح موضوع مذاکره با طالبان بى درنگ به علامت سوالى مبدل مى شود که به صورت جداگانه به دو موضوع اساسى مى پردازد؛ اول اينکه آيا طالبان قابليت مذاکره، معامله و کنار آمدن را دارد و دوم اينکه آيا طالبان به مرزبندى هاى جديدى با القاعده رسيده است که براساس آن بتوان به معامله و توافق با اين جريان افراطى پرداخت؟

براساس يک ديدگاه اساساً طرح موضوع مذاکره با طالبان و علنى شدن تفکيک طالبان به طالبان خوب و بد احتمالاً آتش تهيه به راه انداختن جنگى روانى در درون واحدهاى طالبان است که با هدف ترغيب و تشويق و تطميع طيف هايى از طالبان براى کنار آمدن با دولت فعلى افغانستان صورت مى گيرد.

لازم به يادآورى است که سال گذشته دو دور مذاکره با وساطت دولت عربستان در مکه صورت گرفت اما به سرانجامى نرسيد.

برگزارى يک انتخابات رياست جمهورى مساله دار در افغانستان و بى اعتبار شدن مشروعيت دولت در اين کشور، فضاى سياسى، امنيتى افغانستان را چنان دچار به هم ريختگى کرده که بعيد به نظر مى رسد سازمان ها و دواير نيم بند دولتى اعتبار يا توانايى براى اداره امور اين کشور داشته باشند. انتشار اخبار جديدترى مبنى بر اينکه فقط دو سه استان از 34 استان افغانستان در کنترل طالبان قرار ندارد، فقط حاکى از اين است که افغانستان احتمالاً در آينده نزديک مجبور خواهد شد دوباره طالبان را بيازمايد. شواهد ديگرى نيز حاکى از آن است که طالبان به غير از عمليات نظامى و به راه انداختن تاکتيک هاى محيرالعقولى که بعضاً پنتاگون را متعجب کرده، امواج ديپلماسى خود را نيز به ترتيبى به راه انداخته است. پيش از اين نيز سيگنال هايى در خلال اطلاعيه هاى طالبان دريافت مى شد که بعيد به نظر مى رسد به صورت تصادفى منتشر شده باشند.

سال گذشته «آقاجان معتصم» رئيس کميته سياسى در مصاحبه يى با عبدالسعود به تمجيد از دولت عربستان سعودى پرداخته و خواستار اتحاد جهان اسلام بدون تاکيد بر هيچ استثنايى شده است. وى همچنين تصريح کرده که از مدارس اسلامى همه مذاهب اسلامى حمايت مى کند و هيچ تبعيضى بين آنان قائل نيست.

اظهارنظر فوق به نحو صريح و آشکارى اعلام مواضعى است که با ديدگاه هاى القاعده و افراط گرايان وهابى متفاوت است و احتمالاً به صورت عمدى بيان شده است. به عبارت ديگر اظهارنظر رئيس کميته سياسى طالبان مبنى بر اينکه مدارس شيعيان و کشورهاى شيعه را به رسميت مى شناسد، نافى ديدگاه آشکار افراط گرايى القاعده است و به هيچ عنوان به مفهوم آن نيست که القاعده نيز در ديدگاه هاى خود تجديدنظر کرده است.

