سالروز عمليات مرصاد؛خاطرات هاشمی از این عملیات

۰۴ مرداد ۱۳۸۹ | ۲۱:۱۵ کد : ۸۱۸۳ اخبار اصلی
آيت‌الله هاشمی رفسنجانی در آستانه ۵ مرداد سالروز عمليات مرصاد به بيان خاطرات و ديدگاه‌های خود در اين ارتباط پرداخت.
سالروز عمليات مرصاد؛خاطرات هاشمی از این عملیات

دیپلماسی ایرانی:  آيت‌الله هاشمی رفسنجانی در آستانه ۵ مرداد سالروز عمليات مرصاد به بيان خاطرات و ديدگاه‌های خود در اين ارتباط پرداخت. در این مطلب که در پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی منتشر شده او ضمن اشاره به روند آشنایی خود با گروه مجاهدین خلق و انحراف فکری این گروه به خاطرات خود از حمله این گروه به ایران پس از قبول آتش‌بس توسط ایران می‌پردازد. وی چنین می‌نویسد:

«پس از قبول آتش‌بس توسط ایران، ارتش عراق با برداشت نادرست سردمداران خویش، پذیرش قطعنامه را حاکی از ضعف ایران دانست و دوباره از همان قسمت‌هایی که در آغاز جنگ وارد شده بود، شروع به پیشروی و اشغال سرزمین‌های ایران کرد، با این تفاوت که این بار جلودار این تجاوز، وطن‌فروشان منافقی بودند که جبهه میانی را برای اشغال میهن خویش و تقدیم آن به دشمن برعهده گرفتند.

در آن شرایط حساس به همراه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از قرارگاه‌های جنوب بودیم و قرار بر این شد که ایشان برای تمشیت امور در خوزستان بمانند و من برای سرکشی از وضعیت نیروها به جبهه غرب بروم. در مسیر خبر هجوم منافقین را در عملیاتی به نام فروغ جاویدان، که عملاً ظلمت جاویدان شد، دریافت کردم.

از سفر به قلاّجه منصرف شدم و به کرمانشاه رفتم. در گوشه‌ای از شهر مستقر شدم و در این استقرار، صحنه‌هایی دیدم که از یک سوی نشان از عشق مردم به دفاع از وطن و از سوی دیگر نشان از خیانت گروهی خودفروخته به میهن خویش داشت که از سر پل ذهاب، کرند و اسلام‌آباد با پشتیبانی ارتش عراق گذشته و در مسیر اسلام‌آباد به کرمانشاه با نیروهای ما درگیر شدند.

به قول جهانگشای جوینی که حمله مغولان را توصیف می‌کرد، «آمدند، سوختند و کشتند»، اما حضور برق‌آسای مردم رزمنده و نیروهای نظامی، به خصوص قبایل ساکن و نظامیان مستقر در منطقه نگذاشتند دو فعل آخر تاریخ جهانگشا، یعنی «بردند و رفتند» به فعلیت برسد و اینجانب به خاطر مسئولیت فرماندهی جنگ تا پایان رفع آن فتنه در کرمانشاه ماندم تا شاهد آخرین برخورد زمینی جنگ‌های 8 سال دفاع مقدس به اسم «مرصاد» باشم که مصداقی از «ختامه المسک» است.

مسیر بین تنگه چهار زبر و گردنه حسن‌آباد، به همت و دلاوری‌های مردم منطقه، سیل عظیم و خروشان نیروهای مردمی و به ویژه سلحشورهای مثال زدنی هوانیروز گورستانشان شد و آرزوی حاکمیت بر مردم را با خویش به گور بردند و بقایای آنان که روی برگشت به دامان وطن و خانواده‌های خویش را نداشتند، آرزوهای بر باد رفته خویش را در قتل و غارت مردم عراق دیدند تا خوش خدمتی خویش به یک دیکتاتور سفاک را به کمال برسانند.

جنایاتی که پس از سقوط صدام، پرونده‌های هولناک آن افشا شد و مردم عراق با دلایل منطقی خواستار محاکمه آنان و اخراج از سرزمین خویش می‌باشند. »


( ۳ )

نظر شما :