يک بار ديگر در ميانه اوج حملات انتحارى که بسيارى از غيرنظاميان افغان را قتل عام مى کرد، کتابچه راهنمايى از سوى طالبان منتشر شد که صريحاً کشتار غيرنظاميان را نفى کرده و از افراد رده پايين خود خواسته نسبت به ريخته شدن خون غيرنظاميان و مردم عادى حساس باشند. با توجه به اينکه مديريت اصلى حملات انتحارى و شبکه سازماندهى حملات انتحارى در افغانستان و پاکستان که به نظر مى رسد در دست القاعده يا طيف هاى بسيار نزديک به القاعده باشد انتشار کتابچه مفهومى ندارد جز اظهار نارضايتى طالبان از ادامه روند حملات انتحارى که از سوى القاعده مديريت و سازماندهى مى شود. يکى ديگر از مهم ترين اطلاعيه هاى حاوى مواضع ريويزيونيستى در ديدگاه هاى طالبان، مربوط به نامه سپتامبر گذشته است که ملاعمر طى آن تاکيد کرده امارات اسلامى افغانستان به عنوان يک دولت مسوول دست خود را براى آسيب رساندن به ديگر کشورها دراز نخواهد کرد. عبارات فوق از سوى بسيارى از تحليلگران به عنوان انقلابى واقعى در مواضع طالبان مورد شناسايى قرار گرفت. اما مهم ترين تحولى که جديداً پديدار شدن مواضع جديد ملاعمر را مورد تاکيد قرار مى دهد نامه به امريکايى ها است که مجله اينترنتى ويکلى استاندارد به قلم اناند گوپال منتشر کرد و پنج احتمال را براى ارزيابى پيام ملاعمر مطرح کرد. انتشار اين مقاله در سايت پرنفوذ ويکلى استاندارد در واقع افشاى اين خبر بود که مبادلات جديدى با طالبان در راه است. در اين پيام که به تاريخ چهارم دسامبر حدود سه هفته پيش از سوى ملاعمر به امريکايى ها نوشته شده، وى تاکيد کرده طالبان آماده دادن ضمانت هاى حقوقى است مبنى بر اينکه از خاک افغانستان هيچ حمله يى به کشور ثالثى صورت نگيرد. به غير از اينکه انتشار اين پيام از سوى برخى به آشکار شدن نوک کوه يخ از درون آب تعبير شد، حاکى از آن است که طالبان روى توافق يا مذاکره براى بازگشت به قدرت حساب جدى باز کرده و آماده گفت وگو است. به غير از اين، انتشار چنين پيام صريحى از سوى ارشدترين مقام طالبان فقط حاکى از آن است که اتفاق هاى جديدى در روابط طالبان و القاعده رخ داده و سازماندهى تشکيلات طالبان ديگر خود را موظف به پيروى مو به مو از مواضع القاعده نمى داند. به عبارت ديگر احتمالاً طالبان تصميم گرفته در دور بعدى رسيدن به قدرت حساب منافع خود را از القاعده و افراط گرايان عرب جهان وطنى جدا کند.

پيرو علنى شدن پيام ملاعمر، هيلارى کلينتون وزير خارجه امريکا و ديگر مقام هاى امريکايى دريافت چنين پيامى را تکذيب کردند ولى احتمالاً علنى نکردن موضوع تماس با طالبان مى تواند به اين دليل صورت گرفته باشد که نمى خواهند باب مراوده بسته شود يا آسيب ببيند. لازم به يادآورى است که حکومت پنج ساله طالبان يا امارات اسلامى افغانستان به خاطر حمايت تشکيلات طالبان از بن لادن دچار فروپاشى شد. امريکايى ها پيرو حادثه 11 سپتامبر و شناسايى القاعده به عنوان طراح حملات سريالى به ستون هاى مرکزى دولت امريکا خواستار تحويل بن لادن از سوى طالبان شدند. وقتى ملاعمر آينده سياسى حکومت خود را به رفاقت با بن لادن گره زد هيچ گاه فکر نمى کرد بساط بدوى حاکميت او به زودى برچيده مى شود و همه آنها آواره کوه ها و غارهاى توره بوره شوند با اين حال پيام امروز طالبان حاکى از آن است که طالبان به جمع بندى جديدى نائل شده مبنى بر اينکه پيروى تام و تمام از القاعده نه تنها به صلاح جنبش نبوده که خطايى استراتژيک و تاريخى بوده است.

اشاره به يک نکته نيز حائز اهميت است و آن اينکه اين اواخر ملاعمر زياد نامه مى نويسد و انتشار نامه سه هزار کلمه يى وى در پاسخ به انتشار استراتژى جديد اوباما در افغانستان حاکى از اتخاذ راهکارهاى جديد از سوى اوست. به عبارت ديگر مذاکره خود نوعى جنگ است که با تغيير شکل مخاصمه بروز مى کند. نامه پراکنى هاى طالبان و تاييد و تکذيب هاى دو طرف فقط حاکى از آن است که اتفاق جديدى در روابط امريکايى ها و طالبان در حال رخ دادن است که يحتمل آينده افغانستان و منطقه را دچار تحول خواهد کرد.

منبع: روزنامه اعتماد
 


نظر شما